البته یکی از عوامل مهم در اختلافات زناشویی بین زوجهای جوان نیز، همین مداخلههای نابجا است. گرچه معمولا والدین و اطرافیان گمان میکنند که این دخالتها با نیت خیرخواهی صورت میگیرد، ولی اکثر مواقع تاثیرات منفی بر روابط گذشته و حتی ممکن است به طلاق زوجین هم منجر شود.
نقش خانواده در ابتدای ازدواج فرزندان بسیار پررنگ است. والدین میخواهند نتیجه یک عمر تلاش و تجربه خود را در مورد نحوه زندگی، چگونگی معاشرت و ارتباط با همسر، چگونگی صرفه جویی در هزینهها و... به فرزند خود منتقل کنند. از طرفی نیز حق خود میدانند که در سرنوشت فرزندشان سهمی داشته باشند.
افسانه صمدزاده دکترای روانشناسی و عضو اصلی انجمنهای علمی کشور و مطالعات خانواده درباره دخالت والدین گفت: در گذشته ازدواجها به صورت سنتی صورت میگرفت و خانوادهها شناخت بیشتری نسبت به هم داشتند، ولی امروزه که دوستیهای قبل از ازدواج بیشتر رایج شده و افراد خود، همسرشان را انتخاب میکنند، میزان آشنایی و شناخت خانوادهها نسبت به هم کمتر شده است و مواردی که اختلاف عقاید بین خانوادهها زیاد باشد احتمال دخالت والدین در زندگی فرزندشان نیز بیشتر میشود.
مهمترین دلایل دخالت والدین و اطرافیان در زندگی زوجین
این روانشناس مهمترین دلایل دخاالت والدین و اطرافیان در زندگی زوجها به موارد زیر اشاره کرد:
۱-عدم اطمینان والدین به آمادگی فرزندانشان برای شروع یک زندگی مشترک
۲- فاش کردن اسرار و مشکلات زندگی مشترک برای اطرافیان و دوستان
۳- وجود مشکلات شخصیتی در زوجین و عدم توانایی در تصمیم گیری
۴- اختلاف و درگیری بین خانوادهها
۵-عدم آمادگی زوجها برای ازدواج
روشهای موجود برای جلوگیری از دخالت والدین
برای جلوگیری از دخالت دیگران بهتر است برنامه مشخصی داشته باشید. البته این به معنای قطع رابطه با دیگران نیست، بلکه مدیریت و هنر برقراری ارتباط صحیح با دیگران به گونهای است که روزنههای دخالت بی مورد دیگران در زندگی را مسدود نماید.
با رعایت احترام در مقابل کمکهای صمیمانه و با محبت اطرافیان، طوری رفتار کنید تا آنان پی ببرند که ادامه دخالتهای نابجای آنها حتی اگر دلسوزانه باشد نه تنها در حل مشکلات شما تاثیر گذار نیست، بلکه ممکن است آتش اختلافات را شعله ورتر سازد و زندگی مشترکتان را با خطر مواجه کند.
بیشتر بخوانید
دکترای روانشناسی، روشها و راهکارهایی برای کاهش و کنترل دخالت والدین در ازدواج و کارشکنیهای اطرافیان که در زندگی مشترک زوجین وجود دارد، اشاره کرد که به این عوامل بستگی دارد:
۱-مدیریت روابط: بهتر است موارد ضروری برای مشاوره گرفتن از خویشاوندان خود را مدیریت نمایید تا والدین و اطرافیان به پذیرش ودرک استقلال شما و همسرتان دست یابند و فقط در مواقع ضروری به کمک شما بپردازند.
۲-دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی/ مشخص کردن مرزها
۳-کمک گرفتن از روانشناس: تشکیل و مدیریت زندگی مشترک به منظور برقراری و روابطی متعادل و تعاملی درست میان خانوادهها و همسر، یکی از مهمترین وظایف زوجین است. باید پذیرفت که سوء برداشتها و چه بسا اختلاف نظر با خانواده همسر، تا حدودی امری طبیعی و غیرقابل انکار است. مشاوره خانواده کمک میکند تا با بررسی تعارضات خانوادگی و نقش هریک از اعضا بتوانید به تفاهمی پایدار در جهت حل مسائل و چالشها دست یابید که در تحکیم بنیان خانواده موثر است.
وی تاکید کرد: به مرور زمان و با شدت یافتن دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی زوجین، مشکلات آنان روز به روز بیشتر میشود، تا جایی که ممکن است حتی به طلاق و جدایی زن و شوهر منتهی شود. زمانی که زوجین نمیتوانند زمام زندگیشان را به دست بگیرند و برای خودشان تصمیم بگیرند، اطرافیان شروع به دخالت خواهند کرد. ساختن زندگی مشترک براساس نظرات و تصمیمات والدین یا اطرافیان باعث بی ثباتی در زندگی خصوصی میشود.
