مفهوم مادر و مادری از دریچه نگاه پرستاران و پزشکان بخش زایمان کمی متفاوت‌تر است.

باشگاه خبرنگاران جوان ـ  دیگر هر لباسی را نمی‌توانی بپوشی. هر جایی نمی‌توانی بروی. هر غذایی را نمی‌توانی بخوری و هر کاری که دوست داشتی را نمی‌توانی انجام بدهی. ۹ ماه باید حواست به نشست و برخاست، غذاخوردن و خوابیدن ات باشد. هر سختی را تحمل می‌کنی تا کوچکترین آسیبی به فرزندت نرسد! مادر شدن بهای سنگینی دارد که شما با وجودت آن را می‌پردازی.

مفهوم مادر و مادری از دریچه نگاه پرستاران و پزشکان بخش زایمان  از آنچه در باور دیگر افراد وجود دارد کمی متفاوت تر است چرا که بیش از هر کسی رنج و درد مادر شدن را به چشم دیده اند و با گوش‌های شان شنیده اند. به سالن انتظار بخش زایمان بیمارستان رفتیم. جایی که پدر‌ها در آن منتظر به دنیا آمدن فرزندان شان هستند تا حس و حال آن‌ها را از نزدیک ببینیم.


بیشتربخوانید


می‌گویند در سالن انتظار بنشینید. کنار پدرانی که در انتظار دیدن فرزندانشان هستند منتظر می‌مانیم. استرس آن‌ها گویا به جان ما هم رخنه می‌کند. گاهی پدری را صدا می‌زنند و چند دقیقه‌ای می‌رود داخل و برمی‌گردد. اشک شوق می‌ریزد و جعبه شیرینی‌ای بین مان می‌گرداند. دیگران تبریک می‌گویند و آرزوی سلامتی دارند. کاش تمام انتظار‌ها همینقدر شیرین و دلچسب باشند.

 

حدودا یک ساعت می‌گذرد صدای گریه‌های نوزادی نوید به دنیا آمدنش را می‌دهد. صدایمان می‌زنند و می‌گویند می‌توانیم برویم داخل. سمیرا کریمی همان مامایی است که قرار است با او گفتگو کنیم. تازه چند دقیقه پیش کارش تمام شده. نوزاد را به آغوش مادرش می‌سپارد و می‌آید به استقبال مان. می‌نشینیم و گفتگو را آغاز می‌کنیم.

مادری را از دریچه نگاه یک کارشناش مامایی برای مان توصیف کنید.

مادر بودن و باردار بودن مقدس است اینکه ۹ ماه در وجودت یک نفر را پرورش می‌دهی. سنگینی اش را تحمل می‌کنی. از گوشت و استخوان و وجودت تغذیه اش را فراهم می‌کنی. دیگر هر لباسی را نمی‌توانی بپوشی. هر جایی نمی‌توانی بروی. هر غذایی را نمی‌توانی بخوری و هر کاری که دوست داشتی را نمی‌توانی انجام بدهی. ۹ ماه باید حواست به نشست و برخاست، غذاخوردن و خوابیدن ات باشد. هر سختی را تحمل می‌کنی تا کوچکترین آسیبی به فرزندت نرسد! مادر شدن بهای سنگینی دارد که شما با وجودت آن را می‌پردازی.

این ۹ ماه که تمام می‌شود مادر‌های عزیز وارد مرحله سخت تری خواهند شد. زایمان طبیعی یا سزارین فرقی نمی‌کند هر کدام را که انتخاب کنند. رنجی را باید متحمل شوند تا فرزندشان پا به دنیا بگذارد. حتی بعضی از خانم‌ها با دیدن اتاق عمل می‌ترسند و دچار استرس می‌شوند. همین چند دقیقه پیش یک نوزاد پا به این دنیا گذاشت که مادرش از استرس، حالت تهوع گرفته بود و دچار تنگی نفس شده بود.

مادری از دریچه نگاه یک کارشناش مامایی

ترس و استرس از چی؟!

این ترس و استرس در خانم‌هایی که بارداری اول شان است بیشتر است. چرا که نمی‌دانند در روند زایمان قرار است چه اتفاقی بیفتد و برای شان مبهم است. ما همه‌ی سعی‌مان را می‌کنیم که شدت این سختی و ترس را کم کنیم گاهی از همسر یا مادرشان کمک می‌گیریم از ماما همراه استفاده می‌کنیم و از هر چیزی که بتوانند حالشان را بهتر کند کمک می‌گیریم تا زایمان را برای یک مادر خوشایند کنیم.

