به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، تالاب بین المللی گاوخونی که با مرگ تدریجی در این سالها فقط نامی از آن باقی مانده، دیگر نه آن مامن شورانگیز پرندگان بومی و مهاجر، آهو و گور ایرانی که به بیابانی برهوت شبیه شده و روزها و ساعتها در این دشتِ پُرملال پرنده پَر نمیزند.
اگرچه همه دردهای زایندهرود به پای خشکسالی نوشته میشود اما در کم بارشترین سال آبی فلات مرکزی ایران ۱۳۹۹- ۱۴۰۰ که حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب آورد سد زاینده رود بود، حقابه گاوخونی برای صنایع، شرب و کشاورزی حذف شد یا در آب بندهای بالادست زاینده رود به یغما رفت و به سد نرسید. شاید فرقی نمیکند ترسالی باشد یا خشکسالی، در هر صورت گاوخونی سهمی از زاینده رود ندارد.
سال آبی ۱۳۹۷-۱۳۹۸ پس از پانزده سال حدود پنج میلیون مترمکعب از سیلاب فروردین به تالاب رسید و در طول سال آبی ۱۳۹۸- ۱۳۹۹ که وضعیت بارشها و ذخیره آبی سد مطلوب بود گاوخونی در مجموع ۴۱ میلیون مترمکعب حقآبه دریافت کرد در حالی که تا دهه ۷۰ سالانه حدود ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب از حوضه زاینده رود و زیرحوضههای آن آب وارد گاوخونی میشد.
تراکم کشاورزی و استقرار صنایع آب بر، در جوار زاینده رود و انتقال آب از این حوضه به استانها و شهرهای یزد و کاشان به مرور در سه دهه آب را از گلوی طبیعت دریغ کرد و از سال ۱۳۷۸ نخستین نشانههای خشکیدگی در گاوخونی پدیدار شد.
بی تفاوتی در برابر فصلی شدن زاینده رود و مرگ تدریجی تالاب سبب شده تا بسیاری از مسئولان در این سالها احیای تالاب بین المللی گاوخونی را مشروط به اجرای طرحهای بلاتکلیف انتقال آب از جمله بهشت آباد اعلام کنند که البته هنوز اجرایی نشده مصارف زیادی برای آن تعیین و تعریف شده است که در این صورت به نظر میرسد با وجود این منابع نیز آبی به گاوخونی نخواهد رسید.
گاوخونی به شرایط بی بازگشت نزدیک میشود
علی ارواحی مشاور مدیریت زیست بومهای تالابی با بیان اینکه گاوخونی به شرایط بی بازگشت نزدیک میشود و فرصت محدودی برای احیای این تالاب وجود دارد،گفت: شرایطی که حدود ۲۰ سال حقابه تالاب گاوخونی تأمین نشده و سالهاست که حتی حقابه رودخانه زاینده رود به طور کامل و مستمر تأمین نشده است، این پیام را دارد که مدیریت منابع آب در حوضه آبریز مدیریت پایدار و توسعه متوازن نبوده است که از پیامدهای آن فشار آوردن بیشتر بر منابع آب تجدید ناپذیر و برداشت از آبهای زیرزمینی، کسری آبخوان و فرونشست در سطح دشتها است و به مرور هر چه بهرهبرداری تداوم یابد فرونشست بیشتر میشود و برای برطرف کردن آن نیاز است در مصارف مختلف، محیط زیست و حقابه تالابها را در پایین دست حوضه در نظر گرفت.
وی با بیان اینکه آبخوانداری و آبخیزداری و جلوگیری از بهرهبرداری غیرمجاز از آبهای سطحی و زیرزمینی، روند فرونشستها معکوس میشود، افزود: به جز فرونشست، یکی از پیامدهای خشکیدن گاوخونی تبدیل شدن به کانون ریزگردهای سمی است که در نتیجه انتشار آن، برخی بیماریها در منطقه شیوع مییابد و همچنین باعث تخریب اراضی کشاورزی میشود.
ارواحی خاطرنشان کرد: با خشکیدن تالاب، زنجیرهوار تبعاتی اتفاق میافتد که ممکن است نرخ مهاجرت افزایش یابد به ویژه از روستاها به شهرها در سطح درآمد و معیشت مردم تأثیر مستقیم خواهد داشت؛ همچنین خشکی تالاب گاوخونی آسیب به تنوع زیستی و پوشش گیاهی این تالاب را به دنبال دارد که به مرور زمان ممکن است برخی از گونههای تالاب از دست برود و گردشگری منطقه که فرصتی برای درآمد زایی جوامع محلی است را از دست بدهد.
