به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان، در تقویم جهانی ۱۰ ژوئن هر سال روز جهانی صنایع دستی و در کشور ما از ۲۰ تا ۲۶ خرداد هفته صنایع دستی نام گرفته است و گیلان در این مناسبت سری پرآوازه دارد، گیلان این سرزمین سبز که مردمانش به سخت کوشی و نرم خویی و ظرافت شهره اند هنرمندانی دارد که سازههای فاخری خلق میکنند از جنس طبیعت که پیوند محکمی با سرشت آدمیانش دارد.
هنرمندان صنایع دستی گیلان که آثارشان، چون نگینی بر این خطه هنرپرور و ایران میدرخشد،هنرمندان صنایع دستی گیلان که آثارشان، چون نگینی بر این خطه هنرپرور و ایران میدرخشد، از عشق و حال خوب دل با هنر علیرغم سایه سنگین دغدغههایی، چون فروش زمین به غیربومیها، تامین مواد اولیه، مشکلات بیمهای و تغییر کاربریهای اراضی و ... میگویند که خللی در اراده شان ایجاد نکرده است.
حصیربافی، خراطی، چوب تراشی، منبت و معرق، رشتی دوزی، لباس محلی، چادرشب بافی، گره چینی، نازک کاری، بامبوبافی، مرواربافی، سفالگری، کاشی معرق، مینای خانه بندی، چلنگری، قلمزنی، گلیم بافی، جاجیم بافی، شال بافی، نمد مالی، جوراب بافی، عروسک بافی، قلاب بافی و … برخی از هنرهای سنتی و صنایع دستی گیلان است.
در حال حاضر روستاهای ارده رضوانشهر با محوریت شالبافی، جیرده شفت با محوریت سفال، عنبران آستارا با محوریت گلیم بافی و روستای شالمای شهرستان ماسال با محوریت چوب تراشی ثبت شده اند و پیشتر نیز شهر رشت به عنوان شهر خلاق خوراک شناسی در یونسکو (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد) ثبت شده است.
حصیر بافی یکی از صنایع دستی بومی و اصیل استان گیلان است که از گذشتههای دور تاکنون در نقاط مختلف این استان بویژه بین زنان بندرانزلی، غازیان و آبکنار رواج داشته و دست بافتهای زنان این دیار از شهرت و مرغوبیت خاصی برخوردار بوده است.
در اولین بازدید به سراغ کارگاه حصیر بافی بانوی جوانی در روستای لیجارکی رفتیم، روستایی که ۲۷۵ هنرمند حصیر باف دارد. این زن جوان کارگاهش را در طبقه دوم یک آپارتمان مسکونی دایر کرده و محصولاتش از سفره، کلاه و زنبیل گرفته تا سبد در هر گوشه از کارگاه به چشم میخورد.
سعیده رمضانزاده مدرس صنایع دستی و مسئول این کارگاه میگوید: حصیر بافی را از هشت سالگی نزد مادرش آموخته و با حمایتهای همسر و مادر همسرش توانسته این کارگاه را دایر کند.
او که در این کارگاه همراه با ۱۵ بانوی دیگر به تولید انواع محصولات حصیری مشغول است، اضافه میکند: علاوه بر تولید و فروش صنایع دستی به دو صورت حضوری و مجازی به علاقمندان حصیر بافی آموزش میدهم.
وی ادامه میدهد: در آموزش مجازی هنرجویان تمام مراحل را نکته به نکته میآموزند تاکنون علاقمندان بسیاری از استانهای سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویر احمد، خراسان و ... از آموزشهای ما بهرهمند شده اند. علاوه بر آموزش برای این هنرجویان مواد اولیه هم ارسال میشود.
رمضانزاده در مورد نحوه فروش محصولاتش میگوید: پیش از شیوع کرونا محصولاتمان را در بازار هفتگی خمام عرضه میکردیم و از درآمد آن کم و بیش راضی بودیم، اما قرنطینههای خانگی و محدودیتهای تردد موجب شد محصولاتمان را در فضای مجازی به فروش برسانیم و بزودی برند خود را خواهیم داشت.
