یک روز ناصرالدین قاجار در اواخر دوره سلطنتش رفت یک کلید برق را زد و یک لامپ روشن شد و داستان برق در ایران آغاز شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  اولین‌بار که ناصرالدین قاجار رفت سفر فرنگ وقتی برگشت دستور داد خیابان‌های مرکزی شهر به سبک فرنگی با چراغ گازی روشن شود. البته خیلی طول کشید تا چراغ‌های گازی را نصب کنند و یک کارخانه تولید گاز استیلن از کاربیت در خیابان امیرکبیر فعلی راه بیندازند و گاز را با لوله مسی از کارخانه برسانند به چراغ‌ها تا تعدادی از عمارت‌های سلطنتی اطراف میدان توپخانه و همچنین خیابان‌های ناصری و باب‌همایون و درب‌اندرون شب‌ها کمی روشن باشند.

البته این چراغ‌های گازی دوام زیادی نداشتند و گویا چراغ‌ها را کوچکتر‌ها مدام می‌شکستند و البته آن‌ها هم که سالم بودند نور چندانی نداشتند. وضعیت همین‌طوری بود تا این‌که ناصرالدین در آخرین سفر فرنگ در روسیه عجایبی دید از زیبایی‌های نیروی الکتریسیته و حیرت کرد و دستور داد یک کارخانه برق خریداری شود و ایران هم برق داشته باشد.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

عکسی متعلق به دوره قاجار که یک چراغ روشنایی در آن دیده می‌شود

ناصرالدین در فرنگ چه دید؟

شاه قاجار در سفر فرنگ مهمان تزار روسیه بود و آن‌جا در بازدیدهایش از عمارت‌های سلطنتی برای نخستین‌بار زیبایی چراغ برق را دید و به نظرش «چراغ بهشتی» آمد و در خاطراتش نوشت: «خیلی خوب عمارتی است. دو سفر سابق هم که آمده بودیم همین‌جا به‌عین همان‌طور است که دیده بودیم. چیزی که تازگی داشت پنج، چهلچراغ در اطاق شام بود که با چراغ الکتریسیته روشن شده بود و کاسه‌های چهره‌رنگ داشتند. به قدری قشنگ بود که مثل چراغ پریان یا چراغ بهشتی به نظر می‌آمد و تمام تالار را مثل روز روشن کرده بود، در صورتی که چشم را هم نمی‌زد».

همان‌موقع ناصرالدین به سرش افتاد که برق را به طهران بیاورد و تاریخ می‌گوید به آرزویش هم رسید. گویا «حاج علی خان امین‌الدوله» با همکاری یک مهندس فرانسوی یک دستگاه کوچک برای تولید برق به طهران آورد و در خیابان باب‌همایون مستقر کرد و ناصرالدین هم رفت و کلید را زد و اولین چراغ روشن شد؛ و این مولد کوچک برای مدتی چند چراغ برق را در خیابان باب همایون روشن کرده بود.

روایت دیگر این است که «محمد حسن امین‌الضرب» برای اولین‌بار یک مولد برق به ایران آورد که کاخ گلستان را روشن کرد و بعد‌ها برای مراسم تعزیه در تکیه دولت نیز استفاده شد.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

«محمد حسین امین‌الضرب» نخستین کارخانه تولید برق را به تهران آورد

«چراغ‌گاز» شد «چراغ‌برق»!

عهد ناصری که تمام شد عهد مظفری رسید و یک بار که «محمد حسین امین‌الضرب» که پسر همان «محمد حسن امین‌الضرب» بود همراه مظفرالدین قاجار به روسیه رفته بود و همان‌جا تصمیم گرفت یک کارخانه برق وارد ایران کند و برق بفروشد به مردم. به این ترتیب در سال ۱۲۸۴ شمسی یک کارخانه برق ۴۰۰ کیلو واتی خرید و آورد تهران و گذاشت در همان خیابان «چراغ‌گاز» تا اسم خیابان بشود «چراغ‌برق». یک امتیازنامه هم از مظفرالدین گرفت و نخستین کسی شد که در تهران کارخانه برق شهری راه انداخت و در تاریخ ملقب شد به «پدر برق ایران». کارخانه‌اش هم روزی ۶ ساعت برق تولید می‌کرد و می‌فروخت به خانه‌های اعیان و برخی مغازه‌دارن آن حوالی. جالب اینکه میزان هزینه برق مشترکان بر اساس تعداد چراغ‌های هر خانه یا مغازه تعیین می‌شد که به تناوب شمارش می‌شد؛ برای هر چراغ بسته میزان مصرفش از ۴ شاهی تا ۱۰ شاهی.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

خیابان لاله‌زار در سال ۱۳۲۰ شمسی و در دوره اوج رونق و شهرتش. تیر‌های چراغ برق خیابان در این تصویر پیداست

جادوی منور فرنگی و شانزه‌لیزه تهران!

