به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، اولین روز از زمستان ۱۴۰۰ بود که گوشی ام زنگ خورد؛ شخص پشت تلفن کمی بغض داشت اما سعی می کرد تا خودش را حفظ کند.
او را نمی شناختم و صدایش برایم آشنا نبود اما بعد از احوال پرسی فهمیدم او یک تهیه کننده و نویسنده سینما است و پس از این آشنایی دلیل تماس او را جویا شدم اما بغض صدایش را هم نمی توانستم نادیده بگیرم پس کنجکاوتر از قبل پای حرف هایش نشستم؛ او در ابتدا از زندگی اش برایم گفت، زندگی که دست خوش تغییرات زیادی بود و علیرضا را علیرضا کرده بود.
علیرضا طحان زاده تهیه کننده و نویسنده مشهدی گفت: ۲۷ ساله ام و در خانوادهای پنج نفره متولد شدم، دوران کودکی خود را در یکی از محلههای پایین شهر مشهد گذراندم و فصلهای پر خاطره و پر فراز و نشیب زندگی ام را میان مردم با مرام و با معرفت پایین شهر رقم زدم؛ از همان دوران کودکی تا به امروز سختیها و ناملایمات زندگی را از عمق جانم حس کردم.
او گفت: گویی انگار سرنوشتم با سختیها گره خورده بود و هیچ جوره دنیا به کام من کوتاه نمیآمد، اینکه میگویم سختی، واقعا سختی کشیدم تا امروز تهیه کننده سینما شده ام سختیهایی که شاید انسان دیگری را از پا در میآورد، اما علیرضا طحان زاده اهل زمین خوردن نبودم.
این تهیه کننده و نویسنده سینما گفت: از همان دوران کودکی سعی کردم خودم بزرگ شوم تا اینکه کسی مرا بزرگ کند، سعی کردم خودم آقای خودم باشم تا اینکه برای کارهایم به کسی متوسل شوم، من یاد گرفتم تا شخصیتم را محکم نگه دارم حتی در بدترین شرایط زندگی لبخند بزنم و اگر اشک و دلشکستگی هم بوده است نگذاشتم کسی آنرا ببیند و بفهمد.
طحان زاده گفت: چون معقتدم انسانها اگر شخصیت و روحی مقتدر و محکم داشته باشند، دنیا هرچقدر هم برایشان کم بگذارد آنها کم نمیآورند بلکه از بین سختیها گل میشوند و جوانه میزنند؛ من هیچوقت اصل خودم را فراموش نمیکنم اینکه از کجا آمدم و از کجا به اینجا رسیدم؛ روزهایی را که باسختی مدرسه رفتم و با سختی کار کردم.
او یک ریز می گفت و می گفت آنقدر که حس کردم شاید گوشه ای دنج برای درد و دل کردن پیدا کرده است و حرف های نگفته تمام آن ۲۷ سال زندگی اش را حالا و در پشت گوشی و با یک شخص غریبه می گوید.
از زندگی اش برایم گفت، از گذشته و حال و روزش و این من بودم که مقام واژه ها را میان بغض فروخورده او گم کرده بودم؛ حس می کردم از چیزی بی نهایت ناراحت است وگله دارد اما نمی گوید.
او گفت: وقتی یک ساله بودم پدرم ورشکست شد و اوضاع زندگی مان از این رو به آن رو شد، همان روزها بود که خانواده تصمیم گرفتند به یکی از محلههای پایین شهر مشهد بروند و برای ادامه زندگی ساکن یکی از محلههای پایین شهر مشهد شوند، جاییکه من از آنجا هستم و ریشههای قطور زندگی ام در آنجا پرورش یافته است و دین دار تک تک کوچه پس کوچههای آنجا هستم.
کودکی و امروزم را مدیون امام رضا(ع) هستم
این تهیه کننده و نویسنده سینما گفت: یادم میآید روزهایی را که حتی پولی برای خریدن کتاب و کیف و دفتر نداشتم، یادم میآید زمانی را که ۷ سال داشتم، اما دور حرم امام رضا (ع) میرفتم و کار میکردم؛ من اینچنین بزرگ شدم و فقر را از نزدیک حس کردم من از دل مشکلات و نامهربانیهای دنیا قد کشیدم تا امروز بتوانم این حرف هارا بر زبان بیاورم.
اینجای حرف هایش را سکوت کرد و من مابین سکوتش صدای نفس های سنگینش را می شنیدم که گویای سیلی از اشک های نباریده بود و آن لحظه من بین عقربه های ساعت گیر کردم و دهانم برای گفتن هیچ واژه ای کش نمی آمد.
