به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، امروز هم میزبان یکی دیگر از نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستیم که متولد ۱۳۴۴ در شهر مشهد است. تحصیلات ابتدائی تا آغاز دانشگاه خودش را در مشهد گذرانده و بعد به تهران آمد و دکترای علوم سیاسی گرفت. اکثر سوابق وی در حوزه دیپلماسی است و در وزارت امور خارجه مدیر اداره بازرسی و معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه است.
از سال ۸۶ تا سال ۹۲ دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و الان هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای راهبردی روابط خارجی و رئیس کمیسیون سیاسی این شورا و همچنین عضو شورای عالی امنیت ملی است و حرفهای فراوانی در عرصههای مختلف خواهد داشت.
در خدمت آقای سعید جلیلی نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستیم که بر اساس قرعهکشی صورت گرفته در دستخط امروز میزبان ایشان هستیم.
*سلام و خیلی خوش آمدید.
من هم خدمت شما و همه مردم عزیز ایران سلام عرض میکنم.
*چطور شد تصمیم گرفتید در این مقطع حساس و تاریخی پا به میدان و عرصه ریاست جمهوری بگذارید؟
من فکر میکنم ۴ سال آینده ۴ سال مهمی از باب فرصتهایی است که کشور ما دارد. ۴ سال آینده فقط کشور نباید اداره بشود، بلکه باید جهش یابد. در بررسیها به این رسیدیم که فرصتهایی که امروز در کشور ما وجود دارد، کاملاً زمینه را فراهم کرده تا در ۴ سال آینده یک حهش داشته باشیم. این امر هم باور، هم اراده و هم برنامه میخواهد.
*چه قابلیتهایی را در خودتان دیدید که برای این ۴ سال حساس آمدید؟
در ۸ سال گذشته «دولت سایه» را تشکیل دادیم. سعی کردیم سایه به سایه با دولت تحولات را دنبال کنیم، مسائل را پیگیری کنیم، برای موضوعات و مسائل واقعی کشور پاسخ معتبر پیدا کنیم و این هم تنها با نشستن در اتاقهای دربسته نبود. با حضور در میدان، با حضور در ۳۱ استان، شهرها، روستاها و شهرکهای صنعتی و جاهای مختلف بود. این جمعبندی حاصل شد که میتوان نه تنها کشور را اداره کرد بلکه جهش داد.
*آیا اختیارات ریاست جمهوری را که در قانون اساسی آمده است، برای اینکه این جهش و حل مشکلات را به صورت جامع داشته باشید کافی میدانید؟ یا مانند برخیها ابتدا کافی میدانید و در وسط راه یا بعد از دوره میگویید رئیس جمهور در حد تدارکات چی بوده است؟
حتماً اختیارات کافی است. من فکر میکنم رئیس جمهور در کشور همانطور که در قانون اساسی آمده که مقام دوم کشور است، انصافاً متناسب با این مقام دوم اختیارات لازم را دارد. اختیاراتی که مشخصاً مربوط به رئیس قوه مجریه است و یک اختیاراتی فراتر از آن، طبق قانون اساسی دارد، مانند رئیس شورای عالی امنیت ملی که از آنجا بسیاری از موضوعات را میتواند از این امکان استفاده کند و من فکر میکنم اگر اراده و برنامه جدی باشد و باور به این که میشود کشور را جهش داد، اینها ممکن است.
*به نظر میرسد دو نگاه برای حل مشکلات اقتصادی وجود دارد. یکی نگاه به درون و توانمندیهای داخلی و در کنار این استفاده از ارتباطات بینالمللی است و نگاه دیگر نخست اولویت خودش را در ارتباطات بین المللی و نگاه به بیرون میداند. آقای جلیلی کدام را میپسندند؟
من فکر میکنم که این دو از هم جدا نیست. شما اگر میخواهید اتکای به درون کنید مثل اینکه جهش تولید داشته باشید، رونق تولید داشته باشید، لازمه جهش و رونق تولید چیست؟ جهش صادرات است. لازمه جهش صادرات چیست؟ روابط خارجی است، اما روابط گسترده و سازنده با همه جهان. آنچه غلط است این است که شما کشور را معطل چند کشور دنیا کنید، آن هم در یک موضوع خاص و آن هم در روندی که یا بینتیجه باشد یا نتیجههای سوء داشته باشد.
اتفاقاً یکی از کارهایی که باید انجام شود این است که تمام توانمندیهای داخل را بسیج کنید، اتکا به آنها کنید و زمینه را برای تعامل گسترده و سازنده با همه جهان فراهم کنید.
ما در جهان ۲۰۰ کشور داریم و با اینها باید بتوانید روابط گسترده و سازنده داشته باشید.
*آقای جلیلی سهم تحریمها و سوءمدیریتها را در مشکلات کنونی چقدر میداند؟
من سال ۹۲ هم نامزد انتخابات بودم. آن زمان در مسئولیت بودیم و من دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم. همان زمان هم میگفتم سهم تحریمها جدی نیست. عمده مسائل در مباحث داخلی است. این بحثی نیست که الان بگویم، چون رقیب ما در دولت است، بیان میکنم.
در سال ۹۲ مشکلات را که بیان میکردم درباره ماشین دولت، کندی ماشین دولت، ایرادهایی که در ساختار اداری و اجرایی کشور وجود دارد، مثالهایی که آن زمان درباره معوقات بانکی، پرتال ارزی و ... نکته این بود که باید در داخل خیلی از کارها را انجام دهیم؛ ضمن این که تحریمها هم یک موضوع است. برای آن هم باید شما یک راه حل داشته باشید، اما نباید راه حل منحصر به مذاکره باشد.
مذاکره یکی از راه حل هاست و خوب است و در حد خود میتواند نتایجی داشته باشد. در کنار آن، باید راه حلهایی داشته باشید که اهرم تحریم را برای همیشه از دست دشمن خارج کنید و اجازه ندهید او از این ابزار هر زمانی که بخواهد استفاده کند و این راه حل دارد.
برای این در این ۸ سال مفصل کار کردیم و این را دنبال کردیم. مثلاً برای تبادلات بانکی ۱۱ ابتکار داریم که اگر دشمن تحریم را ادامه دهد به تبادلات بانکی بخش اقتصاد شما لطمه وارد نشود؛ اینها کار میخواهد. جوانان متخصصی امروز داریم که در این عرصهها دقیق بررسی کردهاند و کار کردهاند و برخی از این طرحها این نیست که بگویند این روی کاغذ است و در اجرا کار نمیشود و این را عملیاتی کردهاند و الان برخی از آنها انجام میشود که بدون پشتیبانی بانک مرکزی است. حالا اگر بانک مرکزی هم پای کار بیاید چه اتفاق خوبی رقم میخورد.