با همین کارخانه برق امین‌الضرب خیابان‌های چراغ‌برق، لاله‌زار، شاه‌آباد و سعدی هم روشن شد. خیابان لاله زار بعد‌ها روشن‌تر هم شد و شد نماد نوگرایی در ایران و «شانزه‌لیزه تهران» لقب گرفت. جالب این‌که همان‌موقع هم خیلی‌ها طرف چراغ‌های برق خیابان‌ها نمی‌رفتند یا از کنار آن‌ها ذکرگویان می‌گذشتند که مبادا از این جادوی منور فرنگی آسیبی ببینند!

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

نمونه‌هایی از لامپ‌های قدیمی در موزه صنعت برق تهران

آن روزگاران نیروی برق و روشنایی چراغ برقی هنوز در جامعه ایران پدیده‌ای عجیب و رازآلود بود و مردم ساده‌دل دوره قاجار هم شنیده بودند که برق خطرناک است و آدم را می‌کشد و می‌ترسیدند از این عجایب و غرایب نوظهور. البته برخی هم می‌رفتند تماشا و «جعفر شهری» در کتاب «تهران قدیم» دراین‌باره چنین روایت کرده است: «کارخانه امین‌الضرب از عجایبی بود که تا سال‌ها موجب حیرت و تماشای مردم شهر شده بود. هر غروب به تماشایش می‌رفتند و مدت‌ها به شگفتی‌اش لب به دندان می‌گزیدند و لاحول می‌گفتند. اما با این همه که هر نور لامپش تا ساعت‌ها وقت مردم را به تماشا می‌گرفت، اندک عکس‌العمل و رغبتی به استفاده از آن نشان نمی‌دادند و تنها فایده‌ای که از آن مترتب می‌شد همان نور چند لامپ دو سه خیابان اطراف اندرون شاهی بود و بس که اول غروب روشن و آخر شب از خود کارخانه خاموش می‌گردید».

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

حرم رضوی از نخستین اماکن ایران بود که در دوره مظفری با نیروی برق چراغانی شد


بیشتر بخوانید


حرم رضوی نورانی شد

صنعت برق در ایران به کندی پیش رفت و برق تا پایان دوره قاجار بیشتر مصرف صنعتی داشت؛ برخی کارخانه‌های بزرگ برای خودشان مولد برق داشتند و مصرف خانگی همچنان محدود بود. با این حال بنا به اسناد تاریخی مولد‌های برق در برخی شهر‌های بزرگ ایران ازجمله تبریز و مشهد و رشت فعال بودند و مقدار محدودی برق تولید می‌کردند برای طرفداران روشنایی از نوع مدرن و فرنگی. راه‌اندازی کارخانه‌های تولید برق نیز دردسر کم نداشت؛ از گرانی مولد‌ها گرفته تا دشواری‌ها و خطر‌های حمل‌ونقل و استخدام مهندس خارجی برای راه‌اندازی و مراقبت از تجهیزات و البته یافتن مشتری‌هایی که بالاخره از چراغ نفتی و روغنی دست بکشند و برق بخرند برای خانه یا مغازه‌شان.

نکته جالبی هم که شاید خیلی‌ها ندانند این‌که یکی از نخستین اماکنی که در ایران با چراغ‌های برقی نورانی شد حرم رضوی بود. در عهد مظفری «حاج محمد باقر میلانی» یک مولد برق به قیمت ۸ هزار تومان خرید و از روسیه با هزار زحمت به مشهد مقدس برد و حرم را نورانی کرد. این مولد برق ۴۰۰ لامپ را روشن می‌کرد و تجهیزات آن در «بالاخیابان» مشهد مستقر بود و بخشی از این خیابان را هم نور می‌داد.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

