به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، لباس کهنه و پاره، قیافهای ژولیده و ننه من غریبمبازی، نقطه مشترک آنها برای فریب مخاطبانشان است، افرادی که بدون اطلاع از حساب بانکی این گدایان، دلشان برای وضعیت آنها میسوزد و به آنها پول میدهند.
دستگیریشان توسط پلیس یا بهزیستی یا مرگشان راز حسابهای بانکیشان را فاش میکند. در آخرین ماجرا که جنجالی شد، بعد از قتل گدایی در شرق تهران، مشخص شد او میلیاردر بوده و در یکی از حسابهای بانکیاش ۲۲۰ میلیون تومان سپرده داشته است.
فیشهای بانکی پیداشده از خانهاش نشان میداد، گردش مالی میلیاردی داشته و قاتل یا قاتلان برای سرقت پولهایی که او در خانه نگه میداشته، نقشه قتلش را اجرا کرده بودند. با این پرونده سراغ گداهای میلیونری رفتیم که افشای رازشان خبرساز شده است.
کت جادویی
سال ۹۴ وقتی دستگیر شد، تیتر یک رسانهها شد. همه جا حرف از گدای میلیونر بوشهری بود. اسماعیل که هیچوقت فکر نمیکرد دستگیر شود، در برابر دستگیریاش مقاومت میکرد، اما وقتی ماموران شهرداری بوشهر او را با همکاری پلیس دستگیر کردند، راز او فاش شد.
بعد از دستگیری، ماموران شهرداری او را پس از ماهها به حمام بردند و با مصرف دو بطری شامپو، موفق شدند او را تمیز کنند. سپس چهار کت و کاپشن تن این گدا بررسی شد و مشخص شد اسماعیل پولهایش را داخل درز این لباسها جاسازی میکرد. از لباسهای گدای ژولیده ۹ کیلو و ۳۰۰ گرم پول کهنه که به علت خیس شدن قابل جداسازی و شمارش نبود، پیدا شد.
اسماعیل در مورد گدایی در بوشهر گفت: «مردم شهر خیلی خوب به گداها کمک میکنند، ۱۳ سال قبل از یکی از شهرهای اطراف به بوشهر آمدم و گدایی را شروع کردم. من فقط یک برادر دارم که پولهایم را به او میدادم. او برایم در بانک حساب باز کرده بود و پولهای گدایی را به حسابم میریخت.»
با اعترافات اسماعیل حسابهای بانکی او بررسی و مشخص شد این گدا در بوشهر حساب بانکی با ۲۵ میلیون تومان پول دارد. همچنین موجودی حسابی که برادرش در یکی از شهرها برایش باز کرده بود، ۳۰ میلیون تومان بود.
بیشتر بخوانید
تهدیدهای گدای میلیاردر
مهرماه سال گذشته ماموران شهرداری قزوین به یک گدا در چهارراههای این شهر مشکوک شدند و او را دستگیر کردند. اما مرد ۴۵ ساله با تهدید نیروهای شهرداری ادعا کرد سالها در تهران گدایی کرده و هیچکس کاری با او نداشته است.
با حکم قضایی ماموران وارد خانه این گدا شدند، اما رفتارهای خانواده او مشکوک بود. ماموران از خانواده این گدا چند کلید گاوصندوق پیدا کردند و در بازرسی از دو گاوصندوق یک چک یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومانی و ۸۰۰ هزار تومان پول نقد کشف کردند.
همچنین از خانه او ۴۰۰ کیلوگرم برنج، دهها کیلوگرم حبوبات و دهها روغن جامد و مایع پیدا کردند. این فرد که رازش را فاششده میدانست، تهدید کرد ماموران شهرداری را میکشد و دیه آنها را کنار گذاشته است.» گدای میلیاردر با کشف پول، چک و اقلامی که از مردم گرفته بود، به دستگاه قضایی معرفی شد.
میلیونر شدن با ۴ روز گدایی در کیش
چندی قبل پلیس کیش از ورود یک گدا به این جزیره باخبر شد، با بررسی پلیس پیرمرد گدا که لباس کهنه به تن داشت دستگیر شد.
بررسیهای پلیس نشان داد این مرد چهار روز قبل از دستگیری، وارد کیش شده و اقدام به گدایی میکند. پیرمرد شیاد در بازجوییها مدعی شد: «برای گدایی به کیش آمدم و با پوشیدن لباس کهنه ادعا میکردم بیماری سرطان دارم و میخواهم برای شفا گرفتن به عراق بروم، اما پولی ندارم. در این مدت مسافران در جلوی پاساژها و هتلها به من کمک میکردند.»
با بررسیهای پلیس مشخص شد که این مرد هیچ بیماریای ندارد و سالم است. او در هنگام دستگیری یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان پول همراه داشت. با بررسی بیشتر از محل استراحت این پیرمرد چندین میلیون تومان پول کشف شد که تنها در چهار روز به دست آورده بود.
از عطرفروشی تا گدایی
مرد ۶۴ ساله چند سالی به صورت دورهگردی عطر فروشی میکرد، اما وقتی دید زندگیاش نمیچرخد، رو به گدایی آورد. این مرد وقتی دید درآمد گدایی بیش از دورهگردی است، تماموقت به گدایی پرداخت و روزی ۱۱ ساعت در سطح شهر بوکان گدایی میکرد.
شهرداری بوکان که متوجه فعالیت این متکدی در سطح شهر شد، با هماهنگی پلیس، پیرمرد را هنگام گدایی دستگیر کردند. از این گدا ۱۱ میلیون تومان پول نقد کشف شد. ماموران که متوجه شده بودند یک گدای میلیونر را دستگیر کردهاند، با تحقیق از او متوجه شدند پیرمرد دو حساب بانکی در شهر دارد، با بررسی حسابها مشخص شد در یکی از حسابها ۱۲۰ میلیون تومان و در حساب دیگر ۳۵ میلیون تومان پول است. با دستور قضایی تمامی این پولها برای ساخت ساختمان اورژانس اجتماعی بهزیستی مصادره شد و پیرمرد گدا تمام پولهایش را یکشبه از دست داد.
منبع:روزنامه جام جم
انتهای پیام/
با کمک مون باعث زشت شدن چهره شهرها میشویم
اگر ملت کمک نکنند
خودبخود جمع میشوند
تنها چاره کار همکاری ملت با عدم کمک است و بس