شهید چمران از طرفی در آمریکا درس خوانده و از طرف دیگر انقلابی و وزیر دفاع شده بود، تمام این موضوعات حسادت‌ها علیه ایشان را برانگیخته بود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روز‌های ابتدایی جنگ تحمیلی به‌دلیل عدم شناخت صحیح از وضعیت دشمن و کمبود نیرو‌های مختصص نظامی، روز‌هایی نفس‌گیر و بسیار حساس بود، روز‌هایی که رزمنده‌ها با جان خود در برابر تانک‌ها و سرب‌های داغ بعثی ایستادگی کردند. در این روز‌ها دلدادگان به امام خمینی (ره) برای دفاع از میهن و اسلام به جبهه حق علیه باطل شتافتند. شهید مصطفی چمران یکی از دلدادگان امام بود که عاشقانه پای آرمان‌های حضرت امام (ره) ایستاد و با تدبیر‌های بی‌نظیر خود سبب شد رژیم بعث نتواند در خاک کشورمان پیشروی کند؛ به‌مناسبت سالروز شهادت این بزرگ‌مرد با تشکیل میزگردی به ابعاد شخصیتی این شهید والامقام پرداخته و با همرزمان ایشان گفتگو کرده است. متن کامل این میزگرد را اینجا بخوانید:

برنامه شهید چمران برای پس از پایان دفاع مقدس چه بود؟

محمد نخستین از دوستان و همرزمان شهید چمران در میزگرد خبرگزاری تسنیم، با بیان اینکه در خصوص شهید چمران صحبت کردن بسیار سخت است، اظهار داشت: هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید از لحاظ اخلاقی با شهید چمران اختلاف داشت، چراکه ایشان بسیار انعطاف‌پذیر بود و در برابر اظهار نظر‌ها بسیار با صبوری برخورد می‌کرد.

وی با ابراز اینکه شهید چمران با افراد ناشناخته در دفاع مقدس نیز بسیار گرم و صمیمی احوالپرسی می‌کرد؛ یادآور شد: با توجه به تمام خصوصیات بارز شهید چمران، اما در برابر یک موضوع هیچ تغییری نمی‌کرد، یعنی اگر موضوع اعتقادی پیش می‌آمد بر سر آن پرقدرت ایستادگی می‌کرد. به‌خاطر دارم با توجه به اینکه بنده در رسته ادوات مشغول فعالیت بودم همواره از ایشان می‌خواستم تجهیزات برای ما فراهم کنند، اما ایشان با صبوری می‌فرمودند «ما با همین تجهیزات باید رژیم بعث عراق را به عقب برانیم. خودتان می‌دانید سپاه به‌تازگی شکل گرفته و ارتش هم چندین بار تسویه شده است برای همین ما باید آن‌قدر بجنگیم و شهید بدهیم تا عراق عقب‌نشینی کند.»

این همرزم شهید چمران به آینده‌نگری این شهید والامقام اشاره کرد و گفت: ما از ایشان می‌پرسیدیم که "اگر جنگ پایان یابد این افرادی که در جنگ‌های نامنظم در کنار شما هستند چه‌کار‌هایی باید انجام بدهند؟ "، که ایشان می‌فرمودند "با توجه به این‌که این رزمنده‌ها از سراسر کشور جمع‌آوری شده‌اند، باید در مساجد خود جمع شوند و مشکلات شهر را حل کنند و اگر نتوانستند این مشکل را خودشان حل کنند در کنگره جنگ‌های نامنظم که به‌صورت سالانه برگزار خواهد شد حضور پیدا کرده و در آن جمع آن مشکل و معضل را عنوان کنند تا ان‌شاءالله بتوانیم مشکلات مردم را حل کنیم. "

* شهید چمران می‌گفت؛ "نباید به امام فشار بیاوریم بلکه باید باری را از روی دوش ایشان برداریم"

نخستین ادامه داد: در آن زمان هیچ‌کس به‌دنبال پست و مقام نبود چراکه شهید چمران همواره تأکید داشت؛ "ما فقط باید مشکلات مردم را حل کنیم" و ما می‌بینیم که بین بچه‌های جنگ‌های نامنظم نیز خودشان میان خودشان فرمانده تعیین می‌کردند.