نمونه‌ای از نخستین مولد‌های برق در ایران

اولین نیروگاه برق تهران

سال ۱۳۰۰ که رسید دیگر ایرانی‌ها از برق نمی‌ترسیدند و برق را می‌خواستند، ولی مگر به این آسانی‌ها بود. برق‌رسانی بخشی از برنامه مدرن‌سازی ایران بود که در مجلس شورای ملی هم مطالبه می‌شد و رویای خیلی‌ها بود، اما هزینه‌هایش زیاد بود و نیروی متخصص هم نبود. با این حال از سال ۱۳۱۳ قرار شد برای تهران برق سراسری تأمین شود و در سال ۱۳۱۶ شرکت اشکودای چکسلواکی سابق یک نیروگاه برق ۶۴۰۰ کیلوواتی در حوالی میدان شهدا فعلی راه‌اندازی کرد. تا سال ۱۳۲۰ تنها بخش‌هایی از شهر‌های بزرگ و کوچک ایران برق داشتند و آن هم دائمی نبود؛ چند ساعت در شب بود.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

عکسی قدیمی از نصب تیرک چوبی برق در کوچه‌ای باریک

وقتی برق تجملی بود!

اتفاق مهمی که افتاد این‌که از دهه ۲۰ شمسی به‌تدریج وسایل برقی ازجمله رادیو به ایران آمد و مصرف برق افزایش یافت. بالطبع تقاضا برای دریافت انشعاب برق هم افزایش یافت و در یک دوره‌ای برق شد کالای تجملی و گران‌قیمت. بنا به اسناد تاریخی در سال ۱۳۲۵ دیگر انشعاب جدیدی فروخته نشد و قیمت یک انشعاب برق که میان مردم خرید و فروش می‌شد به ۶ هزار تومان رسید! مصرف برق هم بالا بود و از سر ناچاری برق تولیدی مازاد در کارخانه‌ها و مراکز دولتی نظیر سیمان ری، سیلو تهران، دخانیات و راه‌آهن به شبکه برق متصل و در خانه‌ها مصرف می‌شد. تقاضا آن‌قدر بالا بود که تا سال ۱۳۳۴ دو بار دیگر از شرکت‌های خارجی مولد‌های جدید خریداری و در کنار تجهیزات قدیمی برق تهران نصب شد. شرکت‌های خصوصی هم فعال بودند و مدام زیادتر می‌شدند و تا سال ۱۳۴۱ بیش‌از ۳۲ شرکت خصوصی فقط برای تأمین برق در محله‌های مختلف تهران فعال بودند.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

تصویری از نصب تیرک برق در جنوب ایران و مردمی که برای تماشا جمع شده‌اند

نیروگاه‌های برق‌آبی هم آمدند

در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ شمسی برق‌رسانی بخشی از برنامه‌های توسعه ایران بود و قرار شد برای شهر‌ها نیروی برق پایدار تأمین شود. تا آن موقع اغلب نیروگاه‌های ایران حرارتی بودند تا این‌که با شرکت‌های خارجی قرارداد‌هایی برای ساخت سد و نیروگاه‌های برق‌آبی منعقد شد و نیروگاه‌های سد دز، سد کرج و سد سفیدرود به شبکه برق سراسری وصل شدند. برق‌رسانی به شهر‌های کوچک‌تر نیز آغاز شد و اتفاق مهم این‌که در سال ۱۳۴۲ وزارت آب و برق تأسیس شد تا فعالیت شرکت‌های تولید و توزیع برق یکپارچه و زیر نظر دولت باشد.

تا دهه ۵۰ همچنان برق‌رسانی به شهر‌های کوچک و روستا‌ها ادامه داشت، ولی برق‌رسانی به روستا‌ها کند بود؛ انتقال تجهیزات و گسترش شبکه برق به مناطق دورافتاده دشوار بود. این‌گونه بود که تا اواخر دهه ۵۰ فقط حدود ۴۴۰۰ روستای ایران برق داشتند.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

عکسی منسوب به مراحل ساخت سد دز که از نخستین نیرگاه‌های برق‌آبی ایران بود

نوستالژی خاموشی‌های دهه شصت!