*برخی سوءمدیریتها را بعنوان خودتحریمی نام میبرند. اگر این را قبول دارید مصادیقی میتوانید برای آن اشاره کنید؟ چه راهکارهایی در ذهن دارید؟
بحث من این است سوءمدیریت اگر در کشور وجود دارد، باید آن را جدیتر نگاه کرد. در این روزها که الان نامزدهای محترم نتایج بررسی ها، برنامه هم مطرح میکنند، شاید مردم بگویند این برنامهها که خیلیها با هم مشابه است؛ واقعاً اینطور است. مثلاً در خیلی از موضوعات ما نگاههای مشترک داریم. کسی نمیتواند بیان کند نگاه مختلفی دارم. حتی همین دولت فعلی که وجود دارد. مثلاً در رونق تولید کسی هست که مخالف با رونق تولید هستم و نگاه دیگری دارم؟ مثلاً راه حل تورم چیست؟ الان اکثراً راه حلهای مشخصی را عنوان میکنند و ریشه تورم چیست و راه حل چیست.
سوالی که وجود دارد این است که چرا این مشکلات حل نمیشود؟ من میگویم باید یک لایه آن طرفتر را هم رفت. مثلاً اگر میگوییم سومدیریت وجود دارد، دلیل سومدیریت را بیان کنیم. یکسری مطالب در فرهنگ سیاسی ماست که آنها لطمه میزند؛ مثلاً کار نمایشی را به کار واقعی ترجیح دادن، باعث میشود کار پیش نرود. این که شما در موضوعاتی مثل عرصه حکمرانی اهل تعارف باشید. حالا این تعارف از رفقا شروع میشود، تا جناحهای مختلف، تا حتی تعارف با مردم و تعارف در تصمیم گیری است. برخی مواقع کسی که در موضع حکومت است میخواهد تصمیم بگیرد، باید مصالح واقعی مردم را ترجیح بدهد. نباید این باشد که بگوید الان چه موضوعی فضاسازی رسانهای است و چه چیزی را دوست دارند و ما هم الان همراهی کنیم. اینها آن چیزهایی است که لطمه میزند.
برخی مواقع میخواهد تصمیم بگیرد، دو نگاه وجود دارد و در نهایت یک تصمیم گرد گرفته میشود که بالاخره تکلیف کشور را حل نمیکند و اینها مشکلات جدی است که از آن به عنوان سوءمدیریت یاد میشود که به نظر من برخی ریشه در برخی فرهنگهایی است که غلبه بر مباحث سیاسی و اداری ما دارد.
*خودتحریمی بودن را قبول دارید؟
این خودتحریمی میشود. آن زمان کاری را انجام میدهید که ممکن است دشمن با ۱۰ تحریم نتواند انجام دهد. در ابتدای دوره سال ۹۲ وقتی آقای روحانی بعنوان رئیس جمهور انتخاب شدند، اولین جلسهای که به ایشان تبریک گفتیم که ان شاالله موفق باشید، بعنوان هدیه یک نکتهای که میخواستم بیان کنم این بود که ماشین دولت کُند است و حرکت نمیکند؛ الان ۸۵ درصد بودجه کشور صرف هزینههای جاری میشود. هرچه دارید صرف این ساختار اجرایی میکنید در حالی که در ساختار اجرایی شما میلیونها انسان هستند که با شرافت کار میکنند و زحمت میکشند. این سازوکارها غلط است. این سازوکار را باید درست کنید تا این ماشین با سرعت راه بیفتد. اگر این ماشین راه نیفتد مانند این است که میخواهید به مشهد بروید و یکی جاده را بسته و نمیگذارد بروید و مانند تحریم عمل میکند و یک زمانی سوار ماشین کندی میشوید که شما را ده روزه به مشهد میرساند. هر دو این باعث کندی کار یا نرسیدن شما میشود.
*در خانواده بزرگ آقای جلیلی بیکار دارید؟
طبیعتاً بله، امروز یکی از مواردی که جامعه را رنج میدهد این است که جوانانی از ما بیکار هستند.
*وقتی به شما به عنوان یک مسئول در جمهوری اسلامی مراجعه میکنند، چه حسی دارید؟
حتماً حس بسیار بدی دست میدهد. اگر یک جوان بهترین دوره عمر خود را برای کشور گذاشته است یعنی از ۱۸ سالگی که وارد دانشگاه میشود، درس را هم خوب میخواند، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا را میگذراند. این جوان ۱۰ سال از بهترین دوران عمر خود را گذاشته و تقدیم کشور کرده است. در رشتهای درس خوانده و موفق هم بوده است. این نباید بعد از اتمام درس دغدغه این را داشته باشد که کجا مشغول شود یا اگر در جایی مشغول شد ربطی به این رشتهای که خوانده نداشته باشد. دولت باید برای این برنامه داشته باشد. نمیتواند بگوید من یک کارهایی میکنم و این وظیفه خودت است.
اشتغال وظیفه یک دستگاه نیست. رئیس جمهور باید همه دستگاهها را بسیج کند. از دانشجویی که آن جا درس خوانده، رئیس دانشگاه باید برای دانشآموختگان خودش برنامه داشته باشد که چگونه مشغول شوند تا وزارت خارجه، وزارت صنعت، وزارت نیرو و همه دستگاهها باید برای خود ماموریت ایجاد اشتغال برای جوانان تعریف کنند تا این مشکل برطرف شود.
*اولویت اول اگر رئیس جمهور شوید چیست؟
اولویت اول را بیان کردم. برنامهای را در ۸ سال تعریف کردیم. کار کردیم، مطالعه کردیم، واقعاً سعی کردیم با عدد و رقم برای هر دستگاهی یک وظیفهای تعریف کنیم. حتی مثلا برای وزارت نیرو کار تعریف کردیم که چه سهمی در اشتغال دارد، وزارت کشاورزی چه سهمی در اشتغال دارد، نه اینکه چند تا کارمند بگیرد، یعنی کشاورزی را به گونهای اداره کند که باعث میلیونها شغل شود. صنعت همینطور است، منظور این نیست که چند کارمند بگیرد بلکه سازوکارها را به گونهای روان کند و دنبال کند که به این سمت پیش برود.
