به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به تازگی ویدئویی از پشت صحنه فیلم سینمایی «عقرب» منتشر شده است، فیلمی که ۲۵ سال قبل ساخته شد و در گیشه عملکرد مناسبی داشت.
در «عقرب» جمشید هاشمپور نقش اصلی (ذوالفقار حسینی) را ایفا میکند، او پس از شهادت دوست و همرزمش توسط قاچاقچیان مواد مخدر، مأموریت پیدا میکند که باند سوداگران مرگ را در سیستان و بلوچستان منهدم کند. «ذوالفقار» که سروان نیروی انتظامی و تکاوری زبده است، به میان قاچاقچیها نفوذ میکند و سرانجام باند آنها را منهم میسازد.
بیشتربخوانید
تکاوری به نام «ذوالفقار»
هاشمپور به دلیل چند سال ممنوعالفعالیتی در دهه ۶۰ که علت آن مشخص نیست، پس از بازگشت به سینما از تراشیدن موهای سرش واهمه داشت تا مبادا بار دیگر فعالیت او در بازیگری ممنوع شود. اما محمدحسین فرحبخش تهیهکننده و مالک «پویافیلم»، در سال ۷۰ قراردادی برای فیلم «قافله» با او امضاء و مجابش کرد که با تراشیدن موهایش مشکلی پیش نمیآید.
پس از این فیلم، او با بازی در فیلمهایی مانند «افعی»، «پرواز از اردوگاه» و «نیش» بار دیگر به سوپراستار سینمای ایران تبدیل شد. چند سال بعد و در سال ۷۵، همکاری دیگری بین فرحبخش و هاشمپور در فیلم سینمایی «عقرب» شکل میگیرد. این دو یک سال قبلش هم در «گروگان» همکاری داشتند، حتی ماجرای قاچاق و قلعه پایان فیلم هم شباهتهایی به هم داشت.
به دنبال یک کارگردان جسور
فرحبخش برای کارگردانی فیلمنامه حادثهای و اکشنی که ناصر شاملو نوشته بود، دنبال کارگردان جدیدی در این سبک میگشت. او «روز شیطان» را از بهروز افخمی دیده بود، افخمی که آن زمان ۴۰ سال داشت، چند سال قبلش هم با ساخت «عروس» ثابت کرده بود که کارگردانی کاربلد و بفروش است.
فیلمبرداری شروع میشود، اما در میانه راه، اختلافاتی بین کارگردان و تهیهکننده پیش میآید. چرا که افخمی دوست دارد فیلمی خرق عادت تولیدات قبلی «پویافیلم» بسازد، به همین دلیل با طمأنینه پیش میرود. اما فرحبخش اصرار دارد مانند اکثر کارهای قبلی، فیلمبرداری در کمتر از یک ماه انجام گیرد. او میخواهد فیلمش به پانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برسد، نه اینکه امید به گرفتن جایزه داشته باشد، چرا که با وجود فیلمهایی مانند «بچههای آسمان»، «سرزمین خورشید» و «مردی شبیه باران»، فیلم او عملاً شانسی ندارد. در واقعیت هم چنین میشود و «عقرب» تنها در بخش بهترین چهرهپردازی (عبدالله اسکندری) نامزد سیمرغ بلورین شد.
فیلمی بدون کارگردان!
ظاهراً آن سالها ـ بر خلاف سالهای اخیر که از اعتبار جشنواره در حوزه اکران کاسته شده است ـ اگر فیلمی در جشنواره فیلم فجر به نمایش در نمیآمد، مجوز اکران عمومی دریافت نمیکرد و باید تا جشنواره بعدی منتظر میماند؛ بنابراین تهیهکننده فیلم که دوست نداشت سرمایهاش یک سال خاک بخورد، تلاش داشت فیلم را به جشنواره برساند، از سوی دیگر کارگردان میخواست اثری ویژه با اکشنی متفاوت بسازد، و اینچنین شد که در میانه پروژه، از حضور در آن انصراف داد.
