دهم بهمن سالروز ارتحال بزرگ مردی است که با احیای حوزه علمیه قم و تربیت شاگردان فراوان نقش بی بدیلی در تاریخ جهان تشیع ایفا کرد.

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قم، حدود یک قرن از باز تاسیس حوزه علمیه قم می‌گذرد، حوزه‌ای که امروز آوازه اش مرز‌ها را در نوردیده و به عنوان بزرگترین مرکز دینی جهان تشیع شناخته می‌شود.

آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی حوزه علمیه‌ای را احیا کرد که این روز‌ها هزاران نفر از دانش آموختگان آن در سراسر دنیا به فعالیت‌های مذهبی مشغول اند.

حوزه‌ای که به فرموده رهبر معظم انقلاب " مادر نظام اسلامی است" و محل رشد و نمو بزرگانی هم چون امام خمینی (ره) و هزاران عالم و مجتهد بوده است.

ولادت

سال ۱۲۶۷ هجری قمری، در روستای «مهرجرد» یزد در خانه مردی پاکدل و پرهیزکار به نام «محمد جعفر» کودکی پا به عرصه  حیات گذاشت و عبدالکریم نام گرفت. 

او دوران کودکی را در دامان پر مهر مادری سپری کرد تا به شش سالگی رسید. در آن روزگار که عبدالکریم بایستی پایش به مکتب باز می ‎شد در مهرجرد از مدرسه و مکتب خبری نبود و کودکانی که بزرگ می‎ شدند به دنبال کار و حرفه پدران خود رفته، بهار عمرشان را در مزارع سپری می‎ کردند؛ اما عبدالکریم که گویی سرنوشتی جز این داشت مورد لطف الهی قرار گرفت و خیلی زود وسیله درس و دانش اندوزی برایش فراهم شد.

 

آ‎غاز تحصیل

روزی یکی از بستگانش به نام محمد جعفر معروف به (میرابوجعفر) - که خود عالم و در کسوت روحانیت بود - به مهرجرد آمد و (در دیدار نخست) آثار استعداد و پرتو نبوغی خارق ‎العاده را در سیمای این کودک مشاهده نمود و این بود که تحصیل عبدالکریم را عهده دار شد و در همین سفر با رضایت پدر و مادرش، او را به اردکان برد و به مکتب سپرد.

عبدالکریم، در این شهر نا آشنا، چندین سال در رفت و آمد بود. روز‌ها در درس استادان حاضر می‎ شد و شب‌ها در خانه  میر ابوجعفر به سر می ‎برد و گاهی در شب‌های جمعه به منظور دیدار با پدر و مادر راه مهرجرد را پیش می‎ گرفت.

عبدالکریم هر چند با رحلت پدر مدتی از تحصیل باز ماند، اما این فراق از مکتب چندان طول نکشید و دیگر بار شوق مدرسه و مکتب، قرار از کف اختیار او ربود و عشق به معارف قرآن در دلش جوانه زد و این بار راه حوزه علمیه یزد را در پیش گرفت.



حوزه علمیه یزد

در آن دوران (اواخر قرن سیزدهم) یزد حوزه علمی پر رونقی داشت. پنج مدرسه علوم دینی در این شهر، بخش عمده‎ای از دانشجویان علوم اسلامی را در خود جای داده بود و دانشمندان بزرگی که تربیت یافته حوزه پر آوازه نجف و شاگردان شیخ بزرگ انصاری و میرزای شیرازی بودند، در آن جا به تدریس علوم مختلف اسلامی اشتغال داشتند.

در میان مدرسه‎ های مختلف علوم دینی، مدرسه بزرگ «محمدتقی خان» از معروف‎ترین آن‌ها به شمار می ‎رفت که بسیاری از درس‌های  سطح و خارج در آنجا تدریس می ‎شد.

عبدالکریم جوان، در چنین جو معنوی وارد دارالعباده یزد شد و در مدرسه محمدتقی خان سکنی گزید و سال‌ها با شور و اشتیاق فراوان در پای درس استادان بزرگ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.


شوق دیدار عتبات


هنوز بیش از ۱۸ بهار از عمر عبدالکریم سپری نشده بود که شوق دیدار عتبات در دل او جوشیدن گرفت و راهی سرزمین عراق شد.