اولین برنامه من این است که این ماموریت را به ماموریتهایی که الان تعریف شده و داریم برای وزارتخانههای مختلف ابلاغ کنم که دنبال کنند. اینها چیزهایی است که در چهارچوب وظایف قانونی آنهاست، نه نیاز به مصوبه جدید دارد و نه قانون میخواهد و فقط باور، اراده و برنامه و پیگیری نیاز دارد که این کار انجام شود.
*میدانید سن ازدواج چقدر است؟
امروز آن چیزی که در کشور داریم و آنچه نگران کننده است این است که ما ۸ سال پیش تعداد ازدواج در سال ۸۰۰ هزار ازدواج بود و الان ۵۰۰ هزار ازدواج است. این کاهش در خانمها و آقایان بوده است، یعنی سن ازدواج افزایش یافته است. باید برای این برنامه داشت. وقتی ۳۰۰ هزار ازدواج طبق آمار کم شده دولت نمیتواند بگوید ربطی به من ندارد؛ این را باید بررسی کرد. در یکی از بررسیها این بود که در همین فاصله ۸۰۰ هزار ازدواج به ۵۰۰ هزار ازدواج رسیده است ساخت مسکن ۷۵۰ هزار به ۳۵۰ هزار رسیده است. آیا بین این دو ارتباط معناداری وجود ندارد؟ وقتی جوانی میخواهد ازدواج کند ۳-۲ تا ضروریات اولیه را مانند شغل و مسکن را نیاز دارد که باید برای او فراهم باشد تا امیدی داشته باشد.
*می دانم فرزند شما ازدواج نکرده است، ولی خبر از جهیزیه و مهریه و اعداد و ارقام دارید؟
طبیعتاً خبر دارم، چون در بازار و جامعه هستم؛ این خیلی قابل تاسف است. یکی از طرحهایی که داریم همین است. من ۴ طرح را اشاره کنم. اگر صحبت میکنیم که در ۴ سال آینده کشور را نباید فقط اداره کرد، بلکه باید کشور را جهش داد، شاید برخی تصور کنند میخواهیم در مباحث راهبردی قدم بردارند و مردم چه میشوند؟ نه، اتفاقاً بحث من این است که در این موضوعات دولت باید برنامههای مشخص عینی داشته باشد. من ۴-۳ طرح را بگویم که یکی همین موضوع جهیزیه است.
یک بحث ما که دنبال کردیم طرح «وان» است. این که مردم باید بتوانند آن سهم خودشان از مصرف انرژی را خودشان مدیریت کنند. این باید در اختیار آنها قرار گیرد و خودشان از آن استفاده و مدیریت کنند. با توجه به مصرفی که دارند آن را مدیریت کنند. اگر خواستند استفاده کنند و اگر خواستند به دیگری واگذار کنند. این را در تلوبیون مطرح کردیم. کاری که صداوسیما انجام داده و کانالهایی را در اختیار نامزدها قرار داده است. این طرح را مفصل در این کانالها قراردادیم و مردم میتوانند استفاده کنند.
طرح دیگر برای سبد غذایی خانواده است. دولت نمیتواند برای خانواده بی تفاوت باشد و بگوید یارانهای دادیم و غذا را بخورد و نانی میتواند بخرد. طبق قانون اساسی هم حق مردم است و هم وظیفه دولت است که مردم باید از خوراکی که به لحاظ نظام سلامت ضروری است که مثلا ۲۵۰۰ کالری با طیفی از محصولات غذایی است، باید تامین بشوند. باید دولت برای این برنامه داشته باشد و در ۱۳ قلم کالا این را انجام دادهایم. سوم اینکه علاوه بر این باید زمینههای شادکامی فراهم شود که در طرح سفر این را مفصل طراحی کردیم. با امکاناتی که دولت دارد و الان بلااستفاده است، میتوان برای همین ۵۰۰ هزار زوجی که در سال ازدواج میکنند حداقل سالی ۵ روز سفر رایگان و برای ۴ دهک درآمدی پائین جامعه ۳ روز مسافرت تعیین کرد.
یکی از آن طرحها این است که طرحی تحت عنوان اعتبار برای هر خانواده است که از آن بتواند برای موضوعاتی مثل خرید جهیزیه استفاده کند تا مبلغ مشخصی که بتوان جهیزیه را خرید و بعد بر آن اساس در کارت اعتباری این میزان اعتبار دارد و میتواند برای خریدهای این فرمی، بویژه از تولیدات داخلی استفاده کند که هم تولید شما افزایش یابد و هم نگرانی تا حدودی برطرف شود.
*آقای جلیلی از فضای مجازی خبر دارد؟ اگر فرزند شما یا دوستان نزدیک شما که فرزند دارند وارد فضای مجازی میشوند دغدغه دارید یا با خیال راحت میروند؟
ببینید درباره این باید با مردم صادقانه مطرح کرد. فضای مجازی یکی از فرصتهای بینظیری است که در اختیار نسل ما قرار گرفته است. مردم ما که ۳۰-۲۰ سال این فضای مجازی را با این گستردگی و با این وسعت نداشتند، خیلی کار سختتری داشتند. الان با فضای مجازی بستر خوبی برای این فراهم است که سرعت، دقت و کیفیت خدمات را افزایش دهید، در کار علمی و خدمات رسانی به مردم در عرصههای مختلف؛ لذا باید حتماً برای فضای مجازی یک برنامه استفاده حداکثری داشته باشید. نمیتوان گفت این وسیلهای است که کسی میخواهد استفاده کند. نه، این یکی از بهترین وسایل است که در عرصههای مختلف است. در قضیه کرونا توانستید با فضای مجازی آن محدودیتهایی را که ناشی از حضور در مدارس بود، جبران کنید و خدمات را ارائه دهید.
اما فضای مجازی هم مانند هر ابزار دیگری ممکن است از آن علیه اخلاق، خانواده، فرهنگ کشور استفاده شود؛ این هم فقط مربوط به ما نیست، در همان کشورهایی که خیلی این موارد را توجه ندارند، برای آن مقرراتی دارند که من معتقد هستم باید به آنها نیز توجه شود و جدی گرفت.