فرحبخش، اما آنقدر جسارت داشت که لنگ کارگردان نماند و خودش پشت دوربین بایستد تا مابقی سکانسها را فیلمبرداری کنند. پس از آمادهشدن فیلم، نام بهروز افخمی در پوستر و تیتراژ به عنوان مشاور کارگردان آمد و به جای نام کارگردان هم از از عنوان «کار گروهی» استفاده شد!
حاشیهسازان بیپایان
افخمی و فرحبخش بعدها هم این رویه را ادامه دادند. به عنوان نمونه، اوایل دهه ۸۰ که قاسم جعفری با سریالهای تلویزیونی «خط قرمز» و «مسافری از هند» نام خودش را بر سر زبانها انداخته بود، با فرحبخش قرارداد ساخت فیلم سینمایی «عطش» را امضا کرد. اما ظاهراً دخالتهای گاه و بیگاه فرحبخش موجب شد که جعفری از «عطش» کنارهگیری کند تا فرحبخش برای اولین بار در سال ۱۳۸۱ در مقام کارگردان پشت دوربین قرار بگیرد؛ تجربهای که بعدها ۴ بار دیگر هم تکرار کرد که آخرین کارگردانیاش مربوط به «پا تو کفش من نکن» در سال ۱۳۹۵ است. او در فیلمهایی که تولید میکند، روی مدت زمان کوتاه فیلمبرداری تأکید دارد. با اینحال در خاطرات خود از «عقرب» و «عطش» به عنوان فیلمهای سختی یاد میکند که به دلیل تصویربرداری در شهرستانهای مختلف، فیلمبرداری آنها بیش از ۵۰ روز زمان برده است.
افخمی هم از این دست ماجراها کم ندارد، او درباره دو فیلم «سن پطرزبورگ» و «فرزند صبح» هم به دلیل اختلاف با تهیهکنندهها در روند تدوین فیلم، گفته بود که آنها را کارگردانی نکرده است. البته افخمی پس از یک دهه، نسخه بازتدوین شده «فرزند صبح» را با حذف دوبله و انجام اصلاحات ساختاری ارائه کرد و اکران خصوصی آن در حوزه هنری توانست دیدگاه منتقدان را نسبت به هدر شدن پروژه «فرزند صبح» تغییر دهد.
فرجام تلخ اسپانسر «عقرب».
اما عقرب با همه حاشیههایی که برای سازندگانش داشت، در گیشه موفق عمل کرد ـ به ویژه در شهرستانها ـ و توانست یک میلیون و ۸۸۴ تماشاچی را به سالنهای سینما بکشاند و دومین فیلم پرفروش سال ۱۳۷۶ (با بلیت ۱۲۳۲ ریالی) شود. در آن سال گیشه «آدم برفی» تقریباً ۲.۵ برابر «عقرب» بود و عنوان پرفروشترین فیلم سال را به خودش اختصاص داد.
اکران عقرب در سالهای ۷۷، ۷۸ و ۷۹ هم ادامه یافت و توانست به ترتیب ۳۰۳ هزار، ۱۱۵ هزار و ۸۶ هزار بلیت بفروشد تا مجموع بلیتهای فروخته شده این فیلم به ۲ میلیون و ۳۸۹ هزار قطعه برسد.
یعنی اگر این فیلم در زمانه کنونی اکران میشد، با احتساب قیمت متوسط بلیت ۲۰ هزار تومانی، این فیلم گیشهای ۴۷ میلیارد تومانی داشت.
نکته جالب اینکه کارخانه «باسل» که در سمنان به تولید موتورسیکلت مشغول بود، از حامیان مالی فیلم سینمایی «عقرب» به شمار میرفت و این موضوع در موتورسیکلتی که «ذوالفقار» راکب آن بود و همچنین اقلام تبلیغاتی فیلم به چشم میخورد. اما متأسفانه کارخانه باسل ۲۰ سال پس از ساخت فیلم «عقرب» یعنی در سال ۱۳۹۵ منحل شد.
منبع: فارس
انتهای پیام/