او به همراه مادر خویش با کاروان زیارتی راهی آنجا شد و بی‎درنگ به حلقه دانشوران و عالمان بزرگی که گرداگرد امامان را گرفته بودند، پیوست. عبدالکریم ابتدا چند سالی در حوزه علمیه کربلا در محضر آیت الله فاضل اردکانی بود و پس از آن با راهنمایی استادش به حوزه علمیه سامرا و به محضر میرزای بزرگ شیرازی شتافت.


در حوزه علمیه سامرا


میرزای شیرازی در آن زمان مرجع وقت و در رأس حوزه علمیه سامرا بود. او از آنجا که به علم و معنویت آیت الله اردکانی احترام زیادی می‎ گذاشت شیخ عبدالکریم را مورد توجه قرار داد. می ‎گویند وقتی نامه فاضل اردکانی را خواند رو به عبدالکریم کرد و فرمود: «من به شما اخلاص پیدا کردم» از همین رو آن طلبه ‌جوان و پر تلاش را در منزل خود جای داد.

آیت الله حائری در حوزه  عملیه سامرا دوازده سال تمام به تحصیل علم پرداخت و به درجه اجتهاد رسید.

در محضر استادان

گذشته از اراده محکم و تلاش خستگی ناپذیر شیخ عبدالکریم در راه تحصیل دانش، استادان پر مایه نیز در شکل‎ گیری شخصیت علمی و معنوی او نقش اساسی ایفا می‎ کردند.

او در سال‌هایی که در حوزه علمیه سامرا حضور داشت از خرمن دانش فقهای بزرگی  چون آیت الله سید محمد فشارکی، آیت الله نوری، که هر یک از ستاره ‎های درخشان آسمان فقاهت به شمار می‎ رفتندفخوشه علم و معنویت چید.

 

اقامت در کربلا


آیت الله حائری پس از رحلت میرزای شیرازی راهی نجف گردید و در آنجا رحل اقامت افکند، اما به زودی دریافت که حوزه علمیه  کربلا اکنون به وجود او نیاز بیشتری دارد، به همین سبب شهر امام حسین (علیه السلام) را برگزید و راهی کربلا شد.

کربلا که روزگاری حوزه  علمیه  معروف و باشکوهی داشت در آن روز‌ها دیگر شکوه و رونق خود را از دست داده بود هیچ جنب و جوشی در مدرسه‎ های علمیه به چشم نمی‎ خورد و از تراکم طلاب مثل سال‌های دوران تحصیل او خبری نبود.

او به موجب همین اوضاع تأسف بار حوزه علمیه، این شهر را انتخاب کرد و اینجا بود که او لقب حائری را برای خود برگزید با حضور اندک مدت خود در حوزه  علمییه، کربلا، غبار عزلت و فراموشی سال‌های گذشته را از چهره  این شهر زدود و پس از سال‌ها آرامش و سکوت بار دیگر هم همه  طلاب در مدارس پیچید.

آیت الله حائری در این مددت دو درس عمده  خارج اصول و فقه تدریس می ‎کرد و باقی اوقاتش را در اختیار طلاب علوم دینی قرار داد و علاوه بر این ها، در مقام کسی که آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی مرجع تقلید شیعه احتیاطات خود را به ایشان ارجاع داده است، پاسخگویی به مسائل دینی مردم را نیز بر عهده گرفت.


در حلقه خوبان

آیت الله حائری در اواخر سال ۱۳۳۲ هجری قمری، وقتی ماجراجویی انگلیس در عراق شدت گرفت و دامنه آشوب به شهر کربلا نیز کشیده شده به دعوت مردم اراک عزم سفر به ایران کرد؛ و تا سال ۱۳۴۰ که عازم قم شد در کنار مردم این دیار و در خدمت حوزه  علمیه  شهر اراک بود. گویند در این ایام امام خمینی (ره) جوانی بیست ساله بود که با شنیدن آوازه  حوزه  علمیه شهر اراک، از عزیمت به حوزه  اصفهان صرف نظر کرد و به سوی اراک شتافت و تا انتقال این حوزه به شهر مقدس قم از حوزه دانش و معرفت این مرد بزرگ بهره‎ ها جست.

