به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، چه کسی میداند که چگونه و چطور "شاسوسا" به این نقطه از زمان و اکنون بر لب ویرانی رسیده است؟! یا اینکه از کدام دهلیز زمان و دوران متولدشده و حالا در غربت غَمبار فراموشی، راه ویرانی را میپیماید؟! کسی دقیق نمیداند که "شاسوسا" متعلق به کدام دوران است و یا چه محلی بوده؛ خانقاهی یا زیارتگاهی؟! اما شاسوسا، خلوتِ الهامبخش سهراب سپهری، یکه و تنها در دل دشت "ملا حبیب"، در دو قدمی کاشان که در دفتر "آوار آفتاب" سهراب جاودانه شده، حالا در حصار ساختوسازها و در دفتر آوار فراموشی، نیستی را هجی میکند؛ نیستی از آن جنس که به گفته دوستدارن یادمانهای تاریخی، راهی تا ویرانی کامل بنا باقی نمانده و به قول سهراب " انگشتش به هیچ سو لغزیده است!
غمگنانهتر از این نیست که بدانیم، با این اندازه از بیتوجهی و بیمهری که نثار شاسوسا میشود، شاید به این زودیها، با یک باران، یا یک نشست که ناشی از برداشت بیرویه از آبخوان آن دشت باشد، ناگهان طرح چهره شاسوسا از هم بپاشد و غبارش را باد ببرد؛ این همان تعبیری است که سهراب در خلوت خود با شاسوسا از آن میگوید.
اما شاسوسا، کجاست و چیست؟ شاید شاسوسا، بیشتر به یک چهارطاقی شبیه باشد، مثل همه چهارطاقیهای دیگر در دشتهای کاشان؛ اما این بنا در دشت ملاحبیب در دو کیلومتری شرق کاشان، که معلوم نیست متعلق به کدام دوران است، چهارطاقی نیست و آسمان با همه وسعتش در دل گنبد گشادهاش جا میگیرد.
شاید تصور شود که بخشی از گنبد شاسوسا فروریخته، اما بهواقع طاق این گنبد خانه، آسمان است و ازاینرو بر رمزآلود بودن کاربری این بنا افزودهشده. شاسوسا، اما با همه رنجی که از فراموشی و ویرانی میکشد، همچنان رنگ و روی ابهت را از کف نداده و در انتظار گوشه چشمی از سوی متولیانی است که ادعا دارند مالکیت این بنا در دستان آنها قرار دارد.
محسن جاوری، باستانشناس ابعاد دیرینگی و کاربری این بنا را بیشتر میشکافد، وی معتقد است که این بنا به دلیل شکل و فرمی که دارد و به دلیل منفرد بودنش، بیشتر به خانقاه میماند. بررسیهای این باستانشناس دیرینگی شاسوسا را به ایلخانی و قرن هفتم هجری برمیگرداند. بااینوجود بر این باور است که باید پلان بناهای اطراف آن خواناسازی شود تا بتوان قضاوت دقیقتری داشت. به گفته جاوری، شاسوسا بناهای پیرامونی داشته که در طول سالیان گذشته از بین رفتهاند و با این روند بیتوجهی نهادهایی که ادعای مالکیت میکنند، آنچه از شاسوسا باقیمانده نیز در آینده نزدیک از بین خواهد رفت.
ماجرا ازاینقرار است که اداره اوقاف یکسوی شاسوسا و سوی دیگر آن راه و شهرسازی و هرکدام هم ادعا دارند تملک بنا در دستان آنها است. این وسط اشخاص حقیقی هم هستند که میگویند بنای شاسوسا از پدرانشان که در دشت ملا حبیب، آب و زمین دارند به ارث برای آنها باقیمانده است. بدین ترتیب مدعیان و صاحبان شاسوسا کم نیستند! اما بهواقع شاسوسا در میان اینهمه هست و اینهمه نیست، یکه و تنها، بی یار و یاور در حال ویرانی است.
همه اینها در حالی است که به استناد بند ۱۳ قانون احیا و مرمت بناها و بافتهای تاریخی، اگر بنایی تاریخی و به ثبت آثار ملی رسیده، در اختیار یک نهاد اجرایی باشد، آن نهاد مکلف به حفاظت از آن بنا است. بنای ثبت ملی شده شاسوسا، اما به گفته فعالان میراث فرهنگی در همهسالهای گذشته از سوی هیچ نهادی دست حفاظت و یاری در نگهداری ندیده و امروز حتی سرمایهگذاران بخش خصوصی به دلیل دوگانگی یا چندگانگی در مالکیت بنا، دچار تردید در سرمایهگذاری و مرمت در این بنای تاریخی شدهاند.