این بانوی جوان با خرسندی از اینکه دست سازههای زنان این دیار در دورترین نقاط کشور مورد استفاده قرار میگیرد گفت: خوشحالیم که از سراسر ایران مشتریانی داریم که خریدار حصیرهای ما هستند و توانسته ایم با همکاری بانوان حصیر باف روستای لیجارکی در آمد بیشتری کسب کنیم و چرخه اقتصادی خانوداه را به گردش بیاندازیم.
او به مشقات تهیه مواد اولیه اشاره میکند و میافزاید: برای تهیه مواد اولیه و گسترش کارگاه و جذب افراد بیشتر نیز به مزارعی نیاز است که گیاهانی نظیر لی و سوف در آن پرورش یابد.
گفتگو به ایجاد مزرعه که میرسد خدیجه حقپرست دیگر بانوی حصیر باف این کارگاه اضافه میکند: اگر فروش زمینهای اطراف به افراد غیر بومی و تغییر کاربری مزارع همچنان ادامه داشته باشد ما برای تهیه مواد اولیه صنایع دستی دچار مشکل میشویم.
این بانوی با سابقه ۲۰ ساله حصیر بافی ادامه میدهد: اگر زمینهای غیر قابل کشت اطراف تالاب برای پرورش گیاهان مورد نیاز حصیر بافی به روستائیان واگذار شود به اشتغالزایی منطقه و استان گیلان کمک شایانی خواهد شد.
او میافزاید: لی و سوف (گیاهانی که مواد اولیه حصیر بافی هستند) قابلیت پرورش در مزرعه را دارند و به دلیل آبگیر بودن این منطقه اگر پنج بوته لی بکاریم سال بعد ۳۰ بوته خواهیم داشت. این روستا شرایط مساعدی برای کشت این گیاهان دارد، اما ورود افراد غیر بومی این امکان را از ما خواهد گرفت.
حال خوب دل در کارگاه سنتورسازی با وجود مشکلات
از روستای لیجارکی راهی روستای طالب آباد و کارگاه سنتور سازی هنر و صنعت استاد حقپرست هنرمندی آرام و اندک گو میشویم. در تاریک و روشن کارگاهش نتهای موسیقی و سازهای سنتور و کتابخانه کوچکی حاوی کتابهای با مضامین موسیقی قرار دارد، اما این همه کارگاه نیست، چون در گوشهای دیگر دستگاههای صنعتی را میتوان دید. استاد علاوه بر نواختن موسیقی قطعات کوچک صنعتی نیز میسازد همانطور که از نام کارگاهش پیداست تلفیقی از هنر و صنعت.
مسعود حق پرست در مورد نحوه و مراحل ساخت ساز سنتور توضیحاتی میدهد و محل قرار گرفتن هر یک از اجزای ساز را تک به تک میگوید و میافزاید: برای من همه چیز در پول خلاصه نمیشود، ساز حال دلم را خوبتر میکند حتی به درستی نمیدانم کدام هنرجو کی و چقدر شهریه کلاسش را واریز کرده است.
گاه هنرجویان با استعداد از استاد جوایزی هم میگیرند.
او اضافه میکند: در سال ۸۳ احساس کردم اکثر سازهای موجود در بازار کیفیت لازم را ندارند و این امر دلیلی شد برای آنکه ساختن ساز را فرا بگیرم و با مشورت استادم سعی کردم سنتورهای باکیفیت تری بسازم.
حقپرست از سال ۷۲ نوازندگی سنتور را زیر نظر استاد مجید کیانی فراگرفت و به مدت ۲۶ سال شاگرد این استاد بزرگ بود میگوید: ذهنم را درگیر مشکلات نمیکنم و اعتراضی ندارم، چون جامعه متناسب با فرهنگ و آموزه خود در وجاهتترین وضعیت خود قرار دارد و به همین سبب اعتراضی ندارم.
