به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دکتر فهمیه باهنر در رابطه با سبکهای ارتباطی مختلف در رابط زناشویی بیان کرد: هر فردی برای برقراری رابطه با دیگران سبک متفاوتی دارد. در روابط زناشویی نیز افراد در سالهای اول ازدواج متوجه این تفاوتها میشوند. اینکه کدام خوب هست و کدام آسیبزا، در این نشست بررسی خواهد شد چرا که اگر از این سبکها اطلاع نداشته باشیم دچار قضاوتهایی خواهیم شد.
وی افزود: اولین مورد، سبک ارتباطی منفعل است که این افراد هیچگاه نظر خود را مطرح نکرده و قدرت نه گفتن ندارند و به درستی نمیتوانند احساساتشان را بیان کنند.
در جامعه ایرانی این سبک بیشتر در زنان و مادران دیده میشود. این افراد به مرور دچار افسردگی، سردرگمی و اختلالات روحی میشوند، زیرا در نگاه اول شاید از دعواها جلوگیری کند، اما باعث میشود فرد از زندگی زناشویی لذت نبرد.
این روانشناس ادامه داد: مورد بعدی، سبک ارتباطی پرخاشگر است که در مردان بیشتر دیده میشود؛ این افراد آستانه تحمل پایینی دارند، در روابط زناشویی نمیتوانند با طرف مقابلشان صحبت کنند و مدام دنبال تحقیر طرف مقابل هستند. این افراد همواره فکر میکنند حق با آنهاست بنابراین متوجه میشویم این سبک هم سازنده نیست.
باهنر اضافه کرد: سبک بعدی، منفعل-پرخاشگر است. در این سبک فرد به صورت غیرمستقیم خشم خود را بروز میدهد یعنی در ظاهر بله قربانگو است، اما با کنایه زدن سعی در تخلیه خشم خود دارد.
معمولا پرخاشگری در این سبک بر افراد غلبه دارد. در زندگی زناشویی در اکثر مواقع مرد پرخاشگر و زن منفعل و یک نفر بر رابطه حاکم است.
وی سبک ارتباطی دیگر را سبک ارتباطی قاطع دانست و گفت: در این سبک فرد احساس میکند هم نیازهای خودش و هم طرف مقابلش مهم است و به هر دو مورد توجه میکند. در این سبک زن و شوهر در تمامی مسائل حق اظهار نظر داشته و هیچکدام دنبال کنترل طرف مقابل نیستند که به این سبک میتوان سبک سازنده گفت و عمدتا رضایت زناشویی بالایی را به دنبال دارد.
وی با اشاره به اینکه سبک ارتباطی که ما در زندگی با همکار، دوستان یا همسر خود به کار میبریم سبکی است که از والدین آموخته ایم پس قابل تغییر هستند و میتوان آنها را بهبود داد ابراز کرد: باید دید چه کنیم که به سمت سبک قاطع برویم؛ قدم اول اشتراک گذاری است یعنی از همان قدم اول به احساسات، علایق و تفکرات طرف مقابل نیز توجه کنیم.
باهنر مورد بعد را گوش دادن به طرف مقابل بیان کرد و ادامه داد:گوش دادن به این معنا که به طرف مقابل اجازه صحبت کردن داده و بر اساس پیشخوانی ذهنی خود ادامه حرف او را پیشبینی نکنی، زیرا اینگونه روحیه منعفل در فرد تقویت میشود.
مورد بعد ارتباط چشمی است که این روزها به واسطه سرگرمی در موبایل یا گرفتاری در کارها زیاد به این مورد توجه نمیشود.
وی در ادامه گفت: نکته مهم بعدی در روابط زناشویی رعایت ادب است و عدم رعایت آن سبب تحقیر طرف مقابل و تجاوز به حریم شخصی وی میشود.
مورد بعدی همکاری است؛ مردی که در کار خانه دخالتی نداشته و فقط به کار بیرون از خانه بپردازد باعث ایجاد سبک ارتباطی منفعل در زن میشود و احساس بی ارزشی را در زن تقویت میکند.