در دهه ۶۰ به دلیل شرایط اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی برق‌رسانی به روستا‌ها و مناطق حاشیه شهر‌ها همچنان کند بود، ولی متوقف نشد. در مقابل به توان شبکه برق به قدر کافی افزوده نمی‌شد. علاوه بر آن اتفاقاتی نظیر بمباران تجهیزات تولید و شبکه انتقال برق در کشور رخ می‌داد و همه این‌ها شرایطی را پیش آورد که قطعی برق بخشی از سبک زندگی دهه شصتی‌ها شود. مشق نوشتن زیر نور چراغ گردسوز نفتی و خاموشی ناگهانی هنگام مهمانی یا مراسم مهم و از همه بدتر قطعی برق هنگام پخش سریال‌های کمیاب تلویزیونی آن‌موقع مشکلی حاد و البته مرسوم و مکرر بود. خاموشی‌ها بدون برنامه هم بود و شانسی بود! ولی هیچ‌کسی را بی‌نصیب نمی‌گذاشت.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

چراغ‌های قدیمی در موزه صنعت برق ایران

وقتی روشنایی‌ها و گردسوز‌ها رفتند!

تا دو سه سال پس از جنگ نیز برق‌رسانی در ایران همچنان با خاموشی همراه بود. البته با پایان جنگ تحمیلی برق‌رسانی شد بخشی از برنامه محرومیت‌زدایی در ایران و این‌گونه بود که از اوایل دهه ۷۰ شبکه برق ایران توانمند شد و لااقل مردم شهر‌ها با خاموشی‌ها خداحافظی کردند. با این حال هنوز در خانه‌ها انواع چراغ روشنایی و به‌ویژه چراغ‌های گردسوز نفتی باقی مانده بود برای احتیاط. حتی وقتی در دهه ۷۰ لوله کشی گاز در شهر‌های بزرگ انجام شد در هر اتاق یک شیر گاز هم برای چراغ گازی می‌گذاشتند که به «روشنایی» معروف بود. تا اواخر دهه ۷۰ در شهر‌های بزرگ این چراغ‌ها تقریبا بدون استفاده شده بودند و چراغ‌های گردسوز هم.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

ایران در برق‌رسانی روستایی از میانگین جهانی جلوتر است و به پوشش ۱۰۰ درصدی روستا‌ها نزدیک شده است

از دنیا ۲۰ درصد جلوتریم!

در دهه ۸۰ شبکه برق کشور قوی‌تر شد و برق دیگر یک مشکل نبود بلکه بخشی از خدمات عادی و بدون دردسر دولتی شده بود. با این حال در دهه ۹۰ همچنان پروژه‌های برق‌رسانی به روستا‌های دورافتاده در دستور کار بود و حالا ۲۰ درصد هم از دنیا جلو هستیم! در حالی که بنا به آمار سازمان ملل نرخ برق‌رسانی روستایی در دنیا ۷۹ درصد است در ایران بیش از ۹۹.۷ درصد جمعیت روستا‌ها از نعمت برق برخوردارند. در واقع در ایران تمامی روستا‌های بالای ۱۰ خانوار برق دارند. برق‌رسانی شهری نیز ۱۰۰ درصد است؛ و حالا که همه برق دارند تأمین نیاز فزاینده برق شبکه سراسری خودش مأموریت جدیدی است برای ایران.

ایران امروز صد‌ها نیروگاه‌های برق از انواع حرارتی، گازی، سیکل ترکیبی، برق‌آبی و انرژی‌های تجدیدپذیر دارد و هنوز ساخت نیرگاه‌های بیشتر در دستور کار است. چون هر چه می‌گذرد مصرف برق بیشتر می‌شود و البته که برق زیرساختی مهم برای توسعه صنعتی و اقتصادی ایران است.

حسن‌ختام داستان برق هم این‌که ایران در صنعت برق به خودکفایی رسیده است و برخی تجهیزات صنعت برق نظیر ترانسفورماتور و انواع دکل‌ها و کابل‌های انتقال برق نیز به کشور‌های دیگر صادر می‌شود. در برخی بخش‌های صنعت برق نیز به یمن دانش بومی مهندسان ایرانی جزو برترین‌های دنیا هستیم. یک‌نمونه این‌که ایران در دانش تولید انواع ترانسفورماتور برق جزو ۱۰ کشور برتر دنیاست.

از واردات جادوی فرنگی تا صادرات ترانس ایرانی!

تجهیزات برقی تولید ایران به‌ویژه انواع ترانس برق مشتریانی از سراسر جهان دارد

منبع:فارس

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۴۶ ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰
ناصرالدین قاجار کلی خدمات واسه ایران انجام داد