آیت الله حائری به مدّت هشت سال در این حوزه  پرشکوه بر مسند تدریس تکیه زد و در کنار مسئولیت سنگین مرجعیت از پرورش و شکوفایی استعداد‌های طلاب جوان نیز لحظه‎ ای غافل نبود و به موجب اهمیت فوق‎ العاده به این امر صد‌ها جوان پاک طینت دیگر را که امید آن می‎ رفت همه در زمره  مراجع بزرگ به شمار آیند در دامان پر مهر و محبت پدرانه خود پرورش داد.

احیاگر حوزه علمیه قم را بشناسید



قم شهر فضیلت

قم از بزرگترین شهر‌های مذهبی جهان تشیع به شمار می ‎آید که از روزگاران نخست تولد تشیع در ایران، به مرکزیت شیعه شهرت داشته است. این شهر همانند شهر‌های نجف و کربلا در سال‌های پس از ظهور اسلام ایجاد گردید و با ورود دختر امام موسی کاظم ‎ (علیه السلام) و بعد‌ها به سبب وجود بارگاه عظیم آن حضرت به عظمتش افزوده شد و مورد توجه مشتاقان اهل علم و ایمان قرار گرفت. (پیش از این تاریخ قم به صورت مجموعه روستا‌های متعدد بود که پس از ورود اشعریون به این شهر در اواخر قرن اول به صورت شهری یکپارچه و مرکز شیعیان تبدیل شد).

قم تاریخ درخشانی در خصوص برپایی حوزه علمییه و پایگاه دینی مردم دارد. اولین کسانی که در این شهر برای تأسیس حوزه علمیه اقدام کردند محدثان و روات قبیله اشعری بودند که از یاران امامان معصوم علیهم السلام به شمار می‎ رفتند. سپس ظهور شخصیت‌های بزرگی، چون شیخ کلینی و شیخ صدوق و پس از آن‌ها رو آوردن شیعیان علوی بدین حوزه بر رونقش افزود.

اما با این همه این شهر روزگاری نیز خالی از عالمان بوده است و از قرن ششم هجری تا دوران صفویه چندان رونقی نداشته است و بر حجره ‎های مدارس آن گرد غربت و تنهایی نشسته بود.

 

آیت الله حائری پیش از آن که از طرف اهالی قم به این شهر دعوت شود یک بار در سال ۱۳۳۲ هجری قمری، در سفری که به مشهد رضوی داشت از قم نیز دیدن کرده و چند شبی را در کنار حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علی‌ها گذراند و اوضاع مدارس دینی را از نزدیک مشاهده نمود.

مدرسه فیضیه را دیده بود که حجره ‎های پرغوغای دیروزش اکنون خالی از همهمه محصلان علوم دینی شده و بر قفسه ‎های کتاب گرد فراموشی نشسته است.

انگار هیچ گاه زمزمه  دانش پژوهان اسلامی در فضای قم طنین انداز نبوده است! مدرسه  بزرگ «دارالشفا» را دیده بود که سالن‌های درس و بحث آن اکنون محل اسکان فقرای شهر یا زائران شده است و بعضاً کسبه  اطراف حرم از حجره‎ هایش به عنوان انبار اجناس استفاده می‎ کردند و از همه غمناک‎ تر حال و روز طلاب جوانی بود که به علت محروم بودن از استادان چیره دست و نبود نظم با چهره ‎های افسرده، عمر خود را به بیهودگی می‎ گذرانیدند و در آن حجره ‎های تاریک و غبار گرفته با مباحثات سطحی، روزگار سپری می ‎کردند.

احیاگر حوزه علمیه قم را بشناسید



گویند ایشان پس از آن که از نزدیک اوضاع اسفبار مدارس علمی این شهر را دید، بسیار ناراحت و افسرده خاطر قم را ترک گفت و اطرافیانش بار‌ها از او شنیدند که می‎ گفت: «چه می‎شد اگر حوزه علمیه قم سر و سامان می ‎گرفت!».

آیت الله حائری در اواخر زمستان ۱۳۰۰ هجری شمسی با فرزند بزرگش حاج شیخ مرتضی حائری به همراه آیت  الله محمدتقی خوانساری به قصد اجابت دعوت مردم قم از اراک به سمت قم حرکت کردند و در میان انبوه جمعیت استقبال کننده وارد شهر قم شدند.

تأسیس حوزه

تأسیس حوزة علمیه  قم چیزی بود که زمزمه  آن قرن‌ها پیش از حوزه علمیه نجف شروع شده بود و ریشه در روایات امامان معصوم علیهم السلام داشت.

