به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بوشهر، ساعت ۱۶ و ۲۲ دقیقه و ۵۰ ثانیه روز ۲۰ فروردین ۱۳۹۲، زلزلهای به بزرگای ۶.۳ درجه در مقیاس امواج درونی زمین در شهرستان دشتی رخ داد. کانون زلزله در ۱۷ کیلومتری شمال کاکی، ۱۹ کیلومتری باختر شُنبه و ۲۸ کیلومتری جنوب خاوری خورموج مرکز شهرستان دشتی بود.
خورموج در ۸۰ کیلومتری جنوب بوشهر قرار دارد.
به این بهانه با دکتر شبیر اشکپور مطلق، عضو هیات علمی گروه ژئوفیزیک زمین دانشگاه خلیج فارس بوشهر درباره شرایط زلزله خیزی استان به گفت وگو کردیم.
او گفت: زلزله بیستم فروردین ۱۳۹۲ کاکی با بزرگای ۶.۳ درجه در مقیاس امواج درونی زمین، با ۳۷ قربانی، هزار و ۱۷۰ مجروح و ویرانی نزدیک به ۸۰ درصد منازل مسکونی از شهر شُنبه واقع در جنوبشرقی شهرستان دشتی روی داد و دو هزار و ۱۹۵ میلیارد ریال به تاسیسات زیربنایی خسارت وارد کرد.
این مدرس دانشگاه افزود: این زمینلرزه با ۳ پسلرزه با بزرگی بالای ۵ و ۲۶ پسلرزه با بزرگای بالای ۴ همراه شد و در فاصله کمتر از سه ماه از وقوع زمینلرزه اصلی، بیش از ۵۰۰ پسلرزه به ثبت رسید. به فاصله کمتر از ۹ ماه از زمینلرزه کاکی، زمینلرزه آذر برازجان با بزرگی ۵.۷ در استان به وقوع پیوست.
محل وقوع زمینلرزه فروردین ۱۳۹۲ شهرستان دشتی
اشکپور مطلق عنوان کرد: در فروردین ۹۷ هم زلزلهای با بزرگای ۵.۹ درجه در مقیاس امواج درونی زمین در فاصله زمانی ۵ سال پس از زلزله کاکی و به فاصله کم از محل وقوع آن، به وقوع پیوست. این زلزلهها و تعداد قابل توجهی از زلزلههایی با بزرگای ۴ تا ۵، به ویژه در جنوب استان، همه شواهدی بر افزایش آهنگ فعالیت لرزهخیزی این منطقه بعد یک دوره چند ده ساله هستند.
او، در خصوص میزان تخریب زلزله با اشاره به عمق کانون زمین لرزه گفت: هر چه عمق کانون زمینلرزه بیشتر باشد، انرژی کمتری به سطح زمین منتقل میشود. نمونه آن زلزله سراوان سال ۹۲ بود که در عمق حدود ۸۰ کیلومتری سطح زمین رخ داد، ولی هیچ آثار مخربی از آن گزارش نشد.
عضو هیات علمی گروه ژئوفیزیک زمین دانشگاه خلیج فارس ادامه داد: عمده زلزلههایی که تا کنون در استان اتفاق افتاده است، دارای عمق¬های کمتر از ۲۰ کیلومتر بودهاند و با توجه به سازوکار چشمه آنها، میتوان انتظار داشت که موجب آثار ثانویه نظیر زمینلغزش، جابهجایی مسیر چشمهها و یا تغییر در سطح ایستابی آبخوانها شوند. این پدیدهها در زلزلههای اخیر استان مشاهده شده است.
اشکپور مطلق عنوان کرد: ساختار زمینساختی زاگرس به گونهای است که عمده انرژی آزاد شده صرف تغییر شکل لایههای شکلپذیر میشود، اما اگر زلزله دارای بزرگای بالای ۵ و عمق کمتر از ۱۵ کیلومتر باشد، میزان انرژی که به سطح میرسد قابل توجه است و نظیر آن چه که در زلزله دشتی شاهد بودیم، خسارات جانی و مالی به بار خواهد آورد.
بیشتر بخوانید
این استاد دانشگاه، با اشاره به گسلهای مسبب زمینلرزه در استان و استانهای مجاور، افزود: خارجیترین بخش کره زمین، از یک لایه با ضخامت چند تا چند ده کیلومتر تُرد و شکننده موسوم به پوسته زمین تشکیل شده است. پوسته زمین از ورقهها یا صفحات ضخیم سنگی مجاور هم تشکیل میشود که تحت تاثیر فرایندهای انتقال انرژی از درون کره زمین به خارج، نسبت به هم در حرکتند.
اشکپور بیان کرد: این انرژی حرکتی در نواحی مرزی ورقهها و همچنین بخشهای میانی آنها، در یک دوره طولانی در محل شکستگی سنگ که گسل نامیده میشود، جمع میشود و در لحظهای که انرژی متراکم شده فراتر از تحمل سنگ شود، با یک گیسختگی ناگهانی در مدت کوتاه چند ده ثانیه انرژی فوق العاده بالایی آزاد میشود و زلزله رخ میدهد. بخشی ار این انرژی صرف خُرد شدن سنگ و بخشی دیگر به صورت امواج مکانیکی در کره زمین انتشار مییابد.
