به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مذاکرات ایران و اعضای ۱+۴ بر سر احیای برجام، در سطوح سیاسی و کارشناسی در وین پایتخت اتریش در حال پیگیری است. این مذاکرات بدون حضور نمایندگان آمریکا پای میز مذاکره صورت میگیرد، اما اعضای تیم مذاکره کننده این کشور در اتاقی نزدیک به برگزاری محل مذاکرات به سر میبرند.
بیشتربخوانید
سوال اصلی اینجاست که ترکیب تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا در وین نسبت به سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ میلادی (در جریان سلسله مذاکرات منتهی به انعقاد برجام) چه تفاوتی کردهاست؟ آیا این تفاوت، تغییری در رویکرد واشنگتن و دموکراتهای این کشور بر سر توافق هستهای به وجود آوردهاست یا خیر؟
شاید تصور میشد با توجه به حضور معاونین وزرای خارجه ایران و اعضای ۱+۴ (روسیه، چین، آلمان، انگلیس و فرانسه)، این بار نیز وندی شرمن به عنوان قائم مقام و معاون وزیر خارجه آمریکا در وین حضور پیدا کند تا با شرکای اروپایی خود و احیانا معاونین وزرای خارجه چین و روسیه به رایزنی و تبادل نظر بپردازد. با این حال جوبایدن ترجیح دادهاست رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران را به عنوان سرپرست تیم آمریکایی به اتریش اعزام کند. به عبارت بهتر، این بار به جای معاون وزیر خارجه آمریکا، یکی از مدیران وزارت خارجه این کشور مشغول رایزنی بر سر نحوه بازگشت مجدد به توافق هستهای است. رابرت مالی فردی است که امضای آن پای سند برجام در تیرماه سال ۱۳۹۴ مشاهده میشود. او در کنار جیک سالیوان، وندی شرمن، ریچارد نفیو، ویلیام برنزو آلن ایر اعضای اصلی تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا را تشکیل میدادند. اکنون، در سال ۲۰۲۱ میلادی نیز شاهد تغییر چندانی در چینش تیم مذاکره کننده آمریکا نیستیم! جیک سالیوان در آن زمان مشاور ارشد دولت اوباما در مذاکرات هستهای بود. رابرت مالی در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا یکی از اعضای شورای امنیت ملی آمریکا بود.
او سال ۲۰۱۵ از سوی اوباما به عنوان مشاور ویژه رئیس جمهوری در مسائل خاورمیانه (غرب آسیا) تعیین شد. آنتونی بلینکن نیز در آن زمان، به عنوان معاون بایدن (که در آن زمان معاون اوباما بود) نقش بهسزایی در مدیریت و هدایت تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا به سرپرستی وندی شرمن ایفا میکرد. ویلیام برنز نیز به در آن زمان به عنوان معاون و مشاور جان کری (وزیر خارجه پیشین آمریکا) در مذاکرات حضور داشت، کسی که اکنون در کسوت رئیس سازمان سیا مشغول فعالیت است. جان کری نیز در زمان برگزاری مذاکرات هستهای منتهی به برجام، وزیر خارجه آمریکا بود. کری اکنون به عنوان مشاور ویژه بایدن در امور آب و هوایی و اقلیمی مشغول به کار شدهاست.
داستانی که تکرار شدهاست
به نظر میرسد تنها تفاوت اساسی که میان ترکیب تیم مذاکره کننده فعلی آمریکا در وین با سال ۲۰۱۴ وجود دارد، به نقش آفرینی پررنگتر رابرت مالی باز میگردد. نباید فراموش کرد که دیگر اعضای سابق تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا از طریق حضور در پستهای جدید، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مذاکرات هستهای در وین را تحت رصد قرار میدهند. قطعا در این معادله، رابرت مالی به عنوان نماینده تام الاختیار دولت بایدن در پروسهای که احیای برجام نامیده میشود، محسوب نمیشود!
برخی تحلیلگران معتقدند که با توجه به انعقاد و اجرایی شدن سند برجام در سالهای گذشته، بایدن از فرستادن وندی شرمن به مذاکره با اعضای ۱+۴ در وین خودداری کرده و سعی دارد صرفا رابرت مالی را به عنوان ویترین سیاست خارجی خود در این مذاکرات معرفی کند. اصرار رابرت مالی در جریان برگزاری نشست اخیر در وین مبنی بر پیوند مذاکرات برجام با مسائل منطقهای و موشکی ایران و همچنین تاکید مجدد مقامات وزارت امور خارجه و دولت آمریکا مبنی بر عدم رفع تحریمهای ایران، بیانگر همان رویکرد ابزاری و نگاه غیرحقوقی دموکراتهای آمریکا نسبت به سند برجام است.
سناریوهای سیاست خارجی آمریکا در ذیل یک راهبرد است
استفان لندمن تحلیلگر آمریکایی در این خصوص به روزنامه جامجم میگوید: سناریوهایی که در حوزه سیاست خارجی آمریکا و در دوران حضور ظاهری دولتهای مختلف دموکرات و جمهوریخواه نگاشته و اجرا میشود، جملگی به یک راهبرد و استراتژی خاص تعلق دارند. اساسا در این معادله تفکیکی میان دموکراتها و جمهوریخواهان وجود ندارد. بارها عنوان کردهام که دموکراتها و جمهوریخواهان را نباید دو حزب خواند، بلکه این دو شعبهای از یک حزب و جریان در آمریکا محسوب میشوند. بدیهی است که در چنین شرایطی امکان تغییر بنیادین و واقعی در سیاست خارجی آمریکا وجود ندارد. این قاعده در خصوص همه پروندههای بینالمللی از جمله مساله توافق هستهای با ایران نیز صدق میکند. این تحلیلگر آمریکایی معتقد است: چینش ظاهرا متفاوت بازیگران حوزه سیاست خارجی آمریکا در دوران بایدن نیز نباید منجر به تصور ایجاد تغییر در سیاست خارجی این کشور شود. در آمریکا اساسا بازیگران نیستند که ساختار را هدایت میکنند، بلکه این ساختار است که بازیگران را گزینش میکند و آنها (بازیگران) نیز یک سناریوی واحد را پیگیری و اجرا میکنند.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/