به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در سالهای اخیر نیروی دریایی آمریکا در دو منطقه خلیج فارس و تنگه تایوان در مقابل دو قدرت مهم یعنی ایران و چین قرار گرفته است. اما چون این مناطق به خاطر داشتن آبهای کم عمق، برای شناورهای معمولی آمریکایی فضای مناسبی جهت مانور و عملیات نداشتند، به همین دلیل در کنار بحث شناورهای سری LCS (که در ادامه همین گزارش به آخرین پرده از مشکلات عجیب در برنامه آنها خواهیم پرداخت) آمریکایی ها، توسعه یگانهای مجهز به قایقهای تندرو را که قدمت آنها به جنگ ویتنام باز میگردد مجددا در دستور کار قرار دادند.
البته نیروهای آمریکایی چند تجربه تلخ و تحقیرآمیز در مقابل نیروی دریایی سپاه را در کارنامه خود دارند و اصولا ترجیح میدهند با پاسداران خلیج فارس و تنگه هرمز مواجه نشوند، اما حالا دلیل دیگری برای فرار، به علت اول اضافه شده و آنهم مشکلات مالی است که به خاطر آن، در حال ترک کامل میدان خلیج فارس در مقابل سپاه هستند.
اگر ماجرای تجاوز یگان Riverine Squadron یا واحد رودخانهای ارتش آمریکا به حریم آبهای سرزمینی کشور ما در نزدیکی جزیره فارسی در دی ماه سال ۹۴ خاطرتان باشد، در آن زمان تفنگداران آمریکایی از شناورهایی موسوم به Riverine command boat استفاده میکردند که در حقیقت بر پایه مدل مشهور و گران قیمت CB-۹۰ ساخت سوئد ساخته شده بودند.
در ماجرای مذکور که به تحقیر تاریخی ارتش ایالات متحده انجامید، شناورهای Riverine command boat آمریکایی به آبهای سرزمینی ایران تجاوز کردند، اما بلافاصله با برخورد قاطع رزمندگان سپاه، مواجه و بازداشت شدند. تفنگداران آمریکایی برای مدت حدود ۲۴ ساعت در بازداشت نیروی دریایی سپاه بودند و پس از عذرخواهی سریع و صریح آمریکا از کشورمان، در آبهای بین المللی رها شدند.
صحنه تسلیم و عجز آمریکاییها در مقابل نیروهای سپاه و البته گریه کردن در زمان بازداشت از جمله مواردی بود که در آن زمان انعکاس خبری بسیار وسیعی در جهان داشت. فرمانده نیروهای آمریکایی در آن ماجرا نیز به دلیل عذرخواهی در مقابل دوربینها از ایران از خدمت اخراج شد.
تجربه تلخ جزیره فارسی در سال ۲۰۱۶ باعث ایجاد مباحث جدی در سطوح ارشد و عالی نیروی دریایی و ارتش آمریکا شده و این نیرو را به انجام برخی از تغییرات وادار کرد. در بخش بیشتر بخوانید در ادامه میتوانید گزارش کاملی در خصوص شناورهای Riverine command boat و ماجرای جزیره فارسی را مطالعه کنید.
اما برخی مقامات آمریکایی که باور نمیکردند دلیل این تسلیم شدن، ترس نیروهایشان و قدرت ایمان و شجاعت پاسداران انقلاب بوده، این گونه تفسیر کردند که نداشتن قدرت آتش کافی یکی از دلایل تسلیم شدن نیروهای آنها در مقابل سپاه بوده و به همین دلیل بود که دو کلاس از شناورها به منطقه ناوگان پنجم اضافه شدند تا به نوعی ضعف قدرت آتش نیروی دریایی آمریکا در مقابل ناوگان شناورهای تندرو سپاه را پوشش بدهند. در ادامه با این دو کلاس از شناورها آشنا میشویم.
کلاس Cyclone و مارک ۶؛ تلاش آمریکا برای مقابله با سپاه
دو شناوری که آمریکا به منطقه خلیج فارس اعزام کرد، یکی شناورهای گشت ساحلی کلاس Cyclone و دیگر قایقهای تندرو مارک ۶ بودند که مورد دوم به تازگی و از سال ۲۰۱۶ میلادی وارد خدمت شده است. شناورهای کلاس Cyclone که در دهه ۱۹۹۰ میلادی وارد خدمت ارتش آمریکا شدند وزنی در حدود ۳۲۸ تن و طولی در حدود ۵۵ متر دارند. این شناورها از ۴ موتور دیزل استفاده میکنند که در مجموع قدرتی در حدود ۳۳۵۰ اسب بخار را برای این شناورها ایجاد کرده و به آنها اجازه میدهد به سرعت نهایی ۶۵ کیلومتر در ساعت برسند. این شناورها دارای ۲۸ نفر خدمه هستند.
