به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، با تورق کتابهایی که تحت عنوان شعر و دلنوشته توسط سلبریتیها به چاپ میرسند، متوجه میشویم که درصد قابل توجهی از آنها نه تنها محتوای قابل قبولی ندارند که حتی استانداردهای پایه نگارش و قواعد ابتدایی دستور زبان را هم رعایت نکردهاند.
این حق هر کسی اعم از سلبریتی و غیرسلبریتی است که در صورت امکان و داشتن محتوای ارزشمندی برای ارائه، اقدام به انتشار یا چاپ آن اثر کند. سؤال اینجاست که آیا ناشران برای افرادی که ما آنها را با عنوان «سلبریتی» میشناسیم، استثنا قائل میشوند و به صرف نام آنها حاضرند خط قرمزها را رد کنند و اثری با کیفیت نه چندان مطلوب را به مخاطب عرضه کنند؟ اگر بله، چند درصد ناشران حاضر به چنین کاری میشوند و اگر نه، بر چه اساسی به بررسی کیفیت آثار قبل از انتشار پرداخته میشود؟ چرا فکری به حال بهبود این وضعیت در شرایطی که ناشران با کمبود کاغذ دولتی و سایر مشکلات اقتصادی مواجه هستند، نمیشود؟
تمام ملاک ادبیات فعلی ما داشتن دنبالکننده در فضای مجازی است!
مجید صالحی شاعر، ترانهسرا و مدیر نشر شانی در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره علت اقدام ناشران به چاپ آثار سلبریتیها گفت: این مسئله به بحث صنعت نشر برمیگردد. وقتی نام صنعت پشت کلمهای قرار میگیرد کل ساختار قضیه را تغییر میدهد، یعنی بحث مالی را در سطح بالا وارد آن میکند. ناشر یک بنگاه معاملاتی است و مانند یک کار ساختمانی سعی میکند چند شغل را کنار هم جمع و یک خروجی درست ارائه کند و به دست مردم برساند. اما بحث تولید اینجا مهم است که آن سلبریتی میخواهد چه تولید کند.
این شاعر بیان کرد: چاپ کردن کتاب در ذهنیت اکثر مردم ایران و جهان جدای از جنبه فرهنگی آن، حرکتی پژوهشی محسوب میشود. به همین خاطر است که مخاطبان گاهی با دیدن نام سلبریتی بر روی جلد کتاب گول میخورند و پس از خرید آن با چند دلنوشته ساده و عکس مواجه میشوند و به ناچار خیلیها این قضیه را میپذیرند. گاهی هم واقعاً با یک اثر خوب روبرو میشوند؛ یعنی اگر نگوییم آن اثر عالی است، ولی شرایط اولیه یک کار خوب را دارد و در آن سعی شده تمام قواعد اولیه درست نوشتن رعایت شود.
او در ادامه گفت: وقتی شخصی در وادی هنر سلبریتی میشود، دوست دارد از آن هنر هفتگانه استفاده کامل را ببرد و بگوید از هر نظر یک هنرمند کاملم. در رابطه با چاپ کتاب توسط سلبریتیها هم فکر میکنم صرفاً برای عرض اندام و تجربه حوزه دیگر و خود را مورد آزمون و خطا قرار دادن در ژانر و قالب دیگری است؛ چرا که آنها گاهی حتی حاضرند کتابشان بدون گرفتن حقالتألیف فقط به بهترین شکل ممکن چاپ شود. حال گاهی اوقات آن مطلبی که چاپ میکنند معیارهای درستی از نوشتار را دارد و گاهی اوقات هم ندارد.
این ناشر افزود: برای نمونه یکی از ناشران با قدمت بالای کشورمان میآید کتابی از یک خانم سلبریتی چاپ میکند که آن اثر نه به خاطر محتوا بلکه فقط به خاطر اسم او و اسم آن انتشارات منتشر شده است. هیچ فرقی برای آن نشر هم ندارد که اعتبارش در حال خراب شدن است، او فقط دوست دارد روی ریتم بازار باشد و از آن عقب نیفتد. این هرج و مرجی که الآن وجود دارد و ناشران بزرگ دارند کارهای ضعیف چاپ میکنند نتیجه همین است؛ چرا که ملاک ادبیات فعلی ما داشتن فالوئر و دنبالکننده در فضای مجازی است! قضیه محتوا کامل از بین رفته و دیگر چیزی به عنوان محتواسالاری وجود ندارد، الآن فقط فالوئرسالاری وجود دارد.