چهره در حجاب فراموشی
این روایت حسین ایمانیان، عضو هیات علمی دانشگاه کاشان و عضو انجمن «دوستداران میراث فرهنگی صباحی بیدگلی» از شرایطی است که به گفته وی، شاسوسا را در تنگنا قرار داده است: "نخستین مشکل این است که اطراف شاسوسا، ساختمانهای کارگاهی زیادی ساختهشده که چهبسا ارتفاعشان فراتر از این بنا باشد و بنابراین دیدن شاسوسا بهجز از طرف جاده قدیم آران بیدگل به کاشان، از سه طرف دیگر بسیار سخت است. اما مشکل اساسی به مالکیت بنا برمیگردد که مشخص نیست چه کسی مالک بنا است! در این میان، برخی اشخاص حقیقی ادعا میکنند که از پدرانشان که در دشت ملاحبیب، صاحب آب و زمین بودهاند، به ارث رسیده است، ولی با پیگیریهای که من داشتم، سندی دراینباره وجود ندارد. "
به گفته ایمانیان، توسط افراد سودجو باهدف تجسس در برخی از قسمتهای بنا، گودال ایجاد و بخشهایی از دیوارها تخریبشده است. همچنین شکافهایی به شکل طبیعی و عمیق در جِرزها (دیوار) و بهاحتمال در اثر فرونشست ایجادشده که اگر کار نجات بخشی و استحکامبخشی انجام نشود، ممکن است بخشی از ساختمان، بهویژه قسمت باقیمانده از طاق شاسوسا که در معرض آسیب جدی است، با یک باران سنگین فرو بریزد.
از نگاه ایمانیان نخستین کاری که اداره میراث فرهنگی شهرستان آران و بیدگل باید انجام بدهد، این است که بکوشد، مالکیت شاسوسا را مشخص کند و دومین کار اینکه، مطالعات حریمی انجام شود تا از ساختوسازهای جدید و از کورتر شدن و پنهانتر شدن بنا، بیش ازآنچه هست جلوگیری شود.
این عضو هیات علمی دانشگاه کاشان افزود: باید بهسرعت عملیات نجات بخشی انجام و دیوار الحاقی و قدیمی دور شاسوسا تکمیل شود. پسازآن، باید به سراغ خاکبرداری درون شاسوسا رفت و کارهای باستانشناسی انجام داد، چون قدمت شاسوسا با آثار و سفالهایی که به دست خواهد آمد، قابلتشخیص است.
شاسوسا، از پس پرده مالکیت چندگانه
از سوی دیگر چاکری، رییس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان آران و بیدگل نیز معتقد است که مهمترین مشکل شاسوسا چندگانگی مالکیت آن است: سرمایهگذار ورود کرده است و آمادگی دارد این بنا را با هزینه خودش مرمت کند. درواقع این بنا طرح مرمتِ آماده دارد. چند جلسه با محوریت فرمانداری برای بحث ورود سرمایهگذار داشتیم، اما مسئله این است که اداره اوقاف میگوید مالک است و از سوی دیگر اداره راه و شهرسازی هم میگوید مالک است!
چاکری در پاسخ به این پرسش که تکلیف شرایط دشوار شاسوسا در میانه این کشمکش چیست، گفت: طبق بخشنامه مصوبه مجلس شورای اسلامی و ابلاغی رییس جمهور، دستگاههای اجرایی که بنایی تاریخی در اختیاردارند، مکلف نسبت به مرمت و تمام موارد مرتبط با بنا هستند؛ ولی برای یافتن پاسختان بروید بناهایی را که در آران بیدگل، مالکیتشان در دست شهرداری، اوقاف و اداره راه و شهرسازی است ــ بهجز بناهایی که شهرداری تا حدودی مرمتهایی انجام داده ــ ببینید! ببینید که بناها در چه وضعیتی هستند و آنها چه کردهاند؟!
چاکری در ادامه افزود: بند ۱۳ قانون احیا و مرمت بناها و بافتهای تاریخی در رابطه با دستگاههای اجرایی است که میگوید، دستگاههای اجرایی که بناهای تاریخی در اختیاردارند و بیشتر هم از اوقافی هستند، مکلفاند به این بناها رسیدگی کنند، ولی ما چیزی ندیدهایم! متاسفانه دیدی که وجود دارد، این است که وقتی بنایی را ثبت میکنیم، میگوییم چرا خرج این بنا نمیکنید، میگویند، ثبتش کردهاید، شما باید هزینه کنید! میگوییم ثبت کردیم که حفاظت شود. سوال من این است که بهجای اینکه از مالک درخواست مرمت داشته باشند، چرا همه فشار را میگذارند روی میراث فرهنگی؟!