در بخش تسلیحات این شناورها با ترکیبی تقریبا سنگین از توپها و موشکها مجهز شده اند. ۲ قبضه توپ ۲۵ میلی متری، ۲ قبضه تیربار کالیبر ۱۲.۷ میلی متری، ۲ قبضه تیربار ۷.۶۲ میلی متری، ۲ قبضه نارنجک انداز ۴۰ میلی متری، ۶ تیر موشک دوش پرتاب ضد هوایی استینگر و ۸ تیر موشک سبک سطح به سطح سری AGM-۱۷۶ Griffin با برد ۸ کیلومتر مجهز شده اند. آمریکاییها ۱۴ فروند از این شناورها در اختیار داشتند که یک فروند از آنها به فیلیپین داده شده و سه فروند آنها نیز در روزهای اخیر به دلیل آنچه کمبود بودجه اعلام شده از خدمت خارج شده و قرار است در آینده نزدیک ۱۰ شناور باقی مانده نیز از خدمت خارج شوند. این شناورها توسط شرکت کشتی سازی Bollinger طراحی و ساخته شده و نکته جالب این که اکثر این شناورها نیز در بحرین مستقر هستند.
شناور کلاس Cyclone
شناور بعدی قایقهای تندروی سنگین مارک ۶ هستند که تازه از سال ۲۰۱۶ وارد خدمت شدند و کارشناسان آمریکایی در مواردی اعلام کردند با درسهای گرفته شده از حادثه اطراف جزیره فارسی، قدرت آتش این شناور نیز تقویت شده است. ۱۲ فروند شناور این کلاس توسط شرکت کشتی سازی آمریکایی SAFE Boats International ساخته و به نیروی دریایی آمریکا تحویل داده شده. این قایقها ۷۲ تن وزن و ۸۴ متر طول دارند و به لطف دو موتور دیزل خود توانی در حدود ۵۲۰۰ اسب بخار داشته و میتوانند به سرعت نهایی ۸۳ کیلومتر بر ساعت رسیده و همچنین دارای ۱۰ نفر خدمه است. معمولا بین ۳ تا ۵ فروند از این شناورها در منطقه خلیج فارس حضور دارند.
یکی از قایقهای تندرو مارک ۶
در بخش تسلیحاتی این شناورها به دو قبضه توپ ۲۵ میلی متری و دو قبضه تیربار ۱۲.۷ با کنترل از راه دور و دو قبضه تیربار ۱۲.۷ که بایستی توسط نفرات فعال شود مجهز شده که به نسبت شناورهای حاضر در ماجرای جزیره فارسی قدرت آتش بیشتری دارند. اما آنچه در ظاهر بحث بودجهای نامیده شده و در باطن، مشخص است که به دلیل ناکارآمدی این شناورهای تازه نفس در مقابل قدرت و حجم شناورهای تندرو سپاه است، قرار شده تا آخر پاییز سال جاری میلادی این شناورها به طور کل از خدمت نیروی دریایی آمریکا خارج شوند.
بیشتر بخوانید
کمبود پول یا قدرت موشکی طرف مقابل؛ مسئله کدام است؟
همانطور که اشاره شد با اعلام خبر خروج از خدمت این شناورها، منابع رسمی آمریکایی دلیل مسئله را کاهش بودجه و تلاش برای ایجاد نوعی تعادل در هزینهها و پول تزریق شده به این نیرو اعلام کرده اند. بخشی از این مسئله مربوط به افزایش حس تهدید از طرف روسیه و خصوصا چین برای آمریکا است که باعث شده این کشور به دنبال حضور حداکثری در مناطقی مثل اقیانوس اطلس، اقیانوس آرام و دریای چین جنوبی باشد. بحث بعدی برآورد فنی و حساب و کتاب در خصوص میزان بقاء پذیری شناورهایی مثل قایقهای کلاس مارک ۶ یا شناورهای گشتی کلاس Cyclone است. در بحث چین و روسیه مشخص شده که صحبت مربوط به یک نبرد سنگین بین واحدهای سطحی و زیر سطحی بزرگ در کنار بحث حملات هوایی است که مشخصا این شناورها شانسی در آن نخواهند داشت.