آفت درخت نشر؛ نداشتن هیئت تحریریه
صالحی درباره ریشهیابی این مسئله گفت: این درخت درهمتنیده ریشههای زیادی دارد. ولی یکی از بزرگترین معضلاتش این است که زمانی که بدون کارشناسی به فردی مجوزهای تولید یک اثر فرهنگی داده میشود، دیگر نمیشود از او انتظار داشت که کار درجه یک تحویل دهد، چون هیچ شناختی نسبت به این فضا ندارد؛ مگر این که آن فرد دیگر خیلی دلسوز باشد و بعد از این که مجوز گرفت خودش برود پای دستگاه چاپ بایستد و ببیند که مسائلی از قبیل فیلم و زینک، لیتوگرافی، نشر و پخش و... چیست.
وی ادامه داد: خیلی از نشرها هنوز هیئت تحریریه و کارشناس امور ندارند؛ در صورتی که ناشر باید قبل از فرستادن کار به ارشاد گروه کارشناسی داشته باشد. ناشر ملزم است گروه تحریریهای داشته باشد که بنشینند و غلطهای کار را در بیاورند و گروهی برای طراحی جلد منحصر به فرد داشته باشد. زمانی که سطح همه چیز پایین باشد، نمیتوان ناخودآگاه توقع خروجی کار سطح بالا داشت!
وی با ذکر مثالی گفت: یادم است پانزده یا شانزده سال پیش که من به عنوان بازدیدکننده از نمایشگاه کتاب دیدن میکردم ناشرانی مثل نشر دارینوش، انتشارات خانه شاعران و نشر یساولی بودند که آنها هم داشتند از همین فرمول استفاده میکردند! ولی یک نکته وجود داشت: در آن زمان حداقل سره از ناسره تشخیص داده میشد یعنی در معنای واقعی کسی را معرفی میکردند که تولید محتوا میکرد؛ ولی الآن کثرت ناشران و تولیدکنندگان و سلبریتیها باعث میشود که آثار مختلفی با کیفیت خیلی پایینتر تولید شود.
صالحی در پایان تصریح کرد: در کل این که یک سلبریتی بتواند با مشورت گرفتن از اهل فن یک اثر مکتوب تولید کند کار بدی نیست. از نظر من هم مشکلی ندارد به شرطی که آن اثر با مشورت یک تیم کارشناس تولید شده باشد. برای نمونه ما هم به تازگی کتاب «ماجرای یک کنسرت» به قلم فؤاد غفاری را در نشر پایتخت که زیر مجموعه نشر شانی است به چاپ رساندهایم.
درصد کمی از ناشران دارای مجوز ایران، هیئت بررسی دارند!
محمد قاسم لیما صالح رامسری، مدیر انتشارات معین نیز در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اهمیت هیئت بررسی ناشران گفت: در ایران بالای ۱۴۰۰۰ ناشر مجوز دارند که از این میان فقط حدود ۲۰۰ ناشر به طور حرفهای کار میکنند. به طور تقریبی از میان این ۲۰۰ ناشر، صد مورد پر کارند؛ صد تای دیگر ناشران خوبی هستند، ولی پرکار نیستند. از میان این صد ناشر هم فقط حدود ۵۰ ناشر هیئت تحریریه یا هیئت بررسی دارند.
وی در ادامه گفت: در مورد انتشارات خودم بگویم که ما هیئت بررسی پنج نفره داریم که به طور منظم ماهی دو بار در انتشارات جلسه دارند. وظیفه هیئت بررسی این است که ببیند که آیا اثر ارائهشده ارزش این را دارد که آرم انتشارات معین روی آن قرار بگیرد؟ بر فرض اگر آن کتاب خوب است آیا نیاز به ویرایش دارد یا نه؟ و مسائلی از این قبیل.
رامسری افزود: خیلی از سلبریتیها حاضرند سرمایه چاپ را هم خودشان بدهند و ناشر در این میان هزینهای متقبل نمیشود و حتی کارمزد هم میگیرد. برای نمونه به ما هم خیلی تلفن شد و گفتند ما خودمان هزینه چاپ کتاب را میدهیم، ولی به آنها پاسخ منفی دادیم چرا که عادت نداریم پول بگیریم و کتاب چاپ کنیم.
با این تفاسیر، لزوم نظارت و ایجاد هیئتهای بررسی در تحریریه هر انتشارات نقش پررنگی در ارائه کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی به مخاطب دارد. ناشرانی که به این نکته توجه کردند و آن را جدی گرفتند، در بازار کتاب هم موفق و معتبر ظاهر شدند. توجه به این نکته برای جلوگیری از نابهسامانیهایی که هم اکنون در صنعت نشر شاهد آن هستیم ضروری است.به این ترتیب اگر یک سلبریتی هم خواست کتابی را در حیطهای که خارج از تخصص اوست منتشر کند، میتواند با راهنمایی یک کارشناس توجیه شود و یا اقدام به اصلاح اثر خود کند.
گزارش از مریم حمید شریفلو
انتهای پیام/