گفت‌وگو با معلم بروجردی که عکسش از تدریس با کمر شکسته و خوابیده جلوی کلاس خبرساز شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، وقتی به‌خاطر کرونا دست بچه‌ها از مدرسه کوتاه شد و خیلی‎ هایمان در قرنطینه نشستیم، معلمان، کارشان را تعطیل نکردند و خانه را به کلاس مجازی برای شاگردهایشان تبدیل کردند. یکی یخچال خانه‌اش را تخته سیاه کرد و دیگری که به کرونا مبتلا بود روی تخت بیمارستان هم کارش را انجام داد. در این یکی دوسال، روایت‌های زیادی از عشق و ایثار معلمان شنیدیم، اما عکس تدریس معلم بروجردی با کمر شکسته و خوابیده کف کلاس، درس ایثار و فداکاری را دوباره یادمان انداخت که تمامی ندارد. به سراغ محمد کردی، معلم دبستان روستای شاهویران بروجرد رفتیم که تصویرش در حالتی که جلوی کلاس دراز کشیده برای همیشه جلوی چشم‌مان است.


بیشتربخوانید


روز‌های اول مهر از روی دیوار پرت شدم
محمد کردی، معلم روستای شاهویران بروجرد بر اثر شکستگی مهره‌های کمرش مجبور به استراحت در رختخواب شده، اما عشق و علاقه به تعلیم و تربیت، او را از کلاس درس دور نکرده است. کردی درباره تصویر خبرساز درس دادنش در حالت خوابیده کف کلاس می‌گوید: «اوایل مهرماه کلیدم را داخل خانه جا گذاشته بودم و هیچ کسی هم آن جا نبود. مجبور شدم از دیوار بالا بروم تا بتوانم در خانه را باز کنم، اما از بالای دیوار افتادم و مهره‌های کمرم شکست. ۱۰ روز بیمارستان بودم و پزشکم گفت باید بین دو تا سه ماه استراحت مطلق باشی. من هم چندروزی استراحت کردم و با درخواست خودم به مدرسه برگشتم. چون دو سال، مدرسه‌ها تعطیل بودند و دیگر طاقت نداشتم که بچه‌هایم را نبینم. به مدرسه رفتم و عکس درس دادنم در حالتی که روی زمین خوابیده بودم همه جا پخش شد. آن عکس را یکی از همکاران از من گرفت و در گروه فضای مجازی همکاران گذاشت تا همکارانم ببینند و انگیزه بگیرند که بعد از دوسال به مدرسه بیایند و به صورت حضوری تدریس کنند، اما نمی‌دانم چه کسی آن را در خبرگزاری‌ها و فضای مجازی پخش کرد».

معلم فداکاری که با کمر شکسته سر کلاس می‌رفت!

از آموزش مجازی‌راضی نبودم و می‌خواستم حضوری درس بدهم
این معلم بروجردی از علت تصمیمش برای حضور در مدرسه می‌گوید: «من معلم کلاس اول و سوم ابتدایی هستم. می‌بینم که دانش آموزانم در این دوسال آموزش مجازی خیلی ضرر کرده‌اند و خیلی از درس هایشان را متوجه نمی‌شوند. بعد از شکستگی مهره‌های کمرم، ما می‌توانستیم آموزش مجازی را ادامه بدهیم، اما خودم از این شرایط راضی نبودم. حتی می‌توانستیم یک معلم دیگر را هماهنگ کنیم که ۲-۳ ماه به جای من در کلاس حاضر شود، اما بچه‌های کم سن و سال ابتدایی به معلم‌شان عادت می‌کنند و چندماه بعد که دوباره خودم برگردم، دچار دوگانگی در آموزش و درس‌شان می‌شوند. وقتی تصمیم گرفتم به مدرسه بروم خانواده‌ام راضی نبودند، اما همکارانم کمکم کردند. آن‌ها هرروز دنبالم می‌آیند و من را به صورت درازکشیده عقب ماشین می‌گذارند و به مدرسه می‌برند و من هم جلوی کلاس همان‌طور خوابیده درسم را می‌دهم. آن اوایل بچه‌ها تعجب می‌کردند که چرا معلم‌مان روی زمین خوابیده است! ولی بعد از مدتی همه به این شرایط عادت کردیم. والدین هم خیلی لطف دارند. وقتی آن عکس منتشر شد خانواده‌ها به مدرسه آمدند و می‌گفتند که لازم نیست به مدرسه بیایی، ولی خودم قبول نکردم».

