به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، شالوده کار روزنامهنگاری فارغ از مدیومی که خبر یا گزارش در آن منتشر میشود، مبتنی بر پاسخ به چند سوال مشخص است، اما در عین حال هر مدیوم مقتضیات خاص خود را دارد.
تلویزیون با بکارگیری تصویر و صدا میتواند در انتقال پیام، موفقتر از سایر رقبایش عمل کند، اما همین عوامل ممکن است این تصور را به ذهن متبادر سازند که ساخت یک برنامه تلویزیونی، سادهتر از کار در سایر رسانهها است. برخی تماشاچیان فکر میکنند اگر چیزی که از تلویزیون میبینند، خوب نیست حتماً اشکال از تیم برنامهساز است. شاید با کمی آگاهی از مواد خامی که به دست برنامهسازان میرسد انتظارهای مخاطبان تعدیل شود.
در ساخت برنامههای تلویزیونی غیرنمایشی، خواه زنده و خواه ضبطی، مصاحبه نقش ویژهای دارد. یک خبرنگار، گزارشگر یا مجری (و به طور کلی مصاحبهکننده) باید بتواند به غیر از سایر مهارتها، مصاحبههای جذاب بگیرد. در این مورد بسیار گفته و نوشته شده، اما چیزی که کمتر در مورد آن شنیده و خواندهایم اشکالاتی است که مصاحبهشوندگان دارند.
به عنوان کسی که حدود یک دهه برنامههای تحلیلی سیاسی تولیدی برای شبکه پرستیوی میسازم، ساعتهای زیادی با مصاحبهها و سخنرانیهای سیاستمداران و تحلیلگران ایرانی و خارجی سر و کله زدهام و حالا به جرأت میتوانم ادعا کنم، مصاحبهها و حتی سخنرانیهای خیلی از هموطنانم، خواه سیاستمدار باشند خواه کارشناس علمی، اشکالات زیادی دارند که برخی از آنها را نام میبرم. در مواجهه با برخی از این اشکالات با اهالی مطبوعاتِ مکتوب همدردیم.
۱. یکی از اشکالات مشترک این است که برخی مصاحبهشوندهها خود را عالِم به تمام امور فرض کرده و تصور میکنند از پسِ هر سوالی بر خواهند آمد و از این رو خیلی کم پیش میآید خود را برای مصاحبه آماده کنند؛ لذا هر چیزی که یادشان باشد را میگویند و خبرنگار باید برای کشیدن یک جواب خوب از ایشان دست و پا بزند! بارها شده پس از مصاحبه، شخص مصاحبهکننده یا منشی وی با من تماس گرفته و خواسته که فلان قسمت از مصاحبه پخش نشود! حتماً از خبرنگار بخواهید سوالات خود را در اختیار شما بگذارد. شاید برخی از خبرنگارها این کار را نکنند، اما غالباً خوشحال هم میشوند که شما سریعاً به سوالاتشان پاسخ خوب بدهید.
۲. خیلی از تحلیلگران در موضوعات کاری خود دچار کلیشه میشوند و هیچ خلاقیتی در پاسخهایشان ندارند. این در حالی است که تحلیلگر بدون تحلیلِ جدید، تحلیلگر نیست! ضمناً برخی از کسانی که به عنوان تحلیلگر مصاحبه میکنند به جای تحلیل یک موضوع، صرفاً به ذکر اطلاعات و آمار و ارقام میپردازند. این مساله هر چند از نظر ماهیت اشکالی ندارد، اما انتظاری که از یک تحلیلگر میرود تحلیل آن اطلاعات خام است و نه بازنمایی آنها. بد نیست هنگام پاسخ دادن، به این نکته فکر کنید که من با این جواب، چه ارزش افزودهای برای این گزارش یا برنامه ایجاد میکنم که افراد کمی توانایی آن را دارند.