اما در بحث منطقه خلیج فارس بایستی با دقت بیشتری به مسئله نگاه کنیم. اولا عمق کم آب باعث میشود بسیاری از شناورهای سنگین عملا در عملیات و مانور دادن در بخشهایی از این منطقه دچار مشکل بوده یا مجبور به حرکت با احتیاط باشند. پس این شناورهای سبک آمریکایی گزینههای مناسبی برای این بخش از دنیا هستند، اما بد نیست نگاهی به طرف مقابل هم داشته باشیم. اگر بخواهیم کل توان شناوری نیروی دریایی سپاه را به قایقهای تندروی صرفا مجهز به تیربار یا راکتهای ۱۰۷، چیزی مثل وضعیت در زمان جنگ تحمیلی یا برخی از واحدهای سبک فعلی این نیرو، خلاصه کنیم آنچه آمریکاییها در اختیار دارند برای مقابله با این نیرو کافی است.
ولی وقتی نگاهی به نیروی دریایی سپاه در سالهای اخیر داشته باشیم و اضافه شدن حجم موشکهای کروز ضد کشتی و پرندههای بدون سرنشین شناسایی و انتحاری را ببینیم مشخصا با یک حساب و کتاب ساده مشخص میشود که این دو کلاس از شناور عملا در مقابله با ایران هم کار خاصی از پیش نخواهند برد و صرفا یک سیبل برای موشکهای ضد کشتی و پهپادهای مسلح ایرانی خواهند بود. به نظر میرسد آمریکاییها به صورت آبرومند و به بهانه قابل قبول بودجه در غرب، شناورهایی که فایدهای برای آنها در خلیج فارس ندارند را از خدمت خارج خواهند کرد.
اما باید توجه داشت امید دیگر آمریکاییها در حوزه نبرد در آبهای کم عمق شناورهای کلاس LCS است که به عنوان یک شناور همه کاره معرفی شده بودند، ولی حالا به نظر میرسد با مشاهده جدیدترین دور مشکلات، صبر نیروی دریایی آمریکا در تحمل این شناور به آخر رسیده است.
شناورهای LCS؛ همه کاره یا هیچ کاره؟
شناورهای کلاس LCS را میتوان از عجیبترین موارد در تاریخ صنایع نظامی نه فقط آمریکا بلکه دنیا به حساب آورد. پروژه با دو کلاس زیر مجموعه به نامهای Independence و Freedom که در زمان طراحی قرار بود به عنوان جانشین ناوهای محافظ آمریکایی وارد کار شده و طیف وسیعی از ماموریتها را انجام بدهند، ولی حالا با گذشت بیش از دو دهه از آغاز پروژه مورد نظر هر روز عیب جدیدی در خصوص این شناورها مشخص میشود و احتمالا با بازنشستگی سریع این شناورها نیز رو به رو شویم.
کشتیهای جنگی سری "LCS" که مخفف عبارت "littoral combat ship " است شامل دو کلاس از کشتیهای جنگی یعنی کلاسهای "Freedom" و "Independent" هستند که قرار بود نقشهای جنگ ضد زیردریایی، مین روبی و مقابله با تهدید قایقهای تندرو را در آبهای کم عمق به عهده بگیرند.
ناو USS Freedom
ناو USS Independence
کلاس Freedom توسط شرکت لاکهید مارتین و کلاس Independent توسط شرکت جنرال دینامیکز طراحی و ساخته شده اند و هم اکنون ۲ فروند از هر کدام از این کشتیها در خدمت نیروی دریایی آمریکا قرار دارد، اما مشکلات عجیبی در این شناورهای آمریکایی وجود دارد که از همین ابتدا سوالات بزرگی را درباره چرایی این چنین طراحی و ساخت این شناورها مطرح کرده و میکند. همان گونه که در ابتدا گفته شد این دو کشتی به منظور مقابله با تهدیدات در آبهای کم عمق مانند نیروی دریایی سپاه طراحی و ساخته شده اند. نوع طراحی آنها به صورت ماژول بوده و بسته به نوع ماموریت میتوان تجهیزات مختلفی را روی این شناورها نصب کرد. این شناورها همچنین از خواص طراحی پنهان کار بهره برده و با داشتن سرعتی نزدیک به ۸۷ کیلومتر بر ساعت سریعترین شناورها در ناوگان دریایی آمریکا به حساب میآیند.
