چند وقتی است که هر روز صبح به سرکار می روم او را می بینم و عصر زمانی که راهی خانه می شوم او همچنان سرچهار راه ایستاده است. همه این روزمرگی ها باعث شد توجهم خیلی زیاد به او جلب شود.
« آقا؛ یک فال از من بخرید. خانم توروخدا یک گل بخرید. آقا، یک گل برای خانمت بگیر، هم اونو خوشحال کن هم منو....» این ها جملاتی بودند که هر روز صبح ها و شب ها که می دیدمش، تکرار و سعی می کرد هر طور شده فال و گل هایش را بفروشد.
چند باری زمانی که دوستانش او را صدا زده بودند متوجه شدم اسمش «علی» است، چشم هایی خرمایی با مژه های بلند داشت. یک روز تصمیم گرفتم از ماشین پیاده شوم به بهانه ای که از او یک شاخه گل بخرم، پای صحبت هایش بنشینم.
سه شنبه هفته گذشته ساعت ۴ عصر ماشینم را قبل از چهارراه پارک وی پارک کردم و با لبخندی که سعی می کردم از پشت ماسک هم مشخص باشد به سمتش رفتم. از او یک شاخه گل رز قرمز خواستم و گفتم: «اگر امکانش هست کمی تزئینش کن.» همین که نشست کنار جدول خیابان من هم کنارش نشستم. سوال هایی ازش پرسیدم اما خیلی حرف نمی زد منم هم سعی کردم مدل سوال هایم را کمی مهربان تر و صمیمی تر بپرسم شاید می توانستم بفهمم کیست و از کجا آمده. دوست داشتم برایش کاری کنم چرا که با همه بچه های سر چهارراه زمین تا آسمان فرق داشت.
بالاخره شروع کرد به صحبت کردن گفت ۱۴ سالش هست و از ۶ سالگی کار میکند و الان هم هر روز سر چهارراه پارک وی گل و فال میفروشد.
او ادامه داد: پدرم به علت قند زیاد اول پاهایش را قطع کردند و نمی توانست کار کند و بعد هم اجل مهلتش نداد و فوت شد. من ماندم با خواهر کوچکم و مادر و پدربزرگم. برای تامین هزینه های زندگی مجبور به فروختن گل و فال هستم و تا کلاس دوم دبستان درس خوانده ام. به علت ناتوان و مریض بودن پدربزرگم مجبور به کار کردن هستم. مادرم هم خانه دیگران را تمیز می کند اما جواب خرج ما را نمی دهد، به این دلیل تصمیم گرفتم من هم کار کنم و درس و مدرسه را کنار گذاشتم تا پا به پای مادرم مشغول به کار و فعالیت شوم.
این حرفها، حرف هایی بود که نشان می داد نه خودش بلکه دوستانش هم شرایطی تقریبا مشابه او دارند و برای برطرف کردن معیشت خانواده شان در سنین پایین، تن به کار کردن داده اند. این کودکان به جای فوتبال بازی کردن، با کلمات بازی می کنند تا احساسات بیشتری را در دیگران برانگیزند تا در این رقابت پیروز شوند. آن ها نام کودکان خیابانی را یدک می کشند و خیابان برای بسیاری از آن ها محلی است که بیشتر وقتشان را در آن می گذرانند.
کودک کار به دلیل معیشت خانواده و سرپناه داشتن در محیط جامعه است و کودک خیابانی هم کودکی است که سرپناه و مامنی برای زندگی ندارد. برای تحقق آرزوهای بزرگ این نان آوران کوچک، نقش نهادهای حمایتی بسیار می تواند اثرگذار باشد. متاسفانه پدیده کودکان کار و خیابانی از معضلات شهرهای بزرگ در شرایط امروز است.
حبیب الله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: علت این که کودکان داخل خیابان، مشغول به کار هستند باید بررسی شود و یکسری اقدامات زیرساختی، زیربنایی، شناسایی و مقابله ای در این زمینه انجام شود.
او با بیان اینکه دلیلش هرچه باشد، کودکان باید به تحصیل خود بپردازند و به توانمندیشان بیفزایند تا بتوانند در آینده شغل مناسبی به دست آورند، ادامه داد: کودکان کار در شرایطی هستند که نه تنها می توانند رشد و بالندگی داشته باشند، بلکه در معرض بسیاری از آسیب ها از جمله کاهش عزت نفس، سلامت اجتماعی و جسمی قرار می گیرند.
