به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از اِن پی آر، بدون استفاده از تصویرسازیهای کامپیوتری بسیاری از فیلمهای پرفروش و موفق هالیوود هرگز ساخته نمیشدند. برای مثال به فیلمهایی مثل «آواتار» و یا «ارباب حلقه ها» نگاه کنید که وابستگی زیادی به این تکنولوژی داشته اند، اما جادوی سینما سالها پیش از پیشرفت کامپیوترها نیز وجود داشته است.
مدتها پیش از آنکه عصر دیجیتال آغاز و از تصاویر کامپیوتری در فیلمها استفاده شود، چشم اندازها و جلوههای ویژه در یک فیلم، تماما به دست انسانها ساخته میشدند. کتی وایتلاک، خبرنگار و طراح داخلی آمریکایی در کتابی که حدود یک دهه قبل با نام «طراحیهای فیلم» منتشر کرده بود، تاریخچه فیلمسازی در قرن اخیر را مورد بررسی قرار داده است.
رمز موفقیت برخی از فیلمها
فیلم سینمایی «دکتر ژیواگو» یکی از نمونههای بارز جادوی سینما در بین فیلمهای کلاسیک است. این فیلم داستانی در زمینه عشق و جنگ جامعه روسیه دارد که درگیر انقلاب است. داستان این فیلم در نقطهای سردسیر روایت میشود، اما فیلمبرداری آن در تابستان و در در شهر سُریا اسپانیا انجام شد. طراح صحنه این فیلم با استفاده از موم سفید رنگ، قلعهای را ایجاد کرد که منجمد و یخ زده به نظر برسد و از طرفی مخاطب هم این سرما را در خود حس کند.
وایتلاک در این باره میگوید: سازندگان این اثر مجبور بودند برای تمامی بخشهای ساختمان، از نمای بیرونی گرفته تا وسایل داخلی از موم سفید استفاده کنند و همینطور روی آن آب بریزند تا شکل یخ زدگی ایجاد شود. این موم وقتی محکم میشود صحنه سینمایی چشمگیری را ایجاد میکند. پس در دورانی که افکتهای دیجیتالی وجود نداشته اند، کارگردانهای هنری به خلاقیتشان و همینطور ابزار جدید تکیه کرده اند. البته این روش هم مشکلاتی داشت و بین هر برداشت این مومها باید جلا داده میشدند.
فیلمهای زیادی هستند که از این الگو پیروی کرده اند. مثل «سرگیجه» آلفرد هیچکاک که یکی از سکانسهای مهم آن در یک برج ناقوس میگذرد، اما در لوکشینی که که این فیلم در حال فیلمبرداری بود، هیچ برج ناقوس واقعی وجود نداشت و به همین دلیل فیلمسازها خودشان یک برج ناقوس ساختند. در مثالی دیگر، طراح صحنه فیلم «لورنس عربستان» باید پیشرفت و حمله ارتش عربستان به شهر عقبه را به تصویر میکشید. تمامی صحنههای این فیلم با بودجهای ۱۲ میلیون دلاری به صورت واقعی و در لوکیشن فیلمبرداری شد و ضبط آن در هیچ استودیویی صورت نگرفت.
پایبند بودن به فیلمنامه
طراح فیلم ها، هنرمندانی روایتگر هستند که باید محتوای نوشته شده به وسیله نویسنده را به یک محصول بصری تبدیل کنند. به همین دلیل گاهی کارگردانهای هنری و طراحان صحنه برای آنکه یک صحنه را مطابق فیلمنامه بسازند، تلاشهای زیادی باید انجام دهند، به خصوص زمانی که کار آنها بازسازی اتفاقی است که در واقعیت هم رخ داده است.
برای مثال در فیلم سینمایی «تمام مردان رئیس جمهور» که درباره تقلب انتخاباتی در زمان ریچارد نیکسون موسوم به رسوایی واترگیت است، طراحان صحنه مجبور شدند اتاق خبر واشینگتن پست را دوباره بسازند. واشیتگتن پست هم برای آنها کاغذها باطلهای را فرستاد تا صحنهها کاملا شبیه به اتاق خبر باشد.
رنگهایی که برای «جادوگر شهر اوز» دردساز شد
گاهی نزدیک بودن به واقعیت تنها چیزی است که اهمیت دارد. در فیلم «جادوگر شهر اوز» که یکی از مشهورترین مکانهای خیالی تاریخ سینما است، مسیرهای عبور و مرور با استفاده از آجرهای واقعی ساخته نشدند و رنگ آنها نیز زرد نبود. استودیو تصمیم گرفته بود برای حرکت کردن بهتر شخصیتها روی زمین را به شکل اجر رنگ امیزی کند. البته در ابتدا مشکلاتی هم به وجود آمد چراکه در برداشت آزمایشی، رنگ زرد بیشتر به سبز نزدیک بود. نکته دیگری که در مورد این فیلم وجود دارد این بود که اسبها هم با رنگ های خوراکی رنگ آمیزی شدند. اسبها هم در هر فرصتی که داشتند این رنگها را میخوردند و به همین دلیل طراحان صحنه مجبور بودند بین هر برداشت دوباره آنها را رنگ آمیزی کنند.
در پایان هم نکته جالبی هم در مورد فیلم «برباد رفته» بخوانید. اگرچه صحنه آتش سوزی در این اثر را در اواخر فیلم میبینیم، اما در حقیقت اولین صحنهای بود که فیلمبرداری شد. برای این برداشت، استودیوهای قدیمی مثل مکانی که فیلم «کینگ کونگ» در آن فیلمبرداری شد، به آتش کشیده شدند. کارگردان فیلم تنها یک بار فرصت ضبط این صحنه را داشت، زیرا فیلمبرداری مجدد آن بسیار پر هزینه و از طرفی هم پر هزینه بود.
منبع: NPR
انتهای پیام/