*تقریباً توضیح دادید که باید چکار کرد، ولی یک برنامه مشخصی برای فضای مجازی دارید؟
یکی از چیزهای بسیار مهم که در فضای مجازی بسیار کوتاهی کردیم و باید بحثهای آن انجام شود و ما بررسی کردهایم، بحث تولید محتواست. ما یک فرهنگ غنی در این عرصه داریم. شما باید امروز یکی از کسانی باشید که در فضای مجازی حضور موثر داشته باشید. این فرهنگ غنی و این تاریخ و ادبیات غنی و این بحثهای مختلف و ظرفیتهای خوبی که امروز وجود دارد و همین افتخارات کشور و موضوعاتی که امروز در صحنههای هنری بچههای ما دارند، اینها را باید بتوان القا کرد، نه اینکه آنجا را بستر خالی تصور کنید؛ آنجا خالی نمیماند.
اگر شما نروید و با فرهنگ غنی خود آنجا را پر کنید، دیگران پر میکنید؛ لذا باید در این زمینه برنامه جدی به لحاظ بحثهای محتوایی داشت. در بحثهای زیرساختی همین طور است. یک بحث جدی و مهم این است که در فضای مجازی حتماً باید «شبکه ملی اطلاعات» را داشته باشید. یعنی یکی از بحثهای مهم در فضای مجازی چیست؟ همان شعار انقلاب یعنی استقلال و آزادی است. فضای مجازی مثل برق است. میتوانید برق کشور وابسته به دیگران باشد و هر زمان میخواهد قطع کند و هر وقت بخواهد وصل کند؟ فضای مجازی هم اینطور است و نباید وابسته به دیگری باشد و اگر خواست قطع کند و اگر خواست وصل کند، آزادی شما را محدود کند.
امروز قهرمان ملی این کشور کیست؟ شهید سلیمانی است. آنها با جسارت تمام میگویند نباید عکس این فرد باشد. یعنی طرف اینقدر وقیح در فضای مجازی در موضوع آزادی است. به صراحت پست شما را از شهید سلیمانی پاک میکند و این میزان تا آزادی شما ورود پیدا میکند. من عرضم این است که اگر صحبت از آزادی در فضای مجازی میکنیم، در همه ابعادش منظور است، حتی امروز کشور شما ادعای اقتصاد بازار آزاد دارد و میگوید چرا با شهروند ایرانی با شهروندی در فلان جای دنیا تراکنش مالی دارند؟ روی آن تحریم اعمال میکند؛ لذا باید آن استقلال و آزادی خودتان را در عرصههای مختلف از جمله در فضای مجازی تامین کنید و نباید اجازه دهید آزادی را او بخواهد محدود کند.
*آقای جلیلی متولد ۱۳۴۴ در مشهد؛ پدر اخیراً به رحمت خدا رفته اند، چه کاره بودند؟
معلم دبستان بودند.
*و مادر چه کاره بودند؟
مادرم خانه دار بودند و متولد اردبیل.
*یعنی پدر مشهدی بودند؟
پدر بیرجندی و مادر اردبیلی و ما مشهدی هستیم.
*چند خواهر و برادر هستید؟
سه نفر هستیم.
*در میان خواهر و برادرها فقط شما چهره شناخته شدهای شدید یا فرد دیگری از باب مسئولیتهای اجتماعی مشهور هستند؟
اخوی ما کمی شناخته شده هستند.
*آقای جلیلی چه سالی ازدواج کردند؟
من در سال ۷۳ ازدواج کردم.
*چطور با حاج خانم آشنا شدید؟
از طریق خانواده که معرفی کردند و شناخته بودند و ما هم رفتیم و آشنا شدیم.
*خطبه عقد را چه کسی خواند؟
خطبه عقد را آقای میرشاه ولد امام جمعه ملایر از علمایی بودند که در مشهد حضور داشتند، خواندند.
*مهریه چقدر بود؟
مهریه ۵ سکه طلا بود.
*حاج خانم چه میکنند؟ چه تحصیلاتی دارند و چه کاری انجام میدهند؟
ایشان پزشک هستند. تخصص پزشکی اجتماعی و دارای بورد در پزشکی اجتماعی هستند.
*چند فرزند دارید؟
یک فرزند دارم که پسر است.
*چه میکنند؟
ایشان دانشجوی کارشناسی ارشد در دانشگاه شریف هستند.
*چه رشتهای تحصیل میکنند؟
رشته برق تحصیل میکنند.
*آقای سعید جلیلی اگر رئیس جمهور شود دایره دخالت خانواده و فرزندان را در کار اجرایی چطور تعریف میکند؟ ممکن است به نوعی رفتار کنید که شاهد آقازادگی باشیم؟
من حالا فراتر از این بیان کنم، یکی از دوستان که همراه ما است گفت یادت است سال ۹۲ در ستاد انتخاباتی یکی به شما گفت اگر انتخاب شدید سعی کنید از اطرافیان و ستاد کسی را انتخاب نکنید. شما به یاد دارید چه جوابی دادید؟ گفت شما گفتید توصیه کنید حداقل یکی از اینها را انتخاب کنید. (میخندد).
چون لزوماً نگاه من این نیست که ببینم چه کسی اطرافم است و شاید یکی از تمایزات ما، خوب یا بد، این است که سعی میکنیم فقط به اطراف و کسانی که اطراف هستند، نگاه نکنیم بلکه مقید باشیم حتی الامکان کسانی که نزدیک هستند را کمتر در کارها دخالت دهیم.
*تفریح آقای جلیلی چیست؟ سفر، مطالعه و ...
عمده تفریح ما با خانواده نشستن است؛ چون مخصوصاً در این سالها فرصت زیادی برای تفریحات مرسوم نداشتیم، اما اگر سفری پیش بیاید عمدتاً مشهد است که شهر ماست و اگر فرصتی داشته باشم عمدتاً مطالعه میکنم. یعنی اگر دست من باشد و تنها باشم بیشترین فرصتی که داشته باشم با مطالعه پر میشود.
*بیشتر چه کتابهایی است؟
تقریباً طیف کتابهایی که میخوانم متنوع است و خودم را منحصر نمیکنم.
*اهل سینما و تلویزیون هستید؟ آخرین فیلم سینمایی یا سریالی که دیدید چه بود؟
مثل بقیه نگاه میکنیم. سینما میروم مخصوصاً آقای احمدرضا معتمدی فیلم «سوء تفاهم» ایشان را دیدم و برای من بسیار ارزشمند بود، چون کتاب ایشان که فلسفه فیلم بود را کامل خواندم؛ خیلی کتاب ارزشمندی بود. کتابی است که بسیار قوی و خوب، با نگاه به فلسفه غرب، فلسفه اسلامی و همینطور آن چیزی که صنعت سینما و فنون هنری که در سینما بکار برده میشود، بحث کرده که چند تا فلاسفه هم به آن کتاب مقدمه نوشتند.
