به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بشر از روزی که حیات خود را در زمین شروع کرد همواره متناسب با محیط و آنچه به دنبالش بوده است سوالاتی را در ذهن خود داشته است که سعی کرده تا به جواب آنها برسد. با گذشت زمان و پیشرفت علم و به وجود امدن موقعیتهای علمی و پژوهشی انسان همواره سوالات بیشتر و عجیب تری به ذهنش رسید و به دنبال جواب آنها رفت بیماریهای بیشتری به وجود آمد و در ادامه انسان به دنبال جواب و درمان برای آنها بود و این چرخه تا به امروز ادامه داشته است.
جالب است بدانید در این میان سوالهایی برای بشر به وجود آمده است که هرگز کسی پاسخی برای آنها پیدا نکرده است و این سوالها همچنان بی جواب مانده اند و عدهای معتقدند این سوالها هرگز جوابی نخواهند داشت. در این مطلب مروری خواهیم داشت به این سوالها پیشنهاد میکنم این مطلب را از دست ندهید.
۱- مرموزین کتاب خطی دنیا
کتابی که میخواهیم به شما معرفی کنیم، «وی نیچ» (voynich manuscript) نام دارد که در سال ۱۹۱۲ بدست آمده است. کتابی ۲۴۰ صفحهای که به خط عجیب و نامعلومی نوشته شده است و در آن تصاویری رازآلود از گیاهان، نمودارها و اتفاقات عجیب و غریب به نمایش گذاشته شده است. مشخص نیست چه کسی این کتاب را نوشته است، اما چاپ آن این تصور را به وجود آورده که در سالهای ۱۴۰۴ تا ۱۴۳۸ میلادی بوده است.
چیزی که مشخص است این است که تا حالا کسی نتوانسته این کتاب را رمز گشایی کند، بعضی برای باورند که کتاب در مورد طب سنتی و قدیمی گیاهی است و بعضیها بر این باورند که این کتاب ریشهی ماورایی دارد. این نظریه که کتاب یک شوخی باشد رد شده، چون هم برای آن زمان و هم هزینه صرف شده است و همه چیز در آن با جزییات کامل نوشته شده است! به این کتاب، لقب مرموزترین کتاب خطی دنیا را داده اند.
۲- مثلث برمودا
«برمودا» یک گروه جزیره است و تحت حکمرانی دولت بریتانیا است. ۱۳۸ جزیره دارد و در اقیانوس اطلس شمالی واقع شده است. نزدیکترین قاره به مثلث برمودا، آمریکای شمالی است و مردم میگویند که این مثلث از جزایر برمودا شروع شده، از میامی میگذرد و در جزیره پورتوریکو به پایان میرسد. یکی از رمز و رازهایی که درباره مثلث برمودا وجود دارد این است که هرگاه گزارش میشود که یک هواپیما، کشتی یا هر نوع وسیله نقلیه درون مثلث یا اطراف آن گمشده است، ناجیان و جستجوکنندگان نمیتوانند هیچ اثری از وسیله سقوط کرده یا غرق شده پیدا کنند.
نخستین عملکرد عجیب و غریب قطبنماها در مثلث برمودا برای کریستف کلمب مشهور اتفاق افتاد. او در اسنادش اعلام کرده است که قطبنما در مثلث برمودا جهتهای عجیبی را نشان میداده است. حتی گفته است که چیزی شبیه به یک توپ آتشین در آسمان این منطقه دیده است. در همین دهه، دو ناپدیدی در مثلث برمودا اتفاق افتاد.
اولی در سال ۲۰۱۵، یک کشتی حمل بار با ۳۳ نفر خدمه بود. کشتی «SS El Faro» در طوفانی گرفتار و غرق شد، اما چند هفته بعد درحالیکه هیچ اثری از ۳۳ خدمهاش نبود دوباره پیدا شد. پس از آن هم یک هواپیما با چهار مسافر، یک خلبان، و یک مادر و دو فرزندش دچار حادثه شد. این اتفاق دوم اردیبهشت دو سال پیش افتاد و هواپیما بهگونهای ناپدید شد که نه اثری از قطعاتش، نه بدنهاش، نه افراد و نه هیچچیزی دیگری باقی نمانده بود و انگار غیب شده بود. علم هنوز هیچ پاسخی برای این اتفاقات ندارد.
