متفکران خلاق، مسئول بسیاری از پیشرفتهای بزرگ، نوآوریها و پیشرفتها در تاریخ بشر هستند و میدانند که گاهی اوقات یک ایده خوب تنها چیزی است که برای تغییر روند تجارت یا زندگی فردی لازم است.
بیشتر بخوانید
بزرگترین دشمن تفکر خلاقانه
افکار مکانیکی، دشمن تفکر خلاق هستند، چرا که این تفکر باعث میشود فرد در عقاید خود انعطاف نداشته باشد و سفت و سخت باقی بماند.
ریشه تفکر مکانیکی، در ترس از شکست یا اشتباه و از دست دادن وقت، پول یا هر دو و همچنین، ناشی از ترس از انتقاد یا عدم تأیید است.
افرادی که خلاقانه فکر نمیکنند، اغلب اوقات، طرز تفکر آنها به جای خاکستری، کاملا سیاه یا کاملا سفید است؛ به طوری که تصور میکنند تنها یک راه برای حل مشکلشان وجود دارد و در حقیقت، نگاه سیاه و سفیدی به مشکلات خود دارند و در منطقه امن خود گرفتار شدهاند و از تجربههای جدید و متفاوت ترس دارند.
هر کسی یک نابغه بالقوه است
شما از توانایی خلاقیت بالایی برخوردار هستید که میتوانید در طول زندگی، از آن استفاده کنید و در واقع، هر بار که به چیز جدیدی در زندگی برمیخورید، از خلاقیت بیشتری استفاده کنید.
به نظر میرسد که خلاقیت، بهترین شاخص موفقیت در زندگی و کار است و در مسیر زندگی، هر چه خلاقیت بیشتری داشته باشید، ایدههای شما برای بهبود زندگی، کار و هر آن چه که در اطرافتان وجود دارد بهتر خواهد بود؛ به طوری که یک ایده خوب میتواند برای تغییر مسیر کلی زندگی شما کافی باشد.
چگونه خلاقیت را تشخیص دهیم؟
افراد خلاق کنجکاو هستند و سؤالات زیادی میپرسند و هرگز از همه چیز راضی نمیشوند، به همین منظور در واقع، شما فقط به جای اینکه به پاسخهای سطحی اکتفا کنید، میتوانید در مورد چیزهایی که در اطراف شما هستند سؤالات بیشتری بپرسید و خلاقیت بیشتری داشته باشید.
نبوغ در طول سالها
مطالعات زیادی در مورد کیفیت فعالیت نوابغ در تمام عصرها انجام شده است و اولین واقعیتی که این مطالعهها کشف کرده اند این است که هوش، توانایی و خلاقیت افراد هیچ ارتباطی به ضریب هوشی یا مدارک تحصیلی آنها ندارد؛ به طوری که بسیاری از نوابغ، به اصطلاح دارای هوش متوسط و یا کمی بالاتر از حد متوسط بودهاند و در عوض، نبوغ و یا تفکر عالی آنها بسیار مهم بوده است، چرا که این موضوع، مربوط به نگرش و رویکرد آنها نسبت به چالشهای اجتناب ناپذیر زندگی است.
به نظر میرسد نوابغ دارای سه ویژگی هستند که این ویژگیها با گذشت زمان رشد میکنند.
یک نابغه ذهن خود را باز نگه میدارد
نابغهها با یک ذهن باز و نگرش تقریباً کودکانه در مورد اکتشاف، به هر مشکل یا موقعیتی نزدیک میشوند، زیرا هر چه ذهن فرد نسبت به رویکردهای جدید و متفاوت در موقعیتهای زندگی بازتر باشد، احتمال اینکه قصد داشته باشد بینش و ایدههایی به دست آورد که او را از منطقه امنش خارج کند نیز بیشتر است.
ایدههایی که شما را قادر میسازد خارج از چارچوب فکر کنید و خلاق باشید.
نابغهها همه جنبههای یک مشکل را در نظر میگیرند
افراد نابغه، با دقت تمامی جنبههای یک مشکل به وجود آمده را بررسی میکنند، از نتیجهگیری امتناع میورزند و به جای آن، اطلاعات بیشتر و بیشتری درباره مسئله جمع میکنند.
آنها نتایج خود را در هر مرحله آزمایش و تأیید میکنند و در قضاوت، عجله نمیکنند، چون همیشه در معرض این احتمال هستند که ممکن است اشتباه کنند یا ایده آنها خوب نباشد.
یک نابغه رویکردی سیستماتیک دارد
هر نابغهای یک رویکرد سیستماتیک در حل مشکلات و تصمیمگیریهای خود دارد.
ریاضیدانان، فیزیکدانان، پزشکان، مکانیکها و سایر افرادی که شغل حرفهای دارند، خودشان را بی پروا و بی دلیل درگیر یک مشکل نمیکنند و ترجیح میدهند از یک چکلیست دقیق طراحی شده پیروی کنند و گام به گام به نتیجه دلخواه خود برسند.
آتول گوانده در کتاب خود، «مانیفست چکلیست» داستان دو متخصص سرمایه گذاری را روایت میکند که یکی از دیگری موفقتر است.
در این داستان، مشخص شد که هر دو آنها در ارزیابی و سرمایهگذاری قابل توجه برای خود و مشتریانشان تجربه چندین ساله داشتهاند، اما مشاور موفق، قبل از تصمیم گیری، لیستی از سؤالات اساسی که باید میپرسید و آزمایشاتی که برای درخواست پیشنهاد سرمایهگذاری انجام میداد را تهیه کرده بود.
مشاور دیگر نیز از بسیاری از همین فنون و تاکتیکها برای ارزیابی یک سرمایهگذاری استفاده کرد، اما او بیشتر، از روی شهود و تجربه کار میکرد و در نتیجه، اغلب، پول را از دست میداد، در حالی که نباید این کار را میکرد.
نکته جالب این جاست که اگرچه مشاور اوّل به طور مداوم در مقایسه با مشاور دوم موفقتر بود، امّا در موارد مختلفی نیز مرتکب اشتباهاتی هم میشد و ضرر میکرد و دلیل آن هم مشخص بود، چرا که از پیگیری چک لیست خود غافل شده بود و در حقیقت، یکی از دو نکته مهم در لیست موارد خود را از دست داده بود، به همین دلیل هنگامی که به دنبال بررسی دقیق چک لیست خود رفت، سرمایه گذاری وی به طور قابل توجهی بهبود پیدا کرد.
برگرفته از مقاله برایان تریسی
بیشتر بخوانید
ترجمه از فاطمه میرزایی
انتهای پیام/