باشگاه خبرنگاران جوان قم - چک کردن مدام #تلگرام در شرایطی که هزینه پست گذاشتن در #اینستاگرام معادل یک بشکه نفت برنت دریای شمال بود، دو معنی بیشتر نداشت:
۱. مولایان به درجهای از #عرفان نائل آمده بودند که هزینه کمرشکن اینترنت عراق را به دکمه کیف پولشان دایورت کرده، چونان مرفهین بیدرد، بسته اینترنتی ابتیاع فرموده بودند. (که با توجه به سال #اقتصاد_مقاومتی، کاملا بعید مینمود)
۲. مولایان به درجهای از #تو_دل_برویی نائل آمده بودند که هتل مذکور، رمز وایفای در اختیارشان گذاشته، دائمالآنلاینشان فرموده بود. (که باتوجه به استعدادهای بالقوه مولایان، کاملا محتمل مینمود)
مدیون نفس امارهمان هستید اگر فکر کنید ما قلمیان مقهور روح خبیثمان گشته، عازم هتل مذکور شدیم!»
این ها بخش هایی از کتاب جوادی کجایی به قلم فاطمه تقیزاده نویسنده طنز پرداز در قالب سفرنامه است که در آن موضوع پیاده روی اربعین برای نخستین بار با چاشنی طنز درآمیخته است، آن چه این کتاب را متمایز می کند استفاده از نثر قدیمی در کنار اصطلاحات فضای مجازی هم چون هشتگ است که توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است.
به سراغ نویسنده این اثر طنزگونه رفتیم و با او درباره دنیای حرفه ای نویسندگی اش به گفت و گو نشستیم که در ادامه می خوانید.
* در ابتدا شمهای از زندگی علمی و فرهنگی خود را بیان نمایید.
فاطمه تقیزاده هستم دانشجوی ارشد ادبیات نمایشی دانشگاه صدا و سیمای قم.
چندسالی است که بهصورت مستمر در حوزه نویسندگی و داستاننویسی فعالیت میکنم. تخصص اصلی بنده فعالیت در عرصه طنز مکتوب است.
اولین سفرنامه طنز اربعینی را سال ۹۴ و با عنوان «جوادی کجایی؟» به نگارش درآوردم که سال ۹۷ توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسید.
اولین زندگینامه طنز در حوزه مستند نگاری و تاریخ شفاهی را هم بهار ۱۴۰۰ به اتمام رساندم که قرار است در انتشارات کتاب جمکران به چاپ برسد.
سفرنامه «مادِرلند» که روایتهای داستانی از اربعین است در انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده است. در حوزه تاریخ شفاهی، کتاب ملاباجی را به سفارش حوزههنری استان قم و نشر سوره مهر به نگارش درآوردم.
کتاب «همیشه سرباز » اثر دیگری از بنده است که به همت انجمن پیشکسوتان سپاس تهران در دست چاپ است.
* چه شد که به نویسندگی روی آوردید؟
باید اعتراف کنم که رادیو من را نویسنده کرد!
من از سنین خیلی کم علاقه افراط گونه به رادیو داشتم، بسیاری از برنامههایی که الان برای بزرگترهای ما نوستالژی بهحساب می آیند من در سنین کودکی گوش کردم. همهجا هم با افتخار میگویم که برنامه «صبح جمعه با شما» و اجراهای طنز آقای داریوش کاردان من را به سمت طنزنویسی کشاند. در واقع آقای داریوش کاردان پدر طنزنویسی من هستند؛از طرفی علاقۀ افراطی ام به ورزش و فوتبال و شبکه رادیویی ورزش باعث شد که اولین تجربه من در نویسندگی، نوشتن طنز برای نشریات ورزشی باشد.
این تجربهها آن قدر شیرین و لذتبخش بود که ناخواسته و بدون هیچ برنامهریزی خاصی ادامه پیدا کرد و از نوشتن برای مجلات و خبرگزاریها به تالیف و نگارش کتاب رسیدم.
*اولین تالیف شما چه بود؟
اولین کتاب طنز من سفرنامه جوادی کجایی بود.در واقع اولین سفرم به اربعین آنقدر ماجراهای جذاب و کمیکی داشت که بدون هیچ هدفی آن را برای خودم به زبان طنز نوشتم. .من برای اولین بار به سفری رفته بودم که دلم میخواست آن را به زبان خودم ثبتش کنم تا بهیادگار بماند در واقع نه کسی به من سفارش داده بود که سفرنامه بنویس و نه من در این وادیها بودم. متن اولیه را نوشتم و به صورت اتفاقی برای سوگواره بینالمللی طریقالحسین فرستادم و به صورت اتفاقی رتبه آوردم و بهصورت اتفاقی آقای داور آخر مراسم گفتند که ما (هیئت داوران)، وسط داوری به احترام قلمتان ایستادیم.
