به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ طی اعتراضات بهحق مردم خوزستان به بیآبی و مشکلات این استان، دو جوان به نامهای قاسم خضیری و مصطفی نعیماوی در تیراندازیهایی مشکوک به قتل رسیدند. خانواده این دو جوان خوزستانی در صحبت با خبرنگاران، این موضوع را مورد تأکید قرار دادند که مصطفی و قاسم توسط افراد مشکوک به قتل رسیدهاند. آنها همچنین از نیروهای انتظامی درخواست کردند، قاتلان را پیدا کنند و نگذارند خون جوانشان به هدر رود. فرماندار شادگان نیز در همان ابتدا اعلام کرد شناسایی همه عاملان حادثه در دستور کار است.
بر اساس تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی، اعضای گروههای تروریستی فعال در منطقه خوزستان مانند الاحوازیه برنامهریزی جدی برای به خشونت کشیدن اعتراضات مردم این استان در راستای اهداف تجزیهطلبانه خود دارند. این گروهک تا کنون حداقل سی نفر از خوزستانیها را در طی دو عملیات تروریستی به خاک و خون کشیده و تعداد زیادی را هم مجروح کرده است. الاحوازیه به صورت رسمی هدف خود را جدا کردن خوزستان از خاک ایران اعلام کرده است و آنطور که بنظر میرسد برای رسیدن به این هدف، از هیچ خشونتی فروگذار نیست.
در همین حین رسانههایی مانند بیبیسی وابسته به دولت انگلیس، ایران اینترنشنال وابسته به عربستان سعودی و شبکه اپوزیسیون در رسانههای اجتماعی بهسرعت تلاش کردند در جایگاه خونخواه این جوانان کشتهشده، قرار بگیرند. اما اگر در روزهای آینده عامل قتل این دوجوان شناسایی و دستگیر شود، این رسانهها و شبکه اپوزیسیون چه واکنشی نشان خواهد داد؟
موارد مشابه نشان میدهد که جریان اپوزیسیون هدفی غیر از مجازات جنایتکاران دارد و حوادث اینچنینی را فقط دستمایه حمله به کلیت نظام قرار میدهد، لذا به محض دستگیری عوامل این جنایات و صدور حکم مجازات، اپوزیسیون در جایگاه مدافع آنها قرار میگیرد و به روشهای مختلف سعی در مظلومنمایی و تطهیر آنها خواهد داشت تا بتواند مجددا بین مردم و حاکمیت تفرقهافکنی کند. موارد زیر نمونههایی از این دست است:
دفاع تمامقد از اعضای گروهک تروریستی
دیاکو رسول زاده و صابر شیخ عبدالله دو عضو گروهک تروریتسی کومله بودند و در شهریور ۱۳۸۹ به دستور مهتدی، رئیس این گروهک، با انفجار بمب در مهاباد، ۱۱ زن و ۱ کودک را به قتل رساندند و ۴۰ نفر از شهروندان را مجروح کردند. این دو تروریست پس از بمب گذاری به کردستان عراق گریختند. در سال ۱۳۹۲ زمانی که این دو قصد ورود به کشور و انجام عملیات دیگری را داشتند، دستگیر شدند. بعد از دستگیری و صدور حکم مجازات بهخاطر قتل شهروندان بیگناه، رسانههای اپوزیسیون و بازوهای سازمانی آنها در شبکههای اجتماعی در یک خط هماهنگ روی کُرد بودن این دو متهم تمرکز کردند و تلاش کردند با قومیتی کردن موضوع، علت مجازات این دو نفر را صرف کرد بودن و داشتن فعالیت سیاسی جا بزنند.
جازدنِ قاتل به جای معترض و فعال سیاسی
لقمان و زانیار مرادی از اعضای گروهک تروریستی کومله، سه جوان از جمله فرزند امام جمعه اهل سنت مریوان را به قتل رساندند. بعد از دستگیری این دو و صدور حکم مجازات، مانند موارد قبل رسانههای اپوزیسیون دست به کار شدند تا علت مجازات این دو محکوم امنیتی را سیاسی نشان دهند و این دو تروریست را تطهیر کنند. باز هم مسائل قومیتی بهعنوان جرم این افراد مطرح و روی آن مانور داده شد.
طی آشوبهای دی ماه ۹۶ در اصفهان، مصطفی صالحی معروف به مصطفی فتل، جوانی به نام سجاد شاهسنایی را به شهادت رساند و ۶ نفر دیگر را نیز مجروح کرد. بعد از ٣ سال بررسی و طی مراحل قضایی، او در مرداد ماه سال ۹۹ به مجازات محکوم شد. در این مورد نیز رسانههای ضدانقلاب جنایت او در قتل یک جوان ایرانی را کاملا نادیده گرفته و تلاش کردند اینطور جا بیندازند که مصطفی صالحی تنها یکی از معترضین در دی ماه ۹۶ است.
