شرکت‌های موتور‌های جستجو نه تنها از فروش آگهی‌های تبلیغاتی بلکه از ردگیری کاربران و فروش داده‌های آن‌ها در مزایده‌ها پول در می‌آورند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، موتور‌های جستجو اولین دروازه‌های جامعه به روی اطلاعات و افراد محسوب می‌شوند. ولی آن‌ها حامل‌هایی برای انتقال اطلاعات دروغ نیز هستند. مثل الگوریتم‌های مشکل آفرین شبکه‌های اجتماعی، موتور‌های جستجو نیز از روی کلیک‌هایی که قبلا شما و دیگران کرده اید، یاد می‌گیرند چگونه به شما کمک کنند. از آنجا که مردم معمولا به مسائل مهیج و جالب گرایش دارند، این رقص بین الگوریتم‌ها و ماهیت انسان می‌تواند عاملی شود برای تقویت هرچه بیشتر اطلاعات دروغین.

شرکت‌های موتور‌های جستجو مثل اکثر سرویس‌های آنلاین نه تنها از فروش آگهی‌های تبلیغاتی بلکه از ردگیری کاربران و فروش داده‌های آن‌ها در مزایده‌هایی پول در می‌آورند که در زمان واقعی و به طور مستمر برای خرید این داده‌ها برگزار می‌شود. معمولا به دلیل تمایل مردم به اخبار مهیج و سرگرم کننده و نیز اطلاعاتی که یا مجادله برانگیز هستند یا بر دیدگاه‌های خود آن‌ها مهر تایید می‌گذارند، به سمت اطلاعات دروغین هدایت می‌شوند. یک مطالعه نشان داده احتمال اینکه ویدئو‌های کمتر پرطرفدار یوتیوپ درباره دیابت دارای اطلاعات معتبر پزشکی باشد بیشتر است تا مثلا ویدئو‌های پرطرفدار درباره این موضوع.

موتور‌های جستجو که محرک اصلی آن‌ها آگهی‌های تجاری است، مثل پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی برای این طراحی شده اند که به کلیک کردن روی لینک‌های اغواکننده پاداش بدهند، چون این کار به شرکت‌های موتور‌های جستجو کمک می‌کند تا کمیت‌های کسب و کار خود را رونق ببخشند. من به عنوان پژوهشگری که در مورد سیستم‌های جستجو و توصیه گر مطالعه می‌کنم، به همراه همکارانم نشان داده ایم که این آمیزه خطرناک از انگیزه سود شرکتی و مستعد بودن ماهیت انسان ها، باعث می‌شود که حل این مشکل دشوارتر شود.

چگونه نتایج جستجو می‌تواند غلط از کار دربیاید
وقتی روی نتیجه یک جستجو کلیک می‌کنید، الگوریتم‌های جستجو می‌آموزند لینکی که روی آن کلیک کرده اید با پاسخی که در کنکاش خود به دنبال آن هستید مرتبط است. به این روند «بازخورد مرتبط» می‌گویند. این بازخورد به موتور جستجو کمک می‌کند تا در آینده وزن بیشتری را به لینک مرتبط با این کنکاش بدهد. اگر افراد به تعداد کافی و به دفعات کافی روی آن لینک کلیک کنند، بازخورد مرتبط قدرتمندی به آن می‌دهند که در صفحه نتایج جستجو برای آن کنکاش و کنکاش‌های مرتبط دائم بالاتر می‌آید.

احتمال اینکه مردم روی لینک‌هایی کلیک کنند که در جایگاه بالاتری از فهرست نتایج جستجو به نمایش در می‌آیند بیشتر است. این یک چرخه بازخورد مثبت را ایجاد می‌کند؛ هرچه یک وبسایت مربوطه در فهرست نتایج در جای بالاتری به نمایش دربیاید، کلیک‌های بیشتری روی آن می‌شود و این نیز به نوبه خود باعث می‌شود که جایگاه آن وبسایت در فهرست بالاتر بیاید یا بماند.

این مشکل اشاعه اطلاعات دروغ دو جنبه دارد: اینکه یک الگوریتم جستجو چگونه عناوین، تیتر‌ها و تکه‌های اطلاعات را مورد ارزشیابی قرار می‌دهد و اینکه انسان‌ها چگونه به آن‌ها واکنش نشان می‌دهند. موتور‌های جستجو مثل اکثر سرویس‌های آنلاین با استقاده از مجموعه‌ای از کمیت‌ها قضاوت خود را انجام می‌دهند که یکی از آن‌ها میزان دخالت کاربر است.

یکی از راه‌هایی که منافع شرکت‌های موتور جستجو به بهترین شکل تامین می‌شود، این است که چیز‌هایی را به شما عرضه کنند که می‌خواهید بخوانید، تماشا کنید یا صرفا روی آن‌ها کلیک کنید. از این رو در حالی که یک موتور جستجو یا هر سیستم توصیه گری فهرستی از اقلام را برای عرضه کردن تهیه می‌کند، این احتمال را که شما روی این اقلام کلیک خواهید کرد یا نه را نیز محاسبه می‌کند.

به طور سنتی این بدان معنی است که اطلاعاتی عرضه شوند که بیشترین ربط را دارند. با این حال امروزه مفهوم ربط داشتن مخدوش شده، چون مردم از موتور جستجو هم برای یافتن نتایج جستجوی سرگرم کننده و هم اطلاعات حقیقتا مرتبط استفاده کرده اند.

