به گزارش خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از اهواز، تو که خوزستانی نیستی؛ جنگ که تموم شد برگشتی سر خونه زندگیت، ولی اون موقع تازه اول بدبختی ما بود؛ نه کار بود، نه آب، نه برق...
این جملات بخشی از سکانس فیلم سینمایی «ارتفاع پست» ساخته ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان سینما است که در اوایل دهه ۸۰ خورشیدی ساخته شد، اما شاید بتوان همین چند جمله را مجموع خواستههای مردم و توصیف حال خوزستان دانست؛ کار، آب، برق و عقب ماندن این استان از سازندگی، پس از جنگ ۸ ساله ایران و عراق که موجب شد این دیار از ریل توسعه عقب بماند.
خوزستان به «مادر خرج ایران» شهره است و بسیاری از کشورهای توسعه یافته رشد صنعتی خود را مدیون استخراج سوختهای فسیلی از همین استان هستند، زیرا زمینهای خوزستان غنی از منابعی همچون نفت و گاز است که هر از گاهی همچون چشمههای آب جوشش زده از دل زمین بیرون میجهند.
پس سهم خوزستانیها از این منابع چیست؟
سهم شهروندان خوزستان از این منابع تاکنون دودهای ناشی از پتروشیمی، پالایشگاه، استخراج نفت و گاز و سوزاندن نیشکرها بوده است و اینکه چه زمانی باید این منابع به خوزستان اختصاص یابد مشخص نیست! هر چند بسیاری از شهروندان و فعالان اجتماعی «کم کاری» و «کاهلی» مسئولان این استان را برای چانه زنی با مقامات بالا دستی برای تعلق یافتن بخشی از درآمد حاصل از فروش این منابع را دلیل عمده مشکلات میدانند.
برخی از مردم معتقدند، مسئولان خوزستان از ردههای پایین مدیریتی تا بالاترین سطوح ریاست نه به فکر تدبیر و کیاست بلکه به دنبال راضی نگه داشتن مدیران بالا دستی از خود و تصلف هستند؛ به همین دلیل نیز از مطرح کردن مشکلات عمده استان در نشست با روسای ارشد خودداری میکنند.
عقب ماندگی خوزستان، توسعه ناهمگام با سایر استان ها، نو نشدن زیرساختهای آن، انتصاب مدیران غیر مستعد و جمعیتی اکثرا جوان که مطالبات آنها پاسخ داده نمیشود، موجب گشته تا مردم خود را تحت فشار بدانند و به جامعه بالقوه جنبشی مبدل گردند که زمینههای اعتراض در آن فراهم است و دیگر عوامل تنها نقش کنشیار را دارند.
نقش فشارهای اقتصادی چه میشود؟
تحریمهای بین المللی و فشارهای اقتصادی که گستردگی آن در طول تاریخ علیه یک ملت بی سابقه است را نمیتوان در این بین نادیده انگاشت. از سال ۱۳۹۷ و پس از روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا اقتصاد ایران با شتاب قوی تری کوچکتر شد و سرمایه گذاران با سرعت بیشتری کشور را ترک کردند.
یکی از بازرسان سازمان تامین اجتماعی در استان خوزستان میگوید: تا پیش از اعمال فشارهای حداکثری از ساعت ۸ صبح تا ۱۷ بعد از ظهر کار میکردیم و گاهی اوقات زمان هم کم میآوردیم در حالی که اکنون میزان مراجعه پیمانکاران کاهش چشمگیری داشته، بسیاری از شرکتهای داخلی ورشکسته شدند و کمپانیهای خارجی نیز از ترس جریمههای آمریکا ایران را ترک کردند.
در ایذه یکی از شهرهای شمال شرقی خوزستان که بخش دهدز آن با مشکلات فراوانی در زمینه تامین آب مواجه است نیز اعتراضاتی به وقوع پیوست و مردم نسبت به وضعیت خود اظهار نارضایتی کردند.
اعظم یکی از زنان ساکن همین شهر میگوید: خانه ما نزدیک به محل «تظاهرات» بود و صدای تیراندازی و جیغ و فریاد را به صورت گسترده میشنیدم، همسایه ام نیز یک کودک ۲ ساله دارد که به دلیل رعب و وحشت از صداها مدام گریه میکرد. آن شب ترس را با تمام وجود حس کردم و بیم داشتم که کسی به خانه ام وارد شود.
همین مسئله موجب وحشت بسیاری از شهروندان شد که نگران بودند، این مسئله تبدیل به نا امن شدن شهر ایذه و به راه افتادن جنگهای قومیتی گردد؛ در نتیجه این عوامل نیروهای انتظامی روانه شهر ایذه شد.
در همین حال محسن یکی از ساکنان شهر ایذه که در تاریخ ۳۱ تیر ماه از محل کار خود باز میگشت در گفتگو با خبرنگار ما گفت: حضور گسترده نیروهای انتظامی در سطح شهر قابل مشاهده بود. تعدادی از افراد در همین شهر و دشت آزادگان در تجمعات دستگیر شده بودند که پس از درخواست امام جمعه اهواز برای رهایی آنها از بند زندان حالا خبر رسیده که بسیاری از معترضان ایذه و دشت آزادگان آزاد شدند و تنها پرونده برخی افراد «مشکوک» در دست بررسی است.