وی ادامه داد: مطالعات و بررسی هایی که طی چندین سال گذشته انجام شده است ،نشان می دهند که میزان بیماری های جسمی و عفونت پوست ، تنفسی و سایر عفونت های دیگر در این کودکان نسبت به بچه های هم سن و سالشان که این شرایط را ندارند بیشتر است.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: با همکاری وزارت بهداشت در استان تهران، تمام کودکانی که پذیرش می شوند و قرار است که به مراکز نگهداری شبانه روزی بروند، مورد معاینه پزشکی قرار می گیرند و از لحاظ بیماری های حاد و اورژانسی که نیاز به مداخلات سلامت و بهداشتی و درمانی دارد و هم از جهت این که علائم بیماری کرونا نداشته باشند، فعالیت می کنند.
وی در ادامه افزود: در آیین نامه حمایتی برای دستگاه های مختلف وظایفی ذکر شده است. در ماده ۸۰ قانون ششم برنامه توسعه آورده شده که بهزیستی مسئول کودکان کار با هماهنگی سایر دستگاه ها است.
وی تاکید کرد: دستگاه های متعددی از جمله وزارت بهداشت، که بحث سلامت کودکان کار، کودکانی که شناسایی می شوند ویا کودکانی که در مراکز کودکان خیابانی پذیرش می شوند را برعهده دارد. نیروی انتظامی، که برای ایجاد امنیت مددکاران اجتماعی و اورژانس اجتماعی وقتی برای موضوع جذب کودکان کار و خیابان فعالیت می کنند، باندهایی به آن ها حمله و ایجاد مزاحمت می کنند. به نوعی امنیت منطقه ای همکاران ما که در آنجا حضور دارند را ایجاد می کنند.
وی تصریح کرد: وزارت آموزش و پرورش برای تحصیل این کودکان، آموزش رایگان و با کیفیتی ارائه می دهد که این، یکی از راهبردهای اساسی از ۶ راهبردی است که در دنیا و سازمان بین المللی کار در حوزه کار کودک مطرح می شود.با این راهکار مناسب، شعار محو کار کودک تا سال ۲۰۲۵ به عنوان هدف مهمی قلمداد شده است و می توانیم به این مهم برسیم و شهرداری می بایست مکان و تجهیزاتی را برای نگهداری کودکان کار و خیابان را اختصاص دهد.
بیشتر بخوانید
همچنین ندا لطفی مهیاری کارشناس آسیب های اجتماعی گفت: هرگاه فقر در جامعه افزایش یابد آمار کودکان کار سیر صعودی پیدا می کند، زیرا آن ها ارزانترین نیروی کار کم مهارت هستند که بسیار راحت در دسترس قرار می گیرند، لذا جمع آوری کودکان کار باید منطبق با منطق باشد.
وی افزود: ما اغلب در کلانشهرها با پدیده کودکان کار مواجه هستیم که متاسفانه به صورت مقطعی کنترل شده اند و حضورشان نه تنها به چهره شهر آسیب زده بلکه ناهنجاری های اجتماعی زیادی را نیز با خود به همراه داشته است. از این نکته غافل نشویم که باید جامعه ای داشته باشیم که با کار کودک مخالف باشد نه با کودک کار و این امر مستلزم این است که دولت شروع به رفع فقر و بهبودی شرایط کند،لذا تا روزی که سازمان خاصی برای کنترل آسیب های اجتماعی تاسیس نشود، در بهبود این وضعیت موفقیتی حاصل نخواهد شد.
لطفی مهیاری در ادامه گفت: ما باید بتوانیم کودکان کار را ساماندهی کنیم و طبق روال سالهای گذشته از سطح شهر آن ها را جمعآوری کرده و به مراکز نگهداری انتقال داده شوند که در این امر شهرداری ها و سازمان بهزیستی و نیروی انتظامی مکلف به اجرا می باشند.
وی تاکید کرد: این افراد در اکثر اوقات در شرایط بسیار نامطلوب از لحاظ بهداشت و تغذیه و شرایط عاطفی به سر می برند و این بهره کشی از کودکان علاوه بر اینکه باعث شده از تجربه دوران کودکی محروم شوند و از داشتن یک زندگی سالم بیبهره بمانند با تحصیل آن ها تداخل داشته و به صورت جدی در معرض آسیبهای جسمی، روحی و روانی قرار می گیرند.