وی با تأکید بر اینکه شهید چمران هیچ‌گاه در برابر عقیده خود انعطاف نداشت؛ افزود: به‌خاطر دارم از ایشان تقاضا کردیم زمانی که خدمت حضرت امام شرفیاب می‌شوند برای تجهیزات از ایشان یاری بخواهند که ایشان می‌گفت؛ «ما نباید به امام فشار بیاوریم. ما نباید مشکلی بر مشکلات ایشان اضافه کنیم بلکه باید مشکلی را از دوش ایشان برداریم.»

پیشکسوت دفاع مقدس با اظهار اینکه کسانی که مادی‌گرا بودند همواره با شهید چمران دشمنی می‌کردند، خاطرنشان کرد: پس از عزل بنی‌صدر، حضرت امام از شهید چمران درخواست کردند که به تهران بیاید. همه گمان کردند که امام می‌خواهد ایشان را رئیس جمهور کند و برخی از ریشه‌های بدبینی نسبت به ایشان آغاز شد، در حالی که ایشان هیچ‌گاه به سِمت‌های دنیایی علاقه‌مند نبود و ما می‌بینیم زمانی که وزیر دفاع بود اسلحه‌به‌دست کنار رزمنده‌ها حضور داشت.

* چمران مانع سقوط اهواز شد/ شهید چمران معصوم نبود، اما انگار کار‌های معصومین را انجام می‌داد

قاسم صادقی از پیشکسوتان دفاع مقدس و راوی جنگ تحمیلی در ادامه این میزگرد با بیان اینکه شهید چمران معصوم نبود، تصریح کرد: شهید چمران نماد وحدت در کثرت بود، چراکه ایشان سرپل ارتباطات و وحدت میان سپاه، ارتش و نیرو‌های مردمی بود. به‌خاطر دارم ایشان نزد ما در آبادان آمد و پس از مصافحه با شهید سیدمجتبی هاشمی به ایشان می‌گوید "به خرمشهر بروید که خرمشهر در خطر است"، با وجود آنکه در آبادان بود، اما آن‌چنان بینش نظامی داشت که تمام خطرات را پیش‌بینی می‌کرد.

وی با تصریح به اینکه اگر شهید چمران با نیرو‌های داوطلب مردمی خود نبود اهواز سقوط کرده بود، یادآور شد: کتاب «بحران خلیج فارس» توسط دو نظامی آمریکایی نوشته شده است که در آنجا می‌گویند؛ "اگر محاصره آبادان کامل شده بود قطعاً جمهوری اسلامی ایران نیز سقوط می‌کرد. "، لذا شهید چمران با اعتقاد راسخ خود ـ که از هیچ‌یک از آن‌ها دست نکشید ـ با دستان خالی در برابر آن‌ها ایستادگی کرد.

این راوی دفاع مقدس به یکی از فرمایشات شهید چمران مبنی بر اینکه «چرا ما باید همواره سرگذشت دیگران را بخوانیم، بلکه باید خودمان کاری کنیم که سرگذشت دیگران شویم»؛ اشاره کرد و گفت: این سخن شهید چمران بسیار باارزش و گرانبهاست و همین سخنان و کار‌های ایشان بود که باعث می‌شد برخی‌ها با ایشان زاویه داشته باشند، یعنی ایشان کار‌هایی را انجام می‌داد که حسادت آن‌ها را برمی‌انگیخت.

این همرزم شهید سید مجتبی هاشمی ادامه داد: شهید چمران به جنگ‌های نامنظم در برابر رژیم بعث عراق اعتقاد داشت، اما برخی‌ها با این دیدگاه مخالفت می‌کردند.