بیشتر بخوانید
تنوع بخشی به اقتصاد/پرداخت خسارت چسب زخم است
در هر حال به نظر میرسد که پس از گذشت نزدیک به ۲ هفته از اولین اعتراض مردم خوزستان به بی آبی حالا خوزستانی ها با چالشهای جدی در زمینه دسترسی به اینترنت نیز مواجه باشند، تاکنون پیامهای متعددی از شهروندان خوزستانی به دست ما رسیده که از قطعی اینترنت تلفنهای همراه و تنها امکان استفاده از شبکه داخلی حکایت دارد.
پیشتر نیز باشگاه خبرنگاران در گزارشی هشدار داده بود که ممکن است اتفاقات غیزانیه در جغرافیایی دیگر تکرار شود، اما از آن زمان تاکنون هیچ اقدام مهمی برای رفع تنشهای آبی صورت نگرفت و سرانجام موجب اعتراضات مردمی و با استفاده فرصت طلبان باعث ایجاد مسائل امنیتی گشت.
اما همچنان هم دیر نیست و به عقیده برخی کارشناسان میتوان به جای اختصاص اعتبارات گسترده برای پرداخت خسارت که به گفته آنها همچون چسب زخمی است که ممکن است دوباره سر باز کند، میتوان با ایجاد کارگاهها و صنعتی کردن دامپروری یا اصلاح الگوی کشت، اقتصاد را تنوع بخشید و در مصرف عظیم آب کشاورزی صرفه جویی کرد.
«من چرک رخت هایم را در حیاط همسایه هم نمیشویم»
در این بین، اما موضوعی که به شدت مردم را نگران کرده، دخالت اصطلاحا شبکههای لندنی در امور داخلی و از جمله اعتراضات مردمی خوزستان است، در حالی که همه مردم شعار «اتحاد اتحاد» سر میدهند، اما برخی از این شبکهها سعی دارند تا مشکلات ایجاد شده در جامعه را نه به تحریمهای گسترده و یا ناکارآمدی مسئولان بلکه تعمدا به قومیت مردم ارتباط دهند.
اقدامی که اگرچه شکست خورده است، اما از جنبههایی حائز اهمیت است و باید از خبرنگاران این شبکهها پرسید که چگونه در سرزمینی که روزی زندگی میکردند و وطن آنان است، حالا چنین نامهربانانه و از روی کینه رفتار میکنند؟
نقش رسانهها در انحراف اعترضات مردمی چیست؟
خوزستان از قومیتهای مختلفی تشکیل شده و زندگی عشایری در آن مشهود است لذا طی چند روز گذشته فیلمهای مختلفی در شبکههای متعلق به عربستان از جمله «ایندپندنت فارسی» و «ایران اینترنشنال» منتشر شده که برخی از مردمان عرب دلیل زندگی دشوار خود را «قومیت و تبعیض نژادی» عنوان میکنند، مسئلهای که با نگاه با سایر مناطق استان خوزستان و به خصوص مناطق شمالی که از قومیتهای غیر عرب تشکیل شده میتوان خلاف آن را ثابت کرد.
در منطقه ای، چون دهدز که بیش از ۱۰۰ روستا دارد، در میان ۲ سد بزرگ محاصره شده و مردم برای تامین آب شرب خود در شرایط سختی قرار دارند، همچنین در مناطق مختلفی از شهرستان باغملک نیز وضعیت آبرسانی نامطلوب است.
پس چرا این شبکهها سعی دارند مسئله را به قومیت ربط دهند؟
پاسخ روشن است، بسیاری از قدرتهای جهان سعی دارند تا سیاست «تفرقه بنداز و حکومت کن» را در کشورهایی که به نوعی رقیب یا دشمن آنها محسوب میگردند را پیاده سازی کنند، این روش که به سیاست انگلیسی نیز شهره است، حالا در دستور کار حکام آل سعود قرار گرفته تا با استفاده از شبکههای زیر دستشان آن را عملیاتی کنند.
عربستان رقیب منطقهای ایران است و پیشتر نیز محمد بن سلمان ولیعهد عربستان گفته بود که ما جنگ را به داخل ایران میکشانیم و این دست اقدامات نشان میدهد که حاکمان سلاخی کننده خبرنگاران مستقل حالا قصد دارند ملت ایران را با سرباز خبرنگاران و شبکههای وابسته به وسیله دلارهای نفتی به دامن جنگ داخلی بیندازد؛ این شبکهها اگرچه قبلا در لفافه از تجزیه و جنگ قومیتی سخن میگفتند، اما حالا بی پرده و آشکارا از چند پارگی ایران صحبت میکنند و در مورد آن مناظره هم میکنند.
شبکههای کوچک فارسی زبانی که در ابتدا با بودجه افراد حقیقی آغاز به کار کردند، حالا تبدیل به ابزار دستی برای رقبای منطقهای ایران و همچنین دولتهایی از جمله انگلستان و ایالات متحده آمریکا شده تا فشارها را بر مردم ایران زیاد و آنها را در تنگنا قرار دهند. قدرتهای جهانی که از دیرباز چشم طمع به ثروت این خاک داشتند و شاید همین چشم داشت به این منابع عظیم باعث شروع اعتراضات از سرچشمه آنها شده است.
انتهای پیام/ن