به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، حجت الاسلام والمسلمین حسین صنعت پور امیری رئیس اداره عقیدتی سیاسی ستاد ارتش جمهوری اسلامی در یادداشتی به مناسبت بیست و دومین سالگرد شهادت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، گفت: این شهید والامقام نه تنها فرمانده میدان جنگ بود، بلکه در میدان پر خطر جهاد اکبر نیز فرمانده و امیر بود.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
صیاد اقیانوس عشق
تقدیم به سرباز مخلص ولایت؛ سپهبد شهید علی صیاد شیرازی«ره»
چشم دلش، خیره به آسمان عشق و عبادت و عرفان بود و شاهین ذهنش در اوج و عروج بال میزد و هر دم معراج وصال را انتظار میکشید. پای دلش، با کوچههای عشق آشنا بود و قلبش رنگ و بوی معنویت داشت. او مرد میدان سحر و ستیز، و صیاد اقیانوس عشق بود. لباسی خاکی و زمینی بر تن؛ اما عشقی افلاکی و آسمانی در قلب و جان خویش داشت و دلش دریایی پُر از تلاطم و موجهای عشق بود. او زمانِ زمینی و لحظههای خاکی نداشت، بلکه لحظههای آسمانی و عرفانی داشت و باغ زندگیاش، لبریز از گلهای ایمان، سبزههای معنویت و بلبل های نغمۀ خوانِ ذکر دوست بود و میدان حیاتش، عرصه مبارزهای بود که «صیاد» سالک، پیوسته در حال مبارزه بود.
او از عرصۀ کوچک میدان «جهاد اصغر» تا عرصۀ بزرگ میدان «جهاد اکبر» در حال رزم بود و پیوسته به هدفهای دشمن شلیک میکرد. یک طرف، شیاطین انس را تیغ و تیر میزد و از طرفی شیطان و ابلیس را با سلاحِ صَلاح و تهذیب و تقوا نشانه میرفت. از زمانی که خود را شناخت، تمام زندگیاش محراب جهاد اصغر و اکبر بود؛ محرابی که او در آن، عبادت حضرت دوست –جل و علا- میکرد؛ گاهی در سنگر ستیز ،مشغول ذکر حماسه و جهاد بود و گاهی در صحرای سینایی سحر، در حال نیایش و نماز.
او سوختن عاشقانه را میخواست که به آن رسید و عروج به معراج را میطلبید و به آن سو اوج گرفت. او وصال را می طلبید و از زندان هجران پَر کشید. او در کوچه پس کوچههای بعد از جنگ، سراسیمه سراغ شهادت را میگرفت و سرانجام، جرعۀ شورانگیز شهادت را لاجرعه سرکشید و چون مولایش علی-علیه السلام- سر را زخمی عشق یار کرد.
او از سیم خاردارهایِ محبتِ به دنیا گذشت و «مین من» را در خود خنثی کرد و در زندگی، نه تنها فرمانده میدان جنگ بود، بلکه در میدان پر خطر جهاد اکبر نیز فرمانده و امیر بود و لشکر سلولهای بدنش، مطیعِ فرماندهی دل عاشقش بودند.واژههای کم سو و بی جان، حقیرتر از آنند که آسمان آبی و عرفانی زندگیاش -که لبریز از از ستاره های فروزان است- را به تصویر بکشانند. قلمی بیباک میخواهد که با بَلَم جملهها، به دریای مواج و خروشان زندگیاش سفر کنند. دریا را با انگشتانه و پرندۀ کوچک را با آسمان هفتم چه نسبت است؟ چگونه میتوان از او گفت و از او نوشت؟ او که پیوسته در خط خدا بود و از زمین جدا؛ خاکهای خوزستان و کوههای کردستان و تمام عرصۀ های جبهه و جنگ، تداعی کننده نام «صیّاد» قهرمان است. صیادی که همیشه خود را صیدی میدانست و در پی صیّاد عشق میدوید.
صیّاد پی صید دویدن عجبی نیست صید از پی صیّاد دویدن مزه دارد
او با خونش، واژه پُرمعنا و سرخ رنگ «ارتش حزبالله» را در روزهای مقارن بیست ونهم فروردین ماه، بر صحیفه زمان نوشت و بار دیگر نام «ارتش» در قالب آسمانی شهادت، چشمها را خیره کرد. دشمن بداند که این اولین هدیه ارتش به اسلام و ولایت نبوده و آخرین هدیه نیروهای مسلح نیز نخواهد بود و در حقیقت این شهادتها، رشادتها را در مجموعه نیروهای مسلح پُر رنگتر میکند و این تیرها، تیغهای دفاعی ما را تیزتر مینماید و این نامردیها، مردانگی و میدانداری و غیرت دینی را به اوج میرساند. خون سرخ شهید، چشم خائنان به دین و وطن را سیاه، و رویشان را زرد و پائیزی؛ و باغ دین و ولایت را سرسبز و روح جامعه را سپید و زلال می کند. این خونها تکرار ترجیعبند «کل یوم عاشورا» است و ثمرۀ سوختن صیادها، ساختن است.
و صیاد با شهادت،جاودانه شد. صید عشق، بر صیاد عاشق مبارک باد! «روحش شاد»
حسین صنعت پور امیری
انتهای پیام/