به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ۚ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا ۗ وَمَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ
یا (مثل اعمال کافران) به ظلمات دریای موّاج عمیقی ماند که امواج آن (که شک و جهل و اعمال زشت است) بعضی بالای بعضی دیگر دریا را بپوشاند و ابر تیره (کفر) نیز فراز آن برآید تا ظلمتها چنان متراکم فوق یکدیگر قرار گیرد که چون دست بیرون آرد آن را نتواند دید و هر که را خدا نور (علم و معرفت و ایمان) نبخشید هرگز (جان) روشنی نخواهد یافت.
فایل صوتی تلاوت آیه ۴۰ سوره نور
حکیمبنحمران گوید: از امام صادق (ع) درباره آیه «أَوْ کَظُلُماتٍ فِی بَحْرٍ لجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ»؛ پرسیدم. فرمودند: «آنها اصحاب جنگ جمل و صفین و نهروان هستند؛ «مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ»؛ منظور، بنیامیّه هستند.
«إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ»؛ یعنی وقتی امیرالمؤمنین (ع) دست خود را در آورد. «لَمْ یَکَدْ یَراها»؛ منظور این است که وقتی سخن به حکمت گوید از او نمیپذیرند مگر کسانی که اعتراف به ولایت و امامتش دارند. «وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»؛ یعنی کسی که خدا برایش امامی در دنیا قرار نداده در آخرت نوری ندارد و یعنی امامی که راهنمای به بهشت باشد و از پی او به بهشت برود، ندارد».
بیشتر بخوانید
کافر عادّی به اسلام نزدیک است و امیدی به بازگشت او هست، مانند کدورت سادهای که میان دو نفر وجود دارد و کار آن دو به صلح و آشتی نزدیک است. امّا کافرانی که در راه کفر، تلاشها و اعمال خلاف بسیاری دارند، برگشت آنان بسیار سخت است.
کافری که در عقیده اش اصرار ورزیده و به دنبال کفرش، حقّ را تحقیر و جنگها کرده و بودجهها خرج نموده و افرادی را دور خود گردآورده و به این عنوان معروف شده، بازگشت او به دامن اسلام بسیار سخت و بعید است. زیرا هر تلاش او، موجی از ظلمت بر موجهای قبل افزوده و اعمال کفرآلودش، کفر او را محکمتر ساخته و به جای این که راه را برای آنان باز کند، گمراه ترشان میکند و حجابی روی حجابهای قبلی است. در برابر نور الهی (آیه ۳۵) که «نُورٌ عَلی نُورٍ» بود، در این آیه سخن از ظلمت فوق ظلمت است. «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ»
۱- الگوهای مثبت و منفی، هر دو را باید معرّفی کرد. الگوی مثبت؛ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ ... و الگوی منفی: «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا ... أَوْ کَظُلُماتٍ»
۲- عمل مؤمن، نور و عمل کافر، ظلمات است. «أَعْمالُهُمْ ... کَظُلُماتٍ»
۳- اعمال خوب کفّار، همچون سراب واعمال بد آنها، همچون ظلمات است. «کَسَرابٍ ... أَوْ کَظُلُماتٍ»
۴- علم، انسان را از نور وحی بی نیاز نمیکند. اگر نور الهی نباشد، هیچ نوری انسان را نجات نمیدهد. «فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»
انتهای پیام/