به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، همهی ما داستانهای پلیسی را دوست داریم. تلاش کاراگاهان و پلیسها برای حل پروندههای پیچیده برایمان بسیار جذاب است و بعضی از ما حتی در بازیهای دوران کودکی خود را یک کاراگاه تصور میکردیم که موفق شده تبهکاری را دستگیر کند.
در ادامه با یک کاراگاه زبده همراه شوید و این معماهای پلیسی را حل کنید. جواب همهی معماها در انتهای مطلب آمده است.
معمای شماره ۱
جورج اسمیت یکشنبه شب به قتل رسیده بود. ۵ نفر دیگر در خانهی او حضور داشتند: همسر آقای اسمیت، آشپز مخصوصش، یک سرپیشخدمت، یک خدمتکار و یک باغبان. کاراگاه از همهی آنها خواست بگویند در زمان وقوع قتل مشغول چه کاری بودند:
خانم اسمیت در نزدیکی شومینه مشغول خواندن کتاب بود.
آشپز مشغول آماده کردن صبحانه بود.
سرپیشخدمت در اتاق نشیمن دستورات لازم را به کارگران میداد.
خدمتکار در حال شستن ظرفها بود.
باغبان در گلخانه به گلها آب میداد.
بلافاصله بعد از این صحبت ها، کاراگاه قاتل را دستگیر کرد.
قاتل که بود و کاراگاه چطور او را پیدا کرد؟
معمای شماره ۲
کاراگاه در اتاق انتظار یک بیمارستان در حال صحبت با یک پزشک بود که مردی سراسیمه وارد شد و فریاد زنان گفت «یک نفر همسرم را با گلوله زده!»
کاراگاه از مرد خواست همهی ماجرا را برایش تعریف کند. مرد، آقای کلارک، گفت او سرکار بود که خدمتکار خانه شان به او زنگ زد و گفت اتاق وحشتناکی برای همسرش افتاده و او حالا در بخش مراقبتهای ویژه است. آقا کلارک فوراً تلفن را قطع کرده و به بیمارستان آمده بود.
وقتی صحبتهای آقای کلارک تمام شد، کاراگاه او را به اتهام قتل دستگیر کرد.
علتش چه بود؟
مرد میلیونری در خانه اش از ناحیهی پیشانی مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به قتل رسیده بود. کاراگاه با ۳ پسر مرد، جک، جان و جیمز که در خانه بودند صحبت کرد.
جک گفت آن شب جان، پدرشان و او به یک ضیافت رسمی رفته بودند. آنها به خانه برگشتند و وارد اتاق نشیمن شدند. اول پدرشان وارد شد، بعد جان و جک. وقتی پدرشان در حال بالا رفتن از پلهها بود، جیمز وارد اتاق نشیمن شد و به پدرشان شلیک کرد.
جان صحبتهای جک را تأیید کرد.
جیمز گفت آن شب به دیدن دوستانش رفته بود و وقتی به خانه برگشت، پدرش به قتل رسیده بود.
کاراگاه فوراً به حقیقت پی برد.
قاتل که بود و کاراگاه از کجا به این موضوع پی برد؟
معمای شماره ۴
کاراگاه به دنبال یک زندانی فراری میگشت. او میدانست که زندانی در یکی از این ۳ خانه پنهان شده. اما باید دقیقاً متوجه میشد خانهی مورد نظر کدام است تا زندانی فرار نکند. ابتدا او با کمک یک پهپاد یک عکس هوایی از خانهها گرفت.
وقتی عکسها را دید متوجه شد که زندانی در کدام خانه است.
زندانی در کدام خانه بود و کاراگاه چطور متوجه این موضوع شد؟
معمای شماره ۵
آقا و خانم کلاید به همراه یکدیگر برای کوهنوردی به یک سفر رفته بودند. ۲ روز بعد، آقای کلاید تنها به خانه بازگشت. او به ادارهی پلیس رفت و گفت خانم کلاید از کوه پرت و کشته شده.
روز بعد کاراگاه به دیدن آقای کلاید رفت و او را به جرم قتل همسرش بازداشت کرد. آقای کلاید به جرم خود اعتراف کرد و از کاراگاه پرسید که از کجا فهمیده بود او قاتل است. کاراگاه گفت فقط به یک آژانس مسافرتی زنگ زده بود و سؤالاتی از آنها کرده بود.
آژانس مسافرتی به کاراگاه چه گفته بود؟
معمای شماره ۶
مری و بن به همراه ۴ دوست شان زندگی میکردند. یک روز بن به خانه رفت و جسد مری را روی مبل پیدا کرد. او با پلیس تماس گرفت.
کاراگاه به آنجا آمد و متوجه شد مدت زیادی از مرگ مری نگذشته بود. او از هر ۴ دوست بازجویی کرد.
میا در آشپزخانه بود و ۲ ساعت قبل به خانه آمده بود و به آشپزخانه رفته بود.
جان در باغ کتاب میخواند. او گفت که آن روز از خانه بیرون نرفته بود.
جنیفر گفت ۳ ساعت گذشته را در استخر خانه مشغول شنا بود.
جین در اتاق مشغول کشیدن نقاشی بود.
کاراگاه از همه خواست دست هایشان را به او نشان دهند و متوجه شد چه کسی دروغ گفته بود. او همان قاتل بود.
شرلوک چطور هلمز قاتل را پیدا کرد؟
معمای شماره ۷
یک روز صبح کاراگاه با همسرش بحثش شد و بدون بردن تلفن همراه و کلیدهایش از خانه بیرون زد. شب وقتی کاراگاه به خانه بازگشت، همکارش، همسر وحشت زدهی خود و یک مرد را دید که به قتل رسیده بود. همسر کاراگاه ماجرا را اینگونه تعریف کرد:
«در اتاق نشیمن نشسته بودم که صدای زنگ در آمد. فکر کردم همسرم است و در را باز کردم. اما یک قاتل هلم داد و من هم او را با چاقو زدم.»
کاراگاه به مأمور پلیس دستور داد همسرش را دستگیر کند، چون همسرش میخواست او را بکشد.
کاراگاه این موضوع را از کجا فهمیده بود؟..
..
..
بیشتر بخوانید
جواب معمای شماره ۱
قاتل آشپز بود. قتل شب اتفاق افتاده بود. اما او گفت که مشغول آماده کردن صبحانه بود.
جواب معمای شماره ۲
آقای کلارک چیزی از گلوله خوردن همسرش نمیدانست. خدمتکار فقط گفته بود اتفاق بدی برای همسرش افتاده بود.
جواب معمای شماره ۳
جان و جک دروغ گفتند. اگر جیمز پدرشان را کشته بود، گلوله باید به پشت سرش اصابت میکرد، چون او میخواست به طبقهی بالا برود.
جواب معمای شماره ۴
زندانی در خانهی A بود، چون یک ماشین در نزدیکی راه خانه پارک کرده بود تا فوراً فرار کند.
جواب معمای شماره ۵
آژانس مسافرتی به کاراگاه گفته بود آقای کلاید ۲ بلیت هواپیما به مقصد کوهستان و تنها یک بلیت برگشت خریده بود.
جواب معمای شماره ۶
اگر جنیفر واقعاً آنقدر در استخر مانده بود، کف دستش چروک شده بود.
جواب معمای شماره ۷
همسر کاراگاه نقشهی قتلش را کشیده بود، چون با اینکه فکر میکرد همسرش پشت در است، اما به همراه یک چاقو برای باز کردن در رفته بود.
منبع:روزیاتو
انتهای پیام/