به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،تالابهای بختگان، طشک و کمجان یکی از مهمترین تالاب های مناطق استان فارس هستند که توسط سازمان بین المللی حیات پرندگان به عنوان زیستگاه با اهمیت پرندگان ثبت شده و در فهرست تالابهای با ارزش کنوانسیون رامسر نیز قرار گرفته اند ، منشأ آب این دریاچه رود کر و رودخانه کوچک «سیوند» است ، سیوند نام روستایی بزرگ و خوشآب و هوا در مسیر راه شیراز به اصفهان در میانه راه تخت جمشید به پاسارگاد است.
وسعت بختگان، طشک و کمجان به ترتیب ۸۵۰۰۰، ۴۱۰۰۰ و ۱۰۰۰۰ هکتار برآورد میشود که در زمان پرآبی، اکوسیستمی بهم پیوسته بوده و مهمترین کارکردشان شامل مهار گرد و غبار، تنظیم سطح و بهبود کیفیت آب زیرزمینی، جلوگیری از شور شدن اراضی پایین دست، بهبود خُرد اقلیم منطقه، تولید غذا، کنترل سیلاب، زیستگاه پرندگان مهاجر سیبری و گردشگری است.
در سال ۹۸ نقاش و مجسمهسازی تصمیم گرفت برای نجات دریاچه بختگان، سه روز را در آکواریوم شنا کند.
علی ارواحی متخصص زیست بوم های تالابی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص وضعیت تالابهای بختگان، طشک و کمجان گفت: در گذشته بطور متوسط سالانه ۷۰۰ میلیون متر مکعب آب از طریق رودخانه کر، چشمه گمبان و جریانهای سیلابی وارد این تالابها میشد. متاسفانه از سال ۱۳۸۶ و در نتیجه احداث سدهای درودزن، ملاصدرا و سیوند، عملا جریانهایی که در گذشته باعث تغذیه تالابهای بختگان، طشک و کمجان می شد، کنترل و عمدتا صرف توسعه و مصارف غیر اصولی کشاورزی شد. این مهم باعث شد که این تالابها بیش از یک دهه، با شرایط خشکی و کم آبی دست و پنجه نرم کنند و بختگان نیز در فهرست تالابهای در معرض خطر "مونترو" قرار گرفت.
متخصص مدیریت تالابها، سابقه خشک شدن تالاب کمجان را به پیش از احداث سدهای سیوند و ملاصدرا مربوط دانست و یادآور شد در دهه ۱۳۶۰، زهکش عمیقی در بستر تالاب ایجاد شد و حدود نیمی از وسعت تالاب به اراضی کشاورزی تغییر کاربری داد و عملا منابع آبی که تا پیش از آن در اختیار تالاب قرار میگرفت، صرف مصارف کشاورزی شد. نکته قابل تامل در تجربه تالاب کمجان، نقش جوامع محلی در مطالبه گری و احیای این زیست بوم ارزشمند بوده، تا جاییکه اهالی روستای کمجان به تدریج به ضرورت پویایی تالاب پی برده و در سال ۱۳۸۸، بطور خودجوش نسبت به انسداد زهکش و انحراف آب به سمت تالاب اقدام نمودند و حیاتی دوباره (البته ناپایدار) به کمجان بخشیدند.
ارواحی مهمترین عوامل موثر در تشدید بحران تالابهای بختگان، طشک و کمجان را شامل، احداث سدهای درودزن، سیوند و ملاصدرا، نادیده گرفتن حقابه تالابها در برنامه منابع و مصارف آب، توسعه کشاورزی بیش از توان حوضه آبریز، تغییر کاربری اراضی تالابی به کشاورزی، توسعه چهار برابری سطح زیرکشت برنج، کاهش بارندگی، بهره برداری غیر مجاز از منابع آب، تغییر کاربری مراتع به اراضی کشاورزی آبی و دیم، تغییر کاربری اراضی دیم به اراضی فاریاب، فرسودگی سیستم انتقال آب شرب و کشاورزی و هدر رفت ۳۰ درصدی آب، بی توجهی به تالابها به عنوان کاهنده شدت سیلاب و پذیرنده سرریز آبهای سطحی، کم توجهی به عملیات آبخیزداری، کشاورزی سنتی با راندمان پایین مصرف آب، برشمرد .
وی افزود : سال هاست که اهالی محلی کمک زیادی به احیای دریاچه کرده اند ، جایزه جهانی انرژی از جمله معتبرترین جوایز محیط زیستی است که سالانه توسط بنیاد انرژی گلوب اتریش به پروژه های محیط زیستی برتر و برگزدیده از سراسر جهان اهداء می شود ، این جایزه امسال در قدردانی از یک دهه تلاش برای احیای تالاب کمجان توسط سفیر کشور اتریش در ایران به آقای زارع یکی از اهالی روستای کمجان واقع در حوضه آبخیز بختگان اهدا شد ، که این نشان از تلاش بومیان منطقه برای حفظ و احیای دریاچه است.