باهنر اضافه کرد: اشکالی که در روابط زناشویی در بسیاری از موارد دیده میشود این است که افراد نقش مادر و همسر یا پدر و همسر را از یکدیگر جدا نمیکنند و فقط به یک مورد میپردازند و به نیازهای شخصی خود توجه نمیکنند که این مورد میتواند سبب خیانت طرف مقابل نیز بشود.
وی سپس در رابطه با خشم در روابط توضیح داد: خشم در حالت عادی هیجان است و زمانی بد میشود که فرد توانایی کنترل آن را نداشته، طولانی مدت آن را با خود حمل کرده و به روابطش با دیگران آسیب وارد کند. در روابط زناشویی این خشم آسیب زننده است و سرانجام، بسیاری از زوجین دارای این شرایط را به جدایی میکشاند.
باهنر در رابطه با دلایل خشم بیان کرد: خیلی وقتها علت خشم به ویژگیهای سرشتی و هورمونی، گاهی به مسائل درونی مانند زورگویی و تهمت و ... و گاهی به اتفاقات بیرونی مانند آلودگی و ترافیک آهنگهای خیلی تاثیرگذار بر روح و روان برمیگردد. شناختن علت خشم سبب آگاهی نسبت به طرف مقابل و ریشه یابی آن میشود.
این روانشناس در خصوص مراحل ابراز خشم توضیح داد: مرحله اول مرحله پیش از خشم بوده که به دلیل اتفاق بیرونی فرد دچار تغییرات درونی مانند بالارفتن ضربان قلب، تند نفس کشیدن و احساس گرما است.
مرحله بعدی مرحله خشم است که فرد در این مرحله خشم خود را با رفتارهای مختلف مانند دادزدن، کتک زدن و پرت کردن اشیاء بروز میدهد و مرحله سوم احساس گناه، پشیمانی و شرم و خجالت و ترس از تلافی است.
وی سپس به تشریح راه حلهای مدیریت خشم پرداخت و گفت: امروزه علت خشمگین شدن زوجین در اکثر مواقع بیان نادرست خواستههایشان است که در پژوهشهای متعددی نیز دیده شده است. همسری که به محض رسیدن شوهر از سرکار به جای استقبال به اعتراض در مورد مسائل زندگی یا بیان خواسته هایش میپردازد سبب به وجود آمدن خشم در طرف مقابل میشود.
باهنر ادامه داد: در اولین مورد بحث مدیریت خشم باید در ذهن باید به موقعیت به وجود آورنده خشم توجه و از آن دوری کرد؛ همچنین وقتی خودمان یا طرف مقابلمان در مرحله اول ابراز خشم قرار گرفت محل را ترک کنیم. دومین مورد یافتن دلایل رفتن به سمت مراحل ابراز خشم است که مهمترین آنها افکار منفی هنگام خشمگین شدن است.
وی همچنین به اصول مذاکره نیز اشاره کرد و تصریح کرد: اصول مذاکره در تمامی روابط از جمله کاری دوستانه و خانوادگی بسیار مهم است که اولین چیزی که در آن باید به آن توجه کرد پذیرفتن تعارضات است. در روابط زناشویی طبق اصطلاح گاتمن (از بزرگان علم روانشناسی خانواده) باید چند ویژگی بر روابط افراد حاکم شود. اولین اصل دوری ازعیب جویی است.
این روانشناس در تشریح اصل عیب جویی و دیگر اصول ابراز کرد: زوجینی که در یک بحث همواره مشکلات گذشته یا دیگر موضوعات را دخیل میکنند دچار اصل عیب جویی هستند. مورد بعدی پرهیز از تحقیر کردن است که شامل فحاشی و شوخیهای کنایهدار بوده که سبب کاهش اعتماد به نفس طرف مقابل میشود.
وی مورد بعدی را دوری از حالت جبهه گیری و عدم پذیرش مسئولیت اشتباهات و انداختن مشکلات بر گردن طرف مقابل دانست و اضافه کرد: مورد بعدی بی توجهی به امور و نیازهای یکدیگر است که طبق گفته گاتمن بیتوجهی مهمترین عامل فروپاشی یک رابطه است. مورد بعدی صبوری و پایداری است که متأسفانه در حال حاضر زیاد دیده میشود که زوجین زود تصمیم به طلاق میگیرند.
باهنر حمایت در مذاکره را از مهمترین اصول زندگی مشترک دانست و گفت: خیلی مهم است که مرد، زن را مورد حمایت خود قرار دهد و حتی در صورت مخالفت با نظر خانمها در ابتدا گارد مخالفت نگیرد و سپس مخالفت خود را با دلیل و منطق اعلام کند و در نهایت روشن و واضح صحبت کردن است؛ وقتی در خصوص موردی قصد گفتگو با طرف مقابل را داریم به طور واضح مشخص کنیم که در چه مورد میخواهیم صحبت کنیم و خواسته ما دقیقا چیست؟
این روانشناس سپس به مهارت حل مسائل در زندگی پرداخت و تصریح کرد: در حل مسئله مرحله اول تشخیص مسئله و مرحله دوم تشخیص ماهیت مسئله است یعنی متوجه باشیم که مسئله مربوط به داخل خانواده است یا خارج آن و اینکه تشخیص دهیم که این مسئله اصلا مربوط به رابطه زناشویی ما هست یا نه؟ پس از آن دانستن موانع حل مسئله است که در خیلی موارد به عادتهای قدیمی طرفین یا ترسها برمیگردد.
وی ادامه داد: مرحله بعدی توجه به راه حلها است که افراد باید هر راه حل منفی یا مثبت که در ذهنشان است را یادداشت کنند، زیرا تا زمانی که همه این راه حلها در ذهن بوده به راه حل درستی نخواهیم رسید؛ اینگونه میتوانیم معایب و مزایای راه حلها را نوشته و در نهایت یک راه حل که مورد توافق دو طرف، قابل عمل و نزدیک به هدف زندگی زناشویی است به مرحله اجرایی برسد.
باهنر تأکید کرد: پس از اجرایی کردن مرحله حتما باید ارزیابی کنیم که مثمر ثمر بوده است یا نه تا دفعات بعد از این تجربه استفاده شود؛ بنابراین یعنی پیدا کردن راه حل به معنی حل شدن مسئله نیست.
این روانشناس همچنین به چند مورد از تکنیکهای افزایش صمیمت روابط زناشویی اشاره کرد و عنوان کرد: اولین مورد این است که بدانیم ایرادی ندارد که در رابطه با همسر یا فرزند از کلمات "لطفا"، "متشکرم"، "خواهش میکنم" و اینگونه کلمات که در روانشناسی به کلمات جادویی مشهورند استفاده کنیم.
مورد بعدی قدردانی کردن است که زن و مرد انجام امور روزانه را در زندگی وظیفه طرف مقابل ندانند.
باهنر تکنیک بعد را مؤدبانه صحبت کردن، احترام به طرف مقابل و تشکر و عذرخواهی کردن بیان کرد و گفت: همه انسانها اشتباه میکنند پس در زندگی زناشویی قطعا این مسائل پیش خواهد آمد و عذرخواهی را نباید نشانه شکسته شدن غرور دانست، زیرا در این صورت صمیمتی در رابطه دیده نمیشود.
وی اضافه کرد: از جمله موارد دیگر میتوان به عدم انتقاد و اصلاح فرد در جمع، تلاش برای حفظ صمیمیت رابطه مانند روزهای اول، مرور خاطرات شیرین اوایل آشنایی، وقت گذراندن با خانواده همسر، انجام امور لذتبخش برای دو طرف و توجه به مراسماتی از قبیل تولد و سالگرد ازدواج اشاره کرد.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/