به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زمان زیادی تا ۱۰ اسفند و روز برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال باقی نمانده است. انتخاباتی که حالا به یکی از حساسترین انتخاباتهای تاریخ فوتبال ایران تبدیل شده است چرا که حالا کاندیدایی از بدنه فوتبال تصمیم به حضور گرفته و میخواهد به جنگ مدیرانی برود که طی سالیان اخیر فوتبال را در انحصار خود داشته اند و سایه تصمیمات و عملکردشان بعید است به این زودیها از بالای سر فوتبال ایران رخت برببندد.
کریمی در شرایطی وارد رقابت انتخاباتی شده که ۴ کاندیدای تقریبا غیرفوتبالی را در مقابل خود میبیند. شهاب الدین عزیزی خادم، حیدر بهاروند، کیومرث هاشمی و مصطفی آجرلو ۴ چهرهای هستند که در کنار کریمی برای رسیدن به صندلی اتاق ریاست ساختمان فدراسیون فوتبال تلاش میکنند و حالا اهالی فوتبال این امید را در دل دارند که جادوگر ۸ پوش فوتبال ایران، بتواند با عبور از هزارتوی مجمع انتخاباتی، هوای تازهای را به فوتبالی ببخشد که روزهای سختی را مقابل خود میبیند.
به دنبال پاسخی به یک سوال مهم؛ واقعا کریمی رییس میشود؟
از همان روزی که علی کریمی با انتشار پستی اینستاگرامی خبر از حضور خود در انتخابات فدراسیون فوتبال داد، بسیاری از چهرههای سرشناس که از منتقدان نحوه اداره فوتبال ایران طی سالیان اخیر محسوب میشوند، از شماره ۸ سابق تیم ملی حمایت کردند. یکی از این چهره ها، امیر حاج رضایی بود. کارشناس و تحلیلگر باسابقه فوتبال ایران که حضور کریمی را صدای اعتراض جامعه فوتبال نسبت به وضع موجود دانست و همین حمایت باعث شد تا برای گفتگو در مورد حضور کریمی برای انتخابات و وضعیت فدراسیون فوتبال به سراغ او برویم.
کاندیدا شدن کریمی یعنی صدای اعتراض فوتبالیها
سالیان طولانی است که فدراسیون فوتبال در اختیار گروهی است که عملکردشان فوتبال ایران را از شایستگی خودش دور کرد. سوای از مسائل و ابهامات مالی موجود که باید مسئولان امر به آن رسیدگی کنند، من حضور علی کریمی را صدای اعتراض اهالی فوتبال نسبت به وضع موجود میدانم. من نمیدانم که آیا او انتخاب خواهد شد یا نه. مفهوم حرف من این نیست که با انتخاب شدن احتمالی آقای کریمی وضعیت فوتبال ایران از ویرانه به وضع خیلی خوبی تغییر خواهد کرد. اما حضور کریمی را از جهت مقابله با قوانینی که مانع حضور افراد فوتبالی در انتخابات فدراسیون فوتبال میشد، مثبت میدانم.
قوانینی که فوتبالیها را از فدراسیون دور کرد
در اولین دوره حضور آقای کفاشیان، فقط ایشان کاندیدا بود و انتخابات حالت انتصابات پیدا کرده بود. در ادامه هم قوانینی مثل سطح تحصیلات و سابقه ۱۰ سال مدیریت، فوتبالیها را از فدراسیون دور کرد. در دورههای بعد هم میدیدیم که با لابیهای مختلف، افراد با حمایت از سایر نهادها، پستها را از آن خود میکردند و ای کاش که همه این کارها منجر به موفقیت فوتبال ما میشد.
اگر ملاک موفقیت دو دوره حضور پیاپی در جام جهانی است، خب ما در سال ۱۹۷۸ و در شرایطی که فقط ۱۶ تیم راهی جام جهانی میشدند و آسیا فقط یک نماینده داشت، به جام جهانی رسیدیم. در قیاس با آن سال، با تمامی هزینهها بنظرم کار چندان مهمی صورت نگرفته است.
صدای مظلومیت فوتبال
حمایت من از علی کریمی حمایت از صدای مظلومیت جامعه فوتبال ماست. از نظر من اصلا مهم نیست که یک فوتبالیست رییس فدراسیون فوتبال شود بلکه باید مدیری باشد که استقلال داشته باشد و مطیع دربست فرامین نباشد و منافع ملی را به منافع فردی ترجیح دهد. چنین مدیرانی را در دورههای قبل هم داشته ایم. وقتی آقای کریمی به این عرصه وارد میشود، به عنوان نماد شناخته میشود. نمادی برای مبارزه با سیاستهای حاکم بر فوتبال طی ۱۴، ۱۵ سال اخیر.