*از اساتید و هیئت علمی دانشگاه صداوسیما هستند؛ خداوند ایشان را سلامت نگه دارد.
بله، متاسفانه کسالتی دارند که آرزوی موفقیت میکنم. در فیلم سوءتفاهم در حقیقت یک مفهومی که در کتاب فلسفه فیلم مطرح کرده بودند که البته کتاب بسیار سنگینی است، ایشان وقتی این کتاب را به من هدیه کردند و شروع به خواندن کردن، د من تندخوانی خوبی دارم و این کتاب را ۱۰ روزه میخوانم، ولی دو ماه طول کشید. احتیاج به تامل و مطالعه داشت و باید دقت میشد و ابتدای کتاب ایشان نوشته بود ۳۰ سال برای این کتاب زحمت کشیدم. من شاید ابتدا این را اغراق دانستم و گفتم ۳۰ سال زمان زیادی است، اما وقتی خواندم متوجه شدم حاصل ۳۰ سال مطالعه و تحقیق است و کتاب خوبی است. فیلم «سوء تفاهم» ایشان را که دیدم، متوحه شدم بخشی از این کتاب را در قالب فیلم به تصویر کشیده و برای من ارزشمند بود که الحمدالله در میان هنرمندان چنین انسانهای قوی و متفکر و حتی اهل فلسفه داریم که اینقدر فیلم را میفهمند و متناسب با آن فیلم میسازند.
*اهل ورزش هستید؟
در حد حرفهای نیست، ولی در شنا و کوهنوردی هستم.
*ورزشهای قهرمانی را پیگیری میکنید؟
تا حدودی مانند فوتبال را پیگیری میکنم که جنبه ملی پیدا میکند.
*با هیجان یا بی هیجان؟
طبیعی است هیجان خودش را دارد، اما مانند خیلیها هیجانی نیستم.
تاکنون به اطراف شهرهای بزگ سر زده اید؟
فراوان! در این ۸ سال یکی از توفیقاتی که داشتیم، این بود که تقریباً همه ۳۱ استان و بسیاری از شهرها و روستاها را رفته ام و یکیاش همین حاشیه شهرها بود. اکثر جاهایی که میرفتم سعی میشد یکی از جاهایی که بروم حاشیه شهرها باشد. هر شهری که رفتم تاکید دارم این قسمتها را ببینم. برخی از جاها انصافاً در ۴۲ سال اخیر کشور پیشرفتها و توفیقات خوبی داشته است و در بسیاری از زمینههای عمرانی و اقتصادی پیشرفتهای خوبی داشته، اما برخی جاها است که قابل پذیرش نیست. در زاهدان دو سفر که رفتم، دو محله حاشیهنشین را سر زدم. یکی شیرآباد که برادران اهل سنت ما بودند و دیگری محله بابائی بود که اهل تشیع بودند. اینها قابل پذیرش نیست. در آبادان وقتی محله ذوالفقاری میروید اصلاً قابل پذیرش نیست. خرمشهر عزیز که اینهمه جوانان ما برای آزاد کردن آن خون دادند، برای آباد کردن آن کوتاهیهای جدی داشتهایم.
در خرم آباد مناطق جنوب شهر رفتم جاهایی بود که بسیار نیاز به توجه بیشتر داشت، در تبریز هم همینطور بود. اینها جای کار دارد. یک چیزی که بسیار ارزشمند است مثلاً در زاهدان، خرم آباد، تبریز و ... میدیدم جوانان آن مناطق خود همت و کار کردند و اجازه نمیدهند با برنامههایی این روند فقر و محرومیت ادامه یابد و کارهای جدی انجام میدهند، ولی این کافی نیست. دولت در اینجا نقش دارد، وظیفه دارد.
*چه کار باید کرد؟
هزینههایی که الان در دولت مصرف میشود، بسیاری از این هزینهها یا بخش عمدهای از این هزینهها غیرضروری است، هزینههایی است که میتوان در آنها صرفهجویی کرد و به این مسائل رسیدگی کرد. الان وقتی بحث میشود همه میگویند بودجه نداریم، این کارها را ما هم میدانیم بودجه لازم است. این را بررسی کردهایم؛ بسیاری از هزینههایی که در ماشین دولت انجام میشود غیر ضروری است که هیچ کسی از آن نفع نمیبرد. مانند ماشینی است که بنزین آن دود میکند و حرکتی نمیکند. بیشتر از آن چیزهایی ککه میل میشود و باید جلوی آن میلها را گرفت برخی حیف میشود. اگر همینها را جمع کنید با آنها بخش عمدهای از بودجه میتواند کارآمد و عملیاتی و مفید باشد، بویژه در این نقاط.
*بهتر از خیلیها میدانید یکی از پایههای اصلی ازدواج مسکن است. الان مسکن بعنوان اجاره یا خرید یک دغدغه است، که در این سالهای اخیر کسی به خرید فکر نمیکند. در سالیان اخیر بررسی کرده اید چقدر رشد قیمت مسکن داشتیم و علت چه بوده است؟
بله، دقیقاً این را اشاره کنم که به بهانه مسکن بحث اصلی را بیان کنم. اگر راه حلها را درست نرویم طبیعتاً نتیجه نمیگیریم. اگر بخواهید به مشهد بروید و اگر مسیر را اشتباه بروید، طبیعتاً به مشهد نمیرسید. ۸ سال پیش این را در ایام انتخابات و همین مباحث بیان کردم. راه این که بتوانیم به مقاصدی که برای ملت ما لازم است و آنها بدان نیاز دارند برسیم، باید راه را درست بشناسیم. این که فلان کار را میکنیم، با فلان کشور حرف میزنیم، گفتگو میکنیم و مشکلات حل میشود، این غلط است. من مخالف گفتگو نیستم، من خودم مذاکره کننده بودم. من میگویم راه صحیح چیست؟
امروز میبینید قیمت مسکن ۷ برابر شد، قیمت دلار ۱۰ برابر شد. اینها ناشی از مسیر غلطی است که طی کردیم. مثال بیان میکنم که الان وضعیت اقتصادی در خیلی از شاخصها از سال ۹۲ بدتر است. یعنی مردم الان میخواهند دلار دوباره سه هزار تومان شود و مسکن با آن قیمت برگردد و خیلی چیزها آن گونه بشود. چرا این طور شد؟ چون مسیر غلطی انتخاب شد و افراد طی کردند. اشکال ندارد، اگر تجربه تلخی هم صورت گرفته، آن تجربه نباید تکرار شود. بدترش این است کسانی بخواهند آن را توجیح کنند و بگویند کماکان باید این راه را ادامه دهیم. این خیلی بد است. ولی آن راه حل چیست؟ مثلاً در مسکن یک طرحی بود که امروز مردم میتوانند دربارهاش قضاوت کنند؛ تحت عنوان مسکن مهر. چند میلیون خانواده از این استفاده کردند و با این صاحبخانه شدند. دولت جدید که میآید میتواند بگوید این طرح را تکمیل و تصحیح میکنم و حتی طرحی بهتر از این میآورم. این اشکالی ندارد و او منتخب مردم است، اما نمیتواند بگوید این مسکن را تعطیل میکنم و هیچ کاری کنار آن نمیکنم؛ این بد است.