به جای کمک به من به مدرسه روستا‌ی‌مان کمک کنید
محمد کردی از عشق و علاقه به شغل معلمی می‌گوید: «من ۱۲ سال است که در آموزش و پرورش خدمت می‌کنم. وقتی می‌خواستم در آموزش و پرورش استخدام شوم دو تا پیشنهاد کاری داشتم که یکی شغل معلمی و یکی هم شرکت نفت بود که مطمئنا مزایای خیلی بیشتری داشت، ولی من آموزش و پرورش را انتخاب کردم تا شغل خانوادگی‌ام را ادامه بدهم. خانواده ما از مادر، پدر، عمو و... همگی معلم هستند و من هم بعد از شکسته شدن مهره‌های کمرم برای این که روحیه بگیرم به مدرسه آمدم.» آقای کردی برای مصاحبه با ما یک شرط جالب هم داشت: «بعد از انتشار عکس‌هایم همه‌جا از من به عنوان یک معلم فداکار یاد کردند، اما این فداکاری نیست. این وظیفه من است که سر کلاس حاضر شوم و هوای دانش‌آموزانم را داشته باشم. در این مدت خیلی از همکاران پیشنهاد دادند که به شهر بروم و در اداره آموزش‌و‌پرورش، کار کارمندی داشته باشم، ولی خودم خواستم که وظیفه ام را انجام بدهم. ایثار و فداکاری مال من نیست.

مال آن کسانی است که در زمان جنگ از زندگی خودشان گذشتند تا ناموس و خاک‌مان به دست غریبه نیفتد. در مصاحبه این را حتما بنویسید و در مطلب تان به آن اشاره کنید.» آقای کردی ادامه می‌دهد: «بعد از انتشار عکس‌ها از آموزش و پرورش و همچنین نمایندگان و مسئولان استانی تماس گرفتند و گفتند چه کمکی می‌خواهی که برایت انجام بدهیم؟ مشکل مهره‌های کمرم فقط با استراحت یا عمل برطرف می‌شود. من هم به مسئولان گفتم به جای کمک به من به مدرسه کمک کنید، چون بچه‌های روستا هیچ امکانات آموزشی ندارند.»

منبع: زندگی سلام 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۳۸ ۱۹ آذر ۱۴۰۰
بسیار کار اشتباهی کرده. هر انسانی مهمترین و اولین وظیفه اش اینه که مراقب سلامت جسمانی خودش باشه بعد کار و شغل و ....
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۲۲ ۰۹ آذر ۱۴۰۰
سلام و درود خدا بر شما معلم عزیزباد!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۵۵ ۰۹ آذر ۱۴۰۰
سلام و درود بر شما معلم بزرگوار و با وجدان
تجربه کسی که کمرش شکسته بود به شما هدیه می دهم استراحت که بسیار مهم است ولی سوپ پای مرغ سرشار از کلسیم است ضمنا اگر استخوان قلم شتر دسترسی داشته باشید مقداری از مغز استخوان شتر که کلا چربی هست البته تکه ای از این استخوان را باید در آب داغ قرار بدید به اندازه ای که مغز استخوان شل شده و راحت از قلم تخلیه شود بعد مغز تخلیه شده ظاهرا بعد از گرم کردن روی پارچه توری نازک در ظرف تمیز صاف کنید که ذرات ریز استخوان داخلش نباشد با روغن بدست آمده هر روز نواحی کمر و هر کجا که درد دارد و آسیب دیه را ملایم و نرم چرب و ماساژ دهید.پارچه ای روی موضع درد قرار بدید و با سشوار محل چرب شده و پوشیده شده با پارچه حرارت دهید بسیار آرام بخش و موثر است. تجربه کسی است که چند ماه با این مشکل درگیر بوده.
در مورد تهیه سوپ پای مرغ و تهیه روغن مغز قلم استخوان شتر خود خانمها محترم تجربه و تسلط دارند. الحمدلله زنان ایرانی از نعمت و هنر بسیار اررزشمند خانه داری و آشپزی بهره مندند.(البته ما هم ممنون زحمات این بانوان هنر مند هستیم)