به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،بسیاری از افراد موفق عمیقاً متقاعد شده اند که همه دستاوردهای آنها، علی رغم اینکه در واقع آنها متخصصان بسیار خوبی هستند، نتیجه فریب و حقه است. این پدیده روانشناختی به سندرم ایمپاستر معروف است.
سندرم ایمپاستر چیست؟
سندرم ایمپاستر یا سندرم خودویرانگری برای اولین بار در سال ۱۹۷۸ توسط روانشناسان پائولین کلنس و سوزان ایمز توصیف شد. آنها وضعیت زنان موفقی را که علی رغم دستاوردهای مشهود و موفقیتهای عینی خود باور داشتند، باور داشتند که اطرافیان آنها بیش از حد دست بالا گرفته اند، مطالعه کردند. مطالعه سال ۲۰۱۹ توسط گروهی از دانشمندان نشان داد که در جامعه مدرن، از ۹ تا ۸۲٪ افراد از این سندرم رنج میبرند (بستگی به روش ارزیابی نتایج و شرکت کنندگان دارد).
در عین حال، این تخلف برای افراد از هر سن و جنسیتی معمول است، اگرچه اغلب در بین نمایندگان اقلیتهای قومی اتفاق میافتد. اما در حالی که در برخی افراد علائم این اختلال موقتی است، به عنوان مثال، آنها فقط در هفتههای اول کار در مکان جدید ظاهر میشوند، در برخی دیگر این سندرم میتواند یک عمر ادامه یابد.
علائم سندرم ایمپاستر
افراد مبتلا به سندرم ایمپستور اعتراف میکنند که احساس تقلب میکنند و از آشکار شدن تقلب خود نگران هستند. پذیرفتن موفقیت خود برای آنها دشوار است، علی رغم اینکه به طور عینی شایسته آن است. به طور معمول، این افراد ناامن و دارای عزت نفس بسیار پایین هستند.
ترس از به عهده گرفتن کارهای جدید
بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر به جای مسئولیتهای اضافی که به آنها کمک میکند تواناییهای خود را نشان دهند، روی کارهای محدود تمرکز میکنند. "ایمپستور" از ترس اینکه مبادا حواس آنها را پرت کند یا از انجام کارآمد وظایف موجود جلوگیری کنند، از انجام کارهای اضافی اجتناب میکنند.
عدم عزت نفس
برای افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر، هر موفقیت جدید میتواند پایهای برای تشدید بیشتر از دست دادن اعتماد به نفس شود. حتی وقتی چنین شخصی به موفقیتهای قابل توجهی میرسد، قادر به قبول این واقعیت نیست. برعکس، اضطراب او از اینکه دیگران حدس بزنند که او شایسته این موفقیت نیست، افزایش مییابد.
عوامل خارجی و موفقیت
"ایمپستور ها" صلاحیت خود را انکار میکنند. آنها معتقدند که موفقیت آنها فقط یک تصادف یا نتیجه عوامل خارجی است.
نارضایتی شغلی و فرسودگی شغلی
حتی اگر "ایمپستور" از موقعیت فعلی یا کاری که در حال حاضر انجام میدهد راضی نباشد، ترس از شکست مانع پیشرفت و تغییر شغل میشود. در برابر نارضایتی مداوم از کار، فرسودگی شغلی اغلب ظاهر میشود. با این وجود، با توجه به مشاهدات از محققان، افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر هیچ چیز را در زندگی خود تغییر نمیدهند، زیرا آنها باور ندارند که میتوانند به هر چیزی برسند.
وسواس در انجام وظایف و اهداف
"خودویرانگر ها" غالباً اهداف بسیار دشواری را برای خود تعیین میکنند و وقتی نتوانند به آنها دست یابند، ناامیدی بزرگی را تجربه میکنند. با وجود "بی ضرر بودن" سندرم به ظاهر مطلق، چنین افرادی میتوانند اختلالات روانی را تجربه کنند.
اضطراب
ترس
افسردگی
ناامیدی
عدم عزت نفس
شرم
با این وجود، سندرم ایمپاستور به خودی خود به اختلالات روانی تعلق ندارد.
انواع سندرم ایمپاستر
والری یانگ، که به عنوان یکی از متخصصان جهان در مورد این سندرم شناخته میشود، براساس مشاهدات شخصی، ۵ نوع "سندرم ایمپاستر" را شناسایی کرد.