* مخالفت‌ها با شهید چمران از کجا شروع شد؟

صادقی به نوع انتخاب فرماندهی در جنگ‌های نامنظم پرداخت و اظهار داشت: اگر کسی در شجاعت و ولایت‌پذیری خودش را نشان می‌داد، فرمانده بعدی آن دسته یا گردان بود و این‌طور نبود که فرماندهی به‌صورت ابلاغیه صادر شود.

وی یکی از ویژگی‌های شهید چمران را وحدت میان نیرو‌ها خواند و یادآور شد: شهید چمران همواره به وحدت میان نیرو‌ها تأکید داشت، اما برخی‌ها که در دل‌هایشان نفاق داشتند، این عمل ایشان را برنمی‌تابیدند، شاید برخی از آن‌ها بسیار هم نزدیک بودند، اما در دل‌هایشان این اقدامات شهید چمران را قبول نداشتند.

این راوی دفاع مقدس ادامه داد: برخی قبول نداشتند شخصی که الفبای نظامی‌گری را نخوانده است بر سر آن‌ها قرار بگیرد و ما می‌بینیم که برخی از فرماندهان ارشد ارتش به‌دلیل اینکه در آمریکا آموزش دیده بودند دیدگاه شهید چمران را نمی‌پذیرفتند.

این رزمنده دفاع مقدس خاطرنشان کرد: شهید چمران از طرفی در آمریکا درس خوانده بود از طرف دیگر انقلابی شده بود و از طرفی دیگر وزیر دفاع شده بود، تمام این موضوعات باعث شده بود حسادت‌ها علیه ایشان برانگیخته شود برای همین این حسادت‌ها مانع شد شهید چمران بروز و ظهور پیدا کند، اما در عین حال کار‌هایی را انجام داد که در نوع خود بی‌نظیر است.

* شهید چمران دنبال آدم‌سازی بود نه آدم‌سوزی

صادقی به ماجرای مخالفت شهید چمران با روحانی در مجلس بر سر انحلال ارتش اشاره و اضافه کرد: این شهید والامقام با ژرف‌اندیشی خود در برابر این کار اشتباه ایستادگی کرد و معتقد بود "هر منزل نیاز به یک قفل دارد و ارتش هم قفل کشورمان است. "

وی در بخش دیگری از سخنان خود به ماجرای دیدار شهید چمران و سید مجتبی هاشمی پرداخت و گفت: در این دیدار ـ که تصویر آن را هم نشان دادم ـ قرار می‌شود جنگ‌های نامنظم این دو گروه در یک گروه ادغام شوند و با عملیات‌های خود دشمن را به مرز‌های بین‌المللی عقب برانند چراکه نه ارتش و نه سپاه قادر نبودند شبیخون‌های قدرتمندی را به دشمن بزنند.

این رزمنده دفاع مقدس با ابراز اینکه در این گروه‌ها افرادی تحصیل‌کرده مانند دکتر حبیب‌الله که تحصیل‌کرده آمریکا بود نیز حضور داشتند تا افراد خلافکار همچون شاهرخ ضرغام، اظهار داشت: شهید چمران دنبال آدم‌سازی بود نه آدم‌سوزی چراکه باور داشت آن‌ها اگر بیایند دفاع مقدس را درک کنند خودشان لیدر خواهند شد. شهید چمران و شهید سید مجتبی هاشمی روح بسیار بزرگی داشتند برای همین باعث می‌شدند کسانی که کنار ایشان حضور دارند نیز بزرگ شوند.

*ماجرای حضور افرادی با قمه و پنجه‌بوکس در دفاع مقدس/ اشراری که به‌برکت جنگ تحمیلی اصلاح شدند

قاسم صادقی در بخش دیگری از این میزگرد که به‌بهانه سالگرد شهادت شهید چمران برگزار شد، تصریح کرد: در روز‌های ابتدایی جنگ بسیاری از افراد که ظاهرالصلاح نبودند، در برابر رژیم بعث عراق ـ که از کشور‌های متعدد به جمع آن‌ها پیوسته بودند ـ حضور داشتند. آن‌ها جوانانی بودند که به‌عشق امام خمینی رحمة الله علیه با پنجه‌بوکس، دشنه، قمه و... در برابر سودانی‌ها که دو متر قد داشتند بدون تجهیزات می‌جنگیدند.