۳. برخی افراد تصور میکنند حالا که یک راه برای اظهار نظر پیدا کردهاند باید هر چه در دل دارند را بدون احتساب زمان اظهار کنند. شاخصهی ایشان هم این است که معمولاً یک جزوه همراه میآورند و در طول مصاحبه دائماً در حال تورق هستند. اگر ایشان رسانههای صوتی و تصویری را بشناسند هیچ وقت چنین نمیکنند، چون برای یک برنامهساز یا گزارشگر، جذاب نگاه داشتن برنامه بسیار مهم است. شرحهای طولانی با اشاره به فکتهای طولانیتر هر چند از نظر مصاحبهشونده لازم به نظر میرسد، اما برای برنامهساز، مختصرگویی به کار میآید. مخاطبانی که نیاز به اطلاعات بیشتر داشته باشند میتوانند با استفاده از اینترنت یا راههای دیگر به تحقیق بپردازند. من در مواجهه با این موارد، سخنهای عالمانه ایشان را (اگر قابل استفاده باشد) تبدیل به متن برنامه میکنم و بخش انتهایی از حرفهایشان که معمولاً بخش نتیجهگیری است و حرف حساب را همان جا زدهاند به عنوان ساندبایت استفاده میکنم.
۴. خیلی از سخنرانان و مصاحبهشوندهها ساندبایت مناسبی به دست برنامهساز نمیدهند! منظور از ساندبایت تکههای گزیده و کوتاه از مصاحبه یا سخنرانی است که بشود از آنها در قالب برنامه استفاده کرد. زمان در رسانههای صوتی و تصویری گرانبها است و برنامهساز وقت محدودی دارد که باید با بکارگیری عناصر مختلف و با چاشنی هنر، پیام خود را در همان زمان محدود، به جذابترین شکل ممکن منتقل کند. اصرار برخی افراد برای طولانی و پیچیده و مبهم صحبت کردن فقط باعث به زحمت افتادن برنامهسازها و گزارشگران میشود.
در ذیل به ذکر برخی از اشکالاتی که اجازهی برداشت یک ساندبایت مناسب را نمیدهند میپردازم:
الف. مِن و مِن کردنهای طولانی: شاید دلیل آن استرس، عدم تسلط کامل به موضوع، محدودیت دایره واژگان یا حتی خموده بودن ذاتی یک مصاحبهشونده در کلام باشد. این مسأله باعث میشود مصاحبهها طولانی و خستهکننده شوند و انتخاب یک ساندبایت سالم و قاطع بسیار سخت گردد. توجه کنید که اصولاً در مصاحبههای انگلیسی، تعداد واژههای بیشتری در مدت زمان مشابه رد و بدل میگردد و این امر باعث میشود مفاهیم بیشتری در زمان کمتری رد و بدل شوند. این مساله بر خلاف نظر بسیاری از افراد، ربطی به نوع زبان ندارد بلکه به دایره واژگانی، تسلط افراد بر موضوع، شور و شوق ایشان برای اقناع مخاطب و فهمی که از رسانه صوتی یا تصویری دارند بر میگردد. من معدود مصاحبههای فارسی هم گرفتهام که تسلط مصاحبهشونده در آنها مرا به حیرت انداخته و در یک مصاحبه کوتاه، گفتمانی مشخص به صورت واضح، مختصر و با سرعت زیاد ارائه شده است. بد نیست پیش از مصاحبه حتی روی چند جمله کلیدی هم کار کنید و آنها را حفظ هم کنید.
ب. مغلقگویی: برخی افراد تلاش میکنند در مصاحبه با استفاده از واژگان پیچیده فارسی، عربی و ... و همچنین ضربالمثلها و اصطلاحات مختلف منظور خود را منتقل کنند. طبیعتاً اگر برنامه در مورد ادبیات باشد این نوع سخن گفتن قابل توجیه است. اما یک مسئول دولتی یا تحلیلگر سیاسی و اقتصادی باید توجه داشته باشد که هدف از برنامه یا گزارشی که در آن شرکت دارد اثبات استعداد ادبی او نیست بلکه انتقال یک مفهوم مشخص در حیطه موضوع مصاحبه است. مشکل زمانی سختتر میشود که قرار باشد این مصاحبهها یا ساندبایتها به زبان دیگری ترجمه شوند. همچنین در صورتی که مجبور هستید از اصطلاحات تخصصی استفاده کنید حداقل یک بار آن را به شکل کوتاه توضیح دهید، چون مخاطب شما همه مردم هستند.