امام صادق (علیه السلام) در قرن دوم هجری قمری به یاران خود درباره  شهر قم و مرکزیت این شهر برای دانش اسلامی چنین فرموده بود:

" زود باشد که کوفه روزگاری از مؤمنان خالی گردد و دانش در آن ناپدید شود و به شهری که آن را «قم» گویند ظاهر شود و معدن اهل علم و فضل شود. "

احیاگر حوزه علمیه قم را بشناسید

حضور آیت الله حائری یزدی در قم این نوید امامان بزرگوار شیعه را که همواره زبان به زبان نقل شده و در ذهن شیعیان جای گرفته بود. تحقق می‎ بخشید.

اوایل بهار ۱۳۰۱ (ش)، پس از دو ماه اقامت آیت الله حائری در شهر قم، در منزل آیت الله پایین شهری، جلسه ‎ای از طرف علما، بازاریان و کسبه  تهران تشکیل شد که بزرگانی از فقهای قم، چون آیت الله بافقی، آیت الله کبیر و آیت الله فیض در آن شرکت داشتند. در این جلسه، گفت و گو پیرامون حوزه  علمیه  قم، ساعت‌ها به درازا کشید و سرانجام نظر نهایی به آیت الله حائری محول شد.

همه  علما و بزرگان علم و معرفت قبول این امر مهم را به آیت الله حائری اصرار کردند و نیز بسیاری از بازاریان و کسبه در تأمین مالی حوزه اعلام آمادگی نمودند. آیت الله حائری ابتدا بر این عقیده بود که بزرگان قم خود این کار را انجام دهند و از عهده  این امر خطیر نیز بر خواهند آمد. امما چون اصرار بی حد علما را مشاهده کرد تکلیف را بر عهده  خود ثابت دید و این نکته را بیان فرمود: «استخاره خواهیم کرد آیا صلاح است در قم مانده، به فضلا و محصلین حوزة اراک که انتظار بازگشت مرا دارند، بنویسم به قم بیایند یا نه؟».

او صبح روز بعد، پس از آنکه نماز صبح را به پایان رساند در حرم حضرت معصومه علیهما السلام به دعا و نیایش ایستاد و به قرآن روی آورد.

نقل است که آیت الله حائری به قرآن استخاره نمی‎ کرد، اما در مورد ماندن در قم به قرآن استخاره کرد و خود را به مشیّت الهی سپرد، که آیه ‎ای زیبا و مناسب حالش «. وَ أْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ» (سوره یوسف آیه ۹۳) خط مشی آینده او را ترسیم نمود و آیت الله حائری را مصمّم ساخت حوزه  علمیه قم را سامان داده، شاگردان خود را از اراک به این شهر فرا خواند.

با اقامت گزیدن آیت الله حائری در قم بنیان دوره جدید حوزه  علمیه قم نیز نهاده شد و با گام‌های بزرگی که ایشان برداشت این حوزه به تدریج رشد کرد و بار دیگر در ردیف بزرگترین حوزه‎های علمیه  جهان تشیع در آمد.

احیاگر حوزه علمیه قم را بشناسید



اساسی‎‌ترین گام آیت الله حائری پس از تأسیس حوزه، تعمیر مدارس دینی و تغییر روش آموزشی بود که تحولی عظیم را در آن‌ها به وجود آورد؛ و دوران نابسامان حوزه  علمیه قم که پس از میرزای قمی وضع رقت باری یافته بود، پایان گرفت. ابتکار آیت الله حائری پس از توجه دادن محصلان علوم دینی به ژرف نگری در درس و بحث علمی گزینش «هیئت ممتحنه» برای گرفتن امتحان از دروس حوزوی بود که امروز چنین روشی در آموزش و پرورش همه  کشور‌ها از ضروریات کار محسوب می ‎شود.

شکوه و عظمت حوزه  علمیه قم از آغاز تا به امروز هر سال چشم گیرتر از گذشته در عرصه ‎های مختلف، نمود داشته است و پرتو آثار وجودیش افق‌های جدیدی از دورترین نقاط عالم را در نوردیده است.