این بزرگترین تاییدیهای بود که میشد دریافت کنم.آن متن را گسترش دادم و شد سفرنامه (جوادی کجایی؟)
*در مورد وجه تسمیه کتاب (جوادی کجایی)برایمان بگویید، این اسم چطور به ذهنتان رسید؟
شخصیت اصلی کتاب، جوادی نام دارد که در طول سفر مدام گم می شود. زمانی که سفرنامه طنز اربعین را به رشته تحریر درآوردم آقای چاووشی برای سریال شهرزاد تیتراژی خواندند با عنوان «رفیقم کجایی» وجه تسمیه کتاب الهام گرفته از آن آهنگ بود.
*در مورد نثر کتاب بفرمایید.
نثر کتاب جوادی کجایی ؟ تاثیر گرفته از نثر قدیم و زبان قاجارست.
از آن جایی که دوست داشتم این کتاب متفاوتتر از سفرنامههای معمول چاپ شده باشد، طرح اینستاگرام را به ناشر پیشنهاد دادم. هر کدام از روایتهای این سفرنامه، در قالب پستهای اینستاگرامی به نمایش درآمده و عکسهای مربوط به سفر هم در آخر کتاب آورده شده است.
* چه قشری از کتاب شما بیشتر استقبال کردند؟
اولین کتاب من که سال ۹۷ به چاپ رسید طنز بود ؛ تقریبا بیشتر مردم طنز را دوست دارند و پیگیرش هستند. قالب کتابِ «جوادی کجایی» سفرنامه است و درباره پیادهروی اربعین نوشته شده است. این کتاب اولین مواجهه طنز و اربعین بود. نگارشش خیلی حواشی داشت. عدهای از منتقدین اعتقاد داشتند که نباید این موضوع به زبان طنز نوشته شود و ممکن است قداست و معنویت موضوع خدشهدار شود. اما خداروشکر عموم مخاطبین متن کتاب را دوست داشتند و بازخوردی که تا الان داشتم گروه سنی جوان توانسته بودند با کتاب ارتباط خوبی برقرار کنند.
*شیوه نویسندگی شما به چه صورت است؟ هر روز مینویسید یا منتظر یک الهام میمانید؟
من بهواسطه شُغلم و فعالیتهایی که دارم، تقریبا هر روز درگیر نویسندگی هستم.
به الهام و کشف و شهود در نگارش سوژهها خیلی معتقدم و بیشتر از آن که نوشتن یک اثر از من زمان بگیرد، فکر کردن درباره نحوۀ نگارش و پرداخت به آن مشغولم میکند.
* نوشتههایتان را چه مقدار بازنویسی میکنید؟
خیلی کم اتفاق میافتد اثری که نوشته ام را بازنویسی کنم. من از خواندن نوشتههایم برای بار دوم متنفرم و سعی میکنم طوری بنویسیم که مجبور نشوم برای بار دوم آن اثر را بخوانم؛ ولی خُب اوایل نویسندگی که تجربه نگارش خاصی نداشتم، متنهایم را بارها و از زاویه دیدهای مختلف مینوشتم تا بالاخره به نتیجه دلخواهم برسم.
*شما یکی از افراد موفق در زمینه نویسندگی طنز هستید، علت این موفقیت را مرهون چه میدانید؟
واقعیتش این است که بدون هیچ تواضع و فروتنی، من خودم را همچنان اول راه میبینم و خیلی کار دارم تا رسیدن به موفقیت. اما در اینسالها چیزی که من را در این عرصه ماندگار کرد، مطالعه زیاد و تمرین بود. زمانی که علاقهمند به طنز شدم، برای طنزنویسی کلاس آموزشی و حتی کتاب آموزشی وجود نداشت. (البته الان هم آن طور که باید به طنز مکتوب و مباحث آموزشی در این زمینه اهمیت داده نمیشود). من سعی کردم این خلاء را با مطالعه و تمرین پُر کنم. هر موضوع جدی و هر مناسبتی را با زاویهدید طنز مینوشتم تا قلم و ذهنم را پروروش بدهم. درسته که من استادی برای نگارش طنز نداشتم، ولی الان میتوانم ادعا کنم که به تعداد کتابهایی که خواندم و به تعداد نویسنده آن کتابها استاد دارم.
البته مطالعاتم به خواندن کتابهای طنز محدود نشد. شاید از دید بقیه نگارش طنز خیلی راحت و دمدستی بهنظر بیاد، ولی یک نویسنده برای این که بتواند قِلق خندۀ مخاطب را بهدست بیاورد، باید نسبت به همه اطلاعات روز جامعه اشراف داشته باشد؛ اطلاعات دینی، سیاسی، اجتماعی، ورزشی و هنری؛ و رسیدن به این اطلاعات نیازمند مطالعات تخصصی است.