ج. آوردن میانجملهها (جملههای معترضه) مثال: «خانم کلینتون در یکی از سخنرانیهای خود به کمکهای آمریکا و عربستان در شکلگیری طالبان – که بسیار گروه قاتلی بود و بعدها شیعیان زیادی را کشت، شیعیانی که از مظلومترین مردمان افغانستان بودند – اعتراف کرد.» عبارتی که در میان خطهای فاصله آمده، میانجمله است و نیاوردن آن جمله را اشتباه نمیکند. مصاحبهشونده میتوانست آن را به صورت یک جمله جدا بیاورد. هنرنمایی بعضی از افراد، از این هم بیشتر است و در میانجملههایی که تولید میکنند، میانجملههای دیگری هم وارد میسازند. با این کار در واقع دارند چالهای را که کندهاند تبدیل به دره میکنند! بعضیها که از پیچیدهگویی خود آگاه میشوند، اسم این کار را (معمولاً با خنده) «پرانتز باز کردن» میگذارند. این کار شاید در نوشتار اشکالی نداشته باشد، اما در گفتار باعث دردسر در انتقال مفهوم میگردد. برخی رسانهها بخصوص در بخشهای خبری برای حل این معضل اقدام به کوتاه کردن مصاحبهها و وصله و پینه کردن آنها میکنند. این کار به شدت غیرحرفهای است و سندیت ادعای برنامه یا خبر را زیر سوال میبرد.
د. دستهبندیهای طولانی: گاهی اوقات مصاحبهشوندگان میخواهند حرفهای خود را به چند بخش تقسیم کنند و همانند یک معلم به ترتیب شماره آنها را ذکر کرده و برای هر کدام توضیح مکفی بدهند. این کار هم به خودی خود اشکالی ندارد، ولی نباید فراموش کرد که برنامهساز به دلیل زمان کم نمیتواند همه این توضیحات را در محصول نهایی قرار دهد. پس بهتر است از خیر این دستهبندی کردن گذشت یا خیلی سریع همه را در کمتر از یک دقیقه توضیح داد.
ه. ارجاع دادن به بخشهای قبلی مصاحبه: فراموش نکنید که برنامهساز یا گزارشگر در یک برنامه ضبطی ترکیبی به دلیل محدود بودن زمان، مصاحبه شما را کامل پخش نخواهد کرد؛ لذا ارجاع به بخشهای قبلی مصاحبه با استفاده از اصطلاحاتی نظیر «همانطور که گفتم» فقط کار او را سختتر میکند و اصلاً ممکن است از خیر آن ساندبایت بگذرد.
و. اشارههای مبهم به زمان: در مصاحبهها بسیار پیش میآید که افراد به صورت نامشخص به تاریخ اشاره میکنند مثلا از کلماتی نظیر «دیروز»، «پارسال»، «هفته پیش»، «دوشنبه» یا ... استفاده میکنند. هر چند ممکن است این کار اشکالی برای انتخاب ساندبایت از سوی تیم برنامهساز ایجاد نکند، اما اگر قرار باشد به هر دلیلی گزارش یا برنامه در زمان دیگری پخش شود اشکالاتی در فهم محتوای حرفهای مصاحبهشونده برای مخاطب ایجاد خواهد کرد.
ز. استفادهی زیاد از ضمایر: «در ملاقاتی که با ایشان داشتیم به من و همراهم گفتند حتماً در درس استاد شرکت کنید تا از برکات وجودشان بهره ببرید... ایشان واقعاً انسان عالمی هستند.» در این ساندبایت تنها کسی که هویتش مشخص است همان مصاحبهشونده است. در جمله دوم اصلاً مشخص نیست منظور از ایشان همان کسی است که اول ملاقات شده یا استادی که قرار است در درسش شرکت شود. حتماً در دقایق قبلی مصاحبه، هویتِ آن ضمایر مشخص شدهاند، اما یادتان نرود که شاید برنامهساز فقط به همین ساندبایت نیاز داشته باشد و زمان کافی برای تعیین هویت هر یک از ضمیرها نداشته باشد و یا شاید مخاطب همان لحظه تلویزیون را روشن کرده باشد. به این شایدها چندین شاید دیگر هم میشود اضافه کرد، لذا بهتر است هنگام مصاحبه تا جای ممکن نام افراد به جای ضمیرشان گفته شود.