بر این اساس فکر میکنیم برای ۴ سال آینده حداقل باید سالی یک میلیون خانه ساخته شود که این باید تا دو میلیون افزایش یابد. این را بر اساس محاسبه و دقت بیان میکنم. اگر شرایط خوب فراهم شود مثل قبل باید سالی ۸۰۰ هزار ازدواج داشته باشید اگر چه الان به ۵۰۰ هزار ازدواج رسیده است، اما طبیعیاش ۸۰۰ هزار ازدواج است. شما سالی ۲۰۰ هزار مسکن روستایی را باید بازسازی کنید. بافتهای فرسوده را دارید و علاوه بر اینکه در این ۸-۷ سال گذشته، خلاء جدیتری به دلیل کمکاریها ایجاد شده که از ۷۵۰ هزار مسکن به ۳۵۰ هزار مسکن رسیده است.
اصل ۳۱ قانون اساسی میگوید مسکن حق مردم و وظیفه دولت است. دولت نمیتواند بیان کند من دو تا سیاستگذاری میکنم و همین! این سیاست گذاری را باید دنبال کرد. من مثالی از شهید حاج قاسم بیان کنم که مثال خوبی بیان میکرد. یکبار خدمت حضرت آقا بودیم و شهید حاج قاسم هم حضور داشت. آنجا بیان کرد ما روستایی هستیم، آب را ول میکنید اینطور نیست که آب خودش پای درخت برسد، باید با بیل پشت سر آن راه بروید تا خاطرجمع شوید به درخت رسیده است؛ یکباره میبینید مسیر آب کج شده است. خیلی از دستورات در کشور این فرمی است. شما نمیتوانید بگویید من ابلاغ کردم و وزیرم بد بود و حالا او را عوض کنم. نتیجه مهم است. من از مردم میخواهم اگر نامزدهایی میگویند چه میکنیم باید این سوال را کرد که نتیجهاش چه خواهد بود؟ چون برای مردم نتیجه مهم است. این که بگوییم این را گزارش میکنم و همایش میگذارم و نمایش برگزار میکنم؛ اینها نمایشی است. با نمایش نمیتوان کشور را اداره کرد.
*اگر شما رئیس جمهور شوید قانون واقعی هدفمندی یارانهها را اجرا میکنید؟ قشر پولدار را که همچنان یارانه میگیرد مستحق دریافت یارانه میدانید یا خیر؟
این ناشی از دو نگاه است. همین الان دوستانی در دولت این نگاه را دارند که انرژی و چیزی که میگوییم باید هدفمند شود، این برای ماشین است و برای مردم نیست! این نگاه را به صراحت در جلسات بیان کردهاند. یعنی میگویند اگر کسی ۴ ماشین دارد باید به او ۴ تا سوخت بدهیم، اگر کسی ندارد هم ندارد. ما میگوییم این نگاه از اساس غلط است. باید سهم مردم در مصرف انرژی برابر باشد. فقط منظور بنزین نیست، بلکه گازوئیل، برق، گاز و ... است. این سهم را باید به مردم بدهید. روی این کار جدی تحت عنوان طرح وان (منظور واحد انرژی است) مطرح کردهایم. این را در تلوبیون گذاشتهایم و مردم ملاحظه خواهند کرد. من عرضم این است که شما این را در اختیار مردم بگذارید و بگویید این سهم را دارید و میخواهید هر میزان مصرف کنید و هر میزان به دیگری واگذار کنید و آن را مردم تعیین میکنند و تمام سازوکار این مطالعه شده است.
وقتی مردم خودشان احساس میکنند مدیریت دارند و حقشان به آنها پرداخت شده است این نتایج را دارد که اصلاح الگوی مصرف را بهمراه دارد، درآمد مردم بویژه دهکهای پائین که تاکنون از این موضوع استفاده نمیکردند، چند برابر یارانه فعلی چه بسا بتوانند از این استفاده کنند؛ این بر اساس مدیریت خودشان است. میتواند از این به خوبی استفاده کند و مصرف همین مصرف فعلی باشد، نه اینکه بگوید مصرف را کم کنم، ولی مصرف توسط خانواده مدیریت میشود.
این کار سختی نیست، طرحی نیست که بگوییم ابتدا باید زیرساخت را فراهم کنیم و ابزار فراهم کنیم، اینچنین نیست. این طرح دو زیرساخت نیاز دارد که هر دو موجود است که یکی حساب بانکی خانوادههاست و دیگری داشتن گوشی تلفن همراه حتی غیرهوشمند است. با این خانواده میتواند این حساب انرژی را مدیریت کند و از آن بهرهمند شود.
*اینطور فهمیدم که قطعاً این کار را میکنید که مستحق نیستند دریافت نکنند.
بله.
*هزینهای که بدست میآید را چه میکنید؟
اصلا دست شما نمیآید. دست خود مردم است که چطور هزینه کنند و یک ریال دولت در این زمینه هزینه نمیکند و اینکه بعد بگوید چطور بخواهیم پرداخت کنم. این مدیریت را به مردم میسپاریم. این کاملاً مطالعه شده و اگر در این ۸ سال کار کردیم، روی این طرح سه سال مطالعه جدی شده است. این طرح خامی نیست که بگوییم بعنوان شعار در انتخابات باشد؛ اینطور نیست اگر گفتیم روزی رئیس جمهور شدیم این کار را دنبال میکنیم. به محض این که به این طرح رسیدیم نامه گذاشتیم و برای رئیس جمهور و روسای دو قوه دیگر ارسال کردیم و به آنها این را تقدیم کردیم و چند ماه قبل از طرح بنزین این طرح را ارائه دادیم که متاسفانه آن حوادث ناگوار پیش آمد.
