محمد پارسا نجفی تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اولویت های سیاست خارجی در دولت آینده ایران، گفت: به غیر از دیکتاتوری آل سعود که در آینده منطقه جایی نخواهد داشت، سایر کشورهای پیرامون ایران از جمله اعضای سازمانهای اکو، اتحادیه عرب، اوراسیا، سارک و چین میتوانند شرکای اقتصادی خوبی برای ما باشند، مشروط بر اینکه با برنامه ریزی راهبردی با آنها وارد تعامل و تجارت شویم.
وی افزود: در گام بعدی کشورهای عضو اتحادیههای ایگاد، (شرق آفریقا) و مرکوسور (آمریکای لاتین) میتوانند محور فعالیت ما باشند، متاسفانه وزارت خارجه در هشت سال گذشته هرگز از ظرفیتهای دیپلماسی در منطقه استفاده نکرده و تنها به چند کشور غربی چشم امید داشته است که این هم به دلیل حضور اشخاص غربگرا در دولت بوده است. وقتی فرزندان برخی از مسئولان در آمریکای شمالی، انگلیس و استرالیا زندگی میکنند طبیعی است که به جای منافع ملی ایران، منفعت غربیها دنبال شود.
نجفی ادامه داد: در نتیجه فعالیت غربگرایان در دولت، فرصتهای بسیاری از تجارت با عراق و اوراسیا را از دست دادهایم. برای مثال بازار اوراسیا تقریبا ۲۴۸ میلیارد دلار در سال واردات دارد، اما نزدیک به دو درصد آن را صادرکنندگان ایران به دست آوردهاند و این درحالیست که دولت روسیه به ایران چراغ سبز هم نشان داده است.
تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: دولت آینده باید دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی عمومی را از نو بنا کند؛ همچنین در گام اول بتواند، علاوه بر همسایگان با کشورهای منطقه پیرامون ایران روابط اقتصادی را پایه ریزی کند. قراردادهای تجارت ترجیحی، تولید مشترک، ایجاد کنسرسیومهای مشترک بین المللی در حوزه انرژی و صنعت احداث با حضور کشورهای منطقه و اقداماتی مانند اینها میتواند از ظرفیت اقتصادی، صنعتی و مهندسی کشور استفاده کرده و تجارت خارجی کشورهای منطقه را با ایران پیوند بزند. افزودن بر ابعاد اقتصادی و تجاری محور مقاومت، همگرایی با کشورهای آسیای میانه و قفقاز و کشورهای حوزه خلیج فارس غیر از عربستان سعودی باید در اولویت قرار گیرد.
وی افزود: تقویت محور مقاومت در همه ابعاد، نه فقط نظامی میتواند در دستور کار دولت آینده باشد و مولفه بسیار قوی برای پیشبرد سیاست خارجی ایران را موجب شود. حمایت از دولت نجات ملی یمن به رهبری انصار الله و تشدید فشار به دولت سعودی نکته مهمی است تا آل سعود دست از مداخله در کشورهای منطقه و جنگ نفتی بردارد.
نجفی ادامه داد: دولت سعودی با همه کشورهای منطقه متفاوت است و همواره دشمن ایران و دشمن متحدان ایران بوده و از طرف دیگر دوست نیروهای متخاصم علیه ایران محسوب میشود، همچنین دولت سعودی جای پای محکم غرب در منطقه محسوب میشود در نتیجه تا زمانی که به صورت غیر مستقیم به ریاض اعمال فشار نشود، نمیتوان بر خروج کامل آمریکا از منطقه امید داشت، بنابراین یکی از مواردی که میتواند به مانند اهرم فشاری علیه آمریکا استفاده شود حمایت غیر مستقیم از تحقق مردم سالاری در عربستان و ایجاد حکومتی مبتنی بر انتخابات و رای مردم آن سرزمین است. این نکتهای بسیار راهبردی و حیاتی بوده که دولتهای قبلی از آن چشم پوشی کرده بودند و در نتیجه تاکنون نتوانستهایم از مولفههای راهبردی خود در منطقه برای اعمال فشار بر قدرتهای متجاوز فرامنطقهای استفاده کنیم.
وی درباره اینکه با چه کشورهایی باید روابط مان را توسعه دهیم تا بازتاب بهتری بگیریم، گفت: با گذشت هشت سال از مذاکرات اصلاح طلبان با آمریکا هیچ نتیجهای برای کشور به ارمغان نیامده و با ادامه این روش هم به هدفی نخواهد رسید. توافق خسارت بار برجام بدون ضمانت اجرایی و تعیین شرط پنالتی توسط غربگرایان امضا شد و ظرف بیست دقیقه در مجلس نهم به ریاست علی لاریجانی تایید شد. لازم به توضیح است که شرط پنالتی روندی رایج در قراردادهای بین المللی است و در برجام هم میتوانستند گرویی به عنوان ضمانت اجرایی در متن توافق قرار دهند. مثلا آمریکا ابتدا باید دارایی یا ظرفیت اقتصادی در ایران ایجاد کند سپس معادل آن ایران خواستههای غرب مانند نابودی راکتور اراک، کاهش ظرفیت غنی سازی، از کار انداختن بخشی از سانتریفیوژها، و کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده را مرحله به مرحله انجام دهد. نه آنکه برجام را مانند چک سفید امضا تقدیم غرب کنند. بدون آنکه ضمانتی برای تحقق تعهدات آمریکا گرفته باشند.
تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: مضاف بر اینکه طرف غربی با رندی توانست تعلیق ۱۲۰ روزه و ۱۸۰ روزه را به جای لغو کامل و ابدی تحریمها در برجام بگنجاند. اسنپ بک یا مکانیسم ماشه ترفند دیگر آنها بود که وزارت خارجه معلوم نیست برای چه این مورد را قبول کرد، بنابراین احیاء برجام اگر به معنای آن چیزی باشد که تاکنون دیده شده خاصیتی برای کشور نخواهد داشت. نکته مهم این است که آمریکا به مانند یک اهرم فشار از تحریمها به ویژه ایسا، ویزا و کاتسا استفاده میکند و هرگز کل تحریمها را با مذاکراتی مانند آنچه در وین انجام شده لغو نخواهد کرد.
وی افزود: اصولا بخش تاثیرگذار تحریمهای آمریکا علیه ایران در کنگره تصویب شده و حتی دولت آمریکا غیر از تعلیق (چند ماهه) اختیار لغو کامل آن را ندارد، مگر آنکه اعمال فشار شدیدی به واشنگتن موجب شود کنگره آن کشور رفتار خود را تغییر دهد، بنابراین زمانی میتوان از آمریکا امتیاز گرفت و آن را وادار به لغو تحریمها کرد که قدرت درونی ایران ارتقا یافته باشد و نه اینکه در شرایط ضعف درونی باشیم. افزایش قدرت داخلی در کشورمان هم نیازمند مبارزه با فساد و ظلم و غربگرایی اس،برای همین امیدوارم دولت آقای رئیسی تشکیل شود.
نجفی درباره تصمیمات دولت آینده برای بهتر شدن اوضاع کشور اظهار کرد: به موفقیت سید ابراهیم رئیسی امیدوارم و تصور میکنم وی بتواند کشور را از وضعیت موجود نجات دهد. وی کارنامه خوبی در مبارزه با فساد و ایستادگی در برابر کانونهای قدرت و ثروت دارد و اثبات کرده که به فکر حل مشکلات معیشتی مردم مستضعف است. به همین دلیل هم اکنون مورد حمله و هجوم بی امان غربگرایان ابر ثروت قرار گرفته هر چند جریان غربگرا و رانت خوار که موجب فقر مردم شدند، مجبور میشوند بعد از سه دهه قدرت اجرایی کشور را رها کنند و با تشکیل دولت آقای رئیسی کشور به سمت باز تولید قدرت و شکوفایی اقتصادی حرکت خواهد کرد. مردم به شخصی نیاز دارند که مشکلات زندگی را درک کند و برای حل آنها اقدام کند و سید ابراهیم رئیسی چنین شخصیتی دارد.
نجفی ادامه داد: برخی از مسئولان از اهداف انقلاب اسلامی دور و غرق در تجمل و غربگرایی شدهاند، از این رو ایران به شخصیتی انقلابی که پیگیر تحقق عدالت اسلامی است نیاز دارد. چنانکه آقای رئیسی در مناظره بیان کرد، نقدینگی باید به سمت تولید صادرات محور منتقل شود و با سوداگری کاذب در بازارهای مسکن، ارز و مواد اولیه مبارزه کرد تا موجب رشد اشتغال و افزایش توان داخلی و حل مشکلات معیشتی مردم شود. طبعا این مهم زمینه افزایش همبستگی اجتماعی و ارتقا قدرت درونی ایران را باعث خواهد شد. یکی از برنامههای اعلامی وی تولید انبوه مسکن ارزان است و میدانیم که صنعت ساختمان، موتور محرکه اقتصاد داخلی است و اتفاقا دولتها دارای مولفههای تحقق این هدف هستند.
تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: ۶۷ درصد قیمت مسکن را زمین تشکیل میدهد و بیشتر زمینها هم در اختیار دولت است. همچنین دولت میتواند خانه را که مصرف خانوار است از سوداگری بیجا و رویکرد سرمایه داری خارج کند و آن را فقط دارای رویکرد مصرفی کند چنانکه در تنظیم بازار برخی اجناس، دولتها خرید بیش از مصرف خانوار را ممنوع میکنند. خانه نیز فقط مصرف خانوار و مسکونی دارد و باید ابعاد سوداگری بیجای آن که به آن رویکرد سرمایهای میدهد حذف شود.
وی افزود: بر این اساس مهمترین بخش از هزینه زندگی مردم که اجاره بهاست کاهش چشمگیری مییابد و مردم کمی با مفهوم توزیع ثروت و عدالت همه جانبه آشنا میشوند. این در حالیست که طبق آمار سامانه املاک و اسکان وزارت راه و شهرسازی دولت کنونی، یک شخص حقیقی مالک ۶۰۰ واحد مسکونی و یک شخص حقوقی مالک ۲۳ هزار واحد مسکونی است. این ظلم شدید نیازمند مبارزه با فساد و ستم است. با رویکرد مصرفی به مسکن ۲۳ هزار زوج میتوانند در چنین خانههایی زندگی خود را آغاز کنند. همین رهیافت عدالت محوری و حق مداری میتواند در سایر بخشها مانند درمان و تحصیل هم انجام شود و به افزایش قدرت داخلی ایران در همه زمینهها و توانمندی کشور منجر شود.
انتهای پیام/