کمال گرا
کارشناس
یک نابغه متولد شده
تکنواز
ابرقهرمان
کمال گرا
کمال گرایی و سندرم جعل گرایی اغلب به طور موازی ایجاد میشوند. به طور معمول هر دو نوع، اهداف بسیار بالایی را برای خود تعیین میکنند و در دستیابی به آنها ناامنی را تجربه نمیکنند، به همین دلیل آنها بسیار نگران هستند. افراد از این نوع به ندرت از آنچه انجام داده اند احساس رضایت میکنند، زیرا اطمینان دارند که همه کارها حتی بهتر انجام میشود.
کمال گرایان "خود ویرانگر" چه کاری باید انجام دهند؟ بیاموزید که با آرامش اشتباهات خود را بپذیرید، و آنها را به عنوان بخشی طبیعی از هر فرآیند درک کنید. خود را مجبور به شروع طرحی کنید که ماهها جرأت انجام آن را نداشته اید. بدانید که هرگز "زمان مناسب" وجود نخواهد داشت و کار انجام شده نیز هرگز نمیتواند ۱۰۰٪ کامل باشد. "خود ویرانگر" هرچه زودتر به این موضوع پی ببرد، زندگی برای او راحتتر خواهد بود.
کارشناس
این نوع افراد تا زمانی که کاملاً همه چیز را در مورد آن بدانند، از انجام یک کار انجام شده احساس رضایت نمیکنند. مشکل این است که زمان صرف شده برای جمع آوری اطلاعات میتواند کار را بسیار دشوارتر کند.
نابغه متولد شد
برای چنین خود ویرانگرهایی مهم است که نشان دهند میتوانند به سرعت و به راحتی به مهارتهای جدید را تسلط یابند، اما وقتی با یک کار دشوار روبرو میشوند، شرم، ضعف و خود ناامیدی را تجربه میکنند. آنها مانند کمال گراها، معیارهای بسیار بالایی را برای خود تعیین میکنند. چه باید کرد؟ اول از همه، برای درک اینکه هر فرد، حتی باهوشترین فرد، در طول زندگی خود یاد میگیرد و رشد میکند. بهتر است به جای عصبانیت از خود به خاطر یک هدف دست نیافتنی، در مدل رفتاری خود تجدید نظر کنید و به تدریج به آنچه مدنظرتان بود نزدیک شوید.
تکنواز
مستقل بودن اشکالی ندارد. اما فقط تا لحظهای که فرد شروع به امتناع از کمک میکند فقط به منظور نشان دادن اهمیت خود. چنین افرادی ترجیح میدهند به تنهایی کار کنند، از این ترس که کمک گرفتن به عنوان نشانهای از بی لیاقتی تلقی شود.
ابرقهرمان
این نوع افراد دائم خود را با همکاران مقایسه میکنند. دست کم گرفتن تواناییهای خود باعث میشود که فرد فکر کند که حال او بدتر است. برای رسیدن به سطح همکاران، "ابرقهرمان" با شدت بیشتری شروع به کار میکند، که مملو از مشکلات سلامت جسمی و روحی است. برای چنین افرادی کار به روشی برای تأیید خود تبدیل میشود.
چگونه میتوانید در این مورد به خودتان کمک کنید؟
خود را آموزش دهید تا به دنبال تأیید خود در عوامل بیرونی نباشد، به عنوان مثال، به قیمت سلامتی خود، برای تحسین ستایش مافوق خود؛ و همچنین یاد بگیرید که انتقاد سازنده را به عنوان یک جرم شخصی نگیرید.
چه کسی تحت تأثیر سندرم ایمپاستر قرار دارد
سندرم ایمپاستر میتواند در هر فردی ایجاد شود. اما برخی از عواملی وجود دارد که میتواند به عنوان محرک عمل کند: چالشهای جدید - علائم سندرم ممکن است پس از انتصاب اخیر در موقعیت جدید یا پس از موفقیت چشمگیر ظاهر شود، اگر شخصی احساس کند که لیاقت همه اینها را ندارد یا قادر به انجام صحیح مسئولیتهای جدید نیست. محیط خانوادگی - اگر شخصی با یک خواهر یا برادر با استعدادتر بزرگ شود، ممکن است احساس حقارت در او ایجاد شود. متعلق به یک گروه حاشیهای - افرادی که در یک زمان از تبعیض رنج میبردند بیشتر مستعد ابتلا به سندرم ایمپوستر هستند.
