به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اولیای دم بعد از محکومیت این جوان به قصاص اعلام کردند نمی‌خواهند حکم را اجرا کنند و گذشت می‌کنند. این پرونده پس از آن گشوده شد که به پلیس استان فارس خبر رسید از خانه‌ای صدای داد و فریاد به گوش می‌رسد و احتمالا حادثه‌ای ناگوار رخ داده است. افرادی که در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع را گزارش داده بودند، اعلام کردند حدس می‌زنند دو زن ساکن آن خانه مورد حمله قرار گرفته‌اند. مأموران بعد از حضور در محل با دستور قضائی وارد آپارتمان مورد نظر شدند و خود را در برابر پیکر بی‌جان دو زن دیدند. شواهد اولیه نشان می‌داد دو مقتول که مادر و دختر هستند، هدف ضربات متعدد چاقو قرار گرفته و کشته شده‌اند.

مأموران در بررسی‌های خود پی بردند زن میانسال مدتی قبل از شوهرش جدا شده و به خانه مادر مسن خود نقل مکان کرده بود. در بررسی‌های اولیه دلیلی برای قتل این مادر و دختر به دست نیامد. نه سرقتی از آنجا انجام شده بود نه نشانه‌ای وجود داشت که از ورود فردی غریبه به خانه حکایت داشته باشد؛ بنابراین تنها فرضیه موجود جنایت خانوادگی بود. این فرضیه زمانی تقویت شد که یکی از همسایگان اطلاعات کامل‌تری را در اختیار پلیس قرار داد. او گفت: بعد از شنیدن صدای داد و فریاد همسایه کنجکاو شدم و از خانه بیرون آمدم. در این لحظه پسر مقتول را دیدم که با لباس خونی در حال فرار بود. او به‌شدت مضطرب بود و احتمال می‌دهم قتل کار او باشد. کارآگاهان جنایی بعد از انتقال اجساد به پزشکی قانونی برای دستگیری پسر جوان که میثم نام دارد، دست به کار شدند. بازداشت او کار دشواری نبود و متهم خیلی زود به دام افتاد. او وقتی پشت میز بازجویی نشست، چاره‌ای نداشت جز اینکه اعتراف کند به چه دلیل دست به این جنایت هولناک خانوادگی زده است.

بیشتر بخوانید:

افشای قتل هولناک در خانه پـدری

او گفت: پدر و مادرم اختلافات طولانی داشتند و به‌همین‌دلیل چند سال قبل جدا شدند. بعد از آن من با پدرم زندگی می‌کردم و مادرم هم به خانه مادر خودش رفت. من با مشکلات مالی زیادی مواجه بودم. این در حالی بود که مادرم از نظر مالی وضع بدی نداشت و می‌توانست به من کمک کند به‌همین‌دلیل مشکلم را با او در میان گذاشتم. مادرم گفت اگر از خانه پدرم بیرون بیایم و همراه او زندگی کنم از من پشتیبانی می‌کند و اجازه نمی‌دهد از نظر مالی در مضیقه بمانم. متهم ادامه داد که من به حرف مادرم گوش کردم و به امید اینکه بتوانم از او پول بگیرم به خانه مادربزرگم رفتم، اما بعد از آن مادرم باز هم از تأمین نیاز‌های مالی من طفره می‌رفت و همین امر هم باعث شده بود با هم دچار اختلاف شویم. روز حادثه نیز سر همین موضوع مشاجره کردیم. من که عصبانی شده بودم داد و فریاد می‌کردم. در این اثنا مادربزرگم دخالت کرد و جلو آمد. من که از شدت خشم دیگر نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم، چاقویی برداشتم و هر دو نفرشان را زدم. بعد از اینکه از مرگ مادر و مادربزرگم مطمئن شدم از خانه فرار کردم البته جایی برای مخفی‌شدن نداشتم و می‌دانستم دیر یا زود دستگیر می‌شوم. متهم در ادامه تحقیقات صحنه قتل را بازسازی کرد و توضیح داد ضربات مرگ‌بار را چگونه به مقتولان وارد کرد. سپس قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه او صادر شد و متهم در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه رفت. متهم در جلسه دادگاه در حالی بار دیگر اتهام قتل را قبول کرد و جزئیات را شرح داد که اولیای دم مقتولان خواستار قصاص او شده بودند. هیئت قضات در نهایت متهم را به دو بار قصاص محکوم کردند، اما چندی پیش اولیای دم به دادگاه مراجعه و اعلام کردند از اجرای حکم صرف‌نظر کرده‌اند و قاتل را می‌بخشند.

منبع: شرق

انتهای پیام/