مشاور مدیریت زیستبومهای تالابی گفت: با توجه به این وضعیت اضطراری، بخشی از راهکارهای نجات گاوخونی از جنس سیاستگذاری و بخش دیگر اقدامات اجرایی است؛ به نظر میرسد در گاوخونی به طور مشخص حداقل ۷۰۰ میلیون مترمکعب خارج از ظرفیت آب حوضه برای مصارف برنامهریزی شده است. لازم است سیاستی گذاشته شود که از هرگونه بارگذاری جدید ولو یک هکتار توسعه یا تغییر الگوی کشت به کشتهای پر مصرف تر یا تغییر صنایع باشد هر نوع بارگذاری جدید جلوگیری شود.
وی مشارکت همگانی را دومین راهکار احیای تالاب عنوان میکند و افزود: سیاستی نیاز است که با مشارکت نهادهای محلی و گروههای بهره بردار در احیا تالاب بیش از پیش با مردم کار کرد؛ مشکلی که وجود دارد مصارفِ صنایع، کشاورزی و فضای سبز شهر اصفهان در رقابت جدی با تالاب و رودخانه زاینده رود است و این مهم خیلی جدی باید مورد توجه باشد.
مطالعات انجام شده و تعیین ۱۷۶ میلیون مترمکعب حقابه در سالهای خشکسالی، تهیه سند مدیریت زیست بومی تالاب گاوخونی و نیز نقشه راه احیا زاینده رود تاکنون در عمل برای نجات تالاب بی ثمر بوده است حتی در آخرین اقدام جدی برای گاوخونی بهمن ماه سال گذشته پس از درخواست عباس مقتدایی نماینده اصفهان برای رسیدگی به وضعیت این تالاب، حسن روحانی رئیس جمهوری سابق در نامهای به وزارت نیرو و سازمان محیط زیست دستور ارتقا گاوخونی به منطقه حفاظت شده را صادر کرد اما آنطور که رضا اقتدار مدیرکل دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست بهار امسال به گفت: با توجه به اینکه گاوخونی منطقهای تالابی است متولی آن دفتر حفاظت و احیای تالابها است که اگر نیاز دیدند آنجا را منطقه حفاظت شده اعلام کنند مجوز وزارت صمت و جهاد کشاورزی را باید اخذ کرده و به شورای عالی محیط زیست ارسال شود.
گاوخونی درحالی خشکانده شده و در حال احتضار است که سالانه به طور متوسط حدود ۱.۵ میلیارد مترمکعب روانآب از مرزهای غرب و جنوب غرب استان فریدونشهر و سمیرم بدون هیچ استفادهای از استان خارج میشود یا قرار است با طرح انتقال آب ونک- سولگان از سمیرم اصفهان به رفسنجان کرمان بازهم آب منتقل شود.
حال این پرسش مطرح است که آیا میتوان برای آبرسانی به تالاب گاوخونی از روان آبها و سرچشمههای حوضههای جنوبی استان اصفهان استفاده کرد؟
مشاور مدیریت زیست بومی تالابها در پاسخ به این پرسش با بیان اینکه موضوع انتقال آب از حوضههای داخلی استان برای تأمین حقابه گاوخونی نیازمند ارزیابی دقیق اثرات زیستمحیطی است، افزود: ارزیابی زیستمحیطی و پیامدهای اجتماعی این موضوع باید در نظر گرفته شود زیرا مناطق دیگر (مبدا) از منابع آب و توسعه محروم میشوند که در طول زمان ممکن است باعث نارضایتیهای اجتماعی شود.
ارواحی گفت: در مجموع گزینه انتقال آب برای تالابها در میان مدت و بلندمدت شیوه پایداری نیست زیرا با توجه به سیاستگذاریها، افزایش جمعیت را در آینده خواهیم داشت ضمن اینکه وقتی منابع آبی اضافه و منتقل میشود همچنان مصارف به طور غیر اصولی و ناپایدار تعریف شده است که بی شک در مصارف کشاورزی اگر به همین شکل پیش برود در آینده در کنار افزایش جمعیت، مصارف نیز بیشتر خواهد بود.
مشاور مدیریت زیستبومهای تالابی با تاکید بر لزوم اصلاح الگوی مصارف در کشاورزی و به ویژه صنعت اصفهان که خارج از ظرفیت منطقه بارگذاری شده است، اضافه کرد: این امر اراده جدی میطلبد و برای تأمین نیازهای زیست محیطی حوضه لازم است الگوی مصارف اصلاح شده و طرحهای توسعه بازنگری شود.