سریال مشکلات سری LCS آغاز میشود
اولین مشکل در بحث طراحی ماژول و چند کاره این شناور وجود دارد. بر اساس نتایج گزارش رزمایشی که توسط نیروی دریایی آمریکا در سال ۲۰۱۲ انجام شده، تغییر از یک وضعیت به وضعیت دیگر در این شناورها میتواند هفتهها به طول بیانجامد که در شرایط جنگی خود بسیار مشکل ساز است. مسئله بعدی در کشتیهای سری LCS عدم وجود بدنه مقاوم در این کشتیها میباشد. این شناورها در حدود ۳ هزار تن وزن داشته و طولی در حدود ۱۲۰ متر دارند. شناورهای فعلی آمریکایی مثل ناوشکنها و رزم ناوهای این کشور دارای زره کولار در بدنه خود هستند، اما شناور مورد نظر فاقد هر گونه زرهی در بدنه خود بوده و هر گونه آسیب ناشی از برخورد گلوله و یا موشک میتواند نتایج فاجعه باری برای این کشتی فراهم کند.
مسئله بعدی مربوط به تسلیحات این شناور است. برای مقابله با تهدیدات سطحی قایقهای تندرو قرار بود این کشتیها با موشکهای سری "NLOS" که طرحی مربوط به نیروی زمینی ارتش آمریکا بود مجهز شوند. برد این موشکها در حدود ۴۰ کیلومتر بوده و میتوانست علیه اهداف هم بر روی سطح آب و هم روی خشکی وارد عمل شود، اما در نهایت، این پروژه لغو شد تا دست شناورهای نسل جدید امریکا در این عرصه فعلا خالی بماند.
در نهایت و پس از آزمایش چند موشک دیگر نهایتا قرار شده تا مدل L از خانواده موشکهای هلفایر با هدایت موجی میلیمتری برای این کشتیها طراحی و ساخته شده و در پرتابگرهای عمودی روی آنها نصب شود. اما نکته اینجاست که موشک هلفایر بردی موثری در حدود ۸ کیلومتر داشته و در نهایت برد آن به ۱۱ کیلومتر میرسد، اما این برد برای مقابله با شناورهایی مثل قایقهای سپاه مجهز به موشکهای کروز برد بلند ضد کشتی مناسب نبود. در ادامه نسل جدیدی از موشکها بر روی آن نصب شده که البته آن هم داستانی مجزا دارد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
شلیک موشک هلفایر از یکی از شناورهای کلاس LCS
در بخش ضد زیردریایی هم داستان تقریبا به همین منوال است. این دو شناور به سامانههای سونار مدل ۲۰۸۷ ساخت شرکت تالاس مجهز هستند که به وسیله یک کابل در زیر آب کشیده شده و به دنبال شناور حرکت میکند. نکته جالب اینجاست که در صورت کشف هر گونه تهدید زیر سطحی، این شناورها فاقد هرگونه سلاح ضد زیردریایی هستند و بایستی از بالگردهای سی هاوک مجهز به اژدر که روی این ناوها حضور دارند استفاده کنند. جالب است که شناوری که یکی از ماموریتهای اصلی آن جنگ ضد زیردریایی است خود توان شلیک اژدر ندارد. در بحث مبارزه با مین نیز این شناورها به سیستمهای هواپایه کشف و نابودی مینهای دریایی که درون بالگرد سی هاوک نصب خواهد شد و همچنین سیستمهای سونار و روباتهای زیر آبی کنترل از راه دور متکی خواهد بود. این امر همان گونه که اشاره شد نیاز به حضور در مناطقی مثل تنگه هرمز و یا تنگه تایوان داشته و شناور مورد نظر را در خطر جدی قرار خواهد داد.
در حوزه تسلیحات در نهایت یکی از شناورهای سری ال سی اس یعنی ناو USS Gabrielle Giffords از سری Independence به موشکهای کروز سری NSM مجهز شده که البته برنامه نصب این موشکها روی کلیه این شناورها نیز در حال حاضر وضعیت مشخصی ندارد.
ناو USS Gabrielle Giffords مجهز به موشکهای کروز NSM
مجموع مشکلات در این دو کلاس از ناوها باعث شد تا ۲ فروند اول از هر کلاس از خدمت رزمی خارج و صرفا برای آزمایش سیستمهای جدید و آموزش خدمه جدید استفاده شوند و در نهایت قرار است به زودی از خدمت نیز خارج شوند.