ح. جملههای طولانی: فهم جملههای طولانی در گفتار بسیار سختتر از نوشتار است. هر چه تلاش کنید جمله طولانیتری بگویید در واقع دارید فعل را از نهاد جمله دور میکنید و در نهایت شنونده یا بیننده را از فهم کلام خود ناتوان میسازید. جملههای ترکیبی هم همین وضع را دارند. اصولاً در کار تلویزیونی همواره تاکید بر جملات کوتاه است.
ط. جملاتی که هیچ وقت تمام نمیشوند: برخی از افراد انگار میترسند جمله را تمام کنند و دائماً با استفاده از حرف ربط یا کلکهای دیگر جملهای را که منطقاً باید تمام میشد را به جمله بعدی وصل کنند. جوری هم این کار میکنند که عملاً قطع کردن کلام ایشان در تدوین نیز غیرممکن میشود. در جملههای اضافی هم تکرار میکنند در واقع چیز جدیدی نمیگویند بلکه همان حرف قبلی را با جملهبندی جدید ارائه میدهند. باور کنید به جای این همه پرگویی میتوان با چند جمله شیوا و متین و بدون حاشیه رفتنهای پایانناپذیر منظورتان را بگویید.
همه این موارد باعث میشوند دست برنامهساز در انتخاب یک ساندبایت مناسب بستهتر شود. بسیاری از سیاستمداران غربی همواره تلاش میکنند در مصاحبهها و سخنرانیهایشان از جملههایی استفاده کنند که در نهایت چند ساندبایت تاثیرگذار در اختیار رسانههای صوتی، تصویری و حتی مکتوب بگذارند. در مورد مقامات عالیرتبه نظیر رؤسای جمهور، این امر به عهده نویسندگان سخنرانیهاست. برخی از این ساندبایتها به حدی تاثیرگذار هستند که در تاریخ ماندگار میشوند. همچنین نویسندگان سخنرانیها غالباً مراقب هستند جملات را طوری بنویسند که رسانهها نتوانند شیطنت کرده و با برداشت یک ساندبایت نابجا، منظور سخنران را وارونه جلوه دهند. شاید به همین دلیل باشد که نویسنده سخنرانیهای کاخ سفید سالانه ۷۰ هزار دلار حقوق میگیرد.
۵. طرز پوشش و مرتب بودن مو و اجزای صورت خیلی روی بیننده تاثیر دارد. هیچ تضمینی هم نیست که تیم تصویربرداری که به محل شما میآید ابزار گریم همراه داشته باشند. اغلب تیمهای برنامهساز دوربینهایی با تفکیکپذیری بسیار بالا دارند و ریزترین جزئیات چهره را به تصویر میکشند. اگر به استودیو میروید حتماً تقاضای گریم کنید، اما اگر این طور نبود خودتان باید دستی به سر و رویتان بکشید. همچنین میتوانید از کرم ضدآفتاب رنگ پوستتان استفاده کنید تا حفرههای صورت را بپوشاند.
۶. قاعدتاً بزرگترین تفاوت یک مصاحبهی تلویزیونی با یک مصاحبهی مکتوب، حضور عناصر تصویر و صدا است. از این رو مکانی که گروه تصویربرداری برای کار نیاز دارند از اهمیت زیادی برخوردار است. اتاقهای کوچک، محیطهای بسیار روشن بدون قابلیت تنظیم نور، مکان پر سر و صدا و حضور افراد غیرضروری باعث افت کیفیت مصاحبه خواهند شد. پس اگر چنین مکانی ندارید حتماً از قبل به تیم برنامهساز اطلاع دهید. همچنین به احتمال زیاد تیم تصویربرداری از شما خواهد خواست در محل کارتان به کار مشغول شوید تا از شما تصویر بگیرد. برای این مساله هم آماده باشید.
