به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد،سنگنگارهها کهنترین آثار تاریخی و هنری به جا مانده از بشر هستند، اما این آثار چند هزار ساله، مدتهاست در برخی مناطق کشور مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفته اند و جسته و گریخته اخباری از تخریب آنها به گوش میرسد.
در حجره های سنگ تراشان مشهد
کمِ کمِ بیست دقیقهای پشت چراغ قرمزبودم؛ جز توقف، چشمهایی بود که دوخته شده بود به ثانیه شماری که به کندی حرکت میکرد.
در کل مسیر ذهنم مشغول مسئلهای بود که چند وقتی هست نون و آبم شده! در مسیر بازار قدیم مشهد بودم؛ قیمتی ترین، قیمتیهای جهان را میتوانستم اینجا از زیر سنگ هم که شده پیدا کنم.
وارد بازار شدم؛ دکان به دکان؛ حجره به حجره صدای تراش بود؛ وارد مغازه پیرمردی شدم که از موهای سفید و دستان پینه بسته اش میتوانستم بفهمم کارکشته این حرفه است و عمرش را صرف سنگ و سنگ تراشی کرده است.پیرمرد از آن قدیمیهای باصفای بازار بود.از پیرمرد میپرسم؛ عیار سنگها را چطور مشخص میکنید؟
پاسخ عجیبی میدهد و میگوید: عیار را صنف و اتحادیه تعیین میکنند؛ اما بعضی سنگها قیمت ندارند و من با این همه تجربه گاهی توان تشخیص ندارم.
از او درباره قیمتیترین سنگهای مشهد و خراسان رضوی میپرسم؟
قدیمی بازار سنگ که جد اندر جد اهل طرقبه و خراسانی است، ادامه میدهد: زمانی که خیلی کوچک بودم، پدربزرگم از میراثی میگفت که در یکی ازکوههای خراسان رضوی قرار دارد و ما خراسانیها بدون هیچ سندی وارث آن هستیم.
پیرمرد ادامه میدهد: این میراث سنگ نگارههایی هستند که عقبه شان به بیش از ۵ هزار سال پیش باز میگردد و هیچ قیمتی نمیتوان روی آن گذاشت.
پیرمرد میگوید: هر چه بگویی روی سنگها کشیده شده، از بزکوهی تا شتر و بارش، از انسانهای نخستین تا آتش و جمع شدن دستهای و قبیلهای آنان.. میپرسم: پس تا حالا چرا کسی صحبتی از این سنگها نکرده است؟
او ادامه می دهد: افراد زیادی از این سنگها با خبر نیستند و مشکل آنجاست که در همین بی خبری ها، معدنی در همان منطقه فعالیت میکند.
با تعجب میپرسم: معدن سنگ؟
تیشه معدنکار بر پیکر آثار کهن
از بازار که خارج میشوم، نمیدانم چطور از آدرسی سر درآوردم که پیرمرد سنگ تراش کروکی اش را برایم کشیده بود؛ دیدم در یک برهوت بی پایانم.در ابتدا سکوت بود و سکوت؛ اما هرچه جلوتر میروم، صدای تیشه بود و لرزشی که از حرکت چرخهای بولدوزرها احساس میشد.میتوانم بگویم تاراج بود؛ تاراج سنگ، زمین، تاریخ و میراثی که ما برایش وارثان خوبی نبودیم.
یک خودرو از پشت تپهای با سرعت به سمت من میآید و راننده با لحنی طلبکارانه میگوید: اتفاقی افتاده؟ اینجا چه میخواهید؟میگویم: شما صاحب معدن هستید؟میگوید: من سرکارگر این معدن هستم، چه میخواهید؟
میگویم:خبرنگارم؛ شنیده ام اینجا یک منطقه تاریخی است و سنگ نگارههای چند هزار ساله در این منطقه وجود دارد.مرد که قدری کلافه شده بود، میگوید: نه خانم اینجا معدن است و ربطی به تاریخ و سنگ نگاره ندارد.میگویم: یعنی شما از سنگ نگارهها بی خبرید؟
میگوید: من این منطقه را بهتر از کف دستم میشناسم و همه سنگ نگارههایی را که شما از آن صحبت میکنید، ما نشانه گذاری کرده ایم؛ هزینه هایش را هم از جیب پرداخته ایم.
