به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، با شنیدن کلمه پاتوق شاید اولین چیزی که به ذهن شما متبادر شود، کافهها و قهوهخانههای متعدد است؛ مثلا «له دو مگو» کافهای که میشد «سارتر» یا «دوبووار» را پیدا کرد یا کافه «نادری» که محل رفت و آمد روشنفکران در تهران بود و کافه «داشآقا» که میشد رد و نشانی از شاعران و ادبای مشهد را در آن یافت. پاتوق را امروزه، به هر محلی که مرکز تجمع افراد باشد، اطلاق میکنند. زمانی، «قهوهخانه قنبر» در تهران، پاتوق نانواها بود. بارفروشهای میدان هم قهوهخانهای داشتند که پاتوق آنها بود و همچنین، سایر اصناف هم، هر یک محلی به این نام داشته و دارند که گاهوبیگاه سری به آنجا میزنند.
اما جالب است که بدانید در ابتدا پاتوقها، قهوهخانهها یا مکانهای سربسته اینچنینی نبودهاست؛ در گذشته میدانگاههای محلات بودند که نقش پاتوق را ایفا میکردند و محل تجمع افراد مختلف محسوب میشدند. «محل اجتماع لوطیان در بعضی از شهرهای ایران»، یکی از معانی است که «فرهنگ معین» برای کلمه پاتوق آورده است. در سال ۱۲۳۱ هـ. ش در سه محله معروف پایتخت، یعنی عودلاجان، بازار و چالهمیدان، درمجموع شش پاتوق وجود داشت که تا سال ۱۲۳۷، فقط یکی از آنها باقی ماند.
این پاتوق، یعنی پاتوق محله عودلاجان، احتمالاً قدیمیترین پاتوق پایتخت در دوره ناصری بودهاست که در امتداد راسته دروازه شمیران قرار داشت. در دوره مظفرالدین شاه، پاتوق قدری از معنای اولیه خود فاصله گرفت و به نام آجان (پلیس) محله نامیده میشد؛ برای مثال، محله «چالهمیدان»، در سال ۱۲۸۷ دارای شش پاتوق از این قبیل بود که به نام آجانهای محل، پاتوق حاجی غلامرضا، پاتوق حاجی رحیم، پاتوق نایبعلی، پاتوق نایبجعفر، پاتوق نایبحسن و پاتوق نایبعباس نامیده میشدند.
منبع: خراسان
انتهای پیام/