بیشتر بخوانید
۳- کفن تورین
«کفن تورین» پارچهای است که روی آن صورت مردی نقش بسته که گویا دچار یک رنج فیزیکی، چون صلیب شده است. اگرچه این پارچه در کلیسای جامع سنت جان تعمید دهنده در شهر تورین شمال ایتالیا نگهداری میشود. خاستگاه کفن تورین و تصویری که روی آن نقش بسته موضوع مناقشات گستردهای میان دانشمندان، متالهان، مورخان و محققان است. برخی اظهار دارند که این کفن پارچهای است که در زمان تدفین به دور مسیح پیچیده شده است از این رو تصویر صورت مسیح روی آن نقش بسته است.
اما عدهای دیگر اظهار داشتند که تاریخ این اثر مصنوعی به دوران پس از مسیح و شاید یک هزاره پس از آن باز میگردد. اما هر دو طرف مناقشه با استفاده از اسناد علمی و تاریخی از اعتقاد خود دفاع میکنند و همچنان جواب درستی برای آن پیدا نشده است.
۴- کشتی ماری سلست
کشتی ماری سلست در سال ۱۸۶۰ در «نووا اسکوتیا» به آب انداخته شد. نام اولیه این کشتی «آمازون» و طول آن ۱۰۳ فوت بود و ۲۸۰ تن وزن داشت. به مدت ده سال ماری سلست پشت سر هم گرفتار حوادث متعددی شد و این کشتی صاحبان مختلفی داشت تا اینکه سرانجام در یک حراجی در نیویورک به قیمت سه هزار دلار فروخته شد.
صاحب جدید، تعمیرات اساسی روی آن انجام داد و با نام جدید «ماری سلست» آن را به آب انداخت. کاپیتان جدید بنجامین بریگز ۳۷ ساله بود که به همراه همسر و تنها دخترش و به اتفاق خدمه سوار کشتی شد و در نوامبر ۱۸۷۲ به سمت ایتالیا راه افتاد. هیچ یک از سرنشینان کشتی هرگز دوباره دیده نشدند.
مدتی بعد کشتی سرگردان در اقیانوس پیدا شد و هیچ اثری از خدمهاش در آن دیده نمیشد، ولی هیچکس در آن نبود و تمام مدارک به جز گزارشات روزانه کاپیتان ناپدید شده بود. اوایل سال ۱۸۷۳ دو قایق نجات در اسپانیا به ساحل نشستند. در یکی از آنها جسد یک نفر به همراه پرچم آمریکا بود و در دیگری جسد پنج نفر دیده میشد. برخی معتقدند این اجساد بقایای سرنشینان ماری سلست بودند، ولی حقیقت این است که هویت این اجساد هیچ وقت کشف نشد.
۵- زمزمه تائوس
زمزمه تائوس یا زمزمه طبیعت در بسیاری از نقاط دنیا شنیده میشود. این صدا اغلب در محیطهای ساکت به گوش میرسد و شبیه صدای موتوری است که از فاصله دور میآید و بیشتر در ایالات متحده، انگلستان و کشورهای شمال اروپا رخ میدهد. هر چند که تاکنون پژوهشهای بسیاری برای پیدا کردن منبع این صدا و ضبط آن انجام شده، ولی هنوز هیچکس نتوانسته به نتیجهای دست یابد.
بلندترین زمزمه تاکنون در شهر کوچک «تائوس» در نیومکزیکو شنیده شده است. در سال ۱۹۹۷ کنگره آمریکا گروهی از دانشمندان انستیتوهای علمی معتبر این کشور را مامور تحقیق در این زمینه کرد، ولی تا به امروز هیچکس علت این صدای زوزه مانند را کشف نکرده است.
۶- هیولای لیک نس
دریاچه نس (Lake Ness) که در زبان بومی به آن لیک نس میگویند، در شمال اسکاتلند است. عمق این دریاچه حدود ۱۵۰ متر است و در عمیقترین نقطه به ۲۵۰ متر میرسد. اطراف این دریاچه همیشه مه آلود است و به همین دلیل، امکان دیدن قسمتهای زیر آب در حالت عادی وجود ندارد. پژوهشگرانی که درباره نسی تحقیق کرده اند، میگویند در کتابهای تاریخی اسکاتلند مطالبی درباره یک جانور آبزی غول پیکر وجود دارد که بومیها تصاویری از آن را روی تخته سنگهای کنار دریاچه حکاکی کرده اند. البته اکنون به دلیل گذر زمان، خیلی از آنها از بین رفته اند و تشخیص شان مشکل است. بعد از ساخته شدن جادهای ساحلی در حاشیه دریاچه نس در سال ۱۹۹۳، ناگهان تعداد افرادی که ادعا میکردند غول دریاچه را دیده اند به سرعت افزایش یافت.