سیستم پیشران هر وسیله نقلیه به عنوان قلب آن به حساب میآید و هر گونه مشکل از آن به سرعت در وسیله مورد نظر اثر گذار است. در ناوهای سری ال سی اس همیشه بحث مربوط به مشکلات در سیستم پیشران در شکل از کار افتادن موتور در وسط دریا یا بروز آتش سوزی و یا کاهش قدرت موتور و سرعت شناور گزارش میشد، ولی حالا این مسئله خصوصا در ناوهای کلاس Freedom به قدری جدی شده است که نیروی دریایی آمریکا اعلام کرده است اصولا دیگر هیچ کدام از ناوهای در حال ساخت این سری را تا حل کامل مشکل تحویل نخواهد گرفت.
مسئله، اما از مدتی قبل آغاز شد. دو شناور در این سری به نامهای USS Detroit و USS Little Rock دچار مشکل پیشران شدند. تحقیقات اولیه مشکلات را به گردن سیستمهای رابط بین سیستم پیشران دیزلی و توربین گازی این ناوها انداخت. ترکیب توربین گازی و موتور دیزل در مجموع سرعتی در حدود ۷۴ کیلومتر بر ساعت را برای این شناورها فراهم میکنند. با آغاز تحقیقات توسط نیروی دریایی آمریکا، شرکت لاکهید مارتین به عنوان سازنده اصلی و شرکت آلمانی RENK AG به عنوان سازنده سیستم انتقال قدرت در نهایت مشخص شد که یک مشکل پایهای که از زمان طراحی و ساخت شناور از ابتدا وجود داشته و سیستم پیشران را در سرعتهای بالا دچار مشکل میکند وجود دارد. مشکل مربوط به بخشی از کلاچ و چرخ لنگر ساخته شده برای شناور بوده است.
ناو USS Detroit
ناو USS Little Rock
با اطمینان از این مشکل نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد که از پذیرش شناورهای جدید کلاس Freedom خودداری خواهد کرد. در حال حاضر دو فروند از این شناورها در مرحله نصب تجهیزات، سه فروند در مراحل مختلف ساخت و یک فروند نیز سفارش داده شده که در مجموع ۶ فروند ناو هستند و نیروی دریایی فعلا هیچ کدام از آنها را تحویل نخواهد گرفت. شرکت لاکهید اعلام کرده که نیاز به تغییرات قطعات مورد نظر در کل کشتیهای این کلاس قرار دارد و این قطعات در حال تولید هستند. هنوز هزینه کامل این تعمیر و قطعات جدید مشخص نشده. در عین حال شرکت لاکهید مارتین به نیروی دریایی آمریکا اعلام کرده که این ناوها تا زمان اصلاح کامل میتوانند با سرعت کمتر به حرکت ادامه بدهند.
با وضعیت فعلی در نهایت آمریکا مجبور شد تا نسل جدیدی از شناورهای محافظ را توسعه بدهد که به عنوان کلاس Constellation شناخته شده و قرار است بر اساس یک طرح ایتالیایی طراحی و ساخته شود. نکته سوال برانگیز و قابل توجه در خصوص برنامه LCS این که به طور کل چیزی در حدود ۲۹ میلیارد دلار از پولهای آمریکا در این طرح هزینه شد و در نهایت نیز شناورهایی با عیوب فراوان در تمامی بخشها تولید شدند که پس از رفع تمام آن عیوب نیز کارایی خاصی نداشته و قرار است با ناوهای محافظ کلاس Constellation جایگزین شوند.
این هم وضعیت دیگر کلاس از شناورهای آمریکایی که امید فرماندهان آمریکایی به آن برای مناطق کم عمق مثل خلیج فارس بود. اینکه نسل جدید ناوهای محافظ کلاس Constellation چه زمانی وارد میدان شوند و آیا اصولا در منطقه خلیج فارس توان مقابله با حملات موجی شناورهای تندرو، پرندههای بدون سرنشین و سیل بی پایان موشکهای کروز و بالستیک ایرانی شوند نیز بحثی است که، اما و اگرهای فراوانی برای طرف آمریکایی در آن وجود دارد و با توجه به روند قدرت گیری نیروی دریایی سپاه در سالهای اخیر و افتضاح طراحی و ساخت شناورهای نسل جدید آمریکایی، نتیجه از همین الان معلوم است.
منبع:مشرق
انتهای پیام/