به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اگرچه شگرد این دزدان ناجوانمرد بسیار نخ نما بود و من درباره این شیوه کلاهبرداری و سرقت بارها مطالبی شنیده بودم، اما هیچ گاه فکر نمیکردم که خودم به همین راحتی فریب بخورم و ...
پیرزن ۶۸ سالهای که برای اعلام شکایت از دزدان ناجوانمرد وارد کلانتری سپاد مشهد شده بود در حالی که بیان میکرد سارقان برای سرقت انگشتر یادگاری اجدادم گویی مرا هیپنوتیزم کردند درباره این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: چند روز قبل برای خرید از خانه خارج شده بودم که یک دستگاه خودروی پیکان با دو سرنشین مقابلم توقف کرد و راننده از من نشانی مسجد محل را پرسید وقتی آنها را راهنمایی کردم به راهم ادامه دادم دوباره سرنشین خودرو مرا صدا زد و گفت: مادرجان! ما افراد ثروتمندی هستیم و قصد کمک به نیازمندان این محل را داریم.
او در حالی که کیسه پلاستیکی حاوی مقداری لباس را نشانم میداد با چرب زبانی ادامه داد، اما نیازمندان این محله را نمیشناسیم! به آنها گفتم اگر به مسجد محل بروید شما را برای این امر خیر یاری میکنند، ولی راننده پیکان سخنم را قطع کرد و گفت: لابه لای این لباسها پنج میلیون تومان وجه نقد است که دوست داریم به دست مستحق واقعی برسد. او سپس برای جلب اطمینان من چند اسکناس ۱۰ هزار تومانی که به صورت لول درآورده بود نشانم داد و دوباره داخل پلاستیک لباسها انداخت. او آن قدر چرب زبانی کرد که من خام حرف هایش شدم.
بیشتر بخوانید:
او میگفت: شما چند سال است که در این محل سکونت دارید و افراد نیازمند را بهتر میشناسی بنابراین برای آن که این پولها فقط به نیازمند واقعی برسد از شما خواهش میکنیم تا اینها را شما خودتان به دست افراد مستحق برسانی! وقتی با شنیدن این حرفها تصمیم گرفتم در این کار خیر شریک باشم ناگهان چشم سرنشین خودرو به انگشتر طلایم افتاد که چندین نسل از اجدادم به من رسیده بود او با دیدن انگشتر گفت همسرم به تازگی زایمان کرده و من میخواهم انگشتری برایش هدیه بگیرم سپس با تعریف از زیبایی انگشتر، از من خواست تا انگشترم را برای مشاهده عیار و نقش و نگار آن به او بدهم! من هم بلافاصله آن را از انگشتم بیرون کشیدم و به او دادم. او هم درحالی که با شیفتگی خاصی از زیبایی انگشتر سخن میگفت آن را داخل همان پلاستیکی انداخت که اسکناسهای لول شده را انداخته بود. بعد هم پلاستیک لباسها را به دستم داد. من هم که با چشم خودم دیدم پول و انگشتر را داخل همان پلاستیک انداخت دیگر حساسیت به خرج ندادم و درون آن را نگاه نکردم وقتی به خانه بازگشتم دیدم که داخل پلاستیک فقط چند تکه لباس کهنه مردانه است، اما از انگشتر و پول خبری نبود زمانی که با دقت پلاستیکها را بررسی کردم تازه متوجه شدم که دزدان ناجوانمرد لباسهای کهنه را درون دو پلاستیک گذاشته اند که زیر یکی از آنها پاره بود در آن هنگام فهمیدم که آن سارق پول و انگشتر را داخل کیسه پلاستیکی پاره انداخته و از آن طرف به درون خودرو افتاده است، ولی دیگر سارقان رفته بودند و من با چشمانی اشکبار به کلانتری آمدم تا ...
شایان ذکر است با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) تلاش نیروهای تجسس برای شناسایی و دستگیری دزدان کلاهبردار آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع:
انتهای پیام/