به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، متولد ۱۳۰۹ است؛ دو سال است که به دلیل شرایط کرونایی و وضعیت سفر به کشور عراق از زیارت حرم حضرت سیدالشهدا (ع) محروم شده و از این مسئله دلگیر است. عبدالخالق مقربی منظری سالها است که در روزهای منتهی به اربعین به عشق زیارت حرم امام حسین (ع)، به سوی سرزمین عراق رکاب زده است تا در اربعین حسینی، عزادار مولایش باشد. مقربی با دوچرخه مستهلکی که مثل خودش حالا پیر شده، برخی روزها تا ۱۵۰ کیلومتر رکاب میزده تا خودش را به کربلا برساند.
پیشکسوت ۹۱ ساله دوچرخه سواری تربت حیدریه با حضور در بیش از ۲۰ استان کشور بارها مقام قهرمانی مسابقات کشوری را از آن خود کرده است. وی از سال ۶۹ به مدت ۳۰ سال متوالی به مناسبت گرامی داشت سالروز ارتحال حضرت امام خمینی (ره) مسیر تربت حیدریه تا تهران را رکاب زده است. وی چندین سفر زیارتی برون مرزی در ایام منتهی به روز اربعین با دوچرخه به کشور عراق داشته است. پیرمرد ۹۱ ساله با دستانی لرزان همچنان با عزم و ارادهای مثال زدنی با هدف ترویج فرهنگ دوچرخه سواری و ورزشهای همگانی رکاب میزند.
سال ۶۹ اولین سفر با دوچرخه
عبدالخالق مقربی منظری گفت: اولین سفرم با دوچرخه به سال ۶۹ برمی گردد؛ ۱۴ خرداد ۶۹ یعنی اولین سالگرد رحلت امام خمینی (ره). شهریور همان سال در زمانی که زلزله رودبار اتفاق افتاد با دوچرخه برای کمک به زلزله زدگان به آن جا رفتم.
او افزود: سال ۹۳ اولین سفرم را به عشق امام حسین (ع) تا کربلا رکاب زده ام و چهار بار مشرف شده ام. دو بار هم به سوریه رفته ام تا زائر حضرت عقیله بنی هاشم زینب کبری (س) باشم.
این دوچرخه سوار ادامه داد: در این سالها بیمه نبوده ام و هیچ مستمری هم برایم برقرار نبوده است.
مقربی بیان کرد: حدود ۱۰ روز دیگر میخواهم به تهران بروم و وزیر جدید را ملاقات کنم و مشکلاتم را با او درمیان بگذارم.
او تصریح کرد: روزانه در خانه خود ورزش میکنم و هیچ وقت ورزش را قطع نکرده ام.
به عشق مولا رکاب میزدم
مقربی، عضو فدراسیون دوچرخه سواری جمهوری اسلامی ایران است، اما از حمایت نکردن مسئولان ناراحت است. این دوچرخه سوار درخصوص سختی راه تا کربلا تاکید می کند: رنج سفر زیاد است و بی زحمت نیست، اما به عشق مولایم امام حسین (ع) و نیرویی که یزدان الهی عنایت کرده این مسافت را طی میکنم.
شرح سفر عشق
مقربی اظهار کرد: زمانی که فکر رفتن به کربلا با دوچرخه به سرم افتاد، خیلیها گفتند دوچرخه سواری تا کربلا خطر دارد و ممکن است جانت به خطر بیفتد.
او افزود: به آنها گفتم، جانم در برابر رسیدن به وصال حسین (ع) چه ارزشی دارد؟ همه مخالف بودند، اما گوشم به حرف کسی بدهکار نبود و به لطف خدا دوچرخه را برداشتم و دل به جاده عشق زدم. در سفرهای بعدی ام نایب الزیاره خیلی از تربتیها و همشهریانم بودم و وقتی در جاده به من میرسیدند و از مقصدم خبردار میشدند، التماس دعا داشتند. در راه عاشقان حسین (ع) پولی میدادند تا وقتی دستم به ضریح مطهرش رسید، نذرشان را ادا کنم.