نجات گاوخونی مستلزم تسهیم منافع و تعامل دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری
ارواحی درباره علت اجرایی نشدن برنامههای مدیریت زیستبومی و احیای گاوخونی، تصریح کرد: هماهنگی و همکاری بین دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری درمورد تالاب گاوخونی وجود ندارد در حالی که نجات این تالاب مستلزم تسهیم منافع و تعامل بیشتر بین این دو استان است حتی شاید نیاز باشد ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور ورود کند تا اختلاف نظرهای موجود بین دو استان شنیده و حل و فصل شود تا در نهایت شاهد اجرای برنامه زیست بومی تالاب گاوخونی باشیم.
وی با بیان اینکه برنامههای مدیریت زیستبوم تالابی در سایر تالابهای کشور تهیه شده اما معمولاً اجرا نشدند، اظهار کرد: نکته اول این است که ارزش واقعی تالابها هنوز شناخته نشده است؛ روی کاغذ یا در گفتار ممکن است از تالابها حمایت شده یا اذعان شود که مفید و موثرند اما باور واقعی اتفاق نیافتاده است. به نظر میرسد دستگاهها انتظار دارند سازمان محیط زیست به تنهایی تالابها را حفاظت کند در حالی که تالاب متعلق به همه ذی نفعان، دست اندرکاران و مردم بوده و حفظ آن نیازمند مشارکت همه بخشها است.
مدیر پیشین طرح حفاظت از تالابها ایران افزود: به همین دلیل دستگاههای اجرایی احساس مسئولیت مورد انتظار را در قبال اجرای تعهدات در قالب برنامه مدیریت تالابها ندارند و بعضاً دیده میشود که انتظار دارند اعتباراتی از سوی محیط زیست یا جداگانه برای تالابها تأمین شود تا اقداماتی را اجرا کنند.
ارواحی با اشاره به اینکه بخش قابل توجهی از برنامههای مدیریت تالابها مانند گاوخونی، وظایف ذاتی دستگاههای اجرایی است، ادامه داد: اگر مسیلهای آبرفتی و رودخانه زاینده رود باید لایروبی شود در وظیفه ذاتی وزارت نیرو است و یا اصلاح الگوی مصرف آب در کشاورزی وظیفه ذاتی جهادکشاورزی اصفهان و چهارمحال و بختیاری است و اولویت قرار دادن گاوخونی و زایندهرود.
وی با بیان اینکه برنامه مدیریتی تالاب، اهمیت دادن به این اکوسیستم ارزشمند است، خاطرنشان کرد: از سطح ستادی بیش از پیش باید درباره عمل به وظایف دستگاهها گزارش خواست و مسئولیتها بررسی شود و اگر دستگاهی تعهدات را اجرایی نکرده مورد سوال قرار گیرد و تبعاتی برای آن نهاد داشته باشد و جدی تر برنامهها دنبال شود.
مشاور مدیریت زیستبومهای تالابی با بیان اینکه در برنامه مدیریت زیستبومی تالاب گاوخونی ساختارهای مدیریتی تعریف شده که در سطح ملی، ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور و در سطح منطقه و استان برای مدیریت تالاب کمیتههای فرابخشی تعریف میشود؛ ادامه داد: اما مجموعههایی که مسئولیت فرابخشی مدیریت تالاب گاوخونی را برعهده دارد چقدر اجرای تعهدات بخشهای مختلف را پیگیری میکنند؟ و چقدر پیگیریها نتیجه محور است؟ آیا آمار و اطلاعات پراکنده به عنوان عملکرد میدهد یا اینکه باید خروجی مطالبه کرد؟ که متأسفانه در گزارشهای بخشهای مختلف اطلاعات پراکنده و فاقد خروجی و نتیجه مشخص ارائه میشود و شاهد هستیم در عمل اتفاقی که انتظار داریم در نتیجه اجرای برنامههای مدیریتی نمیافتد.
گرد و غبار شهر ورزنه ناشی از رسوبات حوضه تالاب
شرق اصفهان از شهر ورزنه گرفته تا سگزی و حتی کلانشهر اصفهان به ویژه در سه سال اخیر بسیاری از روزهای سال درگیر گردو خاکها هستند و کارشناسان بارها هشدار دادند که گاوخونی کانون بالقوه ریزگردهای سمی فلات مرکزی ایران است.