۷. گاهی اوقات آقایان طوری خود را در صندلی رها میکنند که بالاپوششان (که اغلب کت است) از پشت گردن بالا میآید و ظاهری نامرتب ایجاد میکند. هنگام مصاحبه بد نیست کمی به سمت مصاحبهگر خم شوید، اما نه به اندازهای که قوز کنید. خم شدن زیاد رو به جلو باعث تا خوردن پیراهنتان میشود. توصیه شده که در این گونه موارد فرد روی دنباله کت خود بنشیند. همچنین یادتان باشد که پوشیدن لباسهایی با طرحهای شلوغ بویژه پیراهنهایی که راهراههای باریک دارند برای تلویزیون مناسب نیست. اگر عینکی هستید تا جای ممکن سعی کنید آن را هنگام مصاحبه از صورت بردارید، چون باعث انعکاس نور میشود.
۸. حرکات دست و حالات چهره: مردم از دیدن افراد سرزنده به وجد میآیند. از سوی دیگر با دیدن شخصی که مثل مجسمه روی صندلی نشسته و تنها جزء متحرک بدنش، لبهای اوست خسته شده و احتمال دارد کانال را عوض کنند. هنگام مصاحبه از حرکات مختصر دست استفاده کنید، اما نه آنقدر زیاد که صدای صدابردار و تصویربردار را در آورید. همچنین تکان خوردنهای زیاد روی صندلی باعث میشود فوکوس دوربین به هم بریزد و تصویر شما در مواقعی محو شود. بد نیست پیش از مصاحبه، محدودهی مجاز تکان خوردن را از تصویربردار بپرسید.
۹. برخی افراد هنگام مصاحبه به این سو و آن سو نگاه میکنند انگار جوابها روی سقف یا روی دیوارهای اطراف نوشته شده. تنها نقطهای که هنگام مصاحبه باید به آن نگاه کرد صورت مصاحبهکننده است. هر اتفاق، تکان یا فاجعهای که هنگام مصاحبه رخ داد، به آن بیتوجه باشید. همچنین به هیچ وجه تا زمانی که از شما خواسته نشده به دوربین نگاه نکنید. توصیه دیگر این است که هرگز گردن خود را به یک سمت خم نکنید، چون قطعیت شما را زیر سوال میبرد. اگر تشنه شدهاید لبهایتان را با زبانتر نکنید. چشمک زیاد نزنید حتی اگر نور اذیتتان میکند.
۱۰. اگر تیم تصویربرداری به شما پیشنهاد داد برایتان تاکسی بفرستد حتماً قبول کنید، چون آنها بهتر از شما از وضع ترافیک منتهی به محل استقرارشان خبر دارند.
ریشه همه این اشکالات را میتوان به گردن ناآشنایی مصاحبهکنندگان با فضای تلویزیون و رادیو انداخت. بعضی اوقات که این ایرادها را به مصاحبهکنندگانمان میگوییم، با اصطلاح «همینه که هست» مواجه میشویم. در واقع ایشان انتظار دارند بینندگان آنها را همانطور که هستند ببینند و این را حق خود هم میدانند. لازم است به ایشان متذکر شویم همانطور که شما برای نگارش یک گزارش یا یادداشت، خود را محدود به ملزومات آن فضا میکنید، لازم است در اینجا هم به محدودیتها تن بدهید. برنامهساز هیچ وقت نمیخواهد شکل نامناسبی از شما ارائه دهد، چون کار خودش زیر سوال میرود، لذا تا میتوانید با تیم تصویربرداری همراهی کنید.
این شمهای بود از تجربیات من در چندین سال برنامه سازی برای پرس تی وی. رسانهای که با استانداردهای روز خبری دنیا سروکار دارد و برای تهیه برنامه هایش تعداد زیادی از کارکنان، پشت دوربین، دست اندرکار و در عین حال دست به گریبان مشکلات بسیارند.
یوسف پوراَنوری (تهیهکننده پرستیوی)
انتهای پیام/