بیشتر بخوانید
نکته جالب توجه زندگی این پیرمرد عاشق اهل بیت (ع) این است که با این که شغل او قهوه خانه داری است، اما هرگز لب به چای نزده است! قهوهخانه عبدالخالق مقربی در تربت حیدریه را تقریبا همه میشناسند. البته او این قهوهخانه را سال ۶۵ به شخص دیگری واگذار کرده و حالا دیگر تعطیل شده است. این دوچرخه سوار ادامه داد: سالها به عاشقان و زائران حضرت امام رضا (ع) خدمت کرده و به مسافران چای داده ام.
مقربی بیان کرد: سالها قهوهخانه داشتم و با این که مشتریهای زیادی برای خوردن چای به این جا میآمدند، خودم هیچ وقت از چایی که درست میکردم و به مشتریها میدادم، نخوردم. میدانم خوردن چای خوب نیست، اما بعضیها چایخورند و بدون چای روزشان، شب نمیشود. من اعتقادی به چای خوردن ندارم و به این دلیل هیچ وقت چه در خانه و چه در قهوه خانه چای نخوردم.
ماجرای مسابقه
عبدالخالق از بچگی یعنی هفت سالگی با دوچرخه و دوچرخهسواری انس داشته، اما سالها در هیچ مسابقهای شرکت نکرده بود تا این که در نخستین مسابقه دوچرخه سواری پیش کسوتان در سال ۶۹ که در کهگیلویه و بویراحمد برگزار شده؛ شرکت کرده و مقام آورده است. او آن زمان ۵۹ سال داشته است.
او تصریح کرد: یکی از پیرترین دوچرخه سوارانی بودم که در مسابقه شرکت کرده بودم و آن جا عدهای مسخره ام کردند که با این سن چرا در مسابقه شرکت کرده ام.
این پیرمرد دوست داشتنی تاکید کرد: حرف هایشان به من برخورد. انگیزه گرفتم و هرچه زور داشتم؛ جمع کردم. فقط فکر و ذکرم شده بود تندتر رکاب بزنم و خط پایان را طی کنم. آن قدر در حال خودم بودم که از مسیر خارج شدم و مسئول مراقبت از خط با داد و فریاد میگفت از مسیر منحرف شدم. داد و فریادها باعث شد دستپاچه شوم و با سرعت بالایی که داشتم زمین خوردم. زمینخوردنم همه چیز را جلوی چشمانم تیره و تار کرد. رقبا بدون توجه به من از کنارم رد میشدند، اما من عزمم را جزم کردم تا دست خالی از مسابقه بیرون نروم. با این که صورتم خونی شده بود و دست و پایم زخمی، دوچرخه را برداشتم و یا علی گفتم. رکابزدن را شروع کردم و رقیبی که اهل یزد و از من جوانتر بود، بعد از این که زمین خوردم، توانست از من جلو بزند، اما آنقدر سریع رکاب زدم که قبل از او به خط پایان رسیدم. با سر و صورتی خونی و زخمهایی که برداشته بودم، نخستین مدال ورزشی زندگیام را گرفتم.
عناوین قهرمانی
کسب مقام قهرمانی در مسابقات کشوری سال ۷۳ در استان کهگیلویه و بویراحمد، مدال برتر و مقام سوم کشوری در قزوین، مقام نایبقهرمانی تربتحیدریه در سال ۷۸ و مقام قهرمانی بین ۲۴ استان کشور در سال ۸۹ در تهران از افتخارات این دوچرخه سوار تربتی است.
با این که عبدالخالق مقربی ۹۱ سال دارد، اما هیچ بیماری در وجودش نیست. فقط سوی چشمهایش کم شده و مشکل دیگری ندارد. راز سلامت ماندنش را در ۹۱ سالگی این طور بیان کرد: همه مریضیها از پرخوری است. همیشه به قدر معقول غذا میخورم و هر چیزی نمیخورم، چون قرار نیست هرخوردنی را امتحان کنم. از زمانی که یادم هست، شب زنده داری نداشتیم و بساط رختخواب سرشب در خانه پهن بوده است. صبحهای زود بیدار میشوم و الان هم امکان ندارد دیرتر از زمان نماز بیدار شوم.
انتهای پیام//م.ج