آیا سندرم ایمپاستر قابل درمان است
در حال حاضر هیچ درمان خاصی برای سندرم ایمپاستور وجود ندارد. اما اگر تظاهرات معمول این پدیده زندگی فرد را پیچیده میکند، ارزش دارد که به دنبال کمک روانشناسی باشید.
چند نکته برای "ایمپاستور ها":
دوست پیدا کنید - به شخصی اعتماد کنید. اما نکته اصلی در اینجا یافتن کسی است که به او اعتماد کامل داریم و شخصی که منافع ما را در نظر دارد، نه فقط کسی که با هر آنچه میگوییم موافق است.
شخصی را پیدا کنید که بتواند به شما بازخورد بدهد و حقیقت هر چند تلخ را به شما بگوید.
شخصی را پیدا کنید که از شنیدن و به چالش کشیدن شما ترس نداشته باشد.
شخصی را پیدا کنید که بتواند همدلی کند.
نقاط مشترک را پیدا کنید
به یاد داشته باشید، هیچ کس کامل نیست و شما نمیتوانید همه کارها را به طور کامل انجام دهید و همچنین نباید انتظار داشته باشید. این را واقعیت خود قرار دهید.
با گفتن این نکته، شما به عنوان یک حرفهای باید در جهت داشتن استانداردهای بالا تلاش کنید.
به افرادی که بیشتر از همه آنها را تحسین میکنید، نگاه کنید. الگوی شما چه کسانی هستند؟ حتی دون نورمن یا دیتر رامس هم باید از جایی شروع میکردند. حتی آنها باید در ابتدا بر تردیدها و انتقادات غلبه میکردند؛ بنابراین، به یاد داشته باشید، شما کامل نیستید، شما انسان هستید، اما در حال یادگیری هستید.
به جای اینکه بگویید "من نمیدانم چگونه این کار را انجام دهم" بگویید "من هنوز در این مورد یاد میگیرم".
درباره احساسات خود صحبت کنید. یکی از بهترین راههای تسکین استرس، تقسیم احساسات است. برای نقش شنونده، میتوانید یکی از اقوام، دوست یا روانشناس را انتخاب کنید. چنین مکالمههایی به فرد کمک میکند تا واقع بینانهتر به تواناییها و شایستگیهای خود نگاه کند. علاوه بر این، جلسات با یک روانشناس به شناسایی علت اصلی ایجاد ترس و از بین بردن آن کمک میکند.
علائم این پدیده را مطالعه کنید. اگر میدانید چرا یک اختلال خاص رخ داده و چگونه ایجاد میشود، کنار آمدن با آن آسانتر است و دلایل عدم اطمینان و تردید خود را برای خود توضیح میدهید. درک کنید: هیچ ایده آلی وجود ندارد. برای رشد عزت نفس، فرد باید نقاط قوت و ضعف خود را بپذیرد. درک کنید که هیچ کس و هیچ چیز کامل نیست و اشتباهات برای همه اتفاق میافتد.
منفی فکر نکردن یک گام اساسی برای غلبه بر سندرم Impostor سازگاری با تفکر مثبت است. بیاموزید که از دستاوردهای فعلی خود لذت ببرید، موفقیتهای گذشته خود را بخاطر بسپارید، و بررسیهای مثبت دیگران درباره خود را در نظر بگیرید. این بهترین روش برای مقابله با پدیده است. بسیاری از افراد از سندرم ایمپاستور رنج میبرند. اما درک این نکته مهم است که برداشت شخصی از یک وضعیت همیشه بازتاب واقعیت نیست.
سندرم Impostor یک الگوی روانشناختی است که در آن فرد به موفقیت یا استعداد خود شک میکند و ترس مداوم درونیای از قرار گرفتن در معرض "فریبکاری" دارد.
آنچه به نظر میرسد یک وضعیت نادر است، در واقع یک پدیده جهانی است. ۷۰٪ از کل افراد علائم و نشانههای احساس فریبکاری را تجربه میکنند. افراد موفق به هیچ وجه از آن در امان نیستند و به خصوص زنان به نظر میرسد که مرتباً با سندرم ایمپاستر مبارزه میکنند.
منبع: سیارک
انتهای پیام/