درنهایت، اما اگر علی کریمی را از این رقابت حذف کنند و یا به نحوی مانع حضور او شوند، روشنترین پیامی است که به جامعه فوتبال داده میشود که ما نمیگذاریم فوتبال کشور به دست شما بیفتد و آن گاه فوتبال ایران وارد دوره جدیدی از لحاظ مدیریتی خواهد شد.
بیشتر بخوانید
کاندیدا شدن کریمی را مدیون فیفا هستیم
حمایت ما از کریمی به این معنا نیست که ایشان شایستهترین فرد برای این سمت است. من یک مثال در این خصوص میزنم. پرسپولیس طی چند سال اخیر تعداد زیادی مدیرعامل عوض کرده است. چرا هیچوقت به سراغ فردی مثل محمد مایلی کهن نرفته ایم؟ چون مدیرانی که انتخاب میشوند باید مطیع و گوش به فرمان باشند.
مایلی کهن کسی است که ۱۵ سال برای پرسپولیس بازی کرده و دارای کارشناسی ارشد تربیت بدنی است، اما وقتی از او استفاده نمیشود، خانه نشین میشود. یا مثلا آقای دادکان آمدند و خیلی خوب کار کردند. هم سلامت اخلاقی داشتند و هم سلامت مالی.
جامعه فوتبال، اما در نهایت خسته و ناامید شد چرا که به آنها اجازه کار کردن نمیدهند. من نمیخواهم جامعه فوتبال را کامل و بی نقص معرفی کنم، اما میخواهم بگویم که آنها تلاش خود را کردند، اما وجود موانع زیاد بر سر راهشان، آنها را به کنج خانه رانده است.
الان هم حضور آقای کریمی به دلیل تغییر اساسنامه فدراسیون فوتبال است که باید آن را مدیون فیفا باشیم. من یک سوال میپرسم. ما طی سالیان اخیر چند پرونده را در فیفا باخته ایم؟ این باختها نه در زوریخ و کوالالامپور بلکه در همین جا رقم میخورد. مدیرانی که این قراردادها را میبندند آیا صلاحیت حقوقی دارند؟ این ضررها و خسارتها از کجا پرداخت میشود؟ فدراسیون فوتبال که درآمد شخصی ندارد بلکه همه از منابع عمومی و از جیب مردم است.
جامعه فوتبال هم مقصر است
میخواهم یک خودانتقادی داشته باشم و بگویم که جامعه فوتبال هم در وضع فعلی مقصر است. ما در جامعه فوتبال اشخاصی داریم که وزن زیادی دارند و افراد پرافتخاری به حساب میآیند. این ها، اما دارند منفعلانه عمل میکنند و هیچی نمیگویند و این اصلا اتفاق خوبی نیست. این افراد باید بیایند و نظرات خود را مطرح بکنند چرا که نظرات این افراد برای مردم و رسانهها مهم است و تاثیر میگذارد. متاسفانه وجود برخی منفعت ها، باعث شده که خیلیها در حد توانی که دارند به فوتبال کمک نکنند.
کریمی بی تجربه است اما...
من بی تجربگی آقای کریمی در این عرصه را قبول دارم، اما حضور ایشان برای انتخابات را از بعدی دیگر نگاه میکنم. من معتقدم که حضور کریمی صدای اعتراض جامعه فوتبال خطاب به آقایان مسئول است. البته که این آقایان از این صداها زیاد شنیده اند و از این جنس اعتراضها را از سوی رسانهها و اهالی فوتبال کم ندیده اند، ولی ترتیب اثر نداده اند. حمایت من از کریمی حمایتی است در مقابل افرادی که طی این سالها فوتبال ایران را به انحصار خود درآورده اند.
خوشبین نیستم کریمی رییس فدراسیون فوتبال شود!
من با ارزیابی شرایط موجود و اطلاعاتی که در رسانهها میخوانم، باید بگویم که چندان خوش بین نیستم و رسیدن علی کریمی را به این جایگاه خیلی دشوار میبینم. ضمن اینکه باید به این نکته هم اشاره کنیم که اداره فدراسیون فوتبال از اداره یک وزارتخانه هم سختتر است. به هرحال ما چارهای جز صبوری کردن نداریم و باید ببینیم که در ادامه چه اتفاقاتی خواهد افتاد. من علی کریمی را هیچگاه از منظر یک رییس فدراسیون نگاه نمیکنم بلکه او را به عنوان نماد اعتراض به وضعیت فعلی میبینم و در این راه پشت سر او قرار میگیرم.
منبع:خبرآنلاین
انتهای پیام/