پاسخگوی نیاز‌های اجتماعی، فرهنگی و فکری جامعه نیز بوده و هست و در این راه اندیشمندان و فرزانگان فراوانی در دامن خود پرورانده است و اکنون بیش از ۱۲۰ هزار دانشجوی علوم اسلامی از ایران و هزاران نفر از سراسر کشور‌های دنیا را در خود جای داده است.

احیاگر حوزه علمیه قم را بشناسید

آثار

در کنار همه  تلاش‌های خستگی ناپذیر آیت  الله حائری آثار قلمی مهمی نیز از ایشان به یادگار مانده است که از آن میان می ‎توان به کتاب‌های ذیل اشاره کرد:

 

کتاب الصلوة - کتاب مفصّلی درباره مسائل نماز است.


کتاب دور الاصول - این کتاب تقریرات درس آیة الله سید محمد فشارکی است.


کتاب‌های دیگر آیت الله حائری مجموعة رسائلی است که در ابواب مختلف فقهی مانند احکام ارث، احکام شیر دادن و مسائل ازدواج و طلاق به رشتة تحریر در آورده است.


شاگردان مکتب آیت الله حائری


آیت الله حائری در دوران زندگی پر بار خود علاوه بر خدمات بسیار ارزشمند فرهنگی و اجتماعی به اسلام و مسلمانان، در مکتب خود فرزانگان و اندیشمندان بزرگی را تربیت کرد.

او که در دوران تدریس توجه ویژه‎ای نسبت به شاگردان داشت و آن‌ها را مورد حمایت خویش قرار می‎داد و بدین ترتیب توانست شخصیت‌های بارزی را به جهان اسلام تقدیم دارد که از میان آنان می‌توان به حضرات آیات امام خمینی، گلپایگانی، اراکی، مرعشی نجفی و صد‌ها عالم و مجتهد برجسته اشاره کرد.


ویژگی روحی

از خصوصیات بارز آیت الله حائری که سایر خصوصیات اخلاقی دیگر او را تحت الشعاع خویش قرار می‎ داد، زهد و ساده زیستی و زندگی بی‎ آلایش قبل و پس از مرجعیت او بود. پای‎بندی او به طلبگی زیستن تا آخر عمر، از او تندیسی از زهد ساخته بود.

در مقام زهد ایشان، همین بس که امام خمینی (ره) در خصوص زندگی زاهدانه استاد معظم خود می‌گویند:

«جناب استاد معظم و فقیه مکرم حاج شیخ عبدالکریم یزدی حائری - که از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۵۵ ریاست تامه و مرجعیت کامله قطر شیعه را داشت همه دیدیم که چه سیره‎ای داشت. با نوکر و خادم خود همسفره و هم غذا بود و روی زمین می‎ نشست.»

از دیگر ویژگی‌های روحی آیت الله حائری اینکه اخلاق بسیار در معاشرت با مردم داشت، او کم حرف بود و با مردم با مهربانی و ملایمت رفتار می‎ کرد و در برخورد با طلاب جوان حال و روحیه آن‌ها را مراعات می‎ نمود و همواره چهره‎ای بشاش و بر لب هایش تبسم داشت.


صبر و بردباری یکی دیگر از خصوصیات روحی آیت الله حائری در مقابل مشکلات بود که از او رادمردی پر استقامت ساخته بود.

ایشان در مقابل حوادث و مسائل سیاسی در اوایل شکل گیری حوزه که مصادف با روی کار آمدن رضاخان پهلوی و به دنبال آن ماجرای کشف حجاب بود همواره صبر و بردباری را پیشه خود ساخت و حراست از حوزه علمیه نوپا را که انهدام آن در رأس توطئه دشمنان دین بود، تلاش بسیاری نمود و همواره می‎ فرمود: «من حفظ حوزه علمیه را اهم می ‎دانم.» آیت الله حائری در ماجرای کشف حجاب بار‌ها با رضاخان برخورد و ستیز نمود.

معروف است که: پس از ماجرای کشف حجاب و کشتار مسجد گوهرشاد ایشان هیچ گاه حال و روز خوشی نداشت و این اندوه را تا پایان عمر در دل داشت.


وفات

آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی پس از عمری تلاش و مجاهدت، در  ۸۱ سالگی، در ۱۷ ذیقعده ۱۳۵۵ هجری قمری برابر  با دهم بهمن ۱۳۱۵ هجری شمسی دعوت حق را لبیک گفت و در جوار آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علی‌ها به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/ش

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.