باشگاه خبرنگاران جوان، پورابراهیمی گفت: اعدادی که میان ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان به عنوان درآمدهای این طرح مطرح میشود، ناشی از شناسایی فرارهای مالیاتی و مالیات بر بخشهای سوداگر و غیرمولد است. بنابراین، هدف اصلی مالیات بر عایدی سرمایه، درآمدزایی نیست، بلکه تنظیم گری است.
طرح مالیات بر عایدی سرمایه از خرداد ماه سال ۱۳۸۸ برای اخذ مالیات از سوداگری مسکن مطرح شد، اما تاکنون با وجود مطرح شدن در دولتهای مختلف، هنوز به تصویب نرسیده است.
انتهای پیام/
هر فرد زنده ای، برای کشور هزینه دارد. چون هر آدم زنده ای برای بقا به همنوعان و منابع کشور احتیاج دارد. اینها از بدیهیات است. نیاز و احتیاج با مصرف برآورده میشود. مصرف یعنی استفاده از خدمات پزشکان، کارگران، نظامیان و استفاده از خاک، هوا و آب و انرژی، تجهیزات، قوانین، امنیت، امکانات، تسهیلات و غیره. انسان زنده، خواستار و خواهان است. خواهان جان و زندگی و بقا. خواستن یا زنده ماندن و زندگی کردن با مصرف محقق میشود. مصرف یا همان زندگی کردن یعنی هزینه داشتن برای کشور. مصرف کردن یعنی ایجاد ضرر و کمبود. یعنی ایجاد آلودگی، مصرف منابع، استهلاک، نظارت و استاندارد و غیره. مصرف بدون پرداخت سرمایه میسر نیست. یعنی هر چه بخواهید باید بهایش را بدهید. حال با تراکنش اینترنتی یا اسکناس. در این زمان پرداخت است که باید مالیات گرفته شود یا خساراتهای ناشی از مصرف، اخذ و تسویه گردد. هر کس بخواهد در این کشور زندگی کند باید بهایش را بپردازد. باید کار کند و مفید باشد و درآمد داشته باشد تا بتواند مصرف کند. تا رنج بکشد که لذت ببرد و لذت ببرد که بتواند مجددا رنج کار را تحمل نماید. اسکناس باید مکمل تراکنش اینترنتی باشد. یعنی حجم اندکی اسکناس وجود داشته باشد تا خلا ها و نواقص و ضعفهای روش تراکنش بانکی را جبران کند. اما حجم اسکناس نباید بقدری باشد که بشود راهی برای دور زدن پرداخت مالیات در هنگام تراکنش اینترنتی. آنچه که کم باشد، ارزشش بالا خواهد بود و همین گرانی، باعث اجتناب از هجوم به اسکناس برای فرار مالیاتی خواهد شد. این قاعده باید بدون تبعیض برای کل زنجیره تولید تا مصرف، برقرار باشد. بدون استثنا و تفاوت و افزودن جزئیات. چرا که افزودن جزئیات خود نیازمند نیرو و هزینه و نظارت برای تفکیک و ممیزی آن می باشد. دست گذاشتن روی دارایی های مردم و تعیین معیارهایی برای سبک و سنگین کردن این دارایی ها و اخذ مالیات با درصدهاي گوناگون، راه بجایی نخواهد برد و جز کلاف پیچیده ای، بهره ای نخواهد داشت، و سبب تبعیض، بی عدالتی، انواع فیلترهای ناقص، انواع فرار مالیاتی و دروغ و دورزدن و بداخلاقی خواهد شد. تکرار میکنم، هر کس بخواهد زنده بماند باید مصرف کند، مصرف برای کشور هزینه دارد و در زمان خرید کالا یا خدمات مصرفی، مالیات باید پرداخت گردد.