این سختی‌ها ارزش مادر شدن را دارد؟

بله؛ به قول مادرانی که اینجا زایمان کرده اند این سختی‌ها ارزش دارد. وقتی بلافاصله بعد از بدنیا آمدن نوزاد، آن را به مادرش نشان می‌دهیم و در آغوش اش می‌گذاریم. همه‌ی این استرس‌ها و سختی‌ها جایشان را به یک حس شیرین و دلچسب می‌دهد که قابل توصیف نیست.

آن لحظه برای شما هم شیرین است؟!

آن لحظه برای ما هم خیلی قشنگ است و خستگی از تن مان به در می‌کند. کار کردن در بخش زایمان انقدر شیرین است که متوجه خستگی آن نمی‌شوید تازه وقتی که به خانه بروید متوجه می‌شوید چقدر خسته اید!

مراجعه‌ای هم برای ۰۱/۰۱/۰۱ داشته اید؟!

شاید سال‌های قبل مراجعه کنندگانی بودند که دلشان می‌خواست فرزندشان در یک تاریخ رند و خاص به دنیا بیاید، اما برای امسال چنین مراجعه کنندگانی نداشتیم. با فرهنگ سازی‌هایی که شده من فکر می‌کنم همه مادران این تمایل را داشته باشند که به جای این که فرزندشان در یک تاریخ خاص به دنیا بیاید سالم و کامل باشد. از طرفی بیمارستان ما و پزشک‌های اینجا در زمان به دنیا آوردن نوزادان به دلخواه مراجعه کنندگان رفتار نمی‌کنند بلکه سلامتی آن‌ها را در اولویت قرار می‌دهند به همین خاطر ما در این چند سال گذشته چنین مواردی نداشتیم.

مادرانی که نوزادان‌شان را چند روز بیشتر نگه می‌دارند تا به قول خودشان در یک تاریخ رند و لاکچری به دنیا بیاید. آن را در مواجهه با چه خطراتی قرار می‌دهند؟

رشد دستگاه گوارش که کامل می‌شود ترشحاتی را خارج می‌کند که ما اصطلاحا به آن می‌گوییم نوزاد مکنیوم دفع کرده است. اگر نوزاد در شکم مادرش باشد. این اتفاق بیفتد و نوزاد ترشحات را بخورد بسیار برای سلامتی اش خطرناک است. خانم‌هایی که می‌خواهند نوزادشان را کمی بیشتر در شکم شان نگه دارند تا تریخ تولدش خاص و لاکچری باشد لطفا به این مسئله فکر کنند که اگر نوزاد، در شکم‌شان مدفوع کند و بخورد ممکن است سلامتی یا حتی جانش در خطر بیفتد و دچار مشکلاتی مثل عفونت خون، عفونت ریه و... بشود. مسلما هیچ مادری حاضر نیست سلامتی فرزندش را به خطر بیاندازد.

اصلا نیازی به دخالت مادران در تاریخ تولد نوزادان هست؟

بدن ما طوری آفریده شده که تمام مراحل بارداری آن طبق اصول است بدن ما می‌داند چه طور باردار شود چه طور حاملگی را طی کند و هرموقع که زمان زایمان فرا برسد نشانه‌هایی برای فرد می‌فرستد. حاملگی یه سیر کامل طبیعی است که نیاز به دخالت ندارد بچه به محض اینکه زمان به دنیا آمدنش فرا برسد خودش نشانه‌هایی برای مادر خواهد فرستاد. یا مادر دچار درد می‌شود یا کیسه آبش باز می‌شود و یا.

مادری از دریچه نگاه یک کارشناش مامایی

زودتر به دنیا آوردن چه؟! باعث بروز چه مشکلاتی در سلامتی نوزاد می‌شود؟

مادر و پدر‌هایی که به دلیل ناآگاهی سلامتی فرزندشان را قربانی تاریخ رند می‌کنند و آن را زودتر به دنیا می‌آورند باید بدانند هر یک روز بارداری برای نوزاد معادل چند سال رشد است. رشد نوزاد و دستگاه عصبی و سلول‌های آن باید تکمیل شده باشد تا بتواند محیط بیرون از رحم مادر را بهتر تحمل کند و مغزش اطلاعاتی که از اطراف می‌گیرد را پردازش کند. اگر زندگی داخل رحمی تکمیل نشود و بچه را زودتر به دنیا بیاوریم ممکن است ریه کامل نرسیده باشه و بچه برای چند روز به «NICU» منتقل شود. در این شرایط مادر از لذت تماس پوست با پوست و دیدن فرزندش برای چند روز محروم خواهد شد.

