به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، همه ما این را میدانیم که در زمان و مکانی خاص قرار است بمیریم. شاید گاهی احساس مردن زمانی به وجود آمده باشد که هنگام شنا یا در چند ثانیه قبل از تصادف رانندگی به مشکل برمی خوریم. تعداد کمی از مردم مرگ خود را پیش بینی کرده اند و بعد از مرگشان ثابت شده است که پیش بینیشان درست بوده و این نشان میدهد که پیش بینیها بیش از آنچه باورمان بشود وجود دارد.
مردم همیشه چیزهای وحشتناکی را در توئیتر ارسال میکنند، اما مایکی ولز ولز در طول ۴۰ سالی که زنده بود، هم با اعتیاد به مواد مخدر و هم با سلامت روانی مشکلات زیادی داشت. سپتامبر ۲۰۱۲، ولز به سایت رسانههای اجتماعی رفت و به دنبال کنندههای خود گفت: "خواب دیدم آخر هفته آینده در شیکاگو بر اثر حمله قلبی در خواب میمیرم. این درحالی است که چند روز بعد جسد وی در اتاق یک هتل پیدا شد. آنچه باعث ترسناک شدن بیشتر این موضوع میشود این است که علت مرگ حمله قلبی ناشی از مصرف بیش از حد داروها بوده است.
فرانک پاستوره در طول زندگی خود به عنوان یک مجری محبوب در یک ایستگاه رادیویی مسیحی شناخته میشد. گرچه با وجود این دستاوردها، روز مرگ او شاید همان چیزی باشد که در نهایت در خاطرها جاودان شد. در نوزدهم نوامبر ۲۰۱۲، پاستوره نمایش رادیویی خود اجرا کرد و در یک زمان او در مورد یک برنامه تلویزیونی که شب قبل دیده بود صحبت کرد و به موضوع زندگی پس از مرگ پرداخت. پاستوره عاشق موتورسیکلت بود و در طول برنامه خود خطرات را ذکر کرد، به مسیر رانندگی خود در طول راه خانه به محل کار اشاره کرد؛ درست در همین جاده بود که سه ساعت پس از گفتن این جملات با یک خودرو برخورد کرد و کشته شد.
وقتی صحبت از کابوس میشود، کسی که در آن به عنوان یک جسد ظاهر میشود باید در درجه اول ترسناک باشد و این همان چیزی است که ظاهراً برای آبراهام لینکلن، رئیس جمهور سابق آمریکا اتفاق افتاده است. در شب ۴ آوریل ۱۸۶۵، لینکلن طبق معمول به رختخواب رفته بود، اما تجربهای که هنگام خواب داشت چیزی غیر طبیعی بود. صبح روز بعد او به یکی از دوستانش گفت خواب دیده است جسد یک فرد را در کاخ سفید دیده است و از سربازی که در آنجا بوده پرسیده است این کیست؟ و او پاسخ داده: رئیس جمهور. او به قتل رسیده است. " این زمانی بود که لینکلن بیدار شد. لینکلن دقیقاً ۱۰ روز بعد در ۱۴ آوریل توسط جان ویلکس بوث ترور شد.
ترس میتواند برای کسانی که به اندازه کافی بدشانسی دارند و از آنها رنج میبرند وحشتناک باشد، اما بسیاری از آنها به اندازه آنچه آرنولد شوئنبرگ آهنگساز تحمل کرده است آسیب زننده نبوده است. او دچار تریسکایدکافوبیا بود - که ترس از عدد ۱۳ است - و متقاعد شد که این امر ارتباطی با مرگ او خواهد داشت. با توجه به اینکه روز تولد او سیزدهم یکی از ماههای سال است و مرگ او درست در ۷۶ سالگی او در ۱۳ ژوئیه ۱۹۵۱ بود. در آن روز او تمام روز را در رختخواب خود گذرانده بود، همسرش بعداً گفت که وقتی به ساعت نگاه کرد احساس راحتی کرد و دید که فقط ۱۵ دقیقه به تغییر تاریخ باقی مانده است. وی ادامه داد که دقیقاً در همان لحظه بود که صدای فریاد پزشک را شنید و هنگامی که به اتاق خواب رفت دید که شونبرگ بر اثر حمله قلبی درگذشت. برخی اظهار داشتند که رعب و وحشت شدید وی باعث ایجاد حملهای شد که وی را به قتل رساند.
بادی هالی اولین نفری بود که در صف طولانی نوازندگان با استعداد راک بسیار جوان از دنیا رفت و ظاهراً او پیش از این هشدار داده بود که این سرنوشت او خواهد بود. هالی در ۳ فوریه ۱۹۵۹، در یک سانحه هوایی درگذشت، اما روزهای قبل از سفر، او و همسرش ماریا النا هر دو رویاهای ترسناکی داشتند که به نظر میرسید چیزی به آنها الهام میشود. سالها بعد ماریا النا اظهار داشت که کابوسی زنده را تجربه کرده است جایی که در یک مزرعه ایستاده بود و دید که یک گلوله آتشین به زمین سقوط کرد و یک دهانه آتش زده در زمین باقی گذاشت. وقتی او در حالت شوک از خواب بیدار شد، بادی به او گفت که او همچنین خواب عجیبی دیده است که در آن با هواپیما از او دور میشود، با این احساس که دیگر برای دیدن او برنمی گردد. این واقعیت که هر دوی آنها همزمان دارای این چشم اندازهای عجیب و غریب و تصادف بوده اند، چند روز قبل از سفر مرگبار او، یک اتفاق بسیار عجیب و ناخوشایند است.
بیشتر بخوانید
انتهای پیام/
شب قبلش منهم تو خواب دیدم که تو محلمون ( ده متری اول جوادیه تهران ) دارند جنازه ام را تشیع میکنند.
منهم تو اون بمباران تو ایستگاه راه آهن متروکه اهواز و در حال انتقال مجروحین به پشت جبهه بودم.
ولی معجزه شد و زخمی مختصری شدم ولی زنده ماندم .
«لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم»
وداع شهید چمران با اعضای بدنش
سردار سلیمانی گفته بود سال دیگه فاطمیه من نیستم
ما در شهدامون موارد واضح تر و دقیق تری داریم