مجوز قانونی؛ توجیه تخریب آثار تاریخی
تعجبم از اینست که چطور در کنار این آثار تاریخی و باستانی معدن فعال است؟
معدنکار در ادامه صحبتهایش میگوید: کار ما قانونی است و مجوز هم داریم روی نقشه هم به شما نشان میدهم که در محدوده معدن، فقط یک سنگ نگاره وجود دارد.
سپس از روی نقشه مکان سنگ نگارهها را با مختصات و جزئیات، نشانم میدهد و میگوید: نقطه دهم سنگ نگارهای است که در محدوده معدن قرار گرفته است و از بد روزگار کسی که ما هم نمیدانیم از کجا آمده؛ نقشهای سنگ نگاره را مخدوش کرده است.
مات و مبهوت میپرسم: آیا سنگ نگاره دیگری هم در این منطقه تخریب شده است؟ میگوید: به نظرم سه چهار سنگ دیگرهم، به همین شکل درآمده است، هرچند ما وظیفهای در قبال مراقبت از سنگها نداریم که ببینیم شبانه چه کسی و با چه قصدی برای تخریب میآید.
معدنکار ادامه میدهد: وجود این سنگ نگارهها در کنار معدن، مایهی دردسر شده و چند وقت است کارمان شده از این دادگاه به آن دادگاه رفتن؛ سفارشات صادراتیمان به ایتالیا و ترکیه و دیگر کشورها روی زمین مانده است و این اتفاقات فقط با آبروی تجاری ایران بازی میکند.
از ارزآوری و صادرات برای کشور و کمک به درمان رکود اقتصادی صحبت میکند، اما به چه قیمت؟! اینجا اثر تاریخی از پنج هزار سال پیش وجود دارد؟! چطور میتوان به سادگی از کنار این موضوع در ازای دلار و اسکناس گذشت.
معدنکار که انگار حرفهایم را یکی در میان قبول دارد، میگوید: در پروانهای که برای معدن صادر شده چنین روزی پیش بینی شده است، مشابه این اتفاق در خرم آباد پیش آمد و هنگام استخراج یک معدن به گنجی دو تنی برخورد کردند که پس از آن معدن مدتی پلمب شد و گنج را از منطقه خارج کردند و دوباره کار روی ریل قرار گرفت؛ اما در منطقه ما فقط در پی نابودی معدن و معدن کار هستند.
شناسایی دو هزار سنگ نگاره
این صحبتها درحالی گفته میشود که تاکنون بیش از ۲ هزار قطعه سنگنگاره باستانی در خراسان رضوی شناسایی شدهاست و قدمت برخی از آنان به حدود ۵ هزار سال پیش باز میگردد.
این سنگ نگارهها حدود چهار سال پیش به شماره ۳۲۰۱۲ در فهرست آثار ملی ثبت شده است و در بخشی از ابلاغیه آن به استاندار وقت خراسان رضوی آمده است: آثار یاد شده تحت حفاظت و نظارت سازمان میراث فرهنگی است و هرگونه دخل و تصرف یا اقدام و عملیاتی که منجر به تخریب یا تغییر هویت آن شود، جرم محسوب میشود و مرتکب مشمول مجازاتهای قانونی خواهد شد و مرمت و بازسازی اثر صرفاً با تایید و نظارت این سازمان ممکن خواهد بود.
پس به سراغ حافظ این آثار، میراث فرهنگی میروم؛ آیا در این سازمان مسئول، کسی هست تا قدمی برای حفظ سنگ نگارهها برداشته باشد؟
بیشتر بخوانید
تاکید میراث فرهنگی بر برخورد با متخلفان
مدیرکل میراث فرهنگی خراسان رضوی، پس از یک ماه طفره رفتن از مصاحبه به امید رسیدن به نتیجه، پای میز گفتگو مینشیند.
موسوی پس از قصهای که من از پیگیری هایم برایش روایت میکنم، میگوید: براساس نظر کارشناسان امکان تخریب در آینده خواهد بود و ما با کمک دستگاه قضایی و انتظامی از فعالیت معدن جلوگیری میکنیم.
پارک باستانی تنها راه حفظ سنگ نگارهها
او ادامه میدهد: پس ازمکاتبه با سازمان میراث فرهنگی کشور بر ایجاد یک پایگاه پژوهشی در منطقه تاکید شده است تا متخصصان بتوانند از این فضا برای جذب گردشگر و ایجاد پارک باستانی استفاده کنند.