ما گفتیم طرح مطالعه شده و بررسی شده وجود دارد و هر جایی سوال دارید را توضیح میدهیم. نکاتی دارید بیان میکنیم. فکر میکنیم این طرح خوب است. معتقد هستیم کاری را برای کشور میتوان انجام داد اینکه بگوییم یک روزی دوست من بیاید یا من بیایم و من خودم انجام دهم، خیانت و رذالت است.
*جایگاه ریاست جمهوری جایگاهی است که هر تصمیم گیری که میکند مورد قضاوت بخشی از جامعه یا مورد نقد قرار میگیرد. عکس العمل شما در قبال نقدها چیست؟ چه پیشنهادی به منتقدین خود دارید که چگونه شما را نقد کنند؟
من چیزی که تحت عنوان «دولت سایه» مطرح کردم اگر خود من هم انتخاب شوم از ملت خواهش میکنم بتوانند این دولت سایه را ادامه دهند. دولت سایه را توضیح بدهم. هر دانشگاهی در این سالها رفتم و از من سوال کردند دولت سایه چیست و چگونه به آن وصل شویم، گفتم هر دانشگاه میتواند یک دولت سایه باشد. هر دانشکده میتواند در حد خود یک دولت سایه باشد. هر مسجد میتواند یک دولت سایه باشد. یعنی چه؟ من این را توضیح دهم. یعنی هر فردی در کشور که دغدغه کشور و انقلاب و مردم را دارد، باید سایه به سایه در حد وسع خودش تحولات کشور را دنبال کند، اگر میبیند کار خوبی میشود برود کمک کند، اگر کار غلطی میشود آن را تصحیح کند، اگر کار ناقصی میشود آن را تکمیل کند. یک دانشگاه با دانشکدههای مختلفی که دارد یک دولت سایه است. باید دولت را زیرنظر بگیرد و سایه به سایه دنبال کند و جاهای مثبتش را تقویت کند و تشکر کند و بگوید ما هم کمک میکنیم، اما اگر جایی ناقص است کمک کند تکمیل شود همانطور که اگر خطاست تصحیح کند.
ما در ۸ سال گذشته اگر دولت کارهای خوبی کرد ما تشکر کردیم. دولت یک کار خوبی در خوزستان انجام داد که قبلاً انجام نشده بود، ۳۰۰ هزار اراضی کشاورزی آنجا را تسطیح کرد و این کار خوب و ارزشمندی بود و هر جایی رفتیم تشکر کردیم. در سیستان و بلوچستان، یک خانم فرماندار اهل سنت بود به اسم خانم ریگی که همه کارهایی که یک فرماندار انقلابی و جوان باید انجام دهد را انجام میدهد. بارها در سخنرانیها از ایشان تشکر کردم. بعد ایشان سفیر ایران در برونئی شد. یعنی کار خوبی میشود باید دنبال کرد، همچنان که در جهت کمک به دولت باشد، کارهای غلط را در حد فهم و وسع خود متذکر شوید. حتماً اگر خودم در موضع دولت باشم از مردم خواهم خواست؛ اصلا راهش این است. اینکه در دنیا میبینید به اسم شفاف سازی، سوت زنی و NGOها مطرح میشود، ما در فرهنگ خودمان قویتر داریم. در امر به معروف و نهی از منکر داریم. حضرت امیر (ع) وقتی حاکم بودند بیان کردند به من آنچه باید مشورت داده شود یا موضوعی در حقیقتی است بیان کنید و حتما بگویید. این حضرت امیر است که در اوج همه کمالات است.
*در صحبتهای تان بیان کردید کشور را صرفاً را با نمایش نمیتوان اداره کرد و باید بر اساس واقعیات اداره کرد. در این باره بیشتر توضیح دهید.
این بحث بسیار مهمی است. یک موردی که در فرهنگ سیاسی ما متاسفانه بعضاً غلبه پیدا میکند، این است که کار نمایشی جای کار واقعی را میگیرد؛ یعنی اگر شما دنبال این بودید که مثلاً گفتند کار را انجام دهید عوض اینکه نتیجه کار را بگویید، گزارش کار را بگویید، نمایشی میشود. مثل این که قرار باشد شب نان به خانه ببرید و عوض این که نان ببرید همواره گزارش دهید چند نانوائی رفتم، شلوغ بود و فلان نانوائی مشکل بود، من یک شب از شما قبول میکنم، ولی در نهایت میگویم نان چه شد؟
الان در برخی از مسائل کشور کارهای نمایشی شکل میگیرد. در موضوعات مختلف همایش و سروصدا و گزارش میشود. بعد میگوییم تحریمها برداشته شد؟ نه، تحریمها دو برابر شد! آقا قرار بود انتهای این بحثها به این برسد که تحریمها برداشته شود. در نتیجه گرانی چند برابر میشود، مسکن ۷ برابر میشود. در موضوعات مختلف اینطور است. این فرهنگ را باید جلوگیری کرد و لازمهاش این است که نباید تعارف داشت. یکی از آن چیزهایی که نمایشی است، تعارف کردن با همدیگر است. نباید در اداره کشور تعارف داشت. اتفاقاً تعارف اول با نزدیکان است، نه با کسانی که با شما دشمن هستند و یا در رقابت هستند.
حضرت امیر (ع) با چه کسانی تعارف ندارد؟ با دوستان قدیم، با یارانی که الان کنار ایشان هستند، با جناب کمیل، با عثمان بن حنیف که حاکم است. به او میگوید من اینها را میخواهم. یکی از بحثهایی که مطرح میشود این است که نباید بخاطر رضایت عده خاص یا در سیاست، یا در اقتصاد یا در موضوع رسانهای مصالح عمومی را نادیده بگیرید. حتی تعارف با مردم نداشته باشید. حکمران خوب کسی است که اگر چیزی مصلحت بداند صادقانه با مردم بیان کند. یادم است در زمان برجام میگفتند این نقدها را نکنید، الان مردم برجام را دوست دارند. من میگفتم اینجاست که باید با مردم تعارف نداشت. باید بگوییم این چیزهایی که در این وجود دارد و ما میبینیم تحریمها را برنمیدارند؛ این متن برجام است. بعداً مردم میگویند چرا این مطلب را نگفتید؟!