وی خاطرنشان کرد: با گذر زمان این افراد بر اساس بی توجهی ها و محروم ماندن ها به بزهکاران بزرگسالی تبدیل می شوند که ناهنجاری های بسیاری را در جامعه به وجود می آورند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: کودکانی که به کار گمارده می شوند و یا در جایی فعالیت می کنند، در ازای انجام کاری که یک فرد بزرگسال انجام می دهد، دستمزد بسیار کمتری می گیرند. اینجا است که بسیاری از افراد از کودکان به عنوان کارگر استفاده می کنند که هدف آن ها هم مزد کمتری است که به کودکان می دهند.
وی تاکید کرد: یک سری مشکلات زود هنگام برای کودکان کار وجود دارد. ممکن است در معرض سوء استفاده های متعدد قرار گیرند و عزت نفسشان پایمال شود و یا ممکن است به واسطه کاری که در خیابان دارند، ماشین به او زند. به مرور اثرات طولانی مدتی روی کودکان کار رقم می خورد. کار کودک، اثرات دراز مدت دارد، زیرا سن کودکان بالاتر می رود و در نتیجه بی سواد بزرگ می شوند و نمی توانند مهارت های اجتماعی مناسب را یاد بگیرند و همین امر باعث می شود که در بزرگسالی زندگی مناسبی نداشته باشند.
این معضل بیشتر اوقات به دلیل محرومیت کودکان معصوم از کانون پر محبت خانواده، رخ می دهد. کودکان خیابانی یا همان کودکان کار با وجود این که ظاهرا با دیگر کودکان تفاوتی ندارند، به دلیل نداشتن یک سرپناه امن و خانواده مهربان و با محبت در تب و تاب زندگی شهری فراموش شده اند.
روایت این کودکان، تلخ اما داستانی واقعی از زندگی روزمره آن ها است که به جای کودکی کردن و شادی از دنیا، به مردانی کوچک تبدیل شده اند که سهمشان از این دنیا کار کردن در دنیای کودکی و کسب حداقل درآمد شده است.
بیشتر بخوانید
انتهای پیام/
بنظر بنده حقیر کمترین بی سواد هر کدام از این هفت نفر نامزد محترم شدن رئیس جمهور از برنامه های خوب و راهگشای شش نفر دیگر و از خود شش نفر در کابینه وزیران و معاونینش حتما استفاده کند اگر امکان داشت و می شد هر هفت نفر را در یک شوارای ریاست جمهوری کارگذاری می کردند ملت تا با تعامل و ائتلافگر و اعتدالگری کشور با همه ظرفیتهایش جهشی بپیش رود و از هر لحاظ برای ملت مستضعفین ایران متحد اسلامی عزیزمان خوب و عالی شود باید تا روز آخر ببینم چه کسانی به نفع چه کسانی کنار می روند تا بهتر بتوانیم اصلحترین این هفت نفر نامزد محترم را انتخاب کنیم از الان نمدونیم به کدامشون باید رای بدهیم همگیشون حرفهای خوب و قشنگ زدند و همگیشون درب باغ سبز و خرم خوش آب و هوای پر از رزق و روزی فراوان همراه با رفاه عالی را نشان ملت مستضعفین دادند اگر می شد بنده حقیر توی برگه رایم به هر هفت نفرشون رای می دادم و نام هفت نفرشون رو در برگه رای ریاست جمهوری 1400 می نوشتم ولی متاسفانه باید نام یکیشون رو بنویسیم و این نیاز به تعمق و تعقل و تفکر و مشاوره زیادی دارد ولی در هر صورت باید حتما از افکار و برنماه های همگیشون رئیس جمهور آینده برای تغییر و تحولات مختلف به صورت کاربردی استفاده و بهره گیری کند چرا که این هفت نامزد مانند پازل کاملی می مانند که همدیگر را کامل می کنند این هفت نفر خود ایران واقعی کنونی هستند و باید با همدیگر برادری و رفاقت و تعاملات سازنده کنند پس از انتخابات 28 خرداد ماه 1400 برای اقتدار و قدرت و سرافرازی ایران متحد اسلامی عزیزمان .
والسلام و صلوات التماس دعا و التماس تفکر .