به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، علی باقری کنی، معاون وزیر امور خارجه و مذاکره کننده ارشد هستهای ایران به تازگی مقالهای در وبگاه فایننشال تایمز منتشر کرده است که در این بخش منتشر میکنیم:
این هفته ایران و ۵ قدرت جهانی برای به اصطلاح «مذاکرات هستهای» در وین گرد هم میآیند. همین اصطلاح که برای اشاره به برنامه جامع اقدام مشترک استفاده میشود، مملو از اشتباه است.
کشورهای غربی به ویژه آمریکا، به طور خستگیناپذیری تلاش میکنند تا «مذاکرات» را صرفاً فرآیندی برای محدود کردن برنامه هستهای صلحآمیز و قانونی ایران نشان دهند. این برنامه در معاهدات بینالمللی گنجانده شده و توسط سازمانهای ناظر، مورد نظارت قرار میگیرد. هرچند از دیدگاه ایران، «مذاکرات» باید اهداف واقعی را دنبال کند که همه طرفین مذاکره آن را رعایت میکنند.
در همین راستا ما دو هدف داریم: هدف اول، رفع کامل، تضمین شده و قابل راستیآزمایی تحریمهایی است که علیه مردم ایران اعمال شده است. بدون رفع تحریمها، فرآیند [غنیسازی] بدون محدودیت ادامه خواهد داشت. «مذاکرات» بدون راهحل محکم به سود هیچکس نیست.
دوم، تسهیل حقوق قانونی ملت ایران برای بهرهمندی از دانش صلحآمیز هستهای، به ویژه فناوری بسیار مهم غنیسازی برای مقاصد صنعتی، طبق مفاد معهده بینالمللی منع گسترش سلاحهای هستهای است.
تلاشهای قبلی برای اعتمادسازی بین طرفهای قرارداد منجر به شکست شده است چراکه غرب هر توافقی را صرفاً به عنوان پلتفرمی برای اعمال فشارهای بیشتر بر ایران میبیند.
این نقطه اصلی اختلاف است که ما را مجبور کرده است ۶ سال پس از توافق اولیه دوباره برسر میز مذاکره بنشینیم. ما گفتوگوهای جدید را در شرایطی آغاز خواهیم کرد که تحت تأثیر سرنوشت ناگوار برجام هستیم؛ که دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا به طور یکجانبه تصمیم گرفت توافق را رها کند. این خیانتی به اعتماد ایران و ایرانیان بود.
تجربه به ما میگوید که غرب به دنبال اجرای یک توافق نیست. در عوض، به دنبال آن است که با اعلام [مذاکرات جدید] و عدم اجرای آن به صورت مخفیانه و به روشهای مختلف، نظرات عمومی مردم را بفهمد. طبق تجربه ما، این اقدم توسط کارهایی برای «ربایش» برجام دنبال میشود تا ایران را مجبور به دادن امتیازات بیشتر در زمینههای غیر مرتبط با موضوع هستهای کند. در نتیجه، مردم ایران نه به فرآیند [مذاکرات] اعتماد دارند و نه به نتیجه آن.
ساده لوحانه است که این مشکلات را صرفاً به دولت ترامپ و «کمپین فشار حداکثری» او نسبت دهیم. بسیاری از ایرانیانی که زمانی خواهان توافق با آمریکا بودند، اکنون دیگر با آن موافق نیستند؛ چراکه آمریکا به طور مستمر تلاش کرده تا در راستای کاهش فعالیتهای هستهای ایران، کشورمان را از منافع اقتصادی که از برجام میبرد، محروم کند.
از نظر ما اشتباهات گذشته نباید تکرار شود. همه ما به ترتیب در طول ۶ سال گذشته آموختهایم که به چه چیزی و به چه کسی میتوان اعتماد کرد. برای حصول اطمینان از توافق پیش رو، غرب باید بهایی را به خاطر شکست در اجرای نقش خود در توافق بپردازد. مانند هر تجارت دیگری، معامله یک معامله است و شکستن آن عواقبی دارد.
ایران به این روند متعهد است و ما به تعهدات خود پایبند خواهیم بود. از دیدگاه ما، اصل «توافق متقابل» نمیتواند مبنای مناسبی برای مذاکرات باشد، زیرا این دولت آمریکا بود که بهطور یکجانبه از توافق خارج شد؛ بنابراین آمریکا باید نشان دهد که این بار جدی است و صلاحیت لازم را برای انجام تعهدات خود دارد.
در انتخابات اخیر ریاستجمهوری ایران، رأیدهندگان تصمیم گرفتند اعتماد خود را بر روی چهارچوب فکری سرمایهگذاری کنند که از تعامل واقعبینانهتر با غرب حمایت میکند. اکنون، اَعمال بیش از کلمات صِرف، اهمیت دارند. باید مکانیزم شفاف و مشخصی برای اطمینان از رفع تحریمها به ما پیشنهاد شود. [در غیر این صورت] به چه دلیل قابل تصور دیگری باید بخواهیم درمورد پیشرفتهای فناوری ایران و برنامه هستهای مصالحه کنیم؟
ایران در دوران ترامپ تسلیم تهدید نظامی، تحریم اقتصادی یا «فشار حداکثری» نشد و در دوران بایدن نیز چنین نخواهد کرد. ما برای تأمین حقوق و منافع ملت خود آماده گفتوگوی عادلانه و دقیق بر اساس اصول «ضمانت» و «راستیآزمایی» هستیم. این [توافق] باید تعیین غرامت برای نقض توافق را در اولویت قرار دهد، که شامل حذف همه تحریمهای پس از برجام است.
در مقابل، ایران آماده است تا به طور داوطلبانه به تعهدات هستهای خود مطابق با توافق عمل کند. ما همچنان آماده هستیم تا به هر فشاری واکنش متناسب نشان دهیم و هر حُسن نیتی را جبران کنیم.
ما انتخاب خود را کردهایم. اکنون خواهیم فهمید که آیا غرب ارادهای برای وارد شدن به مذاکرات واقعی دارد یا خیر.
پایان پیام/