او گفت: پهنه ایران در بین دو ورقه که در شرایط کنونی زمینشناسی، به هم نزدیک میشوند قرار دارد. صفحه عربی واقع در غرب و جنوب غرب ایران، با حرکت در جهت شمال-شمال شرق به ورقه عظیم و به ظاهر پایدار اوراسیا نزدیک میشود و پوسته ایران را تحت فشار قرار داده است و بخش عمده این انرژی حرکتی موجب چینخوردگیهایی زاگرس و البرز و بخش دیگر آن در گسلهایی که در تمامی پهنه ایران گستردهاند، جمع شده و موجب وقوع زمینلرزه میشوند.
این مدرس دانشگاه افزود: کمتر از نیمی از تمرکز انرژی ناشی از همگرایی ورقه¬های عربی و اوراسیا، در بخش شمال غرب تا جنوب غرب و جنوب ایران، موجب چینخوردگی و گسلش زاگرس با امتداد شمال¬غرب-جنوب¬شرق با طول حدود ۱۷۰۰ کیلومتر و پهنای ۲۵۰ تا ۳۰۰ کیلومتر شده است. ساختار چینخورده زاگرس از کردستان شروع میشود و تا تنگه هرمز ادامه مییابد. چینخوردگی زاگرس در ادبیات زلزلهشناسی به عنوان یک شاخه از کمربند لرزهخیز آلپ-هیمالیا شناخته میشود. این عارضه طبیعی به علت وجود تنوع ساختاری مورد توجه دانشمندان زلزلهشناسی دنیا است.
اشکپور مطلق بیان کرد: نزدیک به ۱۰ استان از استانهای کشور تحت تاثیر فعالیتهای زمینساختی زاگرس قرار دارند. دادههای لرزهای حکایت از مهاجرت تنشهای مسبب زمینلرزه به سوی مرزهای جنوبی زاگرس دارند و چنانچه این برآورد درست باشد، وقوع زمینلرزههای بیشتر در استانهای واقع در جبهه غربی زاگرس را میتوان انتظار داشت.
او ادامه داد: یکی از استانهایی که در چند سال اخیر شاهد وقوع زمینلرزههای پیاپی بوده است، استان بوشهر است. زلزله سال ۱۰۰۸ میلادی که بندر تاریخی سیراف را ویران و از رونق انداخت در این استان روی داد.
این محقق، خطرپذیری لرزهای استان بوشهر را بالا خواند و گفت: گسلهای مسبب زمینلرزه در استان بوشهر مشتمل هستند بر: ادامه گسل پیسنگی کازرون با طول حدود ۱۸۰ کیلومتر که تحت عنوان گسل برازجان شناخته میشود و تقریبا در سراسر استان گسترده است و عمده شهرهای بزرگ و کوچک استان در مجاور این سامانه گسلی بنا نهاده شدهاند، پارههای گسلی MFF که از شمال تا جنوب استان به موازات ساحل خلیج فارس گسترده شده و مناطق ساحلی را تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین، همجواری استان بوشهر با سامانههای فعال گسلی استان فارس به ویژه زاگرس مرکزی، خطرپذیری لرزهای استان در مناطق صنعتی و اَبَر پروژه عسلویه را بالا میبرد.
خطوط قرمز مشخص شده، گسلهای مسبب زمینلرزه در استان و استانهای مجاور را نشان میدهند
عضو هیات علمی گروه ژئو فیزیک زمین دانشگاه خلیج فارس، درخصوص چگونگی مقابله با پدیده زمین لرزه عنوان کرد: زلزله مانند آتشفشان، سیل، طوفان، سونامی و... از پدیدههای طبیعی و هویتی کره زمین هستند و تفکر کنترل آنها در شرایط کنونی دور از انتظار است. آن چه که باید انجام داد ایجاد شرایط سازگاری با این رویدادهاست که در فرآیند مدیریت کاهش ریسک باید مورد توجه قرار گیرد.
اشکپور مطلق افزود: در تعریف مدیریت کاهش ریسک هر پدیده مخربی، باید به دنبال پاسخ این سوال بود: چه کاری، در چه زمانی، و چگونه باید انجام داد تا جامعه با کمترین آسیب ممکن مواجه شود؟ بخشی از این سوال باید توسط دانشمندان پاسخ داده شود و بخش اجرایی آن به همسویی مدیران و اعتماد به روشهای مبتنی بر علم و فناوری مربوط میشود.
او تاکید کرد: شناسایی و تعریف نقش و مسئولیت سازمانها و نهادهای درگیر به صورت یک شبکه مکانی و زمانی، تدوین یک پروتکل روزآمد با قابلیت اجرایی و الزام آور، از مقدمات مقابله و یا سازگاری با هر رویداد مخرب محسوب میشود.
عضو هیات علمی گروه ژئو فیزیک زمین دانشگاه خلیج فارس گفت: از پرسشهای متداول، وقوع رویداد سونامی در خلیج فارس است، که پاسخ آن با توجه به عمق نسبی کم آب خلیج فارس و عدم وجود گسلهای مسبب بزرگ در بستر دریا، امکان وقوع پدیده سونامی در سواحل خلیج فارس دور از انتظار است. اما پدیدههای جوی و فصلی که در این منطقه رخ میدهد، موجب آثاری مشابه پدیده سونامی در سواحل میشود که نمونه آن مرداد سال ۱۳۹۶ در شهرستان دیر شاهد بودیم.
انتهای پیام/ک