نخستین عکس از هیولا در سال ۱۹۹۳ گرفته شد. عکاس نتوانسته بود از سر نسی عکس بگیرد و تنها بخشی از پشت این حیوان در عکس مشخص بود. او مدعی بود که از حرکات دم حیوان در زیر آب میشد فهمید که خیلی غول پیکر است. چندی پیش مصاحبهای که «سیمون دینسدال» کارآگاه پلیس سابق انگلیس انجام داد و فیلمی دو دقیقهای درباره این حیوان غول پیکر را که پدرش ۵۰ سال پیش گرفته بود ارائه کرد، جرقه جنجال گستردهای را زد و بار دیگر نام این هیولا را بر سر زبانها انداخت.
سایهای مبهم در فیلم وجود دارد که سیمون هم به آن اشاره میکند و میگوید: این همان هیولای لیک نس است. پدر سیمون، تام دینسدال که یک مهندس پرواز بود و بعدها به شکارچی نسی مشهور شد، ۵۰ سال قبل توانسته بود فیلمی دو دقیقهای از نسی بگیرد که در آن زمان و حتی اکنون به عنوان کاملترین سند وجود این غول دریایی به شمار میرود. او گفته است این هیولا طولش به یک و نیم تا دو متر میرسید و تقریباً اندازه یک قایق بود. چیزی شبیه کوهان یا باله که از آب کاملا بیرون بود و به وضوح دیده میشد.
۷- جک قاتل
«جک قاتل» اسم مستعاری است که به قاتل زنجیرهای ناشناس اطلاق میشود که در اواخر قرن نوزدهم میلادی شهر مه آلود لندن را در ترس و وحشت فرو برد. قتلهایی که او مرتکب میشد تحت پوشش گسترده روزنامهها قرار گرفت و تا امروز هم برنامههای مستند زیادی درباره آن ساخته میشود و میکوشند تا اسرار این قاتل مرموز را کشف کنند.
اغلب قربانیان او زنانی بودند که بدون هیچ رحمی توسط جک آدم کش سلاخی میشدند. در پرونده جک قاتل سه مظنون اصلی وجود داشتند؛ یک مهاجر لهستانی، یک وکیل و یک پزشک روسی. جک آدم کش اغلب زنان خیابانی و دخترانی را که شبها از خانه بیرون میآمدند به شیوه یکسانی میکشت و جسد آنها را سلاخی میکرد و این طور به نظر میرسید که جسد قربانیان تحت کالبد شکافی قرار گرفته اند. همین موضوع سبب شده بود تا پلیس به این نتیجه برسد که قاتل دارای پیشینه و تجربه پزشکی است.
از آنجایی که جرایم قتل در پایان هفته و روزهای تعطیل رسمی و در خیابانهای نزدیک به هم اتفاق میافتاد چنین تصوری را شکل داده بود که او یک کارمند است که ساعت کاری منظم و مشخصی دارد. لقب جک آدم کش از نامههایی میآمد که ادعا میشد که خود قاتل نوشته و به مرکز پلیس ارسال میکند. او نامهها را با امضای جک قاتل به پایان میبرد. اما بعضی میگویند که چنین نامهای فقط یک فریب بوده و شاید یکی از روزنامه نگاران برای افزودن هیجان بیشتر به داستان چنین کاری کرده است.
در ماجرای جک آدم کش هیچ ادله و شواهدی برای شناسایی قاتل وجود نداشت و تنها چیزی که مانده بود، اجساد خونی دختران و زنان خیابانی بود. در شب ۳۰ سپتامبر بر خلاف معمول جسد دو زن به جای یک زن در خیابانهای لندن پیدا شد. این برای اولین بار بود که قاتل در یک شب دو زن را کشته بود. گفته میشود که آخرین جنایتی که جک آدم کش انجام داد در ماه نوامبر سال ۱۸۸۸ میلادی بوده است.
ملکه ویکتوریا بر این باور بود که جک آدم کش یا یک قصاب است و یا یک چوپان. کارشناسان جنایی با بررسی نحوه به قتل رسیدن اجساد هیچ گاه نفهمیدند که آیا قاتل راست دست و یا چپ دست بوده است. بعد از قتل آخرین قربانی به نام «مری کلی» جرائم زنجیرهای جک آدم کش متوقف شد. هیچ کس نفهمید که چرا او دست از کشتن زنان برداشت؛ آیا او مرده بود، آیا به جرم دیگری زندانی شده بود و یا براساس تصمیم شخصی خود دست از کشتن برداشته بود.
منبع:گوتوتی آر
انتهای پیام/