*با توجه به این که نویسندگی یکی از راههای تبلیغ و فعالیت رسانهای هدفمند است، چه توصیهای به طلاب و دانشجویان علاقه مند به نویسندگی طنز دارید؟
در این که طنز حلقه مفقوده این روزهای ما در مباحث دینی و تبلیغی است، شکی نیست، اما مسئله اینجاست که طنز یه چاقوی دولبه است و اگر به ظرافتها و حساسیتهای آن دقت نشوده، اثر سوء می گذارد. این که سالها شاهد فعالیت عدهای از اهالی رسانه و نویسندگان دلسوز و دغدغهمند هستیم که متاسفانه آثارشان نتیجه مطلوب را ندارد و مخاطب عام کارها و نوشتههایشان را نمیپسندد. دلیل این مسئله توجه نداشتن به همین ظرافتها و حساسیتهاست. طبیعتا طنزی که نیش و نوش رو با هم نداشته باشد و صرفا در انتقادهای گلدرشت سیاسی و اجتماعی محدود شود، مورد پسند مخاطب نیست. مورد بعدی اهمیت ندادن به مسئله آموزش است. این که انتظار داشته باشیم کسی با گذراندن ۱۰ ساعت آموزشی طنز نویس شود و بتواند بهصورت حرفهای بنویسد، انتظار شایستهای نیست. پیشنهادم به عزیزان علاقهمند، در وهله اول آموزش اصولی طنزنویسی و در وهله دوم، مطالعه و بررسی آثار برتر طنز (مکتوب و رسانهای) در ایران و جهان است.
* نظرتان را در مورد نویسندگان طنز کشورمان بفرمایید.
طنز جایگاه ویژهای در ادبیات و بین مردم ایران دارد و به همین نسبت مفاخر ادبی ما در عرصه طنز مکتوب زیاد هستند.
دوقطبی سیاسی رایج در کشور شامل حال طنز هم شده است. ما در کشورمان طنزنویسهای انقلابی بسیار خوبی داریم و از طرفی طنزنویسهایی هم داریم که شاید طبق ذائقه سیاسی و عقاید مذهبی ما ننویسند، اما خوب مینویسند.
خوشبختانه در سالهای گذشته و با توصیههای ارزشمند و تشویقهای مقام معظم رهبری، طنز جایگاه بهتری پیدا کرده و آثار خوبی تولید شده است. اما پراکندگی و منسجم نبودن نویسندههای طنز در یک تشکل و یا نهادتخصصی باعث ایجادِ باندها و گروههای اختصاصی شده که این بزرگترین آفت برای طنزنویسی کشور است.
*از نویسندگان طنز کشورمان نوشته های کدام نویسنده را می پسندید؟
اساتید زیادی هستند که مینویسند و من مشتاقانه آثارشان را دنبال میکنم. آثار مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد و جناب مهدی شجاعی و آقای مهرداد صدقی را بیشتر از سایرین میپسندم.
*محل خاصی برای نوشتن دارید؟
مقید به نوشتن در اتاق کار نیستم. هرجایی چیزی به ذهنم بیادیادداشت میکنم و بعد به متن اصلی اضافه میکنم.
* چه کسی در زندگی همراه شماست و به شما در خلق آثارتان انگیزه می دهد؟ فقط خدا
*آیا نویسنده، برای خودش مینویسد؟
من این سوالتان را در حیطه تخصصی خودم جواب میدهم. ما اصولی در طنزنویسی داریم که می گوید اثری خوب است که بتواند نویسنده اش را بخنداند و سر کیف بیاورد. نویسنده باید خودش از متنی که مینویسد راضی باشد و در واقع بهترین کار را در اختیار مخاطب قرار بدهد. ممکن است من مطلبی را برای خودم و بهصورت شخصی بنویسم، اما در نهایت کار آن قدر جذاب باشد که مخاطب هم بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
*در اشخاص داستانهای شما، کدام شخصیت برگرفته از شخصیت خودتان است؟
از ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی آدمهای اطرافم در داستانها و روایتها خیلی استفاده میکنم. اما نمیتوانم بگویم که فلان شخصیت برگرفته از شخصیت خودم است. البته، چون من بیشتر مستندنگاری کردم و کتابهایم داستانهای واقعی دارند، به آن صورت نمیتوانم تخیل را وارد ماجرا کنم.
*در حال حاضر چه مینویسید؟
در حال حاضر مشغول نگارش زندگی داستانیِ یکی از رزمندههای جذاب و دوستداشتنی لشکر ۱۷ علیبن ابیطالب هستم. ایشان شخصیتی به شدت طنز دارند و انشاءلله کتابشان جزو کتابهای پرطرفدار طنز خواهد شد.
*حرفی برای نویسندگان تازهکار ندارید؟
تعصب را کنار بگذاریم (چه تعصبات مذهبی و چه تعصبات سیاسی)، اگر بدون تعصب بنویسیم، خیلی راحت میتوانیم باورهای مذهبی و سیاسی را به همه منتقل کنیم و تاثیر گذار باشیم.
شعاری و گلدرشت ننویسیم. مخاطب به شدت باهوش است و اثری را برای دنبال کردن انتخاب میکند که نصیحت و بیانیه نباشد.
*در پایان چقدر خود را نویسندهای موفق در انتقال و بیان حس خود در مقام نویسنده میدانید؟
به نظرم این را باید مخاطبین بگویند. تمام سعی من بر این بوده و هست. این که چقدر موفق بوده ام یا نه باید از بقیه پرسید.
گفتوگو از نجمه تقوی
انتهای پیام/ش