به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، بسیاری از بازیکنان شاغل در فوتبال ایران پس از پایان دوران بازیگری و آویختن کفشهای خود به کار در عرصه مربیگری روی میآورند.
در این میان باشگاههای لیگ برتری و دسته یکی هم به صرف پشتوانه این افراد در دوران بازیگری، دست رد به سینه مربیان جوان و تازه کار نمیزنند و به آنها فرصت نشستن روی نیمکت سرمربیگری تیمهای بزرگسالان خود را میدهند. حتی گاهی اوقات شنیده شد که برخی از سرمربیان تیمهای ایرانی به دلیل این که مدارک مربیگری مورد نیاز را ندارند، نمیتوانند در مسابقات رسمی بین المللی مانند لیگ قهرمانان قهرمانان آسیا روی نیمکت سرمربیگری حضور پیدا کنند.
اما شرایط در کشورهای صاحب سبک فوتبال که غالبا در اروپا جا گرفته اند به این صورت نیست و سرمربیان باید مسیری طولانی، حرفهای و کاملا هدفمند را طی کنند تا به نیمکت سرمربیگری یک تیم حاضر در لیگهای معتبر قاره سبز برسند، زیرا شباهت چندانی در کار فوتبالیستها با سرمربیان وجود ندارد. به همین دلیل امروز در فوتبال اروپا شاهد این هستیم که بازیکنان نه چندان بزرگ سالهای گذشته اکنون به مربیان تراز اول جهان تبدیل شدند و در مقابل برخی از نامهای بزرگ نیمه کاره کلاسهای مربیگری را رها کردند یا این که نتیجه سرمربیگری آنها به قیمت یک فاجعه و خدشه دار شدن خاطرات خوب دوران بازیگری آنها تمام شد.
در کشوری مانند انگلیس که بهترین لیگ فوتبال دنیا را در اختیار دارد، داوطلبان مربیگری ابتدا باید دیپلم رسمی این کشور را بگیرند و در کلاسهای فدراسیون فوتبال شرکت کنند تا مدارک یوفا را بگیرند. راه دوم هم ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته تخصصی مربیگری فوتبال است. البته در این کشور و سایر کشورهای اروپایی طی کردن کلاسها بدون فاصله امکان پذیر نیست و پس از هر کلاس و سطح مربیگری، داوطلبان باید یک سال در باشگاهها کار عملی انجام دهند و با گذراندن امتحانات مداوم نظری و عملی ثابت کنند که در مسیر پیشرفت قرار دارند.
از طرف دیگر با نگاهی به مدرسان کلاسهای مربیگری داخلی و اروپایی متوجه تفاوت بزرگی میشویم که نشان دهنده ضعف فوتبال کشورمان در عرصه مربیگری است. در کشورهای صاحب سبک اروپایی مدرسان کلاسهای مربیگری، سرمربیان کار کشتهای هستند که در سطح اول فوتبال مشغول به فعالیت هستند و هدایت تیمهای مطرحی را برعهده دارند، اما در کلاسهای مربیگری داخلی، مدرسانی وظیفه تربیت و هدایت نسل جدید مربیان را برعهده دارند که برای سالها در سطح اول فوتبال کشور غایب بودند و حتی نزد فوتبال دوستان داخلی هم نام آشنا و شناخته شده نیستند.
با این شرایط چگونه میتوان از مدرسی که برای سالها از کار عملی و حضور در کنار بازیکنان غافل مانده انتظار داشت که بتواند مربیان حرفهای و کاربلد تحویل فوتبال کشور بدهد؟
هر چند فوتبال ایران در زمینه پرورش مربیان از استانداردهای AFC پیروی میکند، اما فوتبالیها به خوبی میدانند که برنامهها و سخت گیریهای این نهاد برای پیشرفت کافی نیست و باید چند قدم جلوتر از آن حرکت کرد تا به موفقیت رسید. باشگاهها نیز باید بدانند که یک مربی علاوه بر برخورداری از هوش فوتبالی و توانایی مدیریتی بالا، باید دانش خود را به صورت روزانه ارتقاء دهد و به روز کند؛ بنابراین بهتر است برای پیشرفت فوتبال کشورمان به دنبال مربیان خوب و با دانش برویم نه مربیان مشهور.
بیشتر بخوانید
انتهای پیام/