منظورتان از تماس پوستی چیست؟

ارتباط عاطفی در ساعت‌های اول خیلی مهم است. ما پس از به دنیا آمدن نوزاد سعی می‌کنیم بلافاصله با مادرش تماس پوست به پوست داشته باشد. تماس پوست به پوست در لحظه‌های اول تولد هم برای فرزند هم برای مادر بسیار مفید است. شیردهی را تقویت می‌کند. ارتباط بین مادر و فرزند را قوی می‌کند و مادر نسبت به محافظت از فرزندش مسئولیت پذیر می‌شود. از طرفی رنج و سختی و در زایمان با اینکار کمتر می‌شود و مادر برای تحمل درد قوی‌تر می‌شود. مادرانی که در تاریخ تولد فرزندشان دخالت می‌کنند از تماس پوست به پوست و فواید آن محروم می‌شوند.

به یادماندنی‌ترین خاطره‌ای که از بخش زایمان دارید؟

یکی از خاطره‌هایی که عجیب در ذهنم مانده زایمان یکی از همسران شهدا است. خانمی به ما مراجعه کردند برای به دنیا آوردن نوزادش که شب قبل همسرش را در یکی از مناطق سوریه از دست داده بود. مشغول به دنیا آوردن نوزاد بودیم که برای چند دقیقه در اتاق زایمان سکوت به پا شد. بعد از چند دقیقه همسر شهید رو به من کرد و پرسید: دیدی خانم کریمی؟! حضرت زینب آمده بود اینجا. خیلی متحول شدیم از حرف هایش هم گریه کردیم و هم خوشحال بودیم که ارتباط عاطفی خوبی برقرار کرده.

از دوران کرونا بگویید از زایمان مادران کرونایی!

دوران خیلی بدی بود و خاطرات تلخی از آن زمان داریم. مثلا مدتی با مادران باردار مبتلا به کرونا ارتباط برقرار می‌کردیم. صحبت می‌کردیم و می‌خندیدم. نوار قلب جنین را می‌گرفتیم، ولی چند روز بعد فوت می‌کردند و این بسیار تاثیر بدی بر شرایط روحی ما می‌گذاشت. یک مادر باردار کرونایی داشتیم که به دلیل شرایط بد جسمی اش مجبور شدیم بچه را زودتر به دنیا بیاوریم. خیلی هم چشم به راه فرزندش بود. نوزاد را سالم به دنیا آوردیم، اما مادر دوام نیاورد و فوت شد. نوزادش را ندید و نتوانست فرزندش را در آغوش بگیرد!

جوان‌ترین مادری که اینجا زایمان کرده را به یاد دارید؟

جوان‌ترین مراجعه کننده مان یک دختر ۱۶ ساله بود. مادرش هم ۳۲ سالش بود. آنقدر تفاوت سنی شان کم بود که فکر نمی‌کردیم مادر و دختر باشند. گمان می‌کردیم خواهر هستند.

احساس تان به نوزادانی که به دنیا می‌آورید چه طور است؟

تقربیا همراه همه‌ی مادر‌ها خوشحال می‌شویم و می‌خندیم گاهی هم همراه شان اشک می‌ریزیم و گریه می‌کنیم. بعضی نوزادان آنقدر بامزه و خاص هستند که چهره شان در خاطرمان می‌ماند از نوزادان عکس می‌گیریم وبرای خودمان نگه می‌داریم. بعضی اوقات هم مادرانی بعد از چند سال فرزندان شان را می‌آورند و می‌گویند که دخترم یا پسرم را شما به دنیا آوردید این من را خیلی خوشحال می‌کند و احساس خوبی آن لحظه به من دست می‌دهد.

منبع: فارس

انتهای پیام/

برچسب ها: مادر باردار ، مامایی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
سارا
۱۷:۲۷ ۱۱ بهمن ۱۴۰۰
بعضی دختران اواخر دهه پنجاهی یا دهه شصتی ها با سیاست و فرهنگ سازی غلط دولتمردان طعم مادر شدن نچشیدند اونایی ک ازدواج کردن اونا هم صاحب تک فرزندن