سنتور، سازی ایرانی است که برخی منابع اختراع آن به آشوریان و بابلیان و برخی دیگر به ابونصر فارابی نسبت میدهند. این ساز از طریق ایران، هم به شرق و هم به غرب راه پیدا کرد و از لحاظ شکل ظاهری جعبهی ذورنقهای شکل است که ضلع بلند آن در جلو نوازنده قرار میگیرد. جنس آن تماما از چوب است و بر روی سطح فوقانی آن، دو ردیف خرک چوبی قرار دارد. سنتور دارای ۷۲ عدد سیم است که به دستههای چهارتایی تقسیم میشوند.
از نوازندگان نامدار قدیم سنتور میتوان محمدصادق خان، علیاکبر شاهی، سماع حضور، حبیب سماعی، حسین صبا، ابوالحسن صبا و از نوازندگان دهههای اخیر میتوان فرامرز پایور، محمد حیدری، پرویز مشکاتیان، داریوش صفوت، حسین ملک، فضلالله توکل، منصور صارمی، مجید نجاحی، مجید کیانی، ارفع اطرایی، سوسن دهلوی، رضا شفیعیان، پشنگ کامکار، جواد بطحایی، اردوان کامکار، سیامک آقایی، حسین پرنیا را نام برد. از سازندگان مشهور سنتور هم میتوان به مهدی ناظمی و داریوش سالاری اشاره کرد.
به سمت قلم گوده حرکت میکنیم و در کوچه پس کوچههای این جزیره به خانه کوچکی میرسیم که به سبک خانههای سنتی این دیار ایوانی کوچک و درهای دولنگه چوبی دارد.
بوی خرده چوبها در هوای دم کرده خرداد ماه حس خوشایندی دارد و این حس با دیدن کشتی تزئینی نسبتا بزرگی که با بادبانهای برافراشته در ایوان این کارگاه کوچک قرار گرفته بهتر هم میشود.
خالق این آثار زیبا داستانی میگوید، این هنرش را در زندان فراگرفته و در مدت ۱۴ سالی که در زندان بود در کارگاه منبت، معرق و چوب تراشی کار کرده است.
رضا مهدوی بی پروا از گذشته اش میگوید و آثاری خلق میکند که مردمی از سراسر کشور خریدار هنرش هستند و در دست ساخته هایش میتوان ظرافت و دقت در جزئیات را دید.
او خواسته اش حمایت مسئولان از هنرمندان است و میگوید: این کار پرهزینه و زمانبر و درآمدش اندک است و اگر در حین کار با دستگاههای چوب بری حادثهای اتفاق افتد نمیتوانم هزینه بیمه خود و کارگرم را پرداخت کنم.
این مشکلات، اما تاثیری بر گشاده رویی و مهمان نوازی این هنرمند ندارد و او همچنان پرشور و حرارت به کار خویش ادامه میدهد.
امید برگزاری نمایشگاه اختصاصی برای هریک از رشتههای صنایع دستی
در آخرین مقصد این سفر یکروزه به نمایشگاه جمعی از هنرمندان شهر انزلی در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این شهر سری میزنیم و در گپ و گفت با رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری انزلی هنر هنرمندان این سرزمین را میستاید و ابراز امیدواری میکند: در سال آتی بتوانیم برای هر یک از رشتههای صنایع دستی یک نمایشگاه اختصاصی برگزار کنیم.
پیمان تنگ بریس اظهار میکند: بالغ بر ۸۰۰ هنرمند در انزلی کارت صنعتگری دارند و در این شهرستان در رشتههای مختلف صنایع دستی فعالیت میکنند.
او میافزاید: ما وظیفه داریم صنایع به جا مانده از گذشتگان را حفظ و بازسازی کنیم تا این آثار زیبا برای آیندگان به یادگار بماند.
وی ادامه میدهد: با جمع آوری این آثار میتوان موزه هنرهای سنتی و صنایع دستی را در منطقه ایجاد و علاوه ایجاد جاذبههای گردشگری بین نسلهای جدید و قدیم پیوند برقرار کرد.
منبع ایرنا
انتهای پیام/پ