*آقای جلیلی اگر رئیس جمهور شود و خدای ناکرده از اطرافیان و نزدیکان وی مرتکب فساد اقتصادی شود چه برخوردی با او میکند؟
باید با او محکمتر برخورد شود. حضرت امیر (ع) در تعارف نداشتن در حکومت اولین بدون تعارف و یا اشخصترین آن با برادر خود جناب عقیل است. شما میبینید با او هم تعارف ندارد. برادری و تعارف یعنی احترام به حقوق مردم. این برادری تا جایی است که حقوق مردم ضایع نشود. آن وظیفهای که دارید باید انجام دهید.
*در صحبتهایتان اشاره کرده بودید آتش به اختیار بودن یعنی سر باز نزدن از مهمترین وظایف اجتماعی، سیاسی و قانونی است. از منظر آقای جلیلی مهمترین خط قرمزی که افرادی که میخواهند آتش به اختیار عمل کنند، باید چه باشد؟
اولاً آتش به اختیار باید تعریف شود که چه معنا دارد. این بحثی است که در دولت سایه مطرح کردم. هر کدام از آحاد جامعه که ادعا دارند باید فعال باشیم و لازمه این عمل است و فقط حرف زدن نیست، این که جلسه بگذاریم و آسیب شناسی کنیم و بعد تمام شود و سر جای خودمان بنشینیم. اینکه عرض کردم در جای جای کشور رفته ام و خیلی جاها نشتسته ام و دیدم فقط حرف است، ولی در جنوب شهر خرم آباد رفتم و دیدم چند جوان نشسته اند و آسیبشناسی و اقدام کردند و روی محله خودشان تاثیر گذاشتند. من میگویم آتش به اختیار یعنی اگر کسی احساس دلسوزی میکند همانطور که شما در این لیوان آب یک قند میاندازید آن قند اندازه خود این لیوان را شیرین میکند، هر کسی که احساس مسئولیت میکند باید اندازه محیط خودش را شیرین کند. مردم باید بچشند که اینجا افرادی هستند که دلسوزانه مسائل ما را دنبال میکنند. ما خیلی مواقع دنبال بهانه میگردیم که مسئولیت را دنبال نکنیم؛ عرض من این است. آن چیزی که بیان میشود، این است.
دولت سایه هم که میگویم به همین معناست. یعنی وسع شما در حد محله است، در حد محله اقدام کنید. سعی کنید موثر باشید و کارهای درستی انجام دهید. ممکن است وسع شما در یک موضوع علمی است، مثلاً در اقتصاد است. در حد اقتصاد بیان کنید مثلاً این لایحه در اقتصاد غلط است یا این کار در دولت غلط است. همه باید موثر باشیم. اینهاست که کشور را بانشاط میکند، فعال میکند و البته دولت باید نسبت به این سعه صدر داشته باشد و این را فرصت برای خود بداند، نه اینکه بگوید من تحمل میکنم. این را باید فرصت برای خودش بداند و بگوید تمام جامعه امروز با من همکاری میکند. این هم که بیان کردید خط قرمز چیست، همان است که کار تمیز فرهنگی کنیم، این نیست که شلوغ کنیم. شما مبتنی بر اخلاق، قانون و تقوی سعی کنید بیشترین تاثیر را در کشور داشته باشید.
*مهمترین ویژگی مثبتی که در سوابق خود میبینید که به کار شما در ریاست جمهوری میآید، چیست؟
این را باید دیگران بگویند، ولی من فکر میکنم منصب ریاست جمهوری تجربه عمیق از مناسبات درون دستگاهها میخواهد؛ این بسیار مهم است. مناسبات منظور چیزهای شکلی نیست. این که چه کسی کار نمایشی میکند و چه کسی کار واقعی میکند. امروز در ادارات ما خیلی از کارهایی که انجام میشود روی دوش افرادی است که زحمت میکشند و شریف هستند، کار میکنند، ولی کسی آنها را نمیبیند و نمیشنود؛ بالعکس کسانی هستند که شلوغ میکنند و سروصدا میکنند و کارآمدی هم ندارند.
کسی که رئیس جمهور میشود در سطوح مختلف این فهم را داشته باشد که رو برای همکاران بیاورند که میخواهند از بدنه دولت کار واقعی کنند، نه کار نمایشی! این کار نمایشی مربوط به یک جناح و جناح دیگر نیست. در همه متاسفانه فراگیر است و تب غلطی است که وجود دارد. اگر در کشور مثل تجارت که میگوییم سوداگری جای تولید را نگیرد، کسانی آمدند با لابی جای کار واقعی را گرفتند، مثلاً میگوید چرا اینقدر کار کنم و دو تا کار رسانهای میکنم و یک کار لابی میکنم و دیده میشوم؛ حالا کار هم نشد، نشد!
رئیس جمهور باید اینها را بفهمد و تشخیص دهد. در بدنه دولت خود بخش عمدهای از افراد و کارمندان شریفی داریم که اتفاقاً کار واقعی و دقیق میکنند. هنر رئیس جمهور در عرصه کلان و خرد در اداره کشور باید این باشد که بهاء و اصالت را به کار واقعی بدهد؛ این بسیار مهم است. اگر موفقیتهایی داشتیم انسانهای اصیل را از بدیل باید بشناسیم یعنی شهید رجائی اصیل بود. باید اصیل را از بدل بشناسیم. ما انسانهای اصیل زیاد داریم.
*از حضور شما در این برنامه تشکر میکنم. امیدواریم انتخابات پرشوری را با حضور شما مردم ببینیم و بهترینی که در ذهن مردم است انتخاب شود.
من خداحافظی میکنم، اما آخر برنامه با دستخطی که آقای جلیلی خطاب به شما مینویسند، به پایان میرسد.
«بسم الله الرحمن الرحیم.
استَجیبوا لِلَّهِ و لِلرَّسولِ إِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم
ملت شریف ایران، با انقلاب اسلامی اسلام را انتخاب کرد و حیاتی تازه یافت.
امروز کشور ما فرصتهای بیبدیلی برای جهش و رسیدن به قلههای پیشرفت دارد که انتخاب شایسته ملت در ۱۴۰۰ میتواند گام مهمی در این مسیر باشد».
انتهای پیام/