آئین رونمایی از کتاب "درگاه این خانه بوسیدنی است" برگزار شد

 

این کتاب که مروری بر خاطرات مادر شهیدان خالقی پور است، به قلم زینب عرفانیان نگارش شده است.

کتاب "درگاه این خانه بوسیدنی است" در ۲۴۰ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

این ۳ شهید در سال‌های ۶۲ و ۶۷ به شهادت رسیده اند.

فروغ منهی مادر شهیدان خالقی‌پور که اسوه ایثار و بخشش و فداکاری است، سه فرزندش را تقدیم نظام و انقلاب کرده است.

اولین شهید این خانواده داود خالقی‌پور متولد سال ۱۳۴۴ و در سال ۱۳۶۲ یعنی در ۱۸ سالگی و در عملیات پر افتخار و غرور آفرین خیبر و در جزیره مجنون به شهادت رسیده است.

۲ شهید دیگر یعنی فرزند دوم و سوم خانواده رسول و علیرضا که به ترتیب متولد سال‌های ۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ بودند در سال ۱۳۶۷ و در سنین ۱۹ و ۱۶ سالگی در منطقه شلمچه و در آغوش یکدیگر به شهادت رسیده‌اند.

حاج محمود خالقی‌پور پدر این شهیدان والامقام که از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بود، چند سال قبل دارفانی را وداع گفته و به فرزندان شهیدش پیوست.

 

خانم عرفانیان در این مراسم گفت: خدا را شاکرم که در ابتدای مسیر نگارش برای شهدا، پایم را بیت‌الشهدا باز کرد. شهدایی مثل شهید رحیمی و کتابی مثل رسول مولتان، که رسولی بود برای همراهیم تا مربع‌های قرمز و آمد و شدهای چندباره به مقتل‌الشهدا در روزهای نگارش کتاب. از آن مقتل، هدایت شدم به مدفن‌الشهدا. مدفن شهدای خالقی‌پور که کنار مزارشان و پایین پایشان عالمی است جدای از عالمی که ما می‌بینیم و لمس می‌کنیم و درش شناورم.

درگاه این خانه بوسیدنی‌است، روایتی است از زندگی کوتاه، مثل گلِ برادرانم، داودد و رسول و علیرضا که تکرار نشدنی‌ترین روزهایم را در خانه پدری‌شان و کنار مادرشان و سر سفره‌ای که برایم انداخته بودند، گذراندم. ان‌شاالله که از کنار این سفره و درگاه خانه‌شان، هدایت بشوم به باب‌الشهدای حرم ابا عبدالله و کنار سفره مادرشان حضرت زهرا(س).

در مورد کتاب هم بخواهم توضیح بدهم، باید استناد کنم به گفته خود حاج خانوم که همیشه به مهمان‌هایشان می‌گویند: من راحت تعریف می‌کنم، شما هم راحت می‌شنوید.

 

من هم در روزهای نگارش این کتاب از این قاعده مستثنی نبودم. حاج خانوم راحت تعریف کردن و من راحت شنیدم و راحت‌تر نوشتم. که اگر قرار بود اصل و عمق و واقعیت ماجرا و زخمی که به دل این مادرها نشسته را بدانیم و بفهمیم و بنویسیم، طاقت نمی‌آوردیم. صبر و طاقت هدیه‌ای است که دادند به اهلش. اهلش هم یعنی: این مادرها. چون یک مادر می‌فهمد: شستن خون جگرگوشه از روی چفیه دورگردنش یعنی چه؟ و یک مادر می‌تواند خون عزیزش را که دیگر نیست، از روی چفیه‌‌اش بشورد و طاقت بیاورد.

 

این کتاب روایتی‌ است جذاب و خواندنی از بانو «فروغ منهی» مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور که به قلم توانای خانم زینب عرفانیان به رشته تحریر درآمده و توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است.

 

علاقه‌مندان جهت تهیه این کتاب می‌توانند از طریق کانال «کتاب هیأت» در ایتا، تلگرام و اینستاگرام به نشانی ketabeheyat و یا تماس با ۰۹۱۹۸۸۰۰۲۵۵ اقدام کنند.

 

انتهای پیام/م