به گزارش خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از اهواز، پاسی از شب گذشته بود، صدایی جز صدای جیرجیرکها و زوزه گرگها و صدای سگها در دل کوهستان شنیده نمیشد، همه در خواب بودند و نور چراغها از خانههای عشایر ساکن کنگرستان سردشت دزفول دیده نمیشود، نوری زرد رنگ همه جا را روشن کرد، برخی فکر کردند شهاب سنگ عازم زمین شده، بعضیها گمان بردند دل کوه شکافته و آتش فشان فوران کرده است.
اما صدای فریاد و یاری خواهی که در دل کوه پیچیده بود همه را سراسیمه کرد، دل آتش عدهای محاصره شده بودند، چنگالهای آتش مدرسه کانکسی در این منطقه عشایری را در آغوش گرفته بود و قصد داشت نفس افرادی که درون کانکس محاصره شده بودند را قطع کند. اهالی شجاع با دیدن شعلههای آتش به سمت مدرسه دویدند، عدهای از اهالی منطقه جرات رویارویی با دستهای سوزان آتش را نداشتند.
سه معلم که اول هر هفته با وجود سختیهای زیاد و بحران کرونا از شهر به این منطقه کوهستانی میآمدند و تا پایان هفته در منطقه میماندند، حالا در میان دستان داغ آتش گرفتار شده بودند و باید کسی در دل شب که از آتش همچون روز روشن شده بود آنها را نجات میداد، هر کسی از سویی برای خاموش کردن حریق میدوید، یکی آب میآورد، یکی با آتش کوب سعی بر سرکوب کردن حریق داشت.
بیشتر بخوانید
در این میان ۳ دانش آموز شجاع که درس دهقان فداکار را به خوبی خوانده و آن را برای خود درس عبرت کرده بودند، دل به آتش زدند و فارغ از سن کم و آرزوهایی که در سر میپروراندند با حریق جنگ میکردند و پس از ساعاتی با تلاش مردم محلی آتش خاموش شد و جسم سوخته معلمها و دانش آموزان به بیمارستان سوانح و سوختگی آیت الله طالقانی اهواز انتقال یافتند.
مدرسهای که دیروز صدای تدریس معلمها و درس خواندن دانش آموزان از آن شنیده میشد و بچههای عشایری پلههای موفقیت را بر بال معلمهای دلسوز و فداکار یکی پس از دیگری طی میکردند، حالا از آن جز محیطی سوخته که سکوتی مرگبار آن را فرا گرفته بود، باقی نمانده بود. صدایی جز فریادهای کمک کنید دل اهالی را چنگ نمیزد.
روزها گذشت و رخت سیاه بر تن خانوادههای ۲ دانش آموز فداکار نشست، نوجوانانی که روزهای شیرین عمر را به دست آتش سپردند و آرزوها و برنامههای جوانی را به زیر خروارها خاک بردند، تنها چیزی که از آنها به جا مانده مدالهای افتخار و فداکاری و سنگ قبری است که مرهمی باشند برای خانوادههای داغدیده.
موضوعی که داغ بر دل نشسته را زجرآورتر میکرد، سفر محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش به خوزستان و عیادت نکردن از معلمها و دانش آموزانی بود که بر تخت بیمارستان چشم به راه حضور مسئولان بودند تا درد دل آنها را بشنوند، اما کسی به دیدار آنها نیامد، هر کسی برای این اتفاق گمانه زنی کرده بود، یکی میگفت به دلیل اصابت صاعقه کانکس دچار آتش سوزی شده، دیگری میگفت صاعقه نقشی در حریق این کانکس نداشته، اما آنچه مانده زخمهایی است که سوزش آنها خواب را از چشمها میرباید و روزهای شیرین عمر معلمها و دانش آموزان را تلخ میکند.
بیشتر بخوانید
با یکی از ساکنان سردشت دزفول و فعال اجتماعی در خوزستان هم صحبت شدم تا مشکلات کنگرستان در بخش سردشت را جویا شوم و بتوانم با قلم مطالبات ساکنان این منطقه را به گوش مسئولان استان خوزستان و کشور برسانم، به امید آنکه دیگر چشمها با رنگ زننده آتش روشن و هوای منطقه با دستان سوزان آن گرم نشوند.
فرشید چهار لنگ احمدزاده به خبرنگار ما گفت: نبود امکانات آموزشی متناسب با شان و منزلت مقام معلم و دانش آموزان در این منطقه محروم اسفناک است، چراکه استفاده از کانکس به عنوان مکانی برای تحصیل آن هم برای معلم و دانش آموزانی که مسافت زیادی را از محل سکونت تا مدرسه با وجود فراز و نشیبها و خطرات مسیر طی میکنند، زیبنده نیست.
او با بیان اینکه با توجه به امکانات معیشتی و محروم بودن منطقه احتمال وقوع مجدد حادثه به شکلهای مختلف وجود دارد، افزود: بستر برای وقوع حوادث اینچنینی فراهم است، به همین دلیل از مسئولان کشوری از جمله وزیر آموزش و پرورش خواهشمندیم با حضور در بخش سردشت دزفول از نزدیک مشکلات منطقه را رصد کرده و در صدد رفع آنها برآمده و زمینههای ایجاد ساختارهای مناسب آموزشی و تحصیلی را فراهم کنند.
چهار لنگ احمدزاده به جان باختن ۲ دانش آموز ۱۵ ساله در این حادثه به دلیل شدت سوختگیها اشاره کرد و بیان داشت: مسئولان استان خوزستان و وزارت آموزش و پرورش کشور جا دارد اقدامات لازم را در جهت تامین خواستههای خانوادههای این دانش آموزان که در برای نجات جان معلمها از جان خود گذشتند اعمال نمایند.
فعال اجتماعی و ساکن سردشت دزفول اظهار کرد: موضوع دیگری که باید وزیر آموزش و پرورش به آن توجه ویژه داشته باشد، تعیین تکلیف و حل مشکلات مربوط به استخدام معلمهای حق التدریس، پیش دبستانی و آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی است که با وجود ریاضتهای فراوان آموزشی، عاشقانه در این راه تلاش و فعالیت میکنند و اگر مشکلات آنها رفع شود کمترین سپاسگزاری از زحمات ارزشمند آنها خواهد بود.
بیشتر بخوانید
خبری شیرین و خوشحال کننده که در این روزهای تلخ شنیدیم، ترخیص ۲ معلم و یک دانش آموز بازمانده از حادثه تلخ آتش سوزی مدرسه کانکسی در سردشت دزفول بود، البته یکی از معلمها هم با ۸۵ درصد سوختگی و با درخواست خانواده او به بیمارستان استان اصفهان انتقال یافت که او نیز از بیمارستان مرخص شده، اما برای همیشه جای ۲ دانش آموز فداکار در کلاس درس خالی است و صدای آنها در گوش معلمها و همکلاسیها نجوا میشود.
تلاش کردیم که با نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی که پیگیریهای بسیاری برای این حادثه انجام داده بود، مصاحبه کنیم، همچنین پیگیر آخرین اقدامات از آموزش و پرورش خوزستان نیز شدیم، اما پاسخی از موارد مذکور دریافت نشد، امیدواریم مسئولان با بیدار شدن از خواب زمستانی دیگر شاهد وقوع چنین اتفاقات تلخ و ناگواری نباشیم.
گزارش از ملیحه گریزی نسب
انتهای پیام/گ