من در برزخ بودم؛ برزخی که شاید نفس هایم را به شماره و حس بدی را به جانم می انداخت. اولین بار بود که غریبه ای پشت تلفن برایم بدون هیچ مقدمه ای از سرگذشتش می گفت و اشک می ریخت.
طحان زاده گفت: روزی به دفتر هنری یکی از دوستانم رفته بودم و قرار بود تا یکی از هنرمندان بزرگ و معروف کشورم به مشهد بیاید؛ کسی که من خیلی دوست داشتم او را یک بار از نزدیک ملاقات کنم اما حرف دوستم را یادم نمی رود که به من گفت تو کجا و آن شخص کجا؟ تو با او خیلی فرق داری و همین حرف آنقدر قلب مرا شکست که تا حرم پیاده رفتم و اشک ریختم و با خدا و امام رضا(ع) درد و دل کرد.
بیشتر بخوانید
وی گفت: وارد حرم که شدم با دلی شکسته به امام رئوفم گفتم یا امام رضا(ع) خودت دست مرا بگیر و بلندم کن و به آنجایی که لیاقتش را دارم برسان و انگار آن روز، روز خوش شناسی من بود و امام رضا(ع) صدایم را شنید؛ برای همین همیشه به همه می گویم فقط برای حاجات و درخواست هایتان سراغ امام رضا(ع) نروید و گاهی هم برا خود امام رضا(ع) زیارت بروید.
این تهیه کننده و نویسنده مشهدی گفت: از همان بچگی هنر و سینما را دوست داشتم حتی یادم میآید در دوران راهنمایی برای مدرسه تاتر بازی میکردم و گاها تعزیه خوانی هم انجام میدادم و از همان روزها بود که نقطه عطف من از پس روزهای دردناک زندگی ام شروع شد و آنجا بود که فهمیدم این علاقه تنها یک علاقه ساده و کوچک نیست.
بالاخره با وجود تمام مشکلات به رویای کودکی ام رسیدم
طحان زاده گفت: اوایل خانواده ام با من مخالفت میکردند و دوست نداشتند وارد این حرفه شوم، اما با اصرار و پافشاریهای مکرر بنده بالاخره راضی شدند و اجازه دادند تا من به تهران بروم و انگونه بود که برای ادامه دادن به مسیر علاقه ام به تهران رفتم، یادم نمیرود که چقدر اوایل سختی کشیدم اما نخواستم جا بزنم.
اینجای صحبت هایش را با لبخندی که حس کردم از پشت تلفن بر لب هایش نشست گفت.
او گفت: من حتی در پارک خوابیدن در تهران را هم تجربه کردم، اما هیچکدام از این موضوعات مرا از فکر رسیدن به رویای کودکی ام جدا نکرد آنقدر که همیشه سعی میکردم طبق منش کودکی هایم بزرگ باشم تا بزرگ شوم.
این تهیه کننده و نویسنده سینما گفت: از زمانیکه وارد این عرصه شدم نامهربانیهای زیادی دیدم و وعدههای زیادی را شنیدم، اما دل به هیچکدام نسپردم و روی پای خودم ایستادم، اما در کنارش بودند کسانیکه محبت را از آنان آموختم و مرا از لطف خود بی نصیب نگذاشتند.
طحان زاده گفت: به لطف خدا توانستم در مدت چهار سال کار حرفه ای در حوزه تهیه کنندگی و نویسندگی سینما، پنج کار ارزشمند را به این حوزه هدیه کنم و بازخورد های خوبی هم بگیرم؛ مسافر، هرم، پرواز ۷۳۷، کاش در خانه بودم و هنرمند گرسنگی از جمله کارهای بنده است و در آینده هم به دنبال ساخت اولین فیلم سینمایی خود هستم که اتفاق بزرگی خواهد بود برای سینمای کشور.
هنرمند گرسنگی را تمام کرده ام
وی گفت: در حال حاضر فیلم کوتاه بیست دقیقه ای را به نام هنرمند گرسنگی ساخته ام و کارهای انتهایی آن در حال انجام است و تا روزهای آینده برای صدا و سیمای خراسان رضوی و یزد ارسال خواهد شد.
این تهیه کننده و نویسنده سینما گفت: موضوع این فیلم کوتاه درباره زندگی یک زن و مرد تاتری هستش که در ایام کرونا به خاطر تعطیل شدن تاتر ها آسیب های زیادی دیدند و طعم فقر را چشیدند، است؛ در این فیلم آقای رضا توکلی، خانم زکیه صیف و رضا نعمتیان نقش آفرینی می کنند و شاید بیش از ۸۰ درصد عوامل پشت صحنه مشهدی هستند و این افتخاری است برای بنده که در جمع مشهدی های بااستعداد کار کردم.