ارواحی همچنین اشاره کرد که در نتیجه چنین توسعه نامتوازنی، علاوه بر کاهش روانابهای سطحی، تشدید تنش آبی، افزایش استحصال آبهای زیرزمینی و خشک شدن تالابها، سطح آب زیر زمینی افت سالیانه ۵۰ سانتیمتر را تجربه کرده و بالطبع جهت جریان آب از سمت سفره زیرزمینی به سمت تالاب، معکوس گردیده است. این مهم به معنای تشدید فرونشست زمین، کویری شدن منطقه، فرسایش بادی، افزایش سیلابها، تخریب ابنیه تاریخی، افت کیفیت آب، انتشار ریزگردها، شکنندگی بافت خاک، از دست رفتن تنوع زیستی و همچنین ناپایداری کشاورزی منطقه است. کما اینکه انجیرستان دیم استهبان که ثمردهی آن برای دهههای متمادی مرهون حیات تالاب و رطوبت نسبی بالای هوا بود، در معرض خشکی قرار گرفته و درختان مقاوم به کم آبی و شوری نظیر "قیچ" در نتیجه انتشار ریزگردهای نمکی، آسیب جدی دیده اند. از دیگر پیامدهای این روند می توان به شیوع بیماری ها، افزایش نرخ مهاجرت و بیکاری، حاشیه نشینی، تهدید امنیت غذایی و کاهش درآمد گردشگری، اشاره کرد.
وی در ادامه با اشاره به تصویب برنامه مدیریت تالاب بختگان در سال ۱۳۹۴، عملکرد ستاد احیای تالابهای استان فارس را تا اندازهای مثبت و البته نه در سطح انتظار، ارزیابی کرد و مهمترین برونداد این ستاد را تصویب حقابه سالیانه تالاب بختگان به میزان ۷۰۰ میلیون متر مکعب (شرایط نرمال) و ۳۰۰ میلیون متر مکعب (شرایط خشکسالی) دانست و یادآور شد که در سالهای پر بارش ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، پس از پانزده سال به ترتیب ۴۰ و ۵۵ میلیون مترمکعب از حقابه تالاب بختگان رها گردید و هر چند که این مقدار، تکاپوی احیای تالاب را نمی داد، اما باعث شد پس از مدتها شاهد آبگیری موقت بخشی از تالابهای بختگان، طشک و کمجان باشیم. علاوه بر این می توان این مهم را حاصل همکاری بخشهای اجرایی و نتیجه مشارکت بهره برداران محلی و مطالبه گری مردم بومی، جوامع مدنی و رسانهها دانست. بطوریکه در کنار تجربه احیای مردمی تالاب کمجان، قابلیت تعمیم و تکرار در همین تالابها و دیگر تالابهای کشور را خواهند داشت.
ارواحی در پایان ابراز نگرانی کرد که با توجه به کاهش ۵۰ درصدی بارندگی در سال آبی قبل و پیش بینی بارش کمتر از نرمال در سال آبی جاری، ممکن است مجددا حقابه تالابهای بختگان، طشک و کمجان نادیده گرفته شود و پیامدهایی که پیش از این بدان اشاره شد، شدت یابد و چه بسا در اسفندماه ۱۴۰۰، برای بار دیگر شاهد تلفات فلامینگوهای مهاجر در تالابها باشیم؛ لذا نیاز است تا با تقویت مشارکت عمومی و انسجام بخشی به تشکلهای محلی ناظر بر بهره برداری منابع آب، شرایطی را فراهم آورد که در شرایط خشکسالی نیز بخشی از حقابه تالابهای بختگان، طشک و کمجان تخصیص داده شود.
وی با تاکید بر زمانبر بودن فرایند احیای تالابها و ماهیت فرابخش مدیریت آنها، خاطر نشان کرد که میبایست ضمن آموزش گسترده بهره برداران محلی و پیاده سازی زنجیره ارزش محصولات کم مصرف، نسبت به اصلاح نظام بهره برداری در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت متناسب با شرایط اقلیمی و توان حوضه آبریز اقدام نمود و شاخصهای راندمان و بهره وری مصارف آب در این بخشها را بهبود بخشید تا طی یک فرایند تدریجی، شاهد کاهش مصارف آب دیگر بخشها و افزایش حقابه تخصیصی به تالابها باشیم.
انتهای پیام /