به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان ، مقامات آمریکایی چندی پیش به همتایان اروپایی خود هشدار دادند که روسیه ممکن است در حال برنامه ریزی برای تهاجم احتمالی به اوکراین باشد، اما هیچ مدرکی برای اثبات این ادعاها ارائه نکردند. از طرفی دیگر نیز ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین از طرح کودتا در ۱ دسامبر با مشارکت رینات آخمتوف، ثروتمندترین جدایی طلب اوکراین با همکاری روسیه خبر داد.
درباره ادعای زلنسکی مبنی بر کودتا در اوکراین با همکاری روسیه، میتوان گفت که ذکر نام روسیه در چنین اخباری صرفاً تشریفاتی است و فقط ماهیت سیاسی دارد و دور از واقعیت است و برای ایجاد جنگ روانی علیه روسیه استفاده شده است. واقعیت این است که اوکراین در حال دست و پنجه نرم کردن با یکی از بزرگترین بحرانهای سیاسی در داخل کشورش است. اوکراین، در زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، توسعه یافتهترین جمهوری شوروی بود، اما پس از ۳۰ سال از استقلال در اروپا، تنها کشور مولداوی فقیرتر از اوکراین است. با وخامت وضعیت اقتصادی در این کشور نارضایی مردم از دولت افزایش یافته است و این باعث رویکرد استبدادی زلنسکی و دستگیری منتقدان و روزنامه نگاران اوکراینی شده است.
از طرفی دیگر دولت زلنسکی نتوانست ذخایر گاز و زغال سنگ را در تابستان افزایش دهد و این کشور با یک بحران انرژی واقعی روبرو است که قطعا در زمستان بدتر خواهد شد. او قصد دارد با اتهام به آختموف که ثروتمندترین تاجر اوکراین است و معادن زغال سنگ بزرگی دارد، او را دستگیر کرده و دارایی او را به نفع دولت مصادره کند. اما در هر صورت این اقدام، آغاز یک بحران داخلی در اوکراین خواهد بود. اما این موضوع در حالی بدتر میشود که آمریکا با ادعاهای جدید خو علیه روسیه به تازگی تصمیم گرفته تا اوکراین را در برنامههای خود برای مقابله با روسیه دخالت دهد.
به گفته برخی کارشناسان آمریکایی، روسیه و چین به زودی به قطب اقتصادی و نظامی جهان تبدیل میشوند و آمریکا تنها چند سال فرصت دارد تا روسیه و چین را با استفاده از ابزار نظامی نابود کند وگرنه فروپاشی اقتصاد آن و جنگ داخلی در این کشور اجتناب ناپذیر خواهد شد. به نظر میرسد این یکی از مهمترین دلایلی است که تصمیم گرفته جنگ را با روسیه آغاز کند؛ و برای دستیابی به این هدف از اهرمهای اوکراین، لهستان و بلاروس استفاده کرده است تا آن را به سمت این کشور کشاند. اگر دقت کرده باشید طی ماه گذشته، سه درگیری بر سر روسیه به طور ناگهانی و همزمان تشدید شده است که شامل درگیریها در ارمنستان، بلاروس و دونباس است، جاهایی که مسکو را میتوان به راحتی به هر یک از آنها کشاند.
بحران اوکراین، آمریکا را مجبور میکند تا زمانی که اوکراین هنوز در هرج و مرج فرو نرفته و همچنان قادر به جنگیدن با روسیه است، پیش از اینکه دیر شود برای اجرای طرحهای خود با استفاده از این کشور علیه روسیه استفاده کند. به همین منظور، صندوق بینالمللی پول، چند روز پیش، علیرغم عدم رعایت الزامات صندوق از جمله مبارزه با فساد توسط کییف، فوراً ۷۰۰ میلیون دلار برای کمک به اوکراین اختصاص داد.
در عین حال، رسانههای غربی مملو از گزارشهایی است که از حمله قریب الوقوع روسیه به اوکراین خبر میدهند، تبلیغاتی با هدف مقصر دانستن روسیه از قبل برای جنگ، حتی اگر اوکراین اولین حمله کننده به منطقه دونباس باشد.
البته روسیه علاقهای به جنگ ندارد. حتی اگر روسیه خواهان فروپاشی اوکراین باشد، مسکو در شرایط کنونی فقط میتواند صبر کند تا اوکراینیها همه کارها را خودشان انجام دهند.
زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، برای اهداف شخصی خود، خواهان درگیری نظامی با روسیه است که به آنها اجازه میدهد جامعه را بسیج کنند، قدرت خود را تحکیم کنند و سرکوب مخالفان را با زور توجیه کنند. اما این تنها در صورتی امکان پذیر است که این درگیری قابل مدیریت باشد و تنها منجر به از دست دادن آنچه در مناطق دونتسک و لوگانسک باقی مانده می شود، که اکنون در کنترل نیروهای کی یف است. حتی خود کییف نیز آرزوی خلاص شدن از شر مناطق روسی زبان را دارد که طرفدار ارتباط با روسیه هستند.
