مصطفی صفاری کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار بورس گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، در مورد ارزش های سهام بیان کرد: چند روش برای ارزش گذاری وجود دارد، که اولی آن روش عایدات است، در این روش یعنی فرد پولی را می گذارد و منتظر می ماند تا ببیند چه قدر سود کرده، که به این روش ارزش فعلی عایدات می گویند، مثالی که برای این روش مطرح می شود، این است که، فردی ماشین خریداری کرده تا در خطوط تاکسی کار کند و این ماشین 7 سال کار کند و درآمد سالیانه آن را حساب و از هزینه اش کم می کند، چیزی که به دست آمده ارزش فعلی ماشین است.
وی در ادامه افزود: دومین روش ارزش گذاری از طریق دارایی ها صورت می گیرد، شاید یک شرکت سود خوبی نداشته باشد، ولی ارزش دارایی های آن بالا باشد، یعنی ارزش جایگزینی آن خیلی بالاست و سومین روش می تواند ترکیبی از عایدی و دارایی باشد، ارزش های دیگری مثل خاص و منحصر به فرد بودن و ... وجود دارد که جزو ارزش های مضاعف بر آن سه مورد است.
کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که آیا ارزش ذاتی جزئی از ارزش های یک سهام محسوب می شود و به چه نحوی باید ارزش ذاتی یک سهم تشخیص داده شود؟ تشریح کرد: بله ارزش ذاتی هم جزئی از ارزش های یک سهم محسوب می شود، برای مثال تصور کنید، دو شرکت دارو سازی داریم، که هر دو دارو تولید می کنند، اما یک شرکت دارو سازی داریم، که مشابه آن را در بازار زیاد است، ولی یک شرکت دارو سازی دیگری وجود دارد، که در آن داروی ضد سرطان یا داروی ضد کرونا تولید می شود، که قطعا سود این دو شرکت یکسان نیست، که به این ماجرا ارزش یونیک (خاص) بودن یک سهم می گویند، و معمولا P/E بالاتری برای شرکت دوم در نظر گرفته می شود.
صفاری در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر ارزش ذاتی یک سهم چه مقدار از ارزش بازاری آن فاصله دارد؟ اظهار کرد: در اقتصاد یک نسبتی به اسم q توبین وجود دارد، که در این نسبت گفته می شود، ارزش بازاری یک نسبت به ارزش جای گزینی و ساخت کشوراست، وقتی در بورس سهام بخرند یک بحث وزمانی که بروند و دستگاه مورد و موارد نیاز را برای تولید به دست آورند، یه بحث دیگر است.
وی در ادامه گفت: ارزش بازاری بسیار از ارزش ذاتی کمتر است، یعنی برای خیلی از افراد خرید یک سهم خیلی ارزان تر از ساخت آن سهم است، چون در این ماجرا ارزش زمانی نیز مد نظر قرار می گیرد، برای مثال، زمانی که طول می کشد یک کارخانه را بسازند، همه این موارد درq توبین معروف است، مثال وقتی دلار بالا می رود چرا شاخص رشد می کند؟ دلیل این ماجرا این است که ارزش جایگزینی شرکت ها بالا می رود، برای همین قیمت های بازار نیز صعودی می شوند، پس همه می روند ،سهام بازار بخرد به جای اینکه بروند و یک کارخانه بسازند.
در بازار دو نوع رویکرد وجود دارد یکی رویکرد معاملاتی و دوم رویکرد سهامداری، دررویکرد سهامداری افراد می آید و از لحاظ تحلیل فاندامنتال یا ساختاری یک شرکت را در بازه زمانی بلند مدت بررسی می کند و معمولا این گروه دید بلند مدت به بازار سرمایه دارند، اما گروهی هم نوسان گیری می کنند که به معاملات روزانه هم معروف هستند، که بیشتر این افراد از نظر تکنیکال به بازار سرمایه نگاه می کنند، و این گروه مطمئننا نوسان و ریسک شان هم بیشتر است، اما برنده کسانی هستند که، بازار را فاندامنتال بررسی می کنند، پس در نهایت حد زیان هم با توجه به نوع دیگاه افراد تعیین می شود که این افراد دید بلند یا کوتاه مدت دارند.
انتهای پیام/