رامین حسین پناه یکی از دیگر تروریستهایی بود که برای انجام ماموریتی مسلحانه با سه نفر دیگر از اعضای کومله در سال ۹۶ همراه با سلاح و مهمات وارد ایران شد. او در درگیری با نیروهای مرزبانی دستگیر شد و ۲ قبضه سلاح کلاشنیکف، چند تیغه خشاب کلاش، ۲ قبضه سلاح کمری و ۴ عدد نارنجک از او جلب شد. اما همزمان با دستگیری، رسانههای اپوزیسیون او را فعال مدنی و سیاسی معرفی کردند تا جاییکه حتی عکسهای همراه با اسلحه حسین پناهی را برش میدادند تا اسلحه را مخفی کرده باشند!
محمد ثلاث در طول آشوبهای مربوط به دراویش در تهران، با اتوبوسی به نیروهای انتظامی حمله کرد و آنها را زیر گرفت. در ویدیوهایی که از جنایت او منتشر شد، محمد ثلاث برای آنکه تعداد بیشتری از مامورین و همچنین مردم را زیر بگیرد، با اتوبوس به چپ و راست حرکت میکرده است. با دستگیری ثلاث و صدرو حکم برای او، بازوهای رسانهای اپوزیسیون یک عملیات روانی هماهنگ را برای تطهیر محمد ثلاث به راه انداختند و تلاش کردند با به حاشیه بردن جنایت فجیع او در خیابان گلستان هفتم، ثلات را صرفا یک درویش معترض جا بزنند. به راه انداختن پروپاگاندای رسانهای، تنها به این رسانهها محدود نشده؛ بلکه حتی پای وزارت خارجه آمریکا نیز به میان آمد.
تطهیر قاتل یک پدر
مرداد ماه سال ۹۷ بود که فردی از کارمندان سازمان آب منطقهای شیراز مقابل درب منزل خود، با چاقو مورد ضرب و جرح قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد. حسن ترکمان دارای دو فرزند دختر خردسال و یک پسر نوجوان بود. با بازبینی فیلم دوربین مداربسته واقع در خیابان محل وقوع جنایت، شخصی به نام نوید افکاری در خصوص این پرونده به عنوان متهم دستگیر شد. افکاری بعد از دستگیری، در بدو تحقیقات گفته بود: «مقتول را با دوستم تعقیب کردم و در حالی که من ترک موتور نشسته بودم با چاقو اقدام به قتل مقتول کردم.».
اما بعد از دستگیری او و صدور حکم، رسانههای ضدانقلاب تلاش کردند با تمرکز روی ورزشکار بودن افکاری و سابقه او در مخالفت با جمهوری اسلامی ایران، از او یک قهرمان ورزشی بسازند و بدون توجه به حق قانونی خانواده مقتول، ماجرای اعدام افکاری را سرکوب مخالفین جمهوری اسلامی توسط حکومت معرفی کردند. تا حدی که بعد از واکنشهای سازمانیافته پمپئو، ترامپ، مریم رجوی، رضا پهلوی و بازوهای رسانهای آنها ذیل هشتگ #اعدام_نکنید در شبکههای اجتماعی از آن دست مایهای جدید برای راهاندازی کمپین تحریم فعالیتهای ورزشی ایران ساختند. در این کمپین با تاکید بر اعدام نوید افکاری به عنوان یک ورزشکار، از فدراسیونهای بین المللی درخواست کردند تا مانع از حضور جمهوری اسلامی ایران در تمامی میادین ورزشی در سراسر جهان شوند.
رپرتاژ برای یک گروهک تروریستی به سازمان رادیویی
جمشید شارمهد، سرکرده گروهک تروریستی تندر (انجمن پادشاهی) بود و از آمریکا عملیاتهای مسلحانه و خرابکارانه را در ایران هدایت میکرد. او با کار گذاشتن بمب در میان عزاداران حسینۀ شهدا متعلق به کانون رهپویان وصال شیراز باعث به شهادت رسیدن ۱۴ تن از جمله دو کودک و مجروحیت ۲۰۰ تن دیگر شد. این گروه تروریستی همچنین در خرداد ۱۳۸۸ در حرم حضرت امام خمینی (ره) قصد بمب گذاری داشتند. اما فرد بمبگذار موفق به واردکردن محمولۀ انفجاری به حرم حضرت امام (ره) نشد و بمب را در مقابل کفشداری منفجر کرد که بر اثر آن ۸ تن از هموطنان مجروح شدند. از جمله دیگر عملیاتهای تروریستی این گروه، انفجار در مقابل منزل امام جمعه نهاوند در دی ۱۳۸۸و نقش داشتن در ترور مسعود علیمحمدی از دانشمندان صنعت هستهای کشور بود. گذشته از اینها شارمهد و گروهش همواره از طریق رسانههای خود و در شبکههای اجتماعی، به آموزش خرابکاری و اغتشاش میپرداختند و مطالب و ویدئوهای متعددی در اینباره در رسانههای این گروه موجود است. با وجود همه این جنایتهای کاملا آشکار، زمانی که او دستگیر شد، رسانههای اپوزیسیون گروهک تروریستی تندر را یک شبکه رادیویی و شارمهد را صرفا رئیس این شبکه رادیویی نامیدند!
این موارد تنها چندنمونه از پروپاگاندای گسترده رسانههای ضدانقلاب برای تطهیر تروریستهاست. آنها ابتدا بر روی خون مقتول موجسواری میکنند، اما روز دیگر حامی و مدافع قاتل میشوند.
منبع:فارس
انتهای پیام/