اما به نظر میرسد که کییف درک کرده است که واشنگتن خواهان درگیری محدود نیست، بلکه جنگ بین روسیه و اروپا در خاک اوکراین را میخواهد. علاوه بر این، مسکو سیگنالهای روشنی میدهد مبنی بر اینکه هرگونه حمله از سوی اوکراین به دونباس قطعا به معنای حذف اوکراین به عنوان یک کشور خواهد بود. به خصوص که فرار آمریکا از افغانستان چندان بر اعتماد کی یف برای ورود به جنگ آمریکا و روسیه نیافزوده است.
بیانگر این امر بیانیه ناگهانی شورای امنیت ملی اوکراین است که اعلام کرد علیرغم تمام اظهارات واشنگتن در مورد حمله قریب الوقوع روسیه به اوکراین، هیچ تهدیدی از سوی روسیه در مرزهای اوکراین مشاهده نمیشود.
عامل دوم کاهش منابعی است که میتواند زندگی را در دولت شکست خورده اوکراین حفظ کند. حتی اگر سفارت آمریکا در اوکراین مداخله کند و بحران سیاسی آغاز شده را متوقف کند، بدون میلیاردها دلار کمک غرب که نمیخواهند برای اوکراین پول خرج کند، این ثبات طولانی نخواهد بود.
بحران انرژی و اقتصادی در اوکراین در ماههای آینده ادامه خواهد داشت، بنابراین نفوذ واشنگتن مانع از نبرد جناحهای مخالف اوکراینی نمیشود و باعث میشود که اوکراین در زمانی که واشنگتن شدیداً به آن نیاز دارد، از بازی خارج شود.
بنابراین، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا با یک انتخاب دشوار روبرو است. او یا باید به اوکراین دستور دهد تا در ماه دسامبر بدون توجه به تشدید بحران در کشور به دونباس حمله کند، در غیر این صورت اوکراین خیلی زود قادر به جنگ نخواهد بود و بی ثباتی داخلی در آنجا میتواند منجر به تجزیه دولت اوکراین بدون مشارکت روسیه شود یا اینکه قید جنگ با روسیه را بزند.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در آخرین دیدار با همتای اوکراینی خود، سوء ظن کشورس را نسبت به روسیه ابراز داشت و ادعا کرد که روسیه نیات شومی در سر دارد. او در ادامه به رویدادهای پس از کودتای ۲۰۱۴ در اوکراین، به عنوان نمونهای از سیاست تهاجمی مسکو اشاره کرد.
اما دکتر پل کریگ رابرتز، دستیار سابق وزیر خزانه داری در زمان رونالد ریگان و عضو سابق کمیته جنگ سرد، در مورد اتهامات آمریکا به روسیه میگوید: «واشنگتن میداند که روسیه به اوکراین حمله نمیکند. کرملین اوکراین را نمیخواهد. پوتین حتی جمهوریهای روسنشین دونتسک و لوگانسک را که رای به الحاق مجدد به روسیه رای دادند، نمیپذیرد؛ بنابراین سؤالات واقعی این است: آیا مشاوران سیاست خارجی دولت بایدن بیکفایت هستند؟ آیا قصد دارند همتایان اروپایی خود را با حمله روسیه به اوکراین تحریک کند؟»
دن لازار، روزنامهنگار تحقیقی و نویسنده کتاب «جنگ اعلام نشده آمریکا»، با تأکید بر اینکه اتهامات علیه روسیه مضحک است، میگوید مسکو چیزی از جنگ به دست نمیآورد. اما کییف از افزایش تنشها سود میبرد.
این ادعاها متکی به تصاویر ماهوارهای است که توسط شرکت خصوصی آمریکایی «Maxar Technologies» منتشر شده است. به طور مشکوکی، رسانههای غربی به طور گسترده همین تصاویر را به صورت هماهنگ منتشر کردهاند. اما این تصاویر اصلا قانع کننده ادعای آمریکاییها نیست. آنچه تصاویر ماهوارهای نشان میدهد، تجمع نیروهای روسی در دو استان «یلنیا» و «ورونژ» است که صدها کیلومتر از خاک اوکراین فاصله دارند.
به گزارش صدای آمریکا، میسون کلارک، کارشناس آمریکایی در امور روسیه، در این باره گفت که تصاویر ماهوارهای هیچ چیز غیرعادی مبنی بر تهاجم روسیه به اوکراین را نشان نمیدهد. با این حال، آنتونی بلینکن و دستیارانش بارها ادعا کردهاند که تجمع «بزرگ و غیرعادی» نیروهای نظامی روسیه در نزدیک مرز اوکراین وجود دارد. اما ادعاهای بلینکن با دادهها مطابقت ندارد.