مرجان اکبری معاون میراث فرهنگی خراسان رضوی هم از پیگیری دادستانی تخریب سنگ نگارههای چند هزار ساله در منطقه دیزدرطرقبه شاندیز خبر میدهد و میگوید: ما نمیدانیم چه کسی این سنگ نگارهها را تخریب کرده است، اما از آنجا که این محوطه در حیطه فعالیت معدن کاران است این انتظار را داریم که آنان از این میراث ملی حفاظت کنند، هر چند دوره برداشت برخی از معادن منطقه پایان یافته است و ما با تمدید مجوز فعالیت آنها مخالفیم.
او میافزاید:در این منطقه چند گروه بزرگ از سنگ نگارههای تاریخی وجود دارد که از هزاران سال قبل به جای مانده که تاریخ دقیق آن مشخص نیست، اما احتمال میدهیم از عصر مفرغ تا دوره اسلامی باشد.
معاون میراث فرهنگی خراسان رضوی ادامه میدهد: در همه دنیا عرف برآن است که مناطقی که سنگ نگاره دارند تبدیل به ژئوپارک میشوند و ما نیز به این نتیجه رسیده ایم که این منطقه را به پارک تاریخی تبدیل کنیم.
سازمان صمت حامی معدنکار!
مقصد بعدی ام اداره کل صنعت و معدن وتجارت خراسان رضوی است که مجوز را صادر کرده است و به گفته مسئولان این سازمان، در چند سال اخیر در کنار صدور مجوزهای معدنی، گوشه چشمی هم به آثار تاریخی که احیانا در استخراج از معادن کشف میشود، داشته است.
خزائی مدیرکل صمت خراسان رضوی در واکنش به تخریبی که درکنار معدن برای یک سنگ نگاره رخ داده است، میگوید: بر فرض محال که معدن و معدن کار آنجا نباشند و ما معدن را به طور کل تعطیل کنیم، سال بعد که گذرمان به آنجا بیفتد، میبینیم همه منطقه منهدم شده است آن زمان یقه چه کسی را میتوانیم بگیریم؟
او میافزاید: آیا نبود کسی در آن منطقه راهی برای حفظ آثار تاریخی است؟ باید راه حلی اساسی پیدا کرد برای برون رفت از این چالش.
تخریب سنگ نگاره را مطرح میکنم برایش دلیل میآورم که جز معدن کار شخص سومی گذرش به بیابان و آن منطقه نمیافتد، پس اولین مظنون تخریب سنگ نگاره، معدن کار است.
مدیرکل صمت خراسان رضوی ادامه میدهد: چه بسا معدن کار از آن سنگی که در محدوده معدنش قرار گرفته است مراقبت بیشتری کند، زیرا که اولین کسی که در مضان اتهام است خود اوست.
از او میپرسم پس چه کسی تخریب کرده است؟ معدن کار کسی را ندیده؟ خودش هم که خط و خشی روی سنگ نینداخته؟
خزائی بیان میکند: رسالت معدن کار استخراج از معدن است نه حفاظت از آثار تاریخی.به او میگویم: در شرایطی که آثار تاریخی در اطراف معدن پیدا شده چرا معدن همچنان فعال است؟
مدیرکل صنعت معدن و تجارت استان میگوید: این معدن مجوزش را پیش از ثبت ملی آثار تاریخی گرفته است و تا سال ۱۴۰۷ هم قانون به او حق بهره برداری داده است و پس ازآن دیگر به کسی مجوز نمیدهیم.از او میپرسم: اگر قوه قضاییه بر تعطیلی معدن رای دهد، شما چه حمایت و جبران خسارتی برای معدنکار دارید؟
آهی میکشد و میگوید: درباره این موضوع در شورای معادن استان تصمیم گیری میشود و پس از بررسیهای لازم باید ببینیم امکان دارد مکان دیگری که معدن کار هم تمایلی به کار داشته باشد جایگزین معدن کنیم یا نه.
از صنعت و معدن در حالی خارج میشوم که همچنان دریک دوئل ناتمام میان سنگ و تیشه گیر افتاده ام؛ و یک ماه دیگر دوباره داستان پر درد سنگ نگارهها را مرور میکنم و میان بوقهای مکرر اشغالی پس از هر تماس و پیگیریهای نافرجام از این سالن به آن سالن باز هم بن بست میرسم و از خود میپرسم دلسوز آثار تاریخی این کشور کیست؟
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
انتهای پیام//م.م