تصور کنید که در حال گشتن به دنبال یک کوک کننده پیانو هستید. اگر یک نفر ویدئویی از گربه‌ای در حال پیانو زدن را به شما نشان دهد، آیا روی آن کلیک خواهید کرد؟ خیلی‌ها این کار را می‌کنند، حتی اگر هیچ ربطی به کوک کردن پیانو نداشته باشد. موتور این کلیک را به منزله بازخورد مرتبط مثبت قلمداد می‌کند و یاد می‌گیرد که نشان دادن گربه‌ای که پیانو می‌زند در حالی که در جستجوی کوک کنندگان پیانو هستید اشکالی ندارد.

در واقع در بسیاری موارد این کار حتی از نشان دادن نتایج مرتبط نیز بهتر است. مردم از تماشای ویدئو‌های بامزه گربه‌ها خوششان می‌آید و کلیک‌های بیشتر و دخالت کاربر بیشتری گیر سیستم جستجو می‌آید.

شاید این کار بی آزار به نظر آید. اما اگر حواس مردم دم به دم پرت شود و روی نتایجی کلیک کنند که به کنکاش اصلی شان مرتبط نمی‌شوند چه؟ مشکل این است که مردم به سمت تصاویر جالب و تیتر‌های مهیج جذب می‌شوند. آن‌ها بیشتر تمایل دارند روی تئوری‌های توطئه و اخبار احساساتی و مهیج کلیک کنند نه فقط گربه‌هایی که پیانو می‌نوازند؛ آن‌ها این کار را بیشتر از کلیک کردن روی اخبار واقعی یا اطلاعات مرتبط دوست دارند.


بیشتر بخوانید

عنکبوت‌های معروف، اما جعلی
در سال ۲۰۱۸ به دنبال یک پست فیس بوکی که ادعا می‌کرد عنکبوت مرگبار جدیدی چندین نفر را در چند ایالت کشته، جستجو‌ها برای «عنکبوت مرگبار جدید» به اوج خود رسید. من و همکارانم در طول هفته اول این جستجوی در حال داغ شدن، ۱۰۰ نتیجه اول به دست آمده از جستجوی گوگل برای «عنکبوت مرگبار جدید» را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم.

روشن شد که این داستان جعلی است، ولی کسانی که برای کسب اطلاعات این کلمات را جستجو می‌کردند، عمدتا در معرض اطلاعات دروغ مرتبط با پست جعلی اولیه قرار می‌گرفتند. با ادامه کلیک‌های مردم و به اشتراک گذاشتن این اطلاعات دروغین، گوگل همچنان با نشان دادن این صفحات در بالای فهرست نتایج جستجوی خود به آن‌ها خدمت می‌کرد.

این الگو از داستان‌های دلهره آور و تایید نشده هر روز بیشتر تکرار می‌شود، کلیک کردن مردم روی آن‌ها نیز همچنان ادامه دارد و مردم آشکارا یا دغدغه‌ای از بابت حقیقت ندارند یا باور دارند که اگر یک سرویس مورد اعتماد همچون موتور جستجوی گوگل این داستان‌ها را به آن‌ها نشان می‌دهد، پس حتما این داستان‌ها حقیقت دارند. در نمونه‌ای اخیرتر یک گزارش ثابت نشده که ادعا می‌کرد چین ویروس کرونا را از یک آزمایشگاه به بیرون درز داده، به دلیل وجود همین چرخه معیوب به بالای فهرست موتور‌های جستجو راه یافتند.

شناسایی اطلاعات دروغین
برای آزمایش اینکه مردم چقدر بین اطلاعات دقیق و اطلاعات دروغین فرق می‌گذارند، ما بازی ساده‌ای به اسم «گوگل یا نه» طراحی کردیم. این بازی آنلاین دو مجموعه از نتایج را به عنوان پاسخ یک کنکاش نشان می‌دهد. هدف ساده است؛ انتخاب مجموعه‌ای که معتبر، موثق و بیش از هم مرتبط است.

در یکی از این دو مجموعه یک یا دو نتیجه وجود دارد که یا تایید شده است و به عنوان اطلاعات دروغین برچسب خورده یا داستانی است که نادرست بودنش معلوم شده. ما این بازی را در دسترس همه قرار دادیم و از طریق چندین کانال شبکه اجتماعی در مورد آن تبلیغ کردیم. به طور کلی ۲۱۰۰ پاسخگو از بالغ بر ۳۰ کشور این بازی را انجام دادند.

وقتی نتایج را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم، دریافتیم که در حدود نیمی از موارد، مردم یک مجموعه موثق دارای یک یا دو نتیجه اطلاعات دروغین را به اشتباه انتخاب کرده اند. آزمایش‌های ما با صد‌ها کاربر دیگر به یافته‌های مشابهی منتج شده است. به عبارت دیگر حدود نیمی از مواقع مردم نتایجی را انتخاب می‌کنند که حاوی تئوری‌های توطئه و اخبار جعلی است. هرچه تعداد کسانی که این نتایج غلط یا گمراه کننده را انتخاب می‌کنند بیشتر باشد، موتور‌های جستجو بیشتر یاد می‌گیرند که مردم چه می‌خواهند.

گذشته از مقررات «مسائل شرکت‌های بزرگ فناوری» و خودقانونگذاری‌هایی که باید انجام شوند، این نکته نیز اهمیت دارد که مردم درک درستی از نحوه کار این سیستم‌ها و نحوه پول در آوردن آن‌ها پیدا کنند. در غیر این صورت اقتصاد‌های بازار و تمایل طبیعی انسان‌ها که به سمت لینک‌های چشم نواز جلب می‌شوند، باعث خواهد شد که این چرخه معیوب و زیانبار همچنان به کار خود ادامه دهد.


منبع: فارس

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.