از طرفی دیگر نیز سرویس اطلاعات خارجی روسیه، بارها این ادعا را تکذیب کردند.
رئیس جمهور اوکراین از اولین رهبران جهان بود که به جو بایدن پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری را تبریک گفت. در شکلگیری کودتای اوکراین، آمریکا و به خصوص شخص جو بایدن نقش مهمی داشتند. علاقه بایدن به منطقه اوکراین به اولین دوره حضور او در مجلس سنا در دهه ۱۹۷۰ برمی گردد. او به امور اروپا توجه زیادی داشت و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، توجه خود را به کشورهای شوروی سابق از جمله اوکراین معطوف و اعلام کرد که آنها اجازه دارند به ناتو بپیوندند و از حمایتهای اقتصادی و نظامی برخوردار هستند.
دقیقا پس از سفر بایدن در فوریه ۲۰۱۴ و ملاقات با معترضان ضد دولت اوکراین، در عرض چند ماه اعتراضات شدت گرفت و دولت طرفدار روسیه برکنار شد و رهبران غربگرا جایگزین آن شدند.
برخی معتقدند که اوکراین میتواند به یک شریک مهم برای آمریکا در اروپای شرقی تبدیل شود. اما همه در اوکراین از ریاست جمهوری بایدن خوشحال نیستند. زیرا آن را با دوران اوباما یکسان میدانند و به عدم موفقیت دولت اوباما در جلوگیری از اشغال کریمه از سوی روسیه و عدم تمایل او به کمک نظامی به اوکراین اشاره دارند.
اوکراین برای روسیه از لحاظ زیادی دارای اهمیت بالایی است. یکی از دلایل ارتباطات فرهنگی عمیق دو کشور است. آنها زبان مشترک دارند. رسانههای روسی در اوکراین محبوب هستند. پیوندهای خانوادگی با یکدیگر دارند و بسیاری از اوکراینیها در روسیه کار میکنند؛ و روسها میلیاردها دلار در اوکراین سرمایه گذاری کرده اند و بزرگترین سرمایه گذاران در اوکراین، روسها هستند. همچنین مرز روسیه و اوکراین دومین کریدور بزرگ مهاجران در جهان است. دلیل دیگر این است که اوکراین، منبع کشاورزی و قطب ترانزیت برای صادرات انرژی روسیه است. در واقع میتوان گفت که روابط این دو کشور مانند رابطه ویژه آمریکا و انگلیس است.
اما این موضوع چیزی فراتر از ژئوپلیتیک است. همان طور که دان درسنر، دانشمند علوم سیاسی تافتز تاکید میکند روسیه با همسو کردن اوکراین با سیاستهای خود، در حوزه سیاسی بسیار قدرتمندتر میشود.
از طرفی دیگر نیز اوکراین به دلیل موقعیت ژئوپولتیک خوبی که دارد کشوری محبوب برای آمریکا محسوب میشود. اوکراین امروزه در خط مقدم رویارویی روسیه و غرب قرار دارد. آمریکا ترجیح میدهد رقابتهای خود با قدرتهای رقیب را تا جایی که ممکن است نزدیک به مرزهای آنها و دور از مرزهای آمریکا و متحدان اصلی خود بکشاند. اگر قرار است آمریکا و روسیه بر سر آینده اروپا رقابت کنند، بهتر است که این کار در اوکراین انجام شود، نه لهستان یا آلمان. حمایت از مواضع ضد روسی مقامات اوکراینی و تقویت آن، راهی برای مشغول نگه داشتن روسیه در حیاط خلوت خود است.
اوکراین در سال ۱۹۹۱ به همراه سایر جمهوریهای سابق از اتحاد جماهیر شوروی جدا شد. از آن زمان، سیاستگذاران آمریکایی مایلند اوکراین را در آغوش خود نگهدارند و از آن حمایت کنند. زیرا اوکراین، کشوری که بیش از ۴۰ میلیون نفر جمعیت دارد و از نظر وسعت بزرگترین کشور اروپاست، در نقطه عطف بین شرق و غرب، به طور خاص، بین روسیه و اروپا قرار دارد. این کشور همچنین یکی از صادرکنندگان عمده محصولات کشاورزی است که زمانی سومین زرادخانه هستهای بزرگ جهان را در اختیار داشت و دارای منابع طبیعی دیگر مانند گاز طبیعی است. به طور خلاصه، همه یک تکه از خاک اوکراین را میخواهند.
به نظر میرسد آنچه در پشت صحنه روسیه هراسی میگذرد، تکرار تبلیغات تسلیحات کشتار جمعی توسط آمریکا و انگلیس برای توجیه جنایات جنگی خود در عراق در سال ۲۰۰۳ است. در حمله به عراق نیز همراه با تبلیغات دروغ، توانستند به عراق حمله کنند و آن جا را اشغال کنند.
گردآوری و تنظیم: فاطمه دخیلی
منابع
انتهای پیام/
خدا....