به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هفتم مهر امسال خانواده پسری ۱۸ ساله به اداره آگاهی تهران رفتند و خبر از گم شدن پسرشان دادند. آنها گفتند: ما ساکن تهران نیستیم و در یکی از شهرستانها زندگی میکنیم. پسرمان آخرین بار برای دیدن یکی از دوستانش که چند سال قبل با پسرم هم مدرسهای بود راهی تهران شد. پسرمان با این جوان رابطهای صمیمی داشت و آخرین بار به ما زنگ زد و خبر داد که به تهران رسیده و پیش دوستش است.
پس از آن به طرز عجیبی ناپدید شد و دیگر خبری از او نشد. حتی موبایلش هم خاموش بود و به دوستش که زنگ زدیم، وی گفت که آخرین بار پسرمان به خانه او رفته و بعد برای انجام کاری از خانه او خارج شده و دیگر برنگشته است.
خانواده پسر گمشده ادامه دادند: ما از دوست صمیمی پسرمان شکایت داریم و احتمال میدهیم او بلایی بر سر وی آورده باشد. چون سابقه نداشت پسرمان بدون اطلاع ما جایی برود.
ادعاهای متناقض
وقتی گزارش ناپدید شدن پسر ۱۸ ساله مطرح شد، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران مأمور رسیدگی به این پرونده شدند. آنها در گام نخست سراغ دوست صمیمی پسر گمشده رفتند.
وی وقتی در برابر مأموران قرار گرفت مدعی شد که اطلاعی از سرنوشت دوستش ندارد. او توضیح داد: من و جوان گمشده سالها در یک محل زندگی میکردیم و در یک مدرسه درس میخواندیم. اما او ۲ سال قبل به همراه خانوادهاش به یکی از شهرستانهای شمال غربی کشور رفتند تا در آنجا زندگی کنند.
در تمام این مدت من و دوستم با یکدیگر ارتباط داشتیم و او هر وقت به تهران سفر میکرد به خانه من میآمد. آخرین بار هم او به دیدن من آمد و بعد گفت که برایش کاری پیش آمده و رفت. پس از آن دیگر از او خبری نداشتم تا اینکه شنیدم خانوادهاش از من شکایت کردهاند. اما من اطلاعی از سرنوشت او ندارم.
پسر جوان اگرچه مدعی بود که از سرنوشت دوستش بیاطلاع است، اما با توجه به ظنی که مأموران به وی داشتند به دستور قاضی ساسان غلامی، بازپرس پرونده بازداشت شد و تحقیقات از او ادامه داشت تا اینکه وی روایت دیگری را مطرح کرد و گفت با دوستش به یکی از شهرهای شمالی سفر کرده و او احتمالا در دریا غرق شده است.
کشف جسد
پس از دومین روایتی که پسر جوان مطرح کرد، مأموران به استعلام از پلیس شهر مورد نظر پرداختند و معلوم شد که جسد جوان گمشده مدتی قبل در ساحل آن شهر کشف شده و، چون هویتش مشخص نشده بود، بهعنوان مجهولالهویه در پزشکی قانونی نگهداری میشود.
سرنوشت پسر گمشده مشخص شده بود، اما هنوز معلوم نبود که چه اتفاقی برای وی رخ داده است. دوست او که بهعنوان مظنون در بازداشت به سر میبرد، روز چهارشنبه گذشته بار دیگر برای تحقیق به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و وقتی پیش روی بازپرس پرونده نشست گفت: من دانشجوی رشته حسابداری هستم و در یک قنادی کار میکردم. دوستم هم در یک قنادی در شهر خودشان مشغول بهکار بود و ما از سالها پیش که در یک محله زندگی میکردیم و هممدرسهای بودیم، ارتباط صمیمی با یکدیگر داشتیم.
وی ادامه داد: چند روز قبل از حادثه دوستم با من تماس گرفت و گفت که قصد دارد به تهران بیاید تا در یک قنادی کار پیدا کند. میگفت در تهران حقوق بیشتری دریافت میکند و قرار شد برای سفر به تهران و جستوجوی کار به خانهام بیاید. من هم بهدلیل اینکه خانوادهام در سفر بودند، تنها بودم. بیست و نهم شهریورماه دوستم به خانه ما آمد.
۲ روزی در خانهام بود و در این ۲ روز برای کار به چند قنادی رفتیم و قرار بود پس از چند روز به او جواب بدهند. چون خانوادهام به شهرستان سفر کرده بودند به دوستم پیشنهاد دادم تا یک سفر کوتاه به شمال برویم و قبل از آمدن خانوادهام برگردیم. او هم قبول کرد و باهم راهی آمل شدیم و دوم مهر بود که به محمودآباد رفتیم و ویلایی اجاره کردیم.
وی گفت سوم مهر برای شنا و تفریح به ساحل محمودآباد رفتیم. هردو برای شنا وارد دریا شدیم. من کمی جلوتر از او بودم. درحال شنا بودم که ناگهان دیدم از دوستم خبری نیست.
یکباره غیبش زده بود و من از آب بیرون آمدم و به موبایلش زنگ زدم، اما خاموش بود. اطراف را گشتم، ولی اثری از دوستم نبود. حتی از چند خانواده که در آن اطراف بودند سراغش را گرفتم، اما کسی او را ندیده بود. بعد سراغ نجات غریق ساحل رفتم و پرسوجو کردم ببینم کسی دوستم را دیده یا نه، اما هیچکس اطلاعی از او نداشت.
با خودم گفتم شاید به ویلای اجارهای برگشته است. به سرعت راهی ویلا شدم، اما آنجا هم نبود. دوباره به ساحل برگشتم و جستوجو را ادامه دادم.
مردم میگفتند شاید غرق شده باشد. با خود گفتم شاید به خانهاش برگشته است. با این حال میترسیدم به خانوادهاش زنگ بزنم و سراغش را بگیرم. وقتی هیچ اطلاعی از سرنوشت او بهدست نیاوردم راهی تهران شدم و از ترسم به کسی حرفی نزدم تا اینکه خانوادهاش از من شکایت کردند و من زمانی که در بازداشت بودم، از افسر پلیس شنیدم که جسد دوستم در همان ساحل پیدا شده است.
وی ادامه داد: من نقشی در مرگ او نداشتم و احتمال میدهم زمانی که در دریا مشغول شنا بودیم، او ناگهان غرق شده است.
با وجود اینکه متهم خود را بیگناه میداند، اما بازپرس جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرده تا مشخص شود علت مرگ جوان گمشده چه بوده است.
منبع: رکنا
انتهای پیام/