حد و حدود خود را با خانواده همسر چگونه حفظ کنیم؟
ازدواج کردن شروع یک رابطه است. خانواده همسر شما، بخش بسیار مهمی از زندگی او هستند که باید به آنها احترام بگذارید. همان طور که توقع دارید همسرتان به خانواده شما و وابستگی تان ارزش قائل شود. اما در عین اینکه ملزم به ارتباط با خانواده همسرتان هستید، لازم است تا حد و حدودی را نیز رعایت کنید. چرا که اگر این رابطه حدود و مرز مشخصی نداشته باشد، ممکن است منجر به دلخوری و دخالت آنها در زندگی شما و یا اختلاف در روابط زناشویی شما شود.
هر خانوادهای برای خود قوانین و چهارچوب مشخصی دارد که اعضا متناسب با آن رفتار میکنند. این تفاوتهای خانوادگی ممکن است در رابطه زوجین ایجاد مشکل نکند، چرا که زن و شوهر قوانین خاص خود را در زندگی مشترک وضع میکنند. اما زمانی که حد و حدودی که برای رابطه با خانواده همسر وجود نداشته باشد و دخالت صورت گیرد، چهارچوب و قوانین بهم میریزد و مشکلات زیادی در زندگی زوجین بروز پیدا میکند.
صمدزاده گفت: باید افراد حد و حدودی را برای روابط خود مشخص کنند. راههای ایجاد مرز با خانواده همسر به شرح زیر است:
۱-حفظ استقلال: اگر شرایط مهیا است بهترین کار این است که زندگی مستقلی داشته باشید. اگر با خانواده همسرتان زندگی کنید مسلم است که راه برای ارتباط بیشتر باز میشود و احتمال این که مشکلاتی به وجود بیاید بالا میرود. در این شرایط ممکن است زندگی برای شما بسیار سخت باشد و آمادگی لازم برای نقل مکان را هم نداشته باشید.
۲-حدود رابطه با خانواده همسر/ ارتباط هر فرد با خانوادش: بهتر است اجازه دهید همسرتان با خانواده خود بیشتر در ارتباط باشد. البته نه به این معنی که مثل زمان مجردی تمام وقت خود را با خانواده اش بگذراند، ولی اجازه دهید زمانهایی را به تنهایی با خانواده اش بگذراند چرا که به هرحال وابستگی هر فرد به خانواده اش امری امکان ناپذیر است و محدود کردن بیش از حد مشکلات جدی به وجود میآورد.
۳- برنامه ریزی برای ارتباط با خانوادهها: در ابتدای زندگی این مسئله را با همسر خود مشخص کنید که چه وقتهایی باهم به ملاقات خانواده تان بروید. در این برنامه ریزی به رعایت انصاف توجه داشته باشید و برنامه ایی بریزید که در هفته، روز مشخصی برای ملاقات با خانواده هریک اختصاص یابد.
۴-احترام گذاشتن: احترام گذاشتن به این معنی نیست که فردی منفعل باشید و هرچه به شما گفتند انجام دهید، اما به صحبت هایشان گوش دهید و آن را درک کنید. میتوانید به خانواده همسر خود به عنوان خانواده خود نگاه کنید و همان طور که به آنها احترام میگذارید، به خانواده همسرتان نیز احترام بگذارید. یکی از مهمترین تاثیرات ایجاد حد و مرز با خانواده همسر کاهش دخالتهای آنها است. مطمئنا قطع ارتباط با خانواده همسر نمیتواند راه حل مناسبی باشد.
بهترین رفتار در زمان و بعد از دخالت خانواده همسر چیست؟
داشتن برخورد نامناسب در مواجهه با دخالتهای خانواده همسر تاثیر مثبتی در شرایط ندارد و وضعیت را بدتر نیز میکند.
روانشناس در ادامه گفت: قدم اول برای مدیریت اوضاع، شناسایی احساسات ناخوشایند است. زمانی که فرد عصبانیت خود را شناسایی نکرده است، پس واکنش درستی نیز نسبت به آن نخواهد داشت. عوامل زیر بهترین رفتار در زمان و بعد از دخالت میباشد.
-مشخص کردن مواضع خود
-یافتن راههای آرام سازی متناسب
-یافتن منابع حمایتی جایگزین
-خود واقعی تان باشید
-مشخص کردن مرزهای خانواده
-با تجربه و بالغ بودن
-کوچکتر کردن دایره دخالتها
-نسبت ندادن هر رفتار ناخوشایند به نیتهای بد
-هر شخص مسئول رفتار خویش است
دخالت و حمایت از فرزندان در زندگی مشترک تفاوت دارد. زمانی که پدر و مادر با ورود به مشکلات زندگی زوجین فقط منفعت فرزند خودشان را در نظر میگیرند در واقع در زندگی آنها دخالت کرده اند، در حالی که حمایت به معنی در نظر گرفتن منفعت کانون خانواده است و در کنار مصلحت فرزند باید مصلحت همسر و فرزندان هم در نظر گرفته شود.
انتهای پیام/
زندگی من بخاطر همین دخالت های الکی و بی مورد خانواده ها از هم پاشید
خیلی عاشق همسرم بودم اما دیگه نیست...
مراقب باشید جوان ها ،احترام به بزرگتر واجب اما یادتون نره شما دیگه الان خودتون سرپرست یه خانواده هستین...