در همین ارتباط احمد جلالیان استاد بازنشسته علوم خاکشناسی دانشگاه صنعتی و رئیس مرکز تحقیقات مبارزه با ریزگردها دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) گفت: طبق مطالعاتی که انجام دادهایم به نظر میرسد منشأ گرد و غبارهای کنونی اصفهان عمدتاً از شرق و شمال شرق استان بوده و منشأ تالاب گاوخونی هنوز زیاد فعال نشده است.
وی با بیان اینکه گردوغبارهای شهر ورزنه مربوط به حوضههای آبریز تالاب است که ۳۶۰ هزار هکتار وسعت دارد، اضافه کرد: این وضعیت بیشتر ناشی از رسوبات و خاکهای حوضه آبریز تالاب است که فعال شده و به علت دانه درشت بودن ذرات خاک به شهر اصفهان نمیرسد اما اگر خود کانون گردوغبار تالاب فعال شود ریزگردهای سمی نه شهر اصفهان بلکه منطقه وسیع و بخش قابل توجهی از استانهای کشور حتی تهران را متأثر کند.
این استاد دانشگاه افزود: جنس خاک شرق و شمال گاوخونی که مصب تالاب است بافت ریز و رسی دارد که این ذرات رس قابلیت بالایی در جذب فلزات سنگین دارند و تا ارتفاع و فاصله بسیار زیاد منتشر میشوند؛ از این رو احیای تالاب گاوخونی در فلات مرکزی ایران اولویت و اهمیت خاصی دارد.
جلالیان با بیان اینکه حوضه آبریز گاوخونی که در زمان وقوع بارندگی، روانابها مستقیم وارد تالاب میشود بالغ بر ۳۶۰ هزار هکتار است، خاطر نشان کرد: روانآبهای حوضه گاوخونی را باید به خود تالاب هدایت کنند ضمن اینکه در این پهنه ۳۶۰ هزار هکتاری برای جلوگیری از خیزش گردوخاک باید نهال کاری و احیای پوشش گیاهی شود.
همچنین منصور شیشه فروش مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان با بیان اینکه زایندهرود منبع اصلی تغذیه گاوخونی است، گفت: سایر منابع آبی از جمله زرچشمه شهرضا نمیتواند برای تالاب کارساز باشد زیرا با توجه به توسعههایی که رخ داده است، تأمین آب از مسیر آبراههها ممکن نیست.
۹۶ درصد تالاب گاوخونی خشک است
وی با اشاره به اینکه از ۲۰ سال پیش تاکنون آبی برای گاوخونی تأمین نشد، افزود: تنها راهکار نجات گاوخونی، تأمین حقابههای زیست محیطی تالاب بوده که مورد درخواست استان است و محیط زیست کشور نیز با همکاری وزارت نیرو پیگیری کند؛ همچنین اجرای نقشه راه احیای زایندهرود و تالاب گاوخونی، اجرای کامل برنامه سازگاری با کم آبی استان و لایروبی حریم و بستر زاینده رود از سراب تا پایاب برای نجات گاوخونی ضروری است.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان با بیان اینکه سالهای قبل که تالاب آب داشت براساس سرشماری بیش از ۱۵۰ هزار قطعه پرنده در گاوخونی فرود میآمدند، اضافه کرد: پرندگان با خشک شدن تالاب، دیگر نیستند و براساس آخرین سرشماری یک سال اخیر ۷۰۰ قطعه پرنده در گاوخونی مشاهده شده و هم اکنون بیش از ۹۶ درصد از پهنه آن خشک است و چهار درصد رطوبت دارد.
شیشه فروش با اشاره به اینکه اداره منابع طبیعی استان برای کنترل کانونهای گرد و غبار و مقابله با بیابان زایی در مجاورت تالاب نهال کاری میکند، گفت: اداره حفاظت محیط زیست استان نیز جلسات و همایشهایی با همکاری مردم شهر تالابی ورزنه تشکیل داده است؛ سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز لازم است مانند سایر تالابهای کشور، طرح حفاظت از تالابها را برای نجات گاوخونی اجرا کند.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان درباره استفاده از حوضههای داخلی برای تأمین آب تالاب گاوخونی نیز گفت: انتقال آب از حوضه ونک- سولگان و روانآبهای حوضههای جنوبی استان به گاوخونی از نظر فنی در طرح احیای تالاب باید بررسی شود زیرا وقتی سخن از احیا میشود باید از همه ظرفیتها کمک گرفت.
