برخی چهره‌های شناخته شده دخالت کردن در انواع موضوعات مختلف و موج سواری روی آن‌ها را به یکی از عادات روزمره خود تبدیل کرده‌اند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،   سلبریتی در تمام دنیا محدود و محصور است. نه هر روز تئوری‌پردازی سیاسی و اجتماعی می‌کند و نه مرجع اظهارنظر‌های تخصصی در حوزه دینی و پزشکی و ... است. نهایتا در انتخابات‌ها از افراد خاصی حمایت می‌کند و تا انتخابات بعدی هر روز خودنمایی نمی‌کند. حتی گاهی نیز حمایت‌های‌شان به ضرر نامزد‌های انتخاباتی است؛ آن طور که در ماجرای هیلاری کلینتون اتفاق افتاد.


بیشتربخوانید


اما در ایران ماجرا کاملا متفاوت است. سلبریتی که اساس هویتش را کم‌مایگی شکل داده و جذابیت‌های درجه چندم ظاهری و بدنی او را محل توجه قرار داده، به خودش اجازه می‌دهد در هر حوزه‌ای ورود کند؛ داروی تخصصی معرفی کند، دستمزد کلان بگیرد و مالیات ندهد، اظهارنظر پزشکی کند، در آشوب‌های براندازانه حاضر شود، با پول کثیف فیلم بسازد، برای قاتلان و جنایت‌کاران هشتگ حمایتی بزند، مردم را به حمایت از یک شخص تشویق کند و در نهایت هم با آخرین سطح اعتماد به نفس خودش را از همه چیز مبرا بداند.

اما چرا در غرب که مهد شکل‌گیری فرهنگ شهرت و ستاره‌پروری است، سلبریتی‌ها تا این میزان کنترل شده عمل می‌کنند؟ چرا یک بازیگر و خواننده هیچگاه از حصار خودش خارج نمی‌شود؟ چرا ورزشکاران به میزان بسیار کمتری از خوانندگان و بازیگران جدی گرفته می‌شوند و هیچ برجستگی فکری و اندیشه‌ای در میان مردم ندارند؟ پاسخ یک چیز است:، چون «افکار عمومی» به او اجازه نمی‌دهد.

در غرب «افکار عمومی» فعال است و نه منفعل. اگر یک سلبریتی در حوزه غیرتخصصی ورود کند افکار عمومی او را فعالانه محکوم می‌کند. نتیجه اینکه سلبریتی از ترس آبروی خودش هم که باشد دست به عصا عمل می‌کند.

اینجا، اما ماجرا برعکس است، سلبریتی به جای آن که از افکار عمومی حساب ببرد به آن حمله می‌کند! هیچ ابایی ندارد که با صدای بلند دروغ بگوید. در حالی که هفته پیش گفته که در اروپا واکسن زده، امروز بگوید که هنوز نوبت واکسن من نشده و در صف هستم.

یا دیگری در آنتن زنده بگوید که فلانی که به کرونا مبتلا شد، با تزریق واکسن حالش خوب شد! یعنی حتی در این حد هم بهره علمی ندارد که واکسن را دارو می‌داند! یا دیگری بگوید که هشت نفر از اطرافیان من کرونا دارند و این رقم بالا نشان می‌دهد که آمار دولت دروغ است؛ حتی اگر سخنگوی وزارت بهداشت هر روز در تلویزیون بگوید آمار مبتلایان «با معیار‌های قطعی تشخیص» فلان تعداد است و قائم مقام وزیر بهداشت چندین بار گفته باشد آمار مبتلایان و فوتی‌های واقعی دو برابر این تعداد است؛ چون از همه نمی‌توان تست قطعی گرفت.

سلبریتی ایرانی هنوز نمی‌داند علت فوت دردناک  فلان ورزشکار چیست و به او لقب شهید واکسن می‌دهد. هنوز درک این را ندارد که اگر واکسن موردنظر او هم الان در دسترس بود و نوبت به آن ورزشکار هم رسیده بود، اساسا تنها دوز اول آن تزریق شده بود که هیچ نوع ایمنی ایجاد نمی‌کند!

تلخ است، اما باید پذیرفت که این سلبریتی‌ها، افراد مشهوری هستند که از میان خود ما برخاسته‌اند. آن‌ها آدم‌های ضعیف و متوسطی هستند که، چون حصار افکار عمومی را دور خود حس نمی‌کنند، بی‌ملاحظه می‌تازند و اکثر اوقات هم خود ما را هدف می‌گیرند. به جای آن که خود را در محاصره افکار عمومی ببینند، از بالا به مردم نگاه می‌کنند و، چون گفتن هر پرت و پلایی برایشان بی‌هزینه است به راحتی اظهارنظر می‌کنند.

راه حل چیست؟ این درست است که گاهی رفتار‌های این جماعت حتی شکل اعمال مجرمانه به خود می‌گیرد و باید با آن‌ها برخورد شود. اما در سطح کلان‌تر راه حل این معضل واضح است: نسبت «افکار عمومی» با «سلبریتی‌ها» باید عوض شود.

نسبت انفعال مردم و حمله این افراد به سلامت روانی مردم نیازمند تغییر است. به جای آن که آن‌ها فکر مردم را هدف بگیرند، افکار عمومی باید سلبریتی‌ها را محاصره کند. ما نباید بگذاریم دماغ زیبا و چشم رنگی ملاک درستی و نادرستی حرف‌ها باشد. باید بدانیم که اساس شهرت سلبریتی بخاطر برتری ظاهری بر دیگران است و این هیچ ارتباطی به برتر فکری و اندیشه‌ای آن‌ها بر سایر اقشار جامعه ندارد.

باید این را بر خود ننگ بدانیم که از کسی صرفا بخاطر قیافه و لباسش پیروی کنیم. پیوسته باید به هم یادآوری کنیم که او تنها بخاطر اینکه بهتر می‌تواند دیگران را سرگرم کند مورد توجه است و باید در همین حصار محدود بماند.

این اصلی‌ترین کاری است که ما مردم باید در برابر این جماعت انجام دهیم تا مصون بمانیم. ما باید سلبریتی‌ها را تا مرز‌های سرگرمی عقب برانیم و این جز با خواست همه مردم شکل نمی‌گیرد. جز این راهی نیست.

منبع:  رجا نیوز

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.