فراتر از انتقادی که چاکری نسبت به سازمانهای داری مالکیت آثار تاریخی دارد، وی معتقد است که حالا دوگانگی مالکیت بنای شاسوسا، شرایط را دشوار کرده است: حرف من این است که وقتی این بنا، چنین وضعیتی را دارد، سرمایهگذار بلاتکلیف است و رغبت نمیکند کاری انجام دهد!
وی افزود: بنای شاسوسا پای ثابت همیشه ما در فهرست پیشنهادیهای اعتباری است، اما کمبود اعتبارات داریم و شرایط به شکلی نیست که بتوانیم این بنا را مرمت کنیم. این بنا در سال ۱۳۷۷ در فهرست آثار ملی قرارگرفته است، اما بعید میدانم از آن سال، کوچکترین اعتباری به این بنا اختصاص داده و مرمتی شده باشد.
مثلثی برای شاسوسا
از سوی دیگر در بررسی ابعاد این ماجرا، مهدی حافظیان رییس اداره اوقاف شهرستان آران و بیدگل در پاسخ به اینکه چرا شاسوسا به حال خود رهاشده است، گفت: دستگاه ما اعتباری ندارد که بخواهد بهطور مستقیم به بحث مرمت شاسوسا ورود کند. ما اعتبار دولتی نداریم و علاوه بر شاسوسا، اماکن دیگر هم داریم که موضوع تاریخی و میراثی دارند، اما اعتبار دولتی به ما تعلق نمیگیرد که بخواهیم هزینه کنیم. به همین دلیل هم ما فراخوان دادیم که کسانی که تمایل به مشارکت دارند، در قالب قراردادهای اوقاف به این موضوع ورود کنند؛ بنابراین طبق نظر کارشناس و طبق آورده سرمایهگذار که بستگی به تعمیرات و مرمتی که بخش خصوصی میخواهد انجام بدهد، میتوانیم بنا را واگذار کنیم، اما مالکیت بنا نمیتواند منتقل شود.
وی افزود: بنای شاسوسا ثبت اداره اوقاف است، ولی اداره منابع طبیعی و آبخیزداری این مکان را جز اراضی منابع طبیعی قلمداد کرده که این موضوع مشکل ایجاد کرده است.
بااینوجود حافظیان ماجرا را پیچیده نمیبیند و معتقد است که این موضوع یک مثلث سهضلعی با اضلاع سرمایهگذار، اوقاف و منابع طبیعی را میطلبد که در کنار هم به یک نتیجه درست برسند.
به اعتقاد رییس اداره اوقاف شهرستان آران و بیدگل، اداره منابع طبیعی همراه خوبی است و اگر سرمایهگذار همچنان مصر باشد، میتوان در صحن فرمانداری جلسه گذاشت و با نظارت فرمانداری و در قالب یک صورتجلسه، عاقبت این مشکل چندین ساله سر باز کند و حل شود.
حافظیان در خصوص فرسایش شتابناک این روزهای بنای شاسوسا، گفت: شاسوسا هرسال براثر فرسایش توسط نزولات آسمانی تخریب میشود و ممکن است در ده سال آینده اثری از آن باقی نماند.
و، اما در این پیوند امیرحسین عصارزاده، رییس اداره راه و شهرسازی شهرستان آران و بیدگل به ایرنا گفت که اگر اداره اوقاف مستندات کافی در رابطه با تملک بنای شاسوسا دارد، ارائه کند تا بنا به آنها واگذار شود.
وی تاکید کرد: زمینی به وسعت ۱۲۰ هکتار از اداره منابع طبیعی به ما واگذارشده که شاسوسا هم داخل آن است و این زمین ملی اعلامشده است. تولیت زمینهای داخل حریم با اداره راه و شهرسازی است. اگر اوقاف مستنداتی بر وقف بودن شاسوسا دارد، ارائه کند، ما میتوانیم این بنا را واگذار کنیم.
عصارزاده یادآور شد: پیگیر این هستیم که زمینهای اطراف شاسوسا را تملک کنیم و در اختیار سرمایهگذار بگذاریم که هم شاسوسا احیا شود و هم محوطه مناسبی برای آن مجموعه طراحی شود. هرکسی قصد احیا شاسوسا را داشته باشد ما حاضر به همکاری هستیم، اما بحث این است که برای سرمایهگذار تنها شاسوسا کفایت نمیکند و درخواست اراضی بیشتری برای اجرای طرحشان دارند؛ این اراضی مجاور بنای شاسوسا، تاغزار هستند که منابع طبیعی روی آنها حساسیت دارد.
وی تاکید کرد: منابع طبیعی مشکلی بابت واگذاری اراضی ندارند مگر در تاغزارهای دست کاشت مصوب. در این رابطه به اداره منابع طبیعی شهرستان نامه زدهایم که اراضیِ دست کاشت تاغِ مصوب را به ما اعلام کنند. اگر تاغزارهای مصوب جایی بهجز این منطقهِ اطراف شاسوسا نباشد، برای تغییر نمایندگی درخواست میکنیم.
همهچیز منتفی، در روشن شدن ابعاد یک اعتراض
از سوی دیگر، سید مجتبی شریفیان رییس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان آران و بیدگل، در ضلع دیگر بررسی شرایط دشوار این روزهای شاسوسا، در پایان آب پاکی را روی دست خبرنگار ایرنا میریزد و سر ناپیدای دیگر این ماجرا را یادآور میشود؛ اینکه یک مدعی دیگر هم برای شاسوسا وجود دارد و بااینوجود باید همچنان صبر کرد.
شریفیان دراینارتباط توضیح داد: اگر سرمایهگذار طرح مصوب داشته باشد، حتی اگر تاغزارها دست کاشت هم که باشند، طرح باید در کمیته فنی ما مصوب شود که مشکلی دراینارتباط وجود ندارد. مسئله، اما این است که در آن محدوده که ما اجرای قانون کردهایم، اعتراضی به اجرای قانون ما واردشده است و تا تعیین تکلیف نهایی هیچ کاری نمیشود کرد.
اشاره شریفیان بهاحتمال همان وارثان آب و زمین در دشت ملاحبیب اند که میگویند این زمینها و هر آنچه در آنها است از مایملک آنها محسوب میشود! کلاف سردرگم سرنوشت بنای شاسوسا حالا پیچیدهتر میشود و سوالات گنگتر! اما فعالان میراث فرهنگی میگویند، هیچ سندی بر این مدعا وجود ندارد، بااینوجود باید منتظر ماند و دید که نتیجه این اعتراض به اجرای قانون اداره منابع طبیعی چیست؟ و یا اینکه از اساس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری، اداره راه و شهرسازی و اداره اوقاف حاضر میشوند برای حفظ یک میراث ارزشمند که حالا چهرهاش در نقاب ویرانی کشیده و به باد فراموشی سپردهشده، چند قدم بهسوی هم پیش بگذارند یا میخواهند شاسوسا یادگار و خلوت الهامبخش سهراب سپهری در باد فراموشی نیست و نابود شود؟!
بنای شاسوسا، در دو کیلومتری شهر کاشان و در کنار جاده قدیم کاشان ــ آران و بیدگل، پشت خط راهآهن کاشان قرار دارد. این بنای خشتی با شعری از سهراب سپهری به نام "شاسوسا" که در دفتر" آوار آفتاب " در "هشت کتاب" پیوند دارد. گفته میشود، سهراب به این بنا تعلقخاطر داشته و بهنوعی به آن رفتوآمد میکرده و در آنجا شعر میسروده است.
با استناد به مقاله "بازشناسی عمارت تاریخی شاسوسا" برخی این بنا را آرمگاه یکی از سلاطین شوش دانستهاند و برخی آن را خانقاه میدانند. اما آنچه روشن است، طبق مستندات موجود، این بنا نزد مردم مورداحترام بوده، اما کمکم از جایگاه و احترامش نزد مردم کاسته شده است. قدیمیترین سند موجود که در آن از این بنا یادشده کتاب "تاریخ کاشان" اثر کلانتر ضرابی است که نویسنده از آن بهعنوان "شاه سی سیاه " نامبرده است. درباره ترکیب "شاه سی سیاه" یک زبانشناس و متخصص زبانهای ایرانی بر آن است که "سی" به معنای آبگیر است و "سیا " هم که سیاه است؛ بنابراین معنای ترکیب" شاه سی سیاه" کموبیش روشن میشود؛ عنوان شاه نیز پیشوند مقابر و زیارتگاههای بسیاری در کاشان و ایران است.
منبع:ایرنا
انتهای پیام