وی ادامه داد: بسیاری از افرادی که روز‌های ابتدایی جنگ حضور داشتند از شروران بودند که به‌عشق امام خمینی (ره) مشی خود را تغییر داده و علاقه‌مند به انقلاب اسلامی شده بودند و پس از آن بود که بچه‌بسیجی‌ها و حزب‌اللهی‌ها وارد معرکه شدند.

این راوی دفاع مقدس با بیان اینکه وقایع روز‌های جنگ تحمیلی بسیار وسیع بوده است که هر فرد قسمتی از آن را مشاهده کرده است؛ تأکید کرد: یکی دیگر از ویژگی‌های شهید چمران عشق و علاقه ایشان به ابتکارات نظامی بود. در آبادان برای آنکه به بعثی‌ها نزدیک شویم ـ به‌دلیل دشت بودن ـ مجبور بودیم کانال بِکنیم و برای آنکه آن‌ها متوجه کانال‌ها نشوند مجبور بودیم خاک‌ها را از طریق کانال به عقب بازگردانیم که آن‌ها متوجه این کانال‌ها نشوند. زمانی که شهید چمران به آبادان آمد و از این کانال‌ها مطلع شد گفت "این خلاقیت شما ستودنی است. "

* ماجرای نفوذ شهید چمران به عمق دشمن/ نحوه شهادت مغز متفکر

محمد نخستین از همرزمان شهید چمران در بخش دیگری از این میزگرد با یادآوری خاطره‌ای از شهید چمران گفت: تصویری وجود دارد که شهید چمران در حال دویدن می‌خندد، ماجرای این عکس آن است که من به‌همراه شهید چمران و جناب آقای رستمی برای شناسایی منطقه عملیاتی به عمق دشمن نفوذ کردیم.

وی ادامه داد: قرار بود سد خاکی را که عراق ایجاد کرده بود منفجر کنیم. زمانی که با قایق به آن منطقه رسیدیم، رژیم بعث شروع به تیراندازی کرد همچنین آن منطقه را بمباران کرد به‌محض اینکه قایق ایستاد، شهید چمران به‌همراه دو تن از همرزمان خود به منطقه رفت، اما من و کاظم اخوان پس از پیاده شدن به‌دلیل حجم آتش روی زمین دراز می‌کشیدیم و به‌محض اینکه مقدار آتش کم می‌شد تا می‌آمدیم حرکت کنیم مجدداً مجبور بودیم روی زمین دراز بکشیم. مدتی از این زمان گذشت و ما نتوانستیم از روی زمین تکان بخوریم دیدم دکتر بازگشت و لبخند روی لب دارد و گمان کرده بود که ما مسیر را اشتباه رفته‌ایم زمانی که ما را دید به همرزمان گفت "این دو عزیز اینجا خوابیده‌اند" و برای همین بسیار خندید.

این همرزم شهید چمران در خصوص نحوه شهادت این شهید والامقام بیان داشت: من در زمان شهادت شهید چمران حدود ۵۰۰ متر ـ به‌دلیل آن که کنار ادوات بودم ـ از ایشان فاصله داشتم. اما دیده‌بان من، «سیروس بادبان» تعریف می‌کرد؛ شهید چمران برای سرکشی به منطقه دهلاویه آمده بود و بچه‌ها کنار او جمع شده بودند. رزمنده‌ها با ایشان احوال‌پرسی می‌کردند و در خصوص مشکلات نیز به ایشان نکاتی را یادآور می‌شدند. ظاهراً دشمن از حضور ایشان مطلع می‌شود و آن منطقه را بمباران می‌کند. یک خمپاره به پشت شهید چمران اصابت می‌کند که محافظین او از ناحیه صورت و فک به‌صورت جدی آسیب می‌بینند و به درجه رفیع شهادت نائل می‌شوند دکتر نیز از ناحیه پشت سر مجروحیت پیدا می‌کند و شهید می‌شود.

منبع:تسنیم

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.