انتقال آب راه نجات اصفهان و زایندهرود نیست
اسماعیل کهرم بوم شناس با بیان اینکه راه نجات اصفهان انتقال آب نیست، گفت: دریای مازندران را هم اگر در زاینده رود بریزند فولاد مبارکه، ذوب آهن و کارخانههای سیمان، کاشت برنج و صیفیجاتی از قبیل هندوانه، خربزه و طالبی آب را می بلعد و به گاوخونی آبی نخواهد رسید.
وی افزود: ۳۰ سال پیش که جمعیت اصفهان کم بود، گلوپاره میکردیم که ذوبآهن و فولاد در اصفهان نباید احداث شود، اینجا توان ندارد ببرید کرانههای خلیج فارس، میگفتند چرا جوان ما برود عسلویه کار کند؟ همین یک زاینده رود را داشتند فکر میکردند دنیا را با این میتوان جواب داد درحالیکه هر یک کیلو فولاد ۳۰ هزار لیتر آب نیاز دارد، از کجا آب میآوردند و بعد فولاد و پتروشیمی پالایشگاه را توسعه دادند.
این بوم شناس با بیان اینکه برخی ایرانی فکر نمیکنند استانی فکر میکنند، درباره انتقال آب درون حوضهای به تالاب گاوخونی میگوید: باید ابتدا مطالعات ارزیابی زیست محیطی انجام شود.
وی با بیان اینکه طرحهای انتقال آب نه تنها شهر مبدا که اصفهان و زاینده رود را نیز خشکتر میکند؛ اضافه کرد: هفتههای اخیر در سفری که به غرب اصفهان داشتم مردم روستای برف انبار فریدونشهر درمورد انتقال آب از این شهرستان نگران بودند؛ این شهرستان اکنون سرسبز و پر آب است اما برای جمعیت فریدونشهر نه اصفهان اما اگر قرار باشد بی حساب و کتاب آب به حوضه زاینده رود ببرید ذوب آهن، فولاد مبارکه و کارخانههای سیمان و … آب را می بلعد و فریدونشهر را خشک میکند.
راهکار نجات گاوخونی چیست؟
ارواحی مشاور مدیریت زیستبومهای تالابی با اشاره به اینکه سیستم و تأسیسات آب آشامیدنی و بهداشت در بسیاری از استانهای کشور از کارآمد نیست و این امر کمتر مورد توجه است، اظهار کرد: شاید به جای توجه به موضوع انتقال آب بتوان با سرمایه گذاری محدودتری روی منابع موجود و ارتقا و بازسازی شبکههای آبرسانی شرب و کشاورزی از هدررفت آب جلوگیری کرد و دولت نیاز است از ورود تکنولوژی و فناوری و اصلاح بهرهبرداری در صنایع نیز حمایت کرده و از بارگذاری جدید جلوگیری کند.
وی با بیان اینکه الگوی مصارف کشاورزی ناکارآمد است و ادامه داد: جلوگیری از کشتهای آب بر نیازمند آموزش مردم است و باید در زمینه زنجیره ارزش محصولات کم آب بر کار شود. آموزش کشاورزان و تسهیل دسترسی آنان به بازار از ابزارهای دولت است که میتواند به عنوان مشوق به کشاورزان کمک کند.
ارواحی با بیان اینکه فضای سبز اصفهان متناسب با شرایط اقلیمی تعریف نشده، تصریح کرد: شهرداری اصفهان نیاز است با مشارکت در طرحهای موجود و توسعهای فضای سبز در کوتاه مدت بازنگری کند زیرا استان اصفهان بشدت درگیر فرونشست است.
وی جایگزینی گردشگری یا بوم گردی را از دیگر راهکارها و مشوقها میداند و گفت: مدل طبیعت گردی جامعه محور را باید گسترش داد و دولت شرایطی را به وجود آورد که منافع مستقیم حاصل از گردشگری در اختیار جوامع محلی قرار گیرد تا در عین حال مردم محلی در کنار اشتغال، حافظان رودخانه و تالاب گاوخونی باشند.
با گذشت دو دهه از خشکاندن تالاب بین المللی گاوخونی هنوز کور سوی امید حیاتش روشن است؛ این اکوسیستم ارزشمند حتی با نم بارانی جان میگیرد و به زمین زندگی می بخشد اما عجیب است که این نعمت خدادادی را با بی تدبیری از اصفهان دریغ کردند و حتی برنامههای احیای آن در انتظار اجرا خاک میخورد.
منبع: مهر
انتهای پیام/ص