دوست دارم از استعداد های مشهدی بیشتر استفاده کنم
طحان زاده گفت: همیشه سعی کرده ام در بیشتر کارهایی که تاکنون انجام داده ام در حد توان از بچه های مشهد برای بازیگری و عوامل پشت صحنه استفاده کنم و خداراشکر تا به حال موفق هم بوده ام چرا که در مشهد افراد و استعدادهایی وجود دارند که اگر حمایت شوند می توانند برای مشهد افتخارآفرینی کنند.
او گفت: چون خودم از مشهد هستم و از نزدیک محیط کار و استعدادهای مشهد را دیده ام میدانم اگر این بچه ها فضا و امکانات داشته باشند و حمایت شوند چه کار های بزرگی را می توانند رقم بزنند و همین موضوع باعث می شود تا همیشه پتانسیل بچه های مشهد را در نظر داشته باشم و حتی گاهی آنها را به تهیه کنندگان دیگر هم معرفی کنم.
این تهیه کننده و نویسنده سینما گفت: هیچوقت دوست نداشتم وقتی پیشرفت می کنم تنها خودم را بالا ببرم و همیشه دست افرادی را هم که میدانستم توانایی بهترین شدن را دارند، با خودم بالا بردم؛ مخصوصا اگر می فهمیدم که بعضی هایشان هم با سختی های زیادی دست و پنجه نرم می کنند به قول معروف روی این افراد غیرت خاصی دارم چون خودم از جایگاه آنها به اینجا رسیده ام.
از پول پرستی متنفرم!
طحان زاده گفت: تهیه کننده پول پرستی نیستم و هنر را برای پول انتخاب نکردم؛ اگر به سراغ هنر رفتم فقط برای علاقه ام بوده و اگر هم هنوز در این راه مصمم هستم فقط و فقط برای عشقی است که به هنر دارم اما این روز ها کم لطفی هایی به سینما می شود و بعضا دیدم که تهیه کنندگانی پول می گیرند تا کسی را با چند فیلم کوتاه معروف کنند.
وی گفت: این رفتارهای ناشایست دنیای قشنگ سینما را تاریک کرده است و خیلی هارا دلسرد از کار کردن و این برای نسل جوانی که با سختی به جایی رسیده اند بسیار دردناک است.
این تهیه کننده و نویسنده مشهدی گفت: برا همین از ابتدای کار تصمیم گرفتم تا بیشتر با کسانی کار کنم که تجربه اولشان است چه در تصویر، چه در صدا و چه در بازیگری و کارگردانی؛ زیرا معتقدم هنربا پول خریدنی نیست و اگر کسی واقعا استعداد دارد باید از او حمایت شود.
افتخارم این است که بچه پایین شهر مشهد هستم
طحان زاده گفت: افتخار میکنم که از پایین شهر مشهد هستم چون بچه های پایین شهر مشهد مرام و معرفت و مردانگی را از هم می آموزند و معقتدم پایین شهر جایی است که انسان بار می آورد؛ انسان هایی که آینده ای پر از موفقیت برای خود می سازند چون اعتقاد و ایمانشان در بالاترین حد ممکن است و واقعا با تمام وجود تلاش می کنند.
او گفت: هنوز هم می گویم پایین شهر استعداد می سازد و گاهی این استعدادها در بطن می میرند و گاهی با حمایت شکوفا می شوند؛ دست بچه های پایین شهر را باید گرفت و نگاه مسئولین باید به این بچه ها و استعدادهایشان عوض شود.
حال و هوایم بعد از صحبت های آقای طحان زاده عوض شد؛ اینکه انسان های باصفا و خاکی هنوز هم هستند و مردانگی نمرده است اینکه اگر انسان بزرگ شوی، انسان پرورش می دهی و انسانیت را ترویج می کنی.
مهم نیست از کجای این کره خاکی باشی بچه پایین شهر باشی بالای شهر یا مرکز شهر مهم این است که انسانیت داشته باشی و خدا را بشناسی اگر باخدا باشی از اقیانوس پر تلاطم و ناآرام نمی ترسی و دل به دریا می زنی.
علیرضا طحان زاده تهیه کننده سینما و اهل مشهد است که چهار سالی هست که کارش را به طور جدی دنبال می کند و تا به حال چند اثر ارزشمند را به دنیای هنر هدیه کرده است و یکی از فیلم های کوتاه او، هنرمند گرسنگی است که به گفته خودش کار تدوین و تنظیم آن تمام شده است و تا چند روز دیگر به صدا و سیمای خراسان رضوی و یزد ارسال می شود.
انتهای پیام//ص.ب.