به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، فرید سجادی حسینی در سریالهایی مانند «مسافر ری»، «امام علی (ع)» و «روزگار قریب» و فیلم «روز واقعه» به عنوان دستیار کارگردان حضور داشته و در زمینه کارگردانی نیز فعالیت کرده است. سجادی حسینی این شبها سریال «همسایه» ساخته محمدحسین غضنفری را از شبکه سه روی آنتن دارد و با نقش یک مهاجر افغانستانی در تلویزیون دیده میشود. به همین بهانه با او گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید.
بیشتربخوانید
چه چیزی در نقش یا قصه برایتان جذاب بود که باعث شد بازی در سریال «همسایه» را بپذیرید؟
بخشی از قصه به پناهندگان افغانستانی مربوط میشد و رویکرد جدیدی درباره این مسئله داشت که برایم جالب بود. خود نقش هم به عنوان یک پناهنده افغانستانی برایم جذاب بود.
به نظرتان «همسایه» چقدر توانسته مشکلات مهاجران افغانستانی را به درستی روایت کند و آیا میتواند در تغییر دیدگاه مردم موثر باشد؟
میزان تاثیرگذاریاش بستگی به میزان پذیرش جامعه دارد. به قول شما این روزها این قدر مردم گرفتاری دارند که ممکن است به این نکته خیلی توجه نکنند، اما این که سازندگان چقدر به این مسئله درست و دقیق پرداختند، به نظر من خیلی درست عمل کردند. یک دوست بسیار محترم داشتیم که افغانستانی و مشاور لهجه بود، ایشان قصه را رد نمیکرد و درست میدانست.
پس برای آموزش لهجه افغانستانی از مشاور لهجه سریال کمک گرفتید.
بله، با کمک ایشان لهجه را یاد گرفتم. ایشان راهنماییهای زیادی میکرد، همیشه سر صحنه حضور داشت و هرجا اشتباه میکردیم یا غلط فاحشی وجود داشت، تذکر میداد و فوری اصلاحش میکردیم.
ادای لهجه برایتان سخت نبود؟
اصولا لهجهها و همه لهجههای ایرانی برای من سخت هستند، خودم اهل جنوب هستم، اما معمولا سعی میکنم در کارهایم از لهجه جنوبی استفاده نکنم، چون برایم سخت است.
با توجه به واکنش بخشی از مخاطبان، عدهای معتقدند در کشور خودمان به اندازه کافی مشکل وجود دارد که قصهها به آنها بپردازند.
مسلما درست میگویند، اما لازمالاجرا نیست. به هر دلیل مشکلات زیادی وجود دارد و میشود الاهم فالاهم کرد، اما معنیاش این نیست که از بقیه مسائل غافل شویم. هرچیز سر جای خودش قابل طرح است.
در این سریال با پسر واقعی خودتان همبازی هستید و نقش پدر و پسر را بازی میکنید، نسبت شما با یکدیگر، به شکلگیری رابطهتان در سریال و واقعیتر شدن آن کمک کرده است؟
بله، به من کمک کرده. روی واقعیتر شدنش تاکیدی ندارم، ولی در این که در هر پلان رابطهام را سریعتر برقرار کنم و سریعتر به آن حس برسم، خیلی به من کمک کرد. فکر نمیکنم اگر فرد دیگری نقش پسرم را بازی میکرد، این رابطه کمتر واقعی میشد. در هر صورت قابل باور میشد، اما شاید زحمت زیادی میبرد.
به تازگی با «میخواهم زنده بمانم» در نمایش خانگی حضور موفقی داشتید، تجربه همکاری با آقای شاهحسینی چطور بود؟
فوقالعاده و بسیار عالی بود. بگذریم که این اثر گرفتار بعضی مسائل جانبی شد، اما آقای شاهحسینی بسیار خوب راهنمایی میکرد، همه چیز درست پیش میرفت و در همان زمان کوتاهی که در خدمتش بودم، از این همکاری خیلی لذت بردم.
انتقادی وجود داشت که قصه سریال شباهتهایی به «شهرزاد» دارد. نظر شما چیست؟
همه قصههای عالم از بعضی جهات شباهتهایی به یکدیگر دارند. مگر چند سوژه در جهان داریم؟ عشق، نفرت، غرور، جنگ، صلح و چنین موضوعاتی است دیگر. شاید ۱۶ سوژه داشته باشیم مثلا «لیلی و مجنون» از جهاتی با «تایتانیک» نسبت دارد و یک جاهایی شانه به شانه یکدیگر میزنند. در این دو سریال هم میشود شباهتهایی پیدا کرد، اما مهم نوع نگاهی است که به یک اثر هنری تبدیل شده است، نوع نگاه این دو هنرمند محترم تفاوتهایی با یکدیگر داشته است.
با سریال «خوابزده» هم در نمایش خانگی دیده شدید، چرا این مجموعه ناتمام ماند؟
من هم متوجه نشدم. در واقع پخشکننده و سازنده کار روبیکا بود. روبیکا با سیاستهای کاری خودش، احتمالا به این نتیجه رسیده بود و از آقای مقدم خواسته بود که کار را متوقف کند، اگر لازم شد دوباره بقیهاش را بسازد.
با توجه به این اتفاق از حضور در سریال راضی بودید؟
بله، با سیروس مقدم از زمان سریال «امام علی (ع)» رفاقت داریم و همیشه ایشان را ستایش میکردم و دوستش دارم. در این کار هم خیلی خوشحال بودم که با هم کار کردیم و به نظرم کاری که انجام دادم در مجموع خوب بود، گرچه خوب دیده نشد.
منظورتان از تاثیر آقای فرهادی بر نگاه شما به بازیگری چیست؟
در همه جای دنیا بازیگران پیروان متد اکتینگ و به نوعی شاگردان استلا آدلر و دیگران هستند، اما ممکن است خوانش و برداشت من از این مکتب با خوانش بازیگر دیگر خیلی تفاوت داشته باشد. به همین دلیل، دو بازیگر پیرو متد اکتینگ در دنیا نمیبینید که مثل یکدیگر و کپی باشند. هرکدام با برداشتهای خودشان متد را فهمیدهاند و کار میکنند. منظورم این بود. برداشتی که آقای فرهادی از متد و ناتورالیسمی دارد که در کارش به کار میبرد، درس آخری بود که من گرفتم. قبل از این آقای کیانوش عیاری، آقای داود میرباقری، آقای شهرام اسدی و بزرگان دیگر، همه اینها استادان من بودند، در کنار هم کار کردیم و من مدام آموختم تا این که رسیدیم به آقای فرهادی.
در فیلم «حکم تجدید نظر» به کارگردانی آقای محمدامین کریمپور بازی کردید، با توجه به این که سابقهای در این زمینه نداشتند، انتقادهایی درباره ایشان مطرح شد، دیدگاه شما چه بود که بازی در این فیلم را پذیرفتید؟
دیدم نقش نسبتا متفاوت و جذابی است. مثل همیشه گوشهایم برای شنیدن حاشیهها بسته بود، هرچه حاشیهپردازان بیشتر شلوغش میکردند، گوشهای من بستهتر بود و سعی میکردم مستقل فکر کنم و تحت تاثیر قرار نگیرم. هم خانم آزیتا موگویی (مشاور پروژه)، هم آقای کریمی (تهیهکننده و نویسنده) رفقای قدیمی ما بودند و وقتی با آقای کریمپور درگیر کار شدم، اتفاقا دیدم اگر در خیلی موارد از جمله بازی گرفتن از بازیگر، به کارش ادامه بدهد جزو بهترین کارگردانهای ما خواهد شد. ممکن است کار اولش از بعضی جهات کامل از آب درنیامده باشد که مسلما خودش هم چنین توقعی نداشته، اما احساس کردم توجهش به جزئیات از بسیاری کارگردانها بیشتر است.
ایفای کدام نقش در سینما تجربه بهتری برای شما بوده؟
نقشی که در فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» هومن سیدی بازی کردم، تجربه خوبی برایم بود. گرچه تجربیات «فروشنده» سر جای خودش هست، یعنی چیزی از آن کم نمیکند و بعد از این فیلم، نقشم در «مغزها...»، نوع ارتباطی که با هومن داشتیم، هدایتهایی که ایشان برای بهتر درآمدن نقش میکرد خیلی خوب بود. منتظرم درخشش عجیبی را از هومن سیدی ببینم.
مشغول کار جدیدی هستید؟
قرار است در سریال نمایش خانگی «بامداد خمار» به کارگردانی ابراهیم ایرجزاد بازی کنم و مشغول تمرین یک تئاتر به